به گزارش ایسنا، با تبدیل خشونت علیه مسلمانان به نمایش عمومی، سیاست اکثریتسالارانه هند نفرت با سرگرمی و سکوت را به همدستی تبدیل کرده است.
«اسماعیل صلاحالدین» نویسنده و محقق مستقر در دهلی و کلکته در یادداشتی که در وبگاه شبکه الجزیره منتشر شده است، در این باره نوشت: هر روز در هند امروزی با دو گردش خبری موازی آغاز میشود؛ یکی آنچه با گزینش دقیق بر صفحه تلویزیون نمایش داده میشود که شامل بحثهای کارشناسی درباره پاکستان، افتخار هندویی و نمایش بیپایان «هند جدید» است. دوم چیزی که هرگز پخش نمیشود اما عمیقا واقعیت دارد و آن زندگی روزمره مسلمانانی است که متحمل اعدام غیرقانونی، آزار و زندان شده و چهرهای شیطانی از آنها ارائه میشود. پیام نهفته میان این دو تکاندهنده است: رنج مسلمانان یا نادیده گرفته میشود یا به نمایشی مانند سرگرمیهای شامگاهی برای اکثریت تبدیل میشود؛ آنها مجبورند به گونهای زندگی کنند که گویی مجرمانی همیشگیاند، همیشه متهم میشوند و هیچ گاه صدایشان شنیده نمیشود.
در این مطلب با اشاره به نادیده گرفته شدن قتل یک پسر هفت ساله مسلمان در سپتامبر گذشته در اعظم گره که تنها به مدتی کوتاه در گزارشهای محلی مطرح شد، آمده است: «استنلی کوهن» جامعهشناس زمانی «جوامع انکار» را جوامعی توصیف کرده بود که «در آنها جنایتها پنهان نیستند اما چنان عادی و روزمره در آن رخ میدهند که دیگر بهتآور نیستند». این توصیف هند امروز است؛ کشتار مسلمانان در روز روشن رخ میدهد اما اکثریت جامعه آن را همچون صدایی در شلوغی نادیده میگیرند.

نگارنده با اشاره به این که «نفرت تنها به سکوت محدود نمیشود بلکه به اجرایی تمامعیار تبدیل شده است»، روایت میکند: وقتی مسلمانان در کانپور دستنوشتههایی با عنوان «من محمد را دوست دارم» را بر افراشتند، پلیس نه با حمایت، بلکه با ثبت کیفرخواست علیه هزار و ۳۰۰ مسلمان و بازداشت دستهجمعی پاسخ داد. در اینجا، عمل عشق ورزیدن جرمانگاری شد. این در حالی است که وقتی اوباش طرفدار هندوتوا در مهاراشترا یا مادیا پرادش تجمع کرده و آشکارا خواستار نسلکشی شدند، گروههای تلویزیونی یا آنها را ستایش میکنند یا سکوت اختیار میکنند.
به گفته این تحلیلگر، «خشونت علیه مسلمانان به گونهای از نمایش تبدیل شده است که در آن مسلمانان همواره در جایگاه متهم نشستهاند و نیروهای هندوتوا نقش محافظان تمدن را بازی میکنند.»
این یادداشت میافزاید: این امکان گزینشی دیدهشدن عمدی است. ظهور «بازارهای عاری از اسلامگرایان افراطی» در ایندور-جایی که بازرگانان مسلمان یک شبه اخراج شدند-نمونهای از اعدام اقتصادی غیرقانونی است. خانوادههای بسیاری معیشت خود را به کلی از دست دادند، کودکان از مدرسه بیرون کشیده شدند و زنان وادار به گدایی از همسایگان برای تهیه غذا شدند. با این وجود، رسانههای کشور این واقعه را در قالب «سازوکاری برای نظم و قانون» ارائه دادند و به ندرت به هزینههای انسانی آن اشاره کردند.

در ادامه این مطلب با اشاره به این که نفرت نسب به مسلمانان در هند به صورت سازمانیافته در رسانههای این کشور نهادینه و به «سرگرمی جمعی» تبدیل شده است، مطرح شد: زمانی که بیرحمی به کمدی و تحقیر به نمایشی پربیننده تبدیل شود، مرز میان دموکراسی و فاشیسم فرو ریخته است.
نگارنده در این یادداشت با مطرح کردن این سوال که «آیا ما مسلمانیم یا مجرم؟» معتقد است: تاریخ به ما هشدار میدهد جوامعی که رنج اقلیت را به سرگرمی بدل میکنند، خود از گزند فساد مصون نماندهاند.
انتهای پیام
نظرات