این دوگانگی فناورانه، رابطه میان هوش مصنوعی و حکومتهای دموکراتیک را به مهمترین و پیچیدهترین چالش عصر حاضر تبدیل کرده است؛ چالشی که مدیریت آن، تعیینکننده سرنوشت ماهیت دموکراسی در آینده خواهد بود. اساسا نظامهای دموکراتیک کنونی، دستاوردی از قرنها مبارزه تاریخی برای تثبیت حقوق اساسی فردی، آزادیهای بنیادی، حاکمیت قانون و تضمین مشارکت فعال شهروندان هستند. این میراث گرانبها، مجموعهای از نهادها، ارزشها و هنجارهایی را تشکیل میدهد که به طور سنتی به عنوان یک سپر حیاتی در برابر هرگونه استبداد خواهی و تلاش بیوقفه تمامیتخواهان برای در اختیار گرفتن قدرت کامل و نقض حقوق مدنی جوامع عمل کردهاند.
ساختار تصمیمگیری در این نظامها بر پایه اصل تفکیک قوای متشکل از سه قوه مقننه، مجریه و قضائیه، شفافیت فرایندها و حق نقد و بازخواست از سوی عموم جامعه بنا شده است. این ساختار، از طریق مکانیزمهایی چون انتخابات رقابتی، رسانههای آزاد و ظرفیتهای مدنی سازمانیافته تضمیندهنده این اصل کلیدی است که قدرت سیاسی از بالا به پایین دیکته نمیشود، بلکه محصول مشارکت و اجماع جمعی است. هدف نهایی این سازوکارها، نهتنها جلوگیری از گسترش ظلم، بلکه تضمین عدالت و ایجاد فرصتهای برابر برای همه اعضای جامعه است.
در این راستاست که علم و فناوری به کمک کشورها میآید و آنها را در دستیابی به اهدافشان یاری میدهد. هوش مصنوعی، هنگامی که با چارچوبهای قانونی دموکراتیک آمیخته شود، میتواند به عنوان یک ابزار قدرتمند برای ارتقای کارایی، شفافیت و مشارکت مدنی عمل کند. به طوریکه گفته میشود AI میتواند از خدمات دولتی از آموزش و بهداشت گرفته تا مدیریت زیرساختها، دسترسی سریعتر، بیطرفانهتر و عادلانهتری به شهروندان بدهد، حجم عظیمی از اسناد دولتی، بودجهها و تصمیمات عمومی را اسکن کند و هرگونه نشانه بالقوه فساد را برجسته سازد. هوش مصنوعی همچنین میتواند پیچیدگیهای سیاسی را که اغلب مانع مشارکت عمومی میشود، تجزیه و تحلیل کند و از طریق ابزارهای شبیهسازی پیامدهای بالقوه رأی یا حمایت از یک لایحه را به شهروندان نشان دهد.
تجربیات موفق متعددی در سطح جهانی وجود دارد که نشان میدهد چگونه فناوری دیجیتال میتواند به طور مؤثر سازوکارهای دموکراتیک را ارتقا دهد. برای مثال ایسلند در سال ۲۰۱۱ پیشگام جهانی استفاده از اینترنت در راستای تدوین قانون شد. بحران مالی جهانی سال ۲۰۰۸ به شدت خشم عمومی را برانگیخت. آنان خواستار تغییرات ساختاری عمیق بودند که بازتابدهنده نیازهای مردم عادی باشد، نه صرفاً منافع بانکها. به همین دلیل ایسلند تصمیم گرفت قانون اساسی جدیدی تدوین کند؛ به طوریکه به جای اینکه تنها یک کمیته کوچک از حقوقدانان و سیاستمداران متن قانون اساسی را بنویسند، پیشنویس اولیه به صورت آنلاین منتشر شد. شهروندان عادی، کارشناسان و گروههای مدنی تشویق شدند تا از طریق پلتفرمهای دیجیتال، نظرات، انتقادات، پیشنهادات اصلاحی و حتی متنهای جایگزین را برای هر بخش از قانون اساسی ارسال کنند و در نهایت یک قانونگذاری کاملاً شفاف رقم خورد که نشان میداد چگونه نظرات عمومی مستقیماً بر متن نهایی تأثیر میگذارد.
