به گزارش ایسنا، لیشمانیوز از جمله بیماریهای عفونی ناشی از انگل است که گستردگی آن در نقاط مختلف جهان بهویژه کشورهای در حال توسعه، آن را به یک معضل بهداشتی مهم بدل کرده است. این بیماری در بیش از صد کشور گزارش شده و حدود ۳۵۰ میلیون نفر را در معرض ابتلا قرار داده است. انتقال بیماری از طریق نیش پشه خاکی به انسان صورت میگیرد و میتواند در قالب چند شکل متفاوت بروز کند: نوع احشایی یا همان «کالاآزار» که یکی از کشندهترین انواع است، نوع پوستی که موجب زخمهای دردناک میشود و نوع مخاطی که علاوه بر پوست، بافتهای مخاطی را نیز درگیر میکند. گستردگی جغرافیایی بیماری و تفاوت در شدت علائم، باعث شده که مقابله با آن پیچیده و پرهزینه باشد.
بخش دیگری از اهمیت این بیماری در نادیده گرفته شدن آن است. لیشمانیوز بهویژه در مناطق فقیر و کمبرخوردار، بهعنوان یک بیماری «فراموششده» شناخته میشود، چرا که در اولویت برنامههای بهداشت جهانی قرار ندارد. در حالی که نوع احشایی آن با مرگومیر بالا همراه است، نبود یک واکسن مؤثر همچنان نقطهضعف بزرگی در مبارزه با این بیماری است. روشهای تشخیص نیز بسیار پیچیدهاند و نیاز به ابزارهای پیشرفته دارند؛ از بررسی نمونههای بافتی و آزمایشهای آنتیبادی گرفته تا روشهای مولکولی نظیر واکنش زنجیرهای پلیمراز. همه این مسائل، ضرورت تحقیقات تازه برای یافتن راهکارهای درمانی و پیشگیرانه مؤثر، از جمله ساخت واکسن را دوچندان کرده است.
در این میان، افشین سمیعی و دو همکار او از مرکز تحقیقات غدد و متابولیسم دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان به همراه گروه پژوهشی خود، مطالعهای در زمینه روند توسعه واکسنهای مقابله با لیشمانیوز انجام دادهاند. هدف آنها بررسی تلاشهای علمی در حوزه واکسنسازی بوده که طی سالهای اخیر در نقاط مختلف جهان صورت گرفته است. این پژوهش، با مرور یافتههای منتشرشده در مقالات علمی معتبر، نگاهی تازه به چالشها و امیدهای پیش روی ساخت واکسن برای این بیماری ارائه میدهد.
روش کار این مطالعه به شکل مرور نظاممند بوده است. پژوهشگران، مقالات مرتبط با واکسنهای لیشمانیوز را از پایگاههای علمی معتبر مانند PubMed، Web of Science و Scopus گردآوری کردند. سپس مقالاتی را انتخاب کردند که هم از نظر علمی کیفیت بالایی داشتند و هم در سالهای اخیر منتشر شده بودند. تمرکز اصلی آنان روی بررسی تازهترین نتایج آزمایشهای بالینی و آزمایشگاهی بود تا بتوانند تصویری جامع از پیشرفتهای اخیر در این زمینه ترسیم کنند.
نتایج بررسیهای فوق که در «فصلنامه دانشگاه علوم پزشکی اردبیل» منتشر شدهاند، نشان دادند که چند واکسن مانند Leishmune، CaniLeish و Leish-Tec در مراحل مختلف کارآزمایی بالینی قرار دارند و بهطور ویژه برای کنترل بیماری در سگها مناسب شناخته شدهاند. از آنجا که سگها یکی از منابع مهم انتقال انگل به انسان محسوب میشوند، استفاده از این واکسنها میتواند چرخه انتقال را تا حد زیادی کاهش دهد.
همچنین واکسن LeishChim که با استفاده از فناوریهای نوین مانند شبیهسازی رایانهای و طراحی مولکولی ساخته شده، در آزمایشهای حیوانی نتایج امیدوارکنندهای داشته است.
در کنار این دستاوردها، واکسنهای زنده ضعیفشده نیز مورد توجه قرار گرفتهاند. برای نمونه واکسن مبتنی بر جهش ژن «سنترین» موسوم به LmCen-/- وارد فاز اول کارآزمایی بالینی در انسان شده است. این موضوع نشان میدهد که پژوهشها از سطح آزمایشگاهی فراتر رفته و وارد مرحلهای حساس برای آزمون ایمنی و اثربخشی در انسانها شدهاند.
بر این اساس، واکسنها یکی از بهترین ابزارهای پیشگیری از بیماریهای عفونی هستند و در مورد لیشمانیوز نیز میتوانند نقش تعیینکنندهای داشته باشند. البته مسیر ساخت واکسن در این حوزه ساده نیست. تفاوت میان واکنش بدن حیوانات آزمایشگاهی و انسان، دشواری انتقال نتایج از آزمایشگاه به میدان و پرسشهای بیپاسخ درباره ایجاد ایمنی پایدار، از جمله موانع اصلی محسوب میشوند.
در حال حاضر واکسنهای نسل اول، دوم و سوم در حال بررسی هستند. برخی از واکسنهای نسل دوم مانند F۲-LEISH بهعنوان گزینهای امیدوارکننده مطرح شدهاند و واکسنهای ترکیبی که از چند آنتیژن بهطور همزمان استفاده میکنند، امید تازهای برای افزایش اثربخشی ایجاد کردهاند.
به گفته پژوهشگران، ترکیب فناوریهای نوین مانند ایمونوانفورماتیک و مدلسازی زیستی میتواند سرعت شناسایی واکسنهای مؤثر را بالا ببرد و هرچند هنوز نیاز به آزمایشهای گستردهتری وجود دارد، اما روند فعلی نشان میدهد که جامعه علمی در مسیر یافتن واکسنی کارآمد برای این بیماری پیش میرود.
انتهای پیام
 
                             
                                

نظرات