در هر گوشهاش افسانههای سههزار ساله همچون زمزمهای نامرئی در فضا جاریاند؛ افسانههایی کە گذشته و حال را به هم پیوند میزنند و قروه را به سرزمینی زنده از روایتها و خاطرهها بدل ساختهاند.
این سفر یکروزه، بیش از یک تورخبری ساده؛ گشودن دریچهای جدید به سمت تاریخ، طبیعت و باورهایی است که مردمان این سرزمین نسل به نسل آن را پاس داشته و حال بە نسل ما رسیدە است.
ما قدم در راهی گذاشتیم که مقصدش تنها دیدن چند بنا و محوطه تاریخی نبود بلکه غوطهور شدن در عمق هویت تاریخی و ظرفیتهای بکر گردشگری غرب کشور از تلالو آبهای سراب کوثر تا سکوت سنگین حمام قصلان و در نهایت محوطه رازآلود باباگرگر، جایی که اساطیر کهن در کنار آرامگاه مقدس، تجربهای یگانه از زیارت و طبیعتگردی را رقم میزنند؛ بود.
این روایت، صرفاً گزارش یک روز کاری نیست، صدای قلب تپنده قروه است که در آستانه توسعه زیرساختها و جذب سرمایه، میخواهد بار دیگر با تمام زیباییهایش دیده شود.
سراب کوثر قروه؛ شاهراه حیات و پاتوق تفریح
نقطه آغاز سفر ما، سراب کوثر قروه بود؛ نگینی درخشان میان دشت که تبلور تاریخ حیات این شهر است. آب حیاتبخش این دریاچه، که از دل چشمههای متعددی در بستر آن میجوشد، از گذشتههای دور نه فقط تشنگی اهالی شهر را رفع کرده، بلکه زمینهای کشاورزی منطقه را سیراب کرده و اکنون، فراتر از نیاز روزمره، به یک مرکز بزرگ برای آرامش و گردش تبدیل شده است.
پایم را روی پل آهنی که به جزیره کوچک وسط دریاچه میرسد میگذارم. صدای آرام آب از زیر پل بالا میآید و انعکاس نور خورشید بر سطح دریاچه، منظرهای خیالانگیز ساخته که همچون نگینی درخشان میدرخشد.
آب این دریاچه از دل چشمههای متعددی که در بستر آن میجوشند، تأمین میشود؛ همان آبی که از گذشتههای دور هم تشنگی اهالی شهر را رفع کرده و هم زمینهای کشاورزی را سیراب؛ حالا اما فراتر از نیاز روزمره، به مکانی برای آرامش و گردش تبدیل شده است.
قدمهایم را آرام روی پل برمیدارم؛ هر قدم صدای آبی تازه، نوری تازه و تصویری تازه از این دریاچه برایم میآورد، سراب کوثر جایی است که آدم میتواند در آن هم تاریخ حیات یک شهر را ببیند، هم صدای طبیعت را بشنود و هم در دل آب و نور، آرامشی عمیق پیدا کند.
توسعه گردشگری در سراب کوثر قروه؛ از احداث رینگ تفریحی تا دعوت از سرمایهگذاران
قدرتاللە سیف پناهی شهردار قروه گفت: سراب کوثر بهعنوان یکی از مهمترین ظرفیتهای طبیعی و گردشگری شهرستان، در حال توسعه زیرساختهای تفریحی و خدماتی است و شهرداری آمادگی کامل برای جذب سرمایهگذاران در این مجموعه را دارد.
سیفپناهی با اشاره به جایگاه ویژه سراب کوثر اظهار کرد: این مجموعه طبیعی ارزشمند در کنار کوه کلاوا قرار دارد و سالهاست علاوه بر تأمین آب کشاورزی بهعنوان یک مرکز گردشگری و تفریحی مورد استفاده مردم قروه، شهرها و استانهای همجوار قرار گرفته است.