همچنین دولت تایوان سامانهای ابتکاری به نام «vTaiwan» را توسعه داده که از طریق آن انجام مذاکرات پویا میان مقامات رسمی، شهروندان عادی و شرکتهای خدماتی تسهیل شده است. فرانسه نیز در سال ۲۰۱۹ به شدت به فناوریهای دیجیتال برای پیشبرد «مناظره بزرگ ملی» و متعاقباً، تسهیل مذاکرات مربوط به کنوانسیون بینالمللی تغییرات آب و هوایی (COP) در سطحی گسترده متکی بود. بارسلونا، هلنسکی و زوریخ به عنوان پیشتازان جهانی در بهرهگیری از فناوری دیجیتال برای مدیریت شهری و جنبش شهر هوشمند مطرح هستند.
سنگاپور نیز به طور گسترده در حال سرمایهگذاری بر روی پروژههای دولتی مبتنی بر هوش مصنوعی برای بهبود زیرساختها، حمل و نقل و خدمات عمومی است. این پروژهها شامل تحلیل کلاندادهها برای پیشبینی نیازهای شهروندان و تخصیص منابع است که نوعی از حکمرانی پیشگیرانه مبتنی بر هوش مصنوعی محسوب میشود. در خاورمیانه نیز، کشورهایی نظیر عربستان سعودی، امارات متحده عربی و قطر اقدامات قابل توجهی را در جهت توسعه شهر هوشمند دنبال کردهاند. این کشورها با هدف تبدیل شدن به قطبهای هوش مصنوعی، در حال پیادهسازی راهکارهای هوش مصنوعی در ادارات دولتی خود هستند و بر کارایی و خدماترسانی بیشتر به مردم متمرکز هستند.
در رابطه با ایران نیز مارک کوکلبرگ مشاور هوش مصنوعی اتحادیه اروپا معتقد است ایرانیها هوش بالایی دارند و هوش مصنوعی در ایران طرفداران زیادی دارد. او در کتاب «هوش مصنوعی و دموکراسی» به تعریف دموکراسی و شاخصهای آن مانند مشارکت، برابری و انتخابات، تاثیرپذیری مفهوم و شکل دموکراسی از فناوریهای جدید، فرصتها و چالشهای هوش مصنوعی برای دموکراسیها مانند دسترسی به اطلاعات، آگاهسازی مردم، ایجاد کمپینهای انتخاباتی و مشارکت و دسترسیپذیری تمام شهروندان و از سوی دیگر مخاطراتی مانند دستکاری اطلاعات و شکلگیری حکومتهای توتالیتر پرداخته است.
کوکلبرگ با استفاده از اندیشه هانا آرنت استدلال میکند هوش مصنوعی مانند شمشیر دولبه است و دموکراسیها به خصوص در حوزه عمومی نیازمند مراقبت و حضور افراد آگاه و منتقد اند که نسبت به جامعه خود حساس هستند، چراکه هوش مصنوعی قابلیت انحصار اطلاعات را در اختیار شرکتها و دولتهای مختلف میگذارد و اگر پژوهشگران و سیاستمداران مراقب نباشند، نوعی توتالیتاریسم سایبری پدید میآید. به همین دلیل چگونگی عبور از این مخاطرات جزو موضوعات مهم پایانی کتاب اوست.
روحالله اسلامی، عضو هیات علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد و مترجم کتاب هوش مصنوعی و دموکراسی، در گفتوگو با ایسنا با اشاره به فرصتها و چالشهایی که هوش مصنوعی پیش روی کشورهای دموکراتیک قرار میدهد، اظهار کرد: اگر دموکراسی را به معنای چرخش و نظارت قدرت، مشارکت شهروندان، آگاهی شهروندان نسبت به سازوکارهای سیاسی، کنترل فساد و تغییر سیاستمداران ناکارآمد تعریف کنیم، هوش مصنوعی میتواند با آگاهسازی شهروندان به تقویت دموکراسی کمک کند؛ یعنی مردم با استفاده از ابزارهایی مانند چت جیبیتی و جمینای، یک دستیار تخصصی در زمینههای مختلف داشته باشند. قبلاً در گوگل جستوجو انجام میشد، اما اطلاعات درست یا نادرستی در اختیار میگذاشت که انتخاب هر سایت سخت بود. چه بسا که ممکن بود بخشی از مردم، قدرت تشخیص سایتها و مجلات علمی و معتبر را نداشته باشند. ولی اکنون هوش مصنوعی خودش جستوجو را انجام و اطلاعات معتبر علمی را به زبان ساده در اختیار همه قرار میدهد. لذا ما با آگاهی بیشتر مردم عادی و عمومی شدن دانش مواجه میشویم.
