میرزا محبعلی خان ناظم الملک مرندی یکانلو از اواخر دوره محمدشاه قاجار تا سال ۱۳۰۹ قمری کمی بیش از پنجاه سال به عنوان یکی از رجال وزارت امور خارجه عهدهدار مسئولیتهای مهمی بود. وی کار خود را با دستیاری و منشیگری میرزا جعفرخان مشیرالدوله شروع کرد. همراه او به مأموریت عثمانی رفت. بعد از درگذشت میرزا جعفرخان به عنوان رئیس کمیسیون سرحدی ایران و عثمانی جانشین وی شد و به مدت چند دهه عهدهدار این مسئولیت بود. وی با وجود چند دهه تلاش مستمر عملی و قلمی در راه دفاع از تمامیت ارضی ایران در مرزهای غرب و شمال شرق کشور متأسفانه هنوز در زمره یکی از رجال ناشناخته معاصر باقی مانده است (مقالۀ «میرزا محبعلیخان ناظمالملک مرندی یکانلو: دولتمردی ناشناخته از عصر ناصری»، نوشتۀ نصرالله صالحی منتشر شده در شمارۀ ۱۸ مجلۀ «تاریخ ایران»).
همایش ملّی «آذربایجان، دیپلماسی و تمامیّت ارضی ایران» با مشارکت مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب، مرکز مطالعات سیاسی و بینالملل، دانشگاه تبریز، بنیاد ایرانشناسی آذربایجانشرقی، استانداری آذربایجان شرقی، شهرداری تبریز، سازمان منطقه آزاد تجاری صنعتی ارس و مجموعهای دیگر از نهادها و مؤسسات علمی و فرهنگی برگزار میشود.
نصرالله صالحی، دبیر علمی همایش روز چهارشنبه ۷ آبان در افتتاحیه همایش در دانشکده علوم انسانی دانشگاه تبریز اظهارکرد: میرزا محبعلیخان، نماینده ایران، به عنوان دیپلماتی که دانش حقوقی کافی و تسلط به زبان ترکی عثمانی داشت، مسئول نگارش لوایح بود. او لوایح را به زبان ترکی مینوشت؛ چراکه این زبان امکان انعطاف و پیچیدگی لازم برای بیان دقیق مطالب را فراهم میآورد.
وی ادامه داد: به گفته میرزا محبعلیخان، زبان ترکی قابلیت دارد جملهای را از صفحه اول آغاز و تا صفحه دهم ادامه دهد، به گونهای که ساختار جملات به دلیل پیچیدگی و انعطاف، قدرت استدلال و دیپلماسی را افزایش میدهد.
میرزا محبعلیخان ناظمالملک مرندی؛ پیونددهنده دانش بومی و حقوق بینالملل در دیپلماسی قرن نوزدهم ایران
وی تشریح کرد: سپس، این لوایح را به فارسی ترجمه کرد و سه ترجمه دیگر نیز توسط دیگران انجام شد که بعدها منتشر شد. نوشتن چنین لوایحی نیازمند دانش حقوقی و دیپلماتیک گستردهای است و میرزا محبعلیخان تنها دیپلماتی بود که به هر دو حوزه تسلط کامل داشت.
وی مطرح کرد: همچنین او در زمینه تاریخ، جغرافیا و زبانشناسی نیز صاحبنظر بود. میرزا محبعلیخان پیش از مذاکرات، با مطالعه منابع دستاول تاریخی ایران و عثمانی و بررسی نسخههای خطی، دانش لازم برای مدیریت مذاکرات را کسب کرد و با آمادگی کامل وارد گفتوگوها شد. حتی پس از حوادثی مانند آتشسوزی کنسولخانه ایران، او با پیگیری منابع از دست رفته، نشان داد که تسلط بر منابع تاریخی برای موفقیت در مذاکرات حیاتی است.
وی بیان کرد: در مجموع، میرزا محبعلیخان را میتوان به عنوان یک نابغه دیپلماسی ایرانی معرفی کرد؛ فردی که همزمان در حوزههای حقوق، تاریخ، زبان و جغرافیا تخصص داشت و توانست با استفاده از این دانش چندگانه، نقش برجستهای در تاریخ دیپلماسی ایران و عثمانی ایفا کند. آثار او، که خوشبختانه به دست ما رسیده، گواه بر دانش گسترده و روشنگری است و مطالعه آنها برای پژوهشگران و دیپلماتهای معاصر بسیار ارزشمند است.