وی با بیان اینکه سراب کوثر ۴۴ هکتار وسعت دارد، افزود: در سال جاری رینگ دور سراب اجرا شد که هم در کاهش بار ترافیکی مؤثر بود و هم این امکان را فراهم کرد که مراجعهکنندگان بتوانند با خودرو، دوچرخه یا پیاده یک مسیر کامل را در اطراف سراب طی کنند که تکمیل این رینگ بهعنوان یکی از پروژههای اولویتدار در سال ۱۴۰۵ دنبال خواهد شد.
شهردار قروه از احداث حوضچه دوم در ضلع شرقی سراب خبر داد و گفت: زمین این بخش متعلق به آموزش و پرورش است که مقدمات کار برای تحویلگیری آن فراهم شده و بهزودی عملیات اجرایی آغاز میشود.
سیفپناهی با اشاره به برنامههای تفریحی و ورزشی این مجموعه افزود: «احداث زمین والیبال ساحلی، کشتی ساحلی و فضاهای ورزشی دیگر در دستور کار قرار دارد تا سراب کوثر بهعنوان یک مرکز تفریحی-ورزشی کامل در غرب کشور مطرح شود.
وی همچنین موضوع سرمایهگذاری بخش خصوصی را از اولویتهای شهرداری دانست و تصریح کرد: شهرداری قروه در محدوده سراب زمین کافی برای ایجاد رستورانها، بومگردیها و مراکز خدماتی دارد؛ از همه سرمایهگذاران بومی و غیربومی دعوت میکنیم با رعایت حقوق شهرداری وارد عمل شوند و ما آمادگی کامل برای واگذاری زمین و صدور مجوز داریم.
به گفته وی، مشکلاتی در حوزه مدیریت آب وجود دارد که با همکاری کشاورزان قابل حل است: آب سراب متعلق به کشاورزان اطراف است و شهرداری نیز از آن بهرهبرداری میکند و گاهی انسداد دریچه خروجی باعث بالا آمدن سطح آب و آسیب به پیادهراهها میشود که در حال مذاکره برای رفع این مشکل هستیم.
شهردار قروه در ادامه به نیاز گردشگران به امکانات رفاهی اشاره کرد و گفت: یکی از خلأهای جدی این مجموعه، نبود رستوران و مراکز اقامتی است که پیشنهاد احداث بومگردی از سوی سرمایهگذاران مطرح شده و ما بهشدت استقبال میکنیم.
سیفپناهی همچنین از برنامه شهرداری برای ایجاد بازارچه گردشگری خبر داد و افزود: احداث حداقل ۱۰ غرفه عرضه محصولات فرهنگی و خوراکی در ضلع غربی سراب در دستور کار است؛ با وجود برخی تأخیرها بهدلیل شرایط اقتصادی این پروژه همچنان در برنامه توسعه قرار دارد.
وی در پایان خاطرنشان کرد: سراب کوثر ظرفیتی منحصربهفرد برای توسعه گردشگری کردستان است و با همکاری بخش خصوصی، دستگاههای متولی و میراث فرهنگی میتواند به یکی از قطبهای مهم تفریحی و اقتصادی منطقه تبدیل شود.
حمام قصلان؛ موزهای زنده از زندگی و معماری ایرانی
مسیر بعدی به سمت روستای قصلان است، روستایی قدیمی و کوچک با همان سبک معماری کهن کە به دلیل قرارگیری حمام تاریخی قصلان بە یکی از جاذبەهای گردشگری شهرستان قروە بدل شدە است.
قدمهایم که از جاده باریک روستا به سمت بنای سنگی کشیده میشود، گویی سفری در دل تاریخ آغاز کردهام، حمام قصلان قروه در دل سکوت روستای قصلان و در چند متری چشمه سلطان ایستاده؛ یادگاری از روزگاری که آب و آتش در کنار هم، زندگی جمعی مردمان این دیار را شکل میدادند.