وی با بیان اینکه هوش مصنوعی هزینه کسب دانش را پایین آورده، اضافه کرد: در حال حاضر مجلات علمی و کتابها گران هستند و همه به آنها دسترسی ندارند. به خصوص که برخی از آنها به زبان انگلیسی نوشته میشود و برای مردم اقصی نقاط جهان دشوار بود که از آنها استفاده کنند. اکنون مترجم هوش مصنوعی به سرعت میتواند زبانهای مختلف را ترجمه کند و به کمک بشر آمده است. به این ترتیب هوش مصنوعی با بالا بردن دانش، شبهعلم را از بین برده و مردم با آگاهی بیشتر اقدام به تصمیمگیری سیاسی و غیر سیاسی میکنند. در واقع چون هوش مصنوعی بر خلاف گوگل یک لایه نیست، میتواند در قالبهای مختلف انیمیشن، ساخت عکس و ویدیو، تبدیل نوشتار به گفتار و... آگاهیبخشی بالایی برای مردم داشته باشد و به دموکراسی خدمت کند.
این تحلیلگر مسائل سیاسی با اشاره به اینکه هوش مصنوعی امکان مقایسه و ارزیابی عملکرد سیاستمداران را فراهم میکند، گفت: شما به راحتی میتوانید معیارهای خود را به یکی از برنامههای هوش مصنوعی بدهید و شاهد کمیسازی، فرمولبندی و شاخص سازی آن باشید. هوش مصنوعی کار بشر را به لحاظ اندیشیدن، ویرایش متن و ترجمه بسیار راحت کرده است. علاوه بر این موارد، هوش مصنوعی خودترمیمگر است؛ یعنی هر چه بیشتر از آن استفاده شود، به قدرت و توانمندیاش اضافه میشود. اگر دموکراسی را به معنای آزادی، آگاهی و مشارکت بدانیم، تمام این کارکردهای هوش مصنوعی باعث قدرت گیری بشر و اشتراک تجربیات در سطح بینالمللی میشود و یک انقلاب عظیم پدید میآورد، اما از سوی دیگر نباید از یاد برد که هوش مصنوعی مخاطرات و چالشهایی هم میتواند برای دموکراسی در پیش داشته باشد.
چرا هوش مصنوعی دموکراسی را تضعیف میکند و چه باید کرد؟
عضو هیات علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد ادامه داد: هوش مصنوعی گاهی اوقات اطلاعات نادرست را در اختیار مردم قرار میدهد، میتواند اطلاعات را دستکاری کند و دروغ را ترویج دهد. حتی توانایی دارد چیزهایی که اصلا وجود ندارد را بسازد. این باعث میشود یک سری اطلاعات و دادههایی که ممکن است اصلا وجود خارجی نداشته باشند به اشتباه بجای علم جایگزین شوند. خصوصا که انحصار این برنامهها در اختیار شرکتها، گروهها و دولتهایی هست که میتوانند واقعیت را آنطور که میخواهند، جلوه دهند. این شکل از هوش مصنوعی که جنبه انحصاری دارد، پس از مدتی باعث توانایی شکلگیری حکومت «خود کنترلگر» میشود، چراکه مجموعه اطلاعات شهروندان را ثبت میکند و با توجه به توانمندیها، نقاط قوت و ضعف، اولویتها، هویت و علاقهمندیهای آنان، در راستای ضربه به جامعه هدف به کار گرفته میشود.
اسلامی افزود: هوش مصنوعی نوعی انحصار دستیابی به دادهها و تبلیغات را برای حکومتهایی فراهم میکند که شهروندانشان را تبدیل به آمار و ارقام تبدیل میکنند. به همین دلیل دولتهایی را ایجاد خواهد کرد که «انضباطی یا کنترلی» نامیده میشود. همچنین اگر دموکراسی را به معنای حضور واقعی مردم در محیط عمومی قلمداد کنیم، فعالیت صرف ما در فضای مجازی موجب میشود که هوش مصنوعی به جای توسعه ارزشهای دموکراتیک، به انزوای مردمی، فردگرایی و عدم تغییر در وضعیت آشفته سیاسی و عدم رغبت مردم برای مشارکت در امور سیاسی منجر شود. به این ترتیب نباید به هوش مصنوعی یکجانبه نگریست. اگر ما مراقب نباشیم، خطرات هوش مصنوعی را ندانیم و برایش چارهای نکنیم دموکراسی به خطر میافتد.
