«علیرضا رمضانی راد» کارشناس ارشد روابط بینالملل در یادداشتی برای ایسنا نوشت: استانهای سیونیک و وایوتس دزور ارمنستان تنها مسیر زمینی امن و مستقیم جمهوری اسلامی ایران به بازار اوراسیا و اروپا محسوب میشوند. تحلیل آمار و دادههای سهسال اخیر (۲۰۲۲-۲۰۲۵) نشان میدهد که در بحبوحه تشدید رقابتهای ژئوپلیتیک و طرح موضوع «کریدور زنگزور» یا «مسیر ترامپ»، ایران نتوانسته است از پتانسیل کامل این مناطق برای تحکیم نفوذ اقتصادی و ترانزیتی خود استفاده کند. علیرغم رشد در حجم کلی تجارت، سهم ایران در بازار پرشتاب ارمنستان کاهش یافته و پروژههای حیاتی کریدور شمال-جنوب (INSTC) با تأخیرهای غیرقابل توجیه مواجه شدهاند. این رکود در توسعه، فرصتهای بینظیری را برای تبدیل تهدیدات منطقهای به امتیازات اقتصادی از دست داده و ایران را در معرض ریسک حذف از معماری جدید ترانزیتی قفقاز جنوبی قرار داده است.
استانهای سیونیک و وایوتس دزور ارمنستان، فراتر از یک همسایه جغرافیایی، برای جمهوری اسلامی ایران یک کریدور حیاتی، یک محور ترانزیتی استراتژیک، و تنها راه زمینی بدون تنش به اتحادیه اقتصادی اوراسیا (EAEU) و در نهایت اروپا هستند. در سه سال گذشته، در حالی که تحولات ژئوپلیتیک با سرعتی بیسابقه به جلو رانده شده، به نظر میرسد فرصتهای کلیدی ایران برای تحکیم موقعیت خود در این دروازه حیاتی، یا از دست رفتهاند یا با تأخیر جدی مواجه شدهاند.
سیونیک تنها مسیر مستقیمی است که میتواند ارتباط ایران با دریای سیاه و کریدور بینالمللی شمال-جنوب(INSTC) را از طریق خاک ارمنستان برقرار کند. چالش فعلی این است که در سه سال گذشته، بهرغم تأکید مکرر تهران بر اهمیت کریدور لاچین (مسیر موجود در سیونیک) و مرز نوردوز، سرمایهگذاریهای زیرساختی ایران برای افزایش ظرفیت ترانزیتی و کاهش زمان حملونقل بهکندی پیش رفته است. همچنین تأخیر در تکمیل یا بهبود جادههای جایگزین (مانند مسیرهای درون سیونیک) باعث شد تا با هرگونه محدودیت یا تغییر در جادههای اصلی، کل شریان حیاتی ایران مختل شود. این کمکاری، عملاً مسیر را در مقابل فشارهای بیرونی آسیبپذیر کرد. استان سیونیک مرکز اصلی فعالیتهای معدنی ارمنستان (مس و مولیبدن) و همچنین شاهراه انتقال انرژی (گاز و برق) میان دو کشور است. در این دوره، با وجود نیاز فزاینده اروپا و منطقه به انرژی غیرروسی، ایران نتوانست پروژههای بزرگ جدیدی را در زمینه تبدیل گاز به برق یا مشارکت در توسعه معادن با فناوری بالا در این استان آغاز کند. این تأخیرها، فضا را برای نفوذ شرکتهای رقیب از غرب (کانادا و آمریکا) در بخشهای راهبردی باز گذاشت و عمق نفوذ اقتصادی ایران را محدود کرد.
استان وایوتس دزور که در مجاورت سیونیک قرار دارد، میتوانست به عنوان عمق لجستیکی و مرکز انبارداری و بستهبندی کالاهای ترانزیتی ایران به اروپا عمل کند. تقریباً هیچ سرمایهگذاری عمدهای از سوی بخش دولتی یا خصوصی ایران برای ایجاد شهرکهای صنعتی یا پایانههای لجستیکی مدرن در این استان صورت نگرفت. این امر سبب شد تا مزیت رقابتی ایران در ترانزیت کالا به ارمنستان و سپس به مقاصد نهایی، همچنان پایین بماند و تجار ایرانی ترجیح دهند از مسیرهای دریایی یا مسیرهای دیگر استفاده کنند. لازم به ذکر است دیپلماسی فعال در سطح استانی و مردمی میتوانست پیوندهای اقتصادی و فرهنگی را برای مقابله با نفوذ سیاسی رقبا تعمیق بخشد. در حالی که در غیاب سرمایهگذاریهای کلان و فعالیتهای مؤثر دیپلماتیک محلی، فرصت ایجاد روابط اقتصادی پایدار با فعالان کلیدی این دو استان و جلب افکار عمومی به نفع منافع ایران از دست رفت. تمرکز صرف بر دیپلماسی مرکزی در ایروان، باعث غفلت از نفوذ در لایههای محلی و اقتصادی سیونیک و وایوتس دزور شد که مستقیماً با آینده مسیر ترانزیت ایران مرتبط است. بر این اساس این مقاله به بررسی دقیق فرصتهای اقتصادی و ترانزیتی عظیمی میپردازد که در این دوره سه ساله در این دو استان به پتانسیل کامل خود نرسیدهاند و همچنین تهدیدهای امنیتی و اقتصادی ناشی از این کمکاریها را تحلیل میکند.