با پایین رفتن از پلههای ورودی، اختلاف سطح ۱۲۰ سانتیمتری با زمین بیرون بهخوبی حس میشود؛ تدبیری قدیمی برای آنکه آب درون بنا روان بماند، هشتی کوچک مرا به فضایی گنبدی هدایت میکند؛ سربینه یا رختکن با ستونهای سنگی و مقرنسکاریهای ظریف، اولین تصویری است که به چشم مینشیند؛ نور از روزنههای سقف به درون میتابد و بر نقشهای هندسی و اسلیمی دیوارها میرقصد.
از سربینه که میگذرم، گرمخانه با بخارهای خیالی در ذهنم جان میگیرد؛ گویی هنوز صدای گفتوگوی مردمانی که گرد حوضچهها نشسته بودند، در فضا میپیچد؛ دیوارها آراسته به نقوش گیاهی و حیوانی است کە همه نشان از روح زندگی و زیبایی در معماری ایرانی دارد.
حمام قصلان در اواخر دوره زندیه ساخته شد و بعدها در ۱۲۵۵ هجری قمری به دستور آصف، حاکم سنندج مرمت یافت؛ این بنا تا سالهای نخست انقلاب اسلامی همچنان فعال بود و پس از دورهای متروکی، از ابتدای دهه ۱۳۸۰ بار دیگر تحت مرمت قرار گرفت.
امروز این حمام، نهتنها یک بنای تاریخی بلکه موزهای زنده از هنر و فرهنگ ایرانی است و هر ستون و هر گچبریاش، داستانی از شکوه گذشته دارد و در کنار حمامهای نامآشنای کردستان چون حمام خان سنندج و حمام کردشت جلفا، جایگاه ویژهای در معماری ایران به خود اختصاص داده است.
حمام تاریخی «قصلان»؛ یادگاری از اواخر زندیه و اوایل قاجار در کردستان
علی بهنیا مدیر حراست میراث فرهنگی کردستان در حاشیه این بازدید گفت: حمام تاریخی «قصلان» در استان کردستان بهعنوان نمونهای ارزشمند از معماری اواخر دوره زندیه و اوایل قاجار، امروز تنها بخش باقیمانده از یک مجموعه شهری بزرگ است و همچنان مورد توجه پژوهشگران و علاقهمندان میراث فرهنگی قرار دارد.
بهنیا اظهار کرد: این حمام که در حدود ۳۰۰ سال قدمت دارد از بخشهای مختلفی همچون هشتی ورودی، آبانبار، فضای اصلی، گرمخانه و سردخانه تشکیل شده و معماری آن شباهت زیادی به حمامهای شاخصی همچون حمام وکیل و حمام خان دارد.
وی افزود: تزیینات بهکار رفته در این بنا شامل نقوش حیوانی، گیاهی، اسلیمی و هندسی است که بر زیبایی و ارزش هنری آن افزوده است و در حاشیههای بنا نیز بخشهایی دیده میشود که در گذشته محل قرار دادن کفشهای مراجعهکنندگان بوده است.
بهنیا بیان کرد: این اثر تاریخی در طول زمان بارها مورد مرمت قرار گرفته است؛ نخستین مرمتهای اساسی آن در دهه ۷۰ خورشیدی انجام شد و آخرین بار نیز در سال ۱۳۹۷ بخشهایی از کفسازی و ساختار حمام بازسازی شد.
به گفته این کارشناس میراث فرهنگی، در سالهای ابتدایی مرمت، کف حمام مملو از خاک بوده که طی عملیات مهندسی تخلیه شد و ساختار اصلی بنا نمایان گردید.
وی اضافه کرد: حمام «قصلان» بخشی از یک مجموعه شهری بزرگ در دوره قاجار بوده که شامل مسجد، بازار و سایر فضاهای عمومی بوده است، اما متأسفانه امروزه تنها بنای حمام از آن مجموعه باقی مانده است و اطراف حمام نیز یک محوطه باستانی به وسعت حدود هشت هکتار وجود دارد که دربرگیرنده بقایای تاریخی است و نیازمند مطالعات دقیقتر است.