جغرافیای دفاعی ایران و شکلگیری دولت متمرکز از دوران ساسانی تا قاجار
عبد الرسول خیراندیش، استاد دانشگاه شیراز در حوزه تاریخ نیز در این همایش اظهار کرد: در میان نقش مرزبانی و مرکزیت ایران، یکی از مهمترین محورهای مطالعات تاریخی، بررسی جایگاه مناطق شمالی کشور در تأمین امنیت ملی و شکلگیری دولت مرکزی است. در این میان، آذربایجان و نواحی قفقاز جایگاهی ویژه داشتهاند، چراکه همواره نخستین سپر دفاعی ایران در برابر تهاجمات خارجی به شمار میرفتهاند.
وی افزود: ایران از دیرباز سرزمینی پهناور با مرزهای متعدد بوده است، اما هیچیک از این مرزها به اندازهی مرزهای شمالی از نظر سیاسی و نظامی حساس و تأثیرگذار نبودهاند. از دوران اسطورهای تا عصر تاریخی، بخشهایی چون دربند قفقاز، بابالابواب، و سواحل دریای خزر همواره کانون تمرکز نیروهای دفاعی ایران بودهاند. این مناطق گذرگاههایی حیاتی به شمار میآمدند که هر مهاجمی در صورت عبور از آنها، میتوانست بهراحتی به درون فلات ایران نفوذ کند.
وی ادامه داد: دفاع از فلات ایران بهویژه در شمال کشور همواره بر مبنای استقرار نیرو در آنسوی رودخانهها و در تنگههای کوهستانی صورت میگرفت تا هیچ دشمنی نتواند به آبهای مرزی دست یابد.
این استاد دانشگاه شیراز اضافه کرد: شکست ساسانیان در برابر اعراب نیز تا حدی ناشی از غفلت نسبت به همین اصل دفاعی بود. در مناطق شمالی، مانند آذربایجان و قفقاز، شرایط اقلیمی و جغرافیایی دشوار از جمله سرمای شدید و یخبندانهای زمستانی، دفاع را پیچیدهتر میکرد. به همین دلیل، پادشاهان ایران از دوران باستان تا عصر قاجار، همواره نیروهای ویژه و مزدبگیر در این نواحی مستقر میکردند تا امنیت فلات ایران حفظ شود.
وی مطرح کرد: از دیدگاه تاریخی، تمرکز دائمی نیروهای نظامی در مناطق مرزی شمال ایران نهتنها برای حفظ امنیت، بلکه برای تکوین دولت مرکزی نیز نقشی بنیادین داشته است.
وی تشریح کرد: برخلاف سرزمینهایی چون مصر یا بابل که بر مبنای مدیریت متمرکز رودخانهها شکل گرفتهاند، فلات ایران به دلیل پراکندگی منابع آبی و فاصلهی زیاد مراکز جمعیتی، ناگزیر بود وحدت ملی خود را بر پایهی مدیریت دفاعی و ضرورتهای نظامی استوار سازد. به بیان دیگر، دفاع از فلات ایران عامل اصلی پیدایش دولت متمرکز در تاریخ این سرزمین بوده است.
خیراندیش اذعان کرد: نمونههای تاریخی متعددی این واقعیت را تأیید میکنند؛ از مقاومتهای مرزبانان دوران ساسانی گرفته تا نبردهای عباس میرزا در دورهی قاجار. حتی در جنگهای جدید، از جمله دفاع مقدس، همین منطق تاریخی تکرار شده است: تمرکز همهی توان داخلی برای پاسداری از مرزهای کشور. از این منظر، مرز قفقاز نهتنها بخشی از جغرافیای سیاسی ایران، بلکه یکی از ارکان شکلگیری مفهوم دولت ایرانی به شمار میآید.
دیپلماتی که با تسلط به زبان ترکی عثمانی، دانش حقوقی و مطالعات تاریخی، نقش بیبدیلی در مذاکرات ایران و عثمانی ایفا کرد و آثار او امروز به عنوان گنجینهای ارزشمند در دیپلماسی و تاریخ ایران محسوب میشود.
گفتنی است، این همایش عصر امروز در دانشگاه تبریز ادامه یافته و فردا در مرند برگزار می شود .
انتهای پیام


نظرات