۱. اهمیت استراتژیک: شریان حیاتی ایران به اروپا
استان سیونیک و مرز کوتاه حدود ۴۴ کیلومتری آن با ایران در نوردوز، بیش از یک مرز، یک «خط قرمز ژئوپلیتیک» برای تهران است. اهمیت این منطقه در سه سال گذشته حول محورهای زیر تشدید شده است:
انحصار ترانزیتی: این تنها مسیر زمینی است که تحت حاکمیت کامل یک شریک مورد اعتماد (ارمنستان) قرار دارد و ایران را به اتحادیه اقتصادی اوراسیا (EAEU) و بنادر دریای سیاه متصل میکند.
پاتک به کریدورهای رقیب: تثبیت و توسعه این مسیر، بهترین اهرم ایران برای خنثیسازی طرحهایی چون کریدور "زنگزور" یا مسیر ترامپ است که در صورت اجرای خارج از حاکمیت ارمنستان، عملاً ایران را از مسیر قفقاز حذف میکند.
۲. ناکامی در بهرهبرداری از پویاییهای تجاری (آمار کمی)
در حالی که اقتصاد ارمنستان پس از ۲۰۲۲ رشد خیرهکنندهای را تجربه کرده (رشد تولید ناخالص داخلی ۱۲.۶٪ در ۲۰۲۲ و ۸.۳٪ در ۲۰۲۳)، آمار نشان میدهد که ایران نتوانسته است سهم خود را متناسب با این رشد افزایش دهد.

مطابق با اطلاعات جدول بالا موارد زیر قابل تحلیل است:
ایران با ۶۶۱.۵ میلیون دلار در ۱۱ ماهه ۲۰۲۴ تنها با ۵.۲٪ رشد، در میان شرکای تجاری ارمنستان از نظر سرعت رشد عقب مانده است. این در حالی است که کشورهایی مانند روسیه (رشد ۷۱.۶٪) و امارات (۳.۵ برابر رشد) به سرعت جایگاه خود را در بازار ارمنستان تثبیت کردهاند (کمیته ملی آمار جمهوری ارمنستان[۳]، ۲۰۲۵).
اهداف بلندمدت: هدفگذاری نخستوزیر ارمنستان برای رسیدن به حجم تجاری ۱ میلیارد دلار بین دو کشور در سالهای اخیر، هنوز به پتانسیل کامل خود نرسیده است (خبرگزاری آرکا[۴]، ۲۰۲۵). این نشان میدهد دیپلماسی اقتصادی فعال در سطح محلی و اجرای پروژههای مشترک در سیونیک که میتوانستند تجارت مرزی را افزایش دهند، موفق نبوده است.
نفوذ در بخش انرژی
ایران به عنوان تأمینکننده اصلی گاز ارمنستان (با مدل مبادله گاز در برابر برق) فرصت داشت تا در استان سیونیک (بهویژه در مناطق دارای تأسیسات برق)، سرمایهگذاریهای عمیقتری در زمینه تولید انرژیهای ترکیبی انجام دهد. اما:
سرمایهگذاری جدید کلان برای افزایش چشمگیر سهم ایران در زیرساختهای انرژی منطقه سیونیک گزارش نشده است. این خلأ فرصت نفوذ در بازار برق و بهرهبرداری از پروژههای زیرساختی را به دیگران واگذار کرده است (آنکتاد[۵]، ۲۰۲۴).
۳. فرصتهای زیرساختی کریدور شمال-جنوب (INSTC): پروژههای مُعطل
مهمترین بُعد غفلت، در کندی اجرای پروژه بزرگراه شمال-جنوب ارمنستان است که مستقیماً از سیونیک عبور میکند.
الف) تأخیر در پروژه کریدور شمال-جنوب
قرار بود ساخت جاده ۵۵۶ کیلومتری باورا به مغری (در سیونیک) که بخش ارمنستانی کریدور INSTC است، تا سال ۲۰۱۹ تکمیل شود.
وضعیت موجود (۲۰۲۵): پروژه همچنان ناتمام مانده است و به بیش از ۱۳ سال تأخیر دچار شده (رادیو ارمنستان[۶]، ۲۰۲۴).
هزینه عدم اقدام: تکمیل این جاده میتوانست زمان حمل کالای ایرانی به اروپا را از ۹ ساعت به ۵ ساعت کاهش دهد و هزینه حمل هر تن بار در هر کیلومتر را ۱.۵ تا ۲ دلار کاهش دهد (همان). این تأخیر چند ساله، ایران را از مزیت رقابتی در ترانزیت بینالمللی محروم کرده است.