مسئول حراست میراث فرهنگی کردستان گفت: در سال گذشته اعتباری برای حفاظت و معرفی این محوطه تخصیص یافته و برنامههایی برای شناسایی و احیای بخشهای تاریخی در دستور کار قرار دارد؛ همچنین استفاده از استادکاران برجسته بومی برای رفع آسیبها و مرمتهای تخصصی حمام در برنامههای آینده پیشبینی شده است.
بهنیا خاطرنشان کرد: حمام «قصلان» نهتنها یادگاری از معماری و هنر دورههای زندیه و قاجار است، بلکه بخشی از هویت تاریخی شهری محسوب میشود که در گذر زمان بسیاری از عناصر آن از میان رفته و تنها حمام بهعنوان نشانهای زنده از آن روزگار باقی مانده است.
مسئول حراست میراث فرهنگی استان کردستان گفت: یکی از برنامەهای ما برای حمام قصلان تبدیل آن بە موزە سنگ است کە این مهم حمایت بخش صنعت و معدن برای راهاندازی و توسعه این موزه را میطلبد، کە در صورت ایجاد، این موزه به یکی از موزههای شاخص استان تبدیل شود.
قدمت ۵۰۰۰ ساله و اهمیت تاریخی حمام و تپه اسفندآباد کردستان
سرپرست اداره کل میراث فرهنگی کردستان گفت: حمام تاریخی «قصلان» در سنندج، نمونهای فاخر از معماری دورههای زندیه و قاجار است که علاوه بر تزیینات هنری و معماری، بازتابدهنده جایگاه ویژه این منطقه در تاریخ است.
پویا طالبنیا هم در جریان بازدید خبرنگاران از این حمام اظهار کرد: این حمام که بخشهای مختلفی مانند هشتی، آبانبار، حمام گرم و حمام سرد دارد با نقوش حیوانی، گیاهی و اسلیمی تزئین شده و از نظر تاریخی با نمونههایی مانند حمام خان و حمام مجموعه وکیل در شیراز قابل مقایسه است.
وی افزود: محدوده تاریخی اسفندآباد که در متون قرن چهارم هجری نیز از آن یاد شده، در دورههای صفویه و قاجار با نام قلعه قصلان شناخته میشد و نقش مرکزیت نظامی و حکومتی در منطقه را داشته است و وجه تسمیه «قشلان» به معنای «لانه شاهین» بازمیگردد و نماد محافظت از کیان پادشاهی دوره ساسانی بوده است.
طالبنیا بیان کرد: این منطقه با آثار تمدنی حدود ۵۰۰۰ ساله، از جمله تاسیسات و سفالهای شاخص یکی از مهمترین مراکز فرهنگی و تاریخی کردستان به شمار میرود.
وی با اشاره به ظرفیتهای گردشگری و صنعتی منطقه، تأکید کرد که حمایت بخش صنعت و معدن برای راهاندازی موزه سنگ ضروری است.
این مقام مسئول افزود: استان کردستان با بیشترین معادن سنگ در کشور و نمونههای فاخر معماری حمامها، میتواند موزه سنگ حرفهای و شاخصی را ایجاد کند که علاوه بر جذب گردشگر، هویت تاریخی و فرهنگی منطقه را به نمایش بگذارد.
وی همچنین یادآور شد که احیای کاربری اصلی حمامهای تاریخی، مانند حمام سنتی سنندج، اولویت اصلی است و برنامهریزیها به گونهای انجام میشود که این بناها به جاذبههای گردشگری با حفظ اصالت خود تبدیل شوند، نه صرفاً به رستوران یا قهوهخانه.
طالبنیا خاطرنشان کرد: در مجموع پروژه موزه سنگ و مرمت حمام برجسته بخشی از زنجیره توسعه گردشگری و حفاظت از میراث فرهنگی استان است و قرار است با همکاری بخش خصوصی و حمایت ارگانهای مختلف به سرانجام برسد.
