عماد رجحانی، در گفتوگو با ایسنا در خصوص چگونگی کاهش مصرف آب صنایع، اظهار کرد: تغییر رویکرد در مدیریت آب برای مقابله با بحران کمآبی در بخشهای صنعتی و کشاورزی مورد تاکید است. از طرفی توسعه این بخشها نباید بر مبنای تخصیص منابع آب جدید یا پساب باشد، بلکه باید منحصراً از طریق بازچرخانی، بهرهوری و کاهش مصرف محقق شود. اقتصاد آب در خصوص کشاورزی مطرح است، اما در صنعت نیز استفاده از فناوریهای کمآببر و سرمایهگذاری جدی در زمینه بهرهوری نیازمند ارادهای قوی است که از قیمتگذاری واقعی آب نشأت میگیرد.
وی افزود: استفاده از فناوریهای غشایی پیشرفته مانند MBR (Membrane Bioreactor) و RO (Reverse Osmosis در تصفیهخانههای صنعتی، ضایعات آب را به حداقل رسانده و نیاز به برداشت آب تازه را بهشدت کاهش میدهد.
رجحانی همچنین تاکید کرد: تصفیه پیشرفته پساب با فناوریهای غشایی و تصفیه زیستی باکتریایی، امکان بازیافت آب خاکستری را برای مصارفی چون خنککاری و شستوشوی تجهیزات فراهم میکند. علاوه بر این، فرآیندهای جداسازی با استفاده از اولترافیلتراسیون و نانوفیلتراسیون، میتواند کیفیت آب برگشتی را به استاندارد مورد نیاز خطوط تولید بازگرداند. توسعه فناوریهای جذب و بازپسگیری آب از بخارات و استفاده از سیستمهای کندانسور با بازده بالا نیز به کاهش مصرف در فرآیندهای حرارتی و تبخیری کمک شایانی میکند.
الزامات نهادی و اصلاحات قیمتگذاری
رجحانی با اشاره به قوانین و تنظیمات نهادی در زمینه مصرف بهینه آب گفت: ضرورت دارد که ضرورت ارزیابی مستمر اثربخشی قوانین صورت گیرد. قانون «افزایش بهرهوری بخش کشاورزی و منابع طبیعی» مصوب سال ۱۳۹۴ تحولی در شاخصهای پایداری کمی و کیفی منابع آب زیرزمینی ایجاد نکرده است. در مدیریت مصرف بهینه، تنظیمات نهادی، از جمله به رسمیت شناختن بازار آب و احترام به اقتصاد آب، از الزامات جدی و مقدماتی هستند.
رجحانی با اشاره به نقش ارکان سهگانه دولتی افزود: وزارت نیرو بهعنوان تنظیمگر کلان، مسئول تدوین سیاستها و صدور پروانههای بهرهبرداری آب است؛ لذا نقشآفرینی شرکتهای مدیریت منابع آب منطقهای در راهاندازی بازار آب در سطح دشتها و تضمین قیمتگذاری واقعی ضروری است این شرکتها همچنین وظیفه پایش مداوم کیفیت و کمیت آب برای حسابداری دقیق آب را بر عهده دارند.
این کارشناس حوزه آب و خاک تصریح کرد: در حوزه شرب و بهداشت، شرکتهای آبفای شهری باید با اصلاح تعرفهها، کاهش تلفات شبکه و نصب کنتورهای هوشمند، نقش جدی در صرفهجویی و افزایش آگاهی مصرفکنندگان شهری ایفا کنند. هماهنگی این سه رکن نهادی شرط لازم برای یکپارچگی سیاستهای آب است. تأمین مالی و توسعه شبکه جمعآوری پساب باید همزمان با احداث ظرفیت تصفیه پساب جمعآوریشده صورت پذیرد.
رجحانی به فناوریهای نوین در سنجش و مدیریت مصرف آب اشاره کرد و افزود: اینترنت اشیاء (IoT)، با شبکهای از حسگرهای رطوبت، کیفیت و فشار، امکان پایش لحظهای مصرف آب در مزارع و شبکههای شهری را فراهم میآورد. بهرهگیری از دادههای ماهوارهای و سیستمهای اطلاعات جغرافیایی (GIS) و ابزارهای سنجش از دور نیز برای رصد تغییرات بیلان حوضه و آبهای سطحی کاربرد اساسی دارند. علاوه بر این، کنتورهای هوشمند با قابلیت تشخیص الگوهای غیرعادی مصرف، امکان نظارت دقیق و اعمال سیاستهای کنترلی فوری را فراهم کردهاند و مدیریت آب را به یک سیستم مبتنی بر داده تبدیل کرده است.
وی در خصوص هوش مصنوعی در پیشبینی تقاضا، بیان کرد: نقش هوش مصنوعی (AI) در بهینهسازی مصرف آب حیاتی است؛ چرا که هوش مصنوعی با تحلیل دادههای بزرگ اقلیمی، مصرف تاریخی و الگوهای رفتاری مصرفکنندگان، تقاضای آینده را با دقت بالایی پیشبینی میکند و میتواند زمانبندی تخصیص حقآبه را بهینه سازد تا کمترین تنش بر منابع وارد آید. الگوریتمهای یادگیری ماشین میتوانند ناهنجاریهای مصرف، نظیر نشت در شبکهها یا برداشت غیرمجاز، را در لحظه شناسایی کرده و هشدارهای فوری ارسال کنند. استفاده از مدلهای هوش مصنوعی در سیستمهای کنترل اتوماتیک آبیاری هوشمند و تنظیم جریان در شبکههای شهری، تضمین میکند که آب دقیقاً در زمان و مکانی مورد نیاز و با کمترین تلف مصرف شود.
انتهای پیام
نظرات