وی در پاسخ به این سوال که آیا هوش مصنوعی حکومتهای دموکراتیک را به سمت استبداد میکشاند، بیان کرد: در کشورهای باز و آزاد که احزاب، اصناف و جامعه مدنی آن بیشتر در راستای تقویت دموکراسی از هوش مصنوعی استفاده میکنند حکومتها به سمت استبداد کشیده نمیشوند. اما در جوامع بسته مثل چین، روسیه، کره شمالی و برخی کشورهایی که نهادهای دیکتاتوری دارند، ممکن است از هوش مصنوعی در راستای کنترل و مدیریت جامعه استفاده و جامعه مدنی، احزاب و گروههایی که بتوانند این ابزار هوشمند را در راستای منافع عمومی به کار بگیرند، کمتر دیده شود.
عضو هیات علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه فردوسی اضافه کرد: هوش مصنوعی اطلاعات کافی و لازم را در اختیار شهروندان قرار میدهد و باعث میشود که به معماهای پیچیده سیاسی پاسخ مناسب دهند، اما اگر احزاب و جامعه مدنی در جامعه قدرتمند باشند هوش مصنوعی میتواند در تدوین قوانین کشورها کمککننده مردم باشد. در صورت ضعف جامعهمدنی، احزاب و آگاهی مردمی، هوش مصنوعی در اختیار حکومتها میافتد. مثلاً در چین و کره شمالی هوش مصنوعی بیشتر در راستای کنترل مردم، ایجاد انضباط و نوعی تمامیتخواهی به کار گرفته میشود، اما در کشورهای باز موضوع فرق دارد. البته این نزاع در کشورها بین جامعه و حکومت همیشگی است و اگر اصناف، احزاب و انجمنها قدرتی نداشته باشند، حکومت سادهتر از هر چیز نظارت و کنترل مردم را به دست میگیرد و پاسخگویی به حاشیه کشیده میشود.
مترجم کتاب هوش مصنوعی و دموکراسی با بیان اینکه اندیشیدن تمهیدات و انجام اقدامات لازم به منظور جلوگیری از خطرات هوش مصنوعی برای دموکراسیها الزامی است، بیان کرد: تاریخ نشان داده گسترش هر صنعتی توانسته دولتها را قدرتمندتر کند؛ دولتهایی با استفاده از رشد صنعت و فناوری توانستند زبان رسمی داشته باشند و حکومت کنند، ملتی در سرزمینهایشان زندگی میکردند، مرزهایشان را حفظ کردند و از توپ و تانک برای دفع دشمنان استفاده کردند. از سوی دیگر هم در جوامع، افکار روشنگری و اصلاحطلبانه از پیشرفت صنعت استفاده کردند تا نظارت بر دولتها داشته باشند و آنها را مشروط به قانون کنند. الان هم همان اتفاقی که در گذشته برای پیشرفتهایی از جمله صنعت چاپ و... افتاده بود را باید برای تکنولوژی جدید قرنمان رقم بزنیم؛ یعنی نوعی رنسانس و بازاندیشی روشنگرانه در زمینه هوش مصنوعی ایجاد کنیم.
اسلامی ادامه داد: ما قبلاً به چگونگی استفاده از تکنولوژی در راستای تقویت منافع عمومی اندیشیدهایم، پس اکنون هم در زمینه هوش مصنوعی نیازمند بازاندیشی هستیم. ما نیازمندیم حقوقدانان، اقتصاددانان، عالمان سیاسی و روابط بینالملل به صحنه بیایند، کمک کنند، نقد داشته باشند و توضیح بدهند که از تکنولوژی فقط در راستای ساخت سلاح، کنترل، شکنجه و سرکوب استفاده نمیشود بلکه از این ابزار هوشمند میتوان در راستای از بین بردن درد، رنج، مریضی و رهایی از بنبستهای سیاسی بهره گرفت. در شرایطی که رقابت میان حافظان وضع موجود و برهمزنندگان آن حاکم است، هوش مصنوعی بهتر است در راستای منافع عمومی به کار گرفته شود و نه به حاشیه راندن آنها.