باباگرگر؛ جایی که افسانه، زیارت و طبیعت به هم میرسند
مسیر بعدی اما راهی است به دل افسانههایی رازآلود و شگفتانگیز که در دل این شهرستان نهفتهاند؛ باباگرگر! امامزادهای که در آن، اژدهایی سنگی گویی از دل زمین سر برآورده و چشمههایی با آبهای گوگردی، شفابخش و مرموز، جریان دارند. هر گوشه از این مکان، هر سنگ و هر آب، رازی سر به مهر در خود نهفته دارد و هر گامی که برمیداری، تو را به ژرفای تاریخ، اساطیر و باورهای مردم این دیار نزدیکتر میکند.
بعد از صرف نهار راهی میشویم به سمت شرق قروه؛ جادهای که پیچوتاب میخورد و دشتهای وسیع قروە را پشت سر میگذارد؛ هنوز هجده کیلومتر نرفتهام که تابلو «باباگرگر» پیداست. روستایی که نامش هم مثل خودش داستان دارد؛ برخی میگویند در زبان کردی «گر» به معنی آتش است و باباگرگر یعنی «پدر چشمه آتشین».
عدهای دیگر اما روایت ترکی را باور دارند؛ وقتی پسر امامزاده سید جلالالدین جوشش ناگهانی آب را دید، با شگفتی گفت: «بابا گرگر» یعنی «بابا نگاه کن».
با ورود به روستا، اولین چیزی که پیش چشمم جان میگیرد، چشمه دنگز است؛ آبی همیشه جوشان، به رنگ آبی آجری که گاهی به زرد لیمویی میزند، بوی گوگرد در هوا پیچیده و حبابهای گاز از دل آب بالا میآیند، مردم باور دارند این آب، درمانگر بیماریهای پوستی، گوارشی و حتی دردهای مفصلی است و بعضیها دست و رویشان را در چشمه میشویند و بعضی دیگر ظرفی پر میکنند تا با خود ببرند.
اما چشمم خیلی زود به سنگهای عظیم کنار چشمه میافتد؛ صخرههایی که شکلشان بیشباهت به پیکر یک اژدهای خفته نیست، اهالی باور دارند روزگاری دور، اژدهایی قصد حمله به شهر داشته و خشم امامزاده سید جلالالدین باعث شد به اذن خدا به سنگ بدل شود و وقتی روی این صخرهها میایستم، واقعاً حس میکنم در برابر جانوری از اعماق تاریخ ایستادهام؛ همانقدر پرهیبت و رازآلود.
مسیر باریکتری مرا به سمت آرامگاه امامزاده سید جلالالدین میبرد، بنایی ساده اما پرشکوه، ساختهشده بر روی صخرهای سنگی؛ این آرامگاه، ریشه در دوره صفوی دارد و قرنهاست مأمن زائرانی است که به نیت حاجت و شفا میآیند.
مقبرە را دور میزنم، صدایی در پایین صخره نظرم را جلب میکند، صدایی رازآلود بە مانند تکان دادن مشک! به سمت صدا میروم چند مردی کە در آنجا برای طواف آمدەاند میگویند، درست متوجە شدی این یک روایت محلی است کە معتقدند صدای این چشمە همان صدای تکان دادن مشک است.
در گوشەای دیکر از امام زادە، سوراخی کوچکی وجود دارد کە از آن بادی گرم با بوی گوگرد بیرون میوزد؛ زائران سکهای در سوراخ میاندازند، دستانشان را روی آن میگذارند و بعد رها میکنند و معتقدند که اگر باد سکه را به بیرون پرتاب کند، باور دارند که نیازشان برآورده خواهد شد.