ب) عدم توسعه مرز نوردوز
تسهیل تردد در مرز نوردوز (تنها گمرک ایران و ارمنستان) که دروازه ورود به سیونیک است، از اولویتهای اصلی بوده است.
تعهدات عملی نشده: احداث پل دوم بر روی رود ارس برای افزایش ظرفیت ترانزیتی بین نوردوز و مغری در دستور کار قرار گرفته، اما پیشرفت فیزیکی آن، متناسب با فوریت ژئوپلیتیک و حجم رو به رشد تقاضای ترانزیت نبوده است (مشرق نیوز، ۱۴۰۴). این کندی در نقطهای به شدت حیاتی، نشان از غفلت در سطح تصمیمگیریهای میدانی دارد.
۴. دیپلماسی اقتصادی خنثی در سطح استانها (تحلیل کیفی)
فعالیت دیپلماتیک در سطح سرکنسولگری باید منجر به توسعه روابط اقتصادی محلی و جلب اعتماد مردم منطقه میشد. اما فقدان رویکرد فعالانه در حوزه سرمایهگذاری مستقیم خارجی (FDI) و دیپلماسی مردمی در این دو استان کلیدی، فرصتهای زیر را از بین برده است:
کاهش نفوذ: عدم حضور سرمایهگذاریهای بزرگ دولتی یا شرکتهای بزرگ ایرانی در بخشهای لجستیک و زیرساختی در وایوتس دزور، به عنوان عمق لجستیکی سیونیک، باعث شد تا این مناطق به عنوان حلقه پشتیبانی تجاری برای کریدور شمال-جنوب توسعه پیدا نکنند.
شکست در دیپلماسی فرهنگی-اقتصادی: غفلت از سرمایهگذاریهای فرهنگی-اقتصادی در شهرهای مرزی سیونیک، باعث شد که پیوندهای اقتصادی پایدار با فعالان کلیدی منطقه ایجاد نشود. این امر امنیت پایدار حضور ایران را در برابر مداخلات فرامنطقهای تضعیف کرده است.
هزینه استراتژیک غفلت
عملکرد ایران در استانهای سیونیک و وایوتس دزور طی سهسال اخیر، یک مثال بارز از «از دست دادن فرصت طلایی ژئواکونومیک» است. در حالی که رقبا با افزایش شدید حجم تجارت و برنامههای زیرساختی، در حال بازنویسی معماری ترانزیتی قفقاز هستند، سهم ایران در حال ناچیز شدن است.
خطر نهایی این است که ممانعت لفظی ایران از ایجاد کریدورهای رقیب، بدون توسعه فعال مسیر جایگزین (INSTC)، در نهایت ارزش ژئوپلیتیک و اقتصادی خط قرمز نوردوز را کاهش خواهد داد (اکونیوز، ۱۴۰۴). ایران برای حفظ منافع ملی خود و مقابله با حذف از نقشه ترانزیتی اوراسیا، باید فوراً با تسریع در پروژههای زیرساختی و اجرای یک دیپلماسی اقتصادی قوی در سطح استانها، این مسیر حیاتی را به یک مسیر ترانزیتی اجتنابناپذیر برای تمام بازیگران منطقهای و فرامنطقهای تبدیل کند.
برای برونرفت از این وضعیت، لازم است ایران فوراً:
پروژههای زیرساختی را تسریع کند: بودجههای اضطراری برای بهبود و تکمیل جادههای جایگزین و اصلی در سیونیک اختصاص دهد.
عمق لجستیکی ایجاد کند: ایجاد حداقل یک مرکز بزرگ انبارداری و لجستیکی در وایوتس دزور برای خدماتدهی به کالاهای صادراتی.
دیپلماسی اقتصادی محلی را احیا کند: اعزام کارشناسان اقتصادی با اختیارات ویژه به سرکنسولگریها برای ارتباط مستقیم با فعالان اقتصادی و مقامات محلی به منظور اجرای پروژههای مشترک اقتصادی.
توصیههای سیاستی
سرمایهگذاریهای ناکافی و عدم پیگیری فعالانه و هماهنگ در طول سه سال گذشته در استانهای سیونیک و وایوتس دزور، نه تنها به از دست رفتن فرصتهای تجاری و اقتصادی منجر شده، بلکه فضای نفوذ منطقهای ایران را در حساسترین نقطه اتصال به اوراسیا، آسیبپذیر ساخته است.
تهدید آتی: اگر ایران نتواند به سرعت با سرمایهگذاریهای زیرساختی جدی و اجرای یک دیپلماسی اقتصادی فعال در سطح این استانها حضور خود را تثبیت کند، هرگونه توافق نهایی منطقهای در خصوص کریدورهای جدید (مانند تغییر مسیرهای جایگزین یا کریدورهای رقیب) میتواند عملاً انحصار ترانزیتی زمینی ایران به ارمنستان را با چالش جدی و غیرقابل بازگشت مواجه سازد.
انتهای پیام
نظرات