وی با بیان اینکه متأسفانه قانونگذاران از پیشرفتهای هوش مصنوعی عقب ماندهاند، اظهار کرد: ما نیازمند مجموعه قوانینی برای کودکان، ارائه اطلاعات سالم، نظارت بر دادهها و استفاده درست از هوش مصنوعی در جوامع دموکراتیک هستیم. معمولا سرعت تحولات تکنولوژی بسیار بالاست و لذا باید دروغ، تبلیغات، مردمآزاری و اطلاعات غیرمعتبر را به حاشیه کشید. آموزش، تنظیمگری و نظارت در این راستا نقش موثری ایفا میکند و بخش اصلی آموزش معطوف به دولتهاست. دولتها متولی اصلی آموزش در همه جوامع از طریق مدارس، دانشگاهها، صداوسیما و سایر نهادها هستند. در این زمینه اصناف، احزاب و گروههای دیگر نیز میتوانند نقشآفرین باشند. اما بخش دیگری از آموزشها به شرکتهای سازنده ابزارهای هوش مصنوعی سپرده شده است. شرکتها در ازای خدماتی که ارائه میدهند، سود میبرند، اما مسئولیت اجتماعی آنان ایجاب میکند درباره محصول و خدمتی که به جوامع ارائه میدهند، آموزش و آگاهی را نیز منتقل کنند.
وضعیت ایران در عصر هوش مصنوعی
عضو هیات علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد در خصوص میزان درهمآمیختگی اصول دموکراتیک ایران با هوش مصنوعی، بیان کرد: تقریبا پیشرفتهترین تکنولوژی دنیا به هر شکلی به ایران منتقل میشود. ایران از جمعیت جوان و باسوادی برخوردار است که مشتاق تکنولوژیاند. لذا سرعت تحولات جامعه بسیار بالاست و تاثیر علاقهمندی مردم ایران بر رواج تکنولوژی، از بسیاری از کشورهای حتی توسعهیافته هم بالاتر است. ما در زمینه استفاده از هوش مصنوعی جزو جوامع پیشرو هستیم و در این زمینه آموزشهایی انجام گرفته است، منتها به در زمینه توسعه هوش مصنوعی، به تدریج فاصله ما از کشورهای دیگر بیشتر میشود، زیرا سایر کشورها با یکدیگر همکاریهای بینالمللی دارند، اما همکاریهای ما بسیار نازل است و همینطور قانونگذاران مان هم خیلی در این حوزه ورود نکردهاند.
اسلامی اضافه کرد: ما یک شورا به نام شورای عالی فضای مجازی داریم که قرار است سیاستمداران ما از بخشهای مختلف بیایند و قوانینی را در رابطه با هوش مصنوعی، فناوری اطلاعات و فضای مجازی تدوین کنند، اما متاسفانه علیرغم سرعت بالای رشد تکنولوژی، روند قانونگذاری این شورا کند است و رویکردشان فرصتمحور نیست. در حال حاضر با تاکیدی که بر توجه به تکنولوژی اطلاعات و هوش مصنوعی وجود دارد تا قدرت کشور مضاعف شود، اما در مرحله اجرا و طراحی، مشکلات بسیاری داریم. مثلاً در حال طراحی طرح دولت الکترونیک بودیم که شبکههای اجتماعی پیدا شدند و حالا فضا به سمت هوش مصنوعی کشیده شده و همین هم دائما در حال تحول است. ما هم بیشتر در سیاستگذاریها به سمت مقابله با مخاطرات این تحولات پیش رفتیم و کمتر به سمت استفاده حداکثری، مشارکت بینالمللی و تقسیم کار قدم گذاشتیم.
مترجم کتاب هوش مصنوعی و دموکراسی با اشاره به اینکه ما از پنجره فرصت تحصیلکردگانمان استفادهای نکردهایم، ادامه داد: کسب و کارهای خوبی مبتنی بر هوش مصنوعی ایجاده شده، اما این در مقابل ظرفیت و پتانسیلی که میتوانیم در توسعه هوش مصنوعی داشته باشیم، فوقالعاده ناچیز است. ما باید در امور مهم مملکتی اولویتبندی داشته باشیم. اولویتهای ما بسیار زیاد است. مثلاً بحران آب، هوش مصنوعی، مقابله با بیکاری و رفع مشکلات خارجی را جزو اولویتهای اصلی قرار دهیم، اما الان که موضوعات مختلفی روی میز است و ما توان پوششدهی همه آنان را نداریم و اولویتمان مشخص نیست، نمیتوانیم عملکرد مناسبی از مسئولان ببینیم.
انتهای پیام
نظرات