کنار ضریح، صدای آرام مناجات زنان و مردانی که با چشمهای نمناک دعا میخوانند، فضای معنوی را دوچندان میکند. بیرون از بقعه اما طبیعت دیگری جریان دارد؛ صدای جوشش چشمه، نسیم خنک و خورشیدی کە در حال غروب است.
باباگرگر برای من فقط یک مقصد گردشگری نبود؛ اینجا جایی است که افسانههای کهن، اعتقادات مذهبی و زیباییهای طبیعی به هم گره خوردهاند که هم میشود در چشمهاش به شفا امیدوار شد، هم در آرامگاهش حاجت خواست و هم با نگاه به سنگهای اژدها در خیال به گذشتههای دور سفر کرد.
امروز این روستا بهعنوان یکی از مقاصد مهم گردشگری و زیارتی کردستان شناخته میشود و مقبره امامزاده نیز از سال ۱۳۸۲ در فهرست آثار ملی ایران ثبت شده است، اما آنچه باباگرگر را از هر مکان دیگری متمایز میکند، همان حس عجیبی است که زائر و مسافر، همزمان در اینجا تجربه میکنند؛ ترکیب زیارت و طبیعت، قصه و واقعیت.
سرپرست ادارهکل میراث فرهنگی کردستان میگوید: طرح سنگی اژدها از باورهای کهن مردم این منطقه است و مردم بر این عقیدهاند که شکاف بزرگ نقشبسته بر سر اژدها در حقیقت اثر شمشیر این امامزاده است.
وی بیان کرد: براساس داستانهای محلی، روزی اژدها به امامزادهای که در حال نماز بود حمله میکند و امامزاده نیز با شمشیر خود ضربهای بر پیکر او وارد میسازد و در نتیجه اژدها به سنگ تبدیل میشود.
طالبنیا با تأکید بر ارزش و جایگاه اعتقادات مردم افزود: سنگی که امروز به نماد اژدها در این ناحیه شناخته میشود، در واقع لایههایی از رسوبات آبی است و شکافی که به شکل اثر شمشیر دیده میشود، در حقیقت مسیر یک آبراهه طبیعی است.
باباگرگر؛ نیایشگاه سههزارساله در آستانه ثبت ملی
سرپرست میراث فرهنگی کردستان با اشاره به ظرفیتهای تاریخی، مذهبی و طبیعی باباگرگر قروه گفت: این محوطه میتواند به یکی از پنج اثر شاخص استان کردستان تبدیل شود.
طالبنیا اظهار کرد: در سال ۱۳۹۷ نخستین پژوهش و کاوشهای باستانشناسی در باباگرگر انجام شد کە عنوان این پژوهش باباگرگر؛ نیایشگاهی سههزار ساله بود که نشان داد این مکان نزدیک به سه هزار سال تداوم نیایشی داشته است.
وی افزود: امروزە باباگرگر بهعنوان یکی از امامزادههای شاخص و مورد اعتقاد مردم همدان، کرمانشاه و کردستان شناخته میشود و یافتههای باستانشناسی در تپههای مقابل امامزاده شامل سفالهایی از دوران ماد، هخامنشی، اشکانی و ساسانی است؛ همچنین وجود چشمه آب معدنی در کنار امامزاده نشاندهنده بقایای یک آتشکده ساسانی است که در دوره اسلامی با معماری ایلخانی بازسازی و مورد استفاده قرار گرفته است.
طالبنیا با بیان اینکه شباهتهای بسیاری میان این محوطه و تختسلیمان وجود دارد، تأکید کرد: برخی ظرفیتهای باباگرگر حتی میتواند از تختسلیمان نیز قویتر باشد؛ وجود فضایی مشابه زندان سلیمان، سنگ اژدها و گورستان دوره اسلامی با سنگقبرهای ارزشمند مرمرین از جمله ویژگیهای منحصربهفرد این محوطه است.
به گفته وی، باباگرگر سه حوزه مهم گردشگری، از جملە گردشگری مذهبی با محوریت امامزاده و باورهای مردمی، گردشگری تاریخی بهواسطه لایههای متعدد باستانشناسی و گردشگری طبیعی با چشمههای متنوع آب معدنی را در خود جای دادە است.
وی ادامه داد: چشمههایی چون آب روغن با حالت چرب، چشمه شیربرنج با آب آهکی سفید و چشمههای گوگردی و قرمز در محدودهای بستە کنار هم قرار دارند که اهمیت زمینشناسی و طبیعی این مکان را نیز دوچندان کرده است.
سرپرست میراث فرهنگی کردستان با انتقاد از وضعیت فعلی زائرسراهای اطراف مقبره گفت: امکانات موجود در شأن این فضا نیست و نیازمند بازنگری جدی است، همچنین بهزودی کل محوطه ثبت ملی خواهد شد و عرصه و حریم آن مصوب میشود تا بدون رعایت ضوابط میراث فرهنگی هیچ مداخلهای صورت نگیرد.
ظرفیتهای تاریخی و طبیعی این شهرستان نیازمند توجه ویژه است
فرماندار قروه با اشاره به جایگاه ویژه این شهرستان در حوزه گردشگری، بر ضرورت تقویت زیرساختها و سرمایهگذاری در اماکن تاریخی و طبیعی تأکید کرد و گفت: ظرفیتهای تاریخی و طبیعی این شهرستان نیازمند توجه ویژه است.
خلیل فعلهگری نیز در نشست خبری با اصحاب رسانە که بهمنظور بازدید از اماکن گردشگری قروه برگزار شد، اظهار کرد: قروه بهعنوان دروازه ورودی استان کردستان، میزبان بیش از ۶۰ تا ۷۰ درصد مسافرانی است که وارد استان میشوند و از این نظر دارای اهمیت ویژهای در حوزه گردشگری است.
وی افزود: این شهرستان هم جاذبههای طبیعی و هم اماکن تاریخی و مذهبی ارزشمندی در خود دارد که از جمله مهمترین آنها امامزاده سید جلالالدین در روستای باباگرگور و چشمه طبیعی این منطقه است که نیازمند کار کارشناسی و سرمایهگذاری میباشد.
فعلهگری با اشاره به تخصیص اعتبار برای این حوزه، گفت: امسال یک میلیارد تومان از محل اعتبارات کمیته برنامهریزی شهرستان به مطالعات باستانشناسی و گردشگری باباگرگور اختصاص یافت.
وی همچنین به مرمت حمام تاریخی قصابان اشاره کرد و افزود: این حمام متعلق به حدود ۳۰۰ سال پیش است و تاکنون ۳۵۰ میلیون تومان برای بازسازی آن هزینه شده است.
فرماندار قروه از پل تاریخی فرهادآباد بهعنوان یکی دیگر از آثار مهم شهرستان یاد و خاطرنشان کرد: این پل که احتمالاً مربوط به دوران صفویه است، در سال گذشته یک میلیارد تومان برای مرمت و نگهداری آن اختصاص داده شد. همچنین برای احداث پل جایگزین و جلوگیری از آسیب به پل تاریخی، طی سه سال گذشته هشت میلیارد تومان اعتبار مصوب شد.
وی در ادامه به اقدامات انجامشده در زمینه زیرساختهای گردشگری اشاره کرد و گفت: در سالهای اخیر تعریض محور قروه ـ دلبران و جادههای منتهی به توغان و مالوجه انجام شده است کە همچنین اتصال مسیر قروه به غار علیصدر همدان در دست اقدام است که با تکمیل ۱۲ کیلومتر مسیر، زمان دسترسی گردشگران به کمتر از ۴۰ دقیقه خواهد رسید.
فرماندار قروه بیان کرد: در برنامههای آتی، اتصال باباگرگور به حمام تاریخی روستای قصلان و نیز محور فرهادآباد به جعفر و بیجار پیشبینی شده است تا گردشگران علاوه بر بازدید از پل تاریخی فرهادآباد، امکان دسترسی آسانتری به جاذبههای شهرستان داشته باشند.
وی با تأکید بر نیاز شهرستان به هتل و اقامتگاههای استاندارد، گفت: اگرچه طی ۵ تا ۶ سال گذشته تعدادی مهمانپذیر در قروه ایجاد شده، اما این تعداد پاسخگوی حجم مسافران نیست و ارتقای وضعیت هتلداری و مهمانداری در دستور کار آینده شهرستان قرار دارد.
فعلهگری در پایان ضمن قدردانی از اصحاب رسانه و مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی کردستان برای برگزاری این تور خبری، خاطرنشان کرد: امیدواریم با برنامهریزی و سرمایهگذاری مناسب، بتوانیم ظرفیتهای مغفول مانده گردشگری قروه را بالفعل کنیم.
شرق کردستان در حوزه گردشگری و صنایع دستی مغفول مانده است
سرپرست ادارهکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی کردستان با انتقاد از بیتوجهی به شرق استان گفت: ظرفیتهای این منطقه به هیچوجه کمتر از غرب کردستان نیست و باید در سیاستگذاریهای توسعهای دیده شود.
پویا طالبنیا اظهار کرد: سالها تمرکز برنامهها بر حوزه مرزی و تجاری بانه و مریوان بوده و متأسفانه شرق کردستان کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در حالیکه ظرفیتهای شرق استان، از نظر تنوع معیشتی، فرهنگی و گردشگری، دستکمی از غرب استان ندارد.
وی افزود: در اورامان طی یک دهه گذشته ظرفیتهای گردشگری و فرهنگی بالفعل شده و امروز شاهد بهرهبرداری مردمی از آن هستیم، اما در شرق استان هنوز ضعفهایی وجود دارد که باید با همافزایی رسانهها و مدیران رفع شود.
طالبنیا با اشاره به نقش گردشگری فرهنگی در ایران گفت: ایران یک مقصد گردشگری فرهنگی است؛ جاذبههایی مانند تختجمشید، گنبد سلطانیه یا کاخ گلستان مزیتهای ما هستند، کردستان نیز میتواند به عنوان ذخیرهگاه فرهنگی ایران مطرح شود؛ چرا که تنوع اقوام، پوشش، آداب و حتی شیوههای معیشتی در شرق و غرب استان، فرهنگی غنی و متکثر ایجاد کرده است.
وی با تأکید بر لزوم توجه به صنایع دستی در کنار گردشگری بیان کرد: یکی از سیاستهای جدی ما ایجاد بازارچههای دائمی صنایع دستی در همه شهرستانهاست، قروه به عنوان دروازه ورودی کردستان باید دارای بازارچه شاخص باشد و این موضوع را در بیجار نیز پیگیری کردیم و معتقدیم هر شهر باید چنین زیرساختی داشته باشد.
سرپرست میراث فرهنگی کردستان همچنین ایجاد موزه در هر شهرستان را از دیگر برنامههای این ادارهکل عنوان کرد و افزود: موزه نماد هویت هر شهر است و تلاش میکنیم با معرفی فضاهای مناسب و جذب اعتبار، این مهم در همه شهرستانها محقق شود.
طالبنیا در بخش دیگری از سخنانش گفت: روستاهای کردستان ظرفیت ویژهای در صنایع دستی دارند و میتوانند به کارگاههای بزرگ تولیدی تبدیل شوند؛ برای مثال برخی روستاها توانایی تبدیل شدن به قطب سفالگری، ارغوانبافی یا پوشاک را دارند و در این مسیر از ظرفیت همه دستگاههای حمایتی استفاده خواهیم کرد.
وی بر لزوم همراهی رسانهها نیز تأکید کرد و گفت: انتقادها را میپذیریم، چرا که نقد سازنده باعث جلب توجه به کاستیها و تقویت توان ما در رفع آنها خواهد شد.
انتهای پیام
نظرات