مجتبی طحان کارشناس مدیریت بحران و مدرس دانشگاه در این خصوص طی یادداشتی که در اختیار ایسنا قرار داده به این مساله پرداخته است.
در این یادداشت آمده است:
در جهان پرتلاطم امروز، که جوامع انسانی با انبوهی از مخاطرات طبیعی، فناورانه و انسانساز روبهرو هستند، دو مفهوم «مدیریت بحران» و «پدافند غیرعامل» چون دو ستون اساسی برای صیانت از امنیت ملی و تداوم حیات اجتماعی، در کانون سیاستگذاریهای کلان قرار گرفتهاند. این دو حوزه، اگرچه در ظاهر با مأموریتها و ساختارهای متفاوت عمل میکنند، اما در عمق معنا و فلسفه وجودی، چنان درهمتنیدهاند که میتوان آنها را دو جلوه از یک خرد دفاعی و توسعهای دانست؛ خردی که بهجای واکنش منفعلانه در برابر خطر، بر پیشبینی، پیشگیری و آمادگی هوشمندانه تکیه دارد.
۱. مدیریت بحران و پدافند غیرعامل، دو زبان از یک منطق دفاعی
پدافند غیرعامل را میتوان مجموعهای از تدابیر، طرحها و اقدامات غیرنظامی دانست که با هدف کاهش آسیبپذیری زیرساختهای حیاتی و حفاظت از جان مردم در برابر تهدیدات نظامی، تروریستی یا صنعتی طراحی میشود. این حوزه در ذات خود، بر پیشگیری فنی و ساختاری استوار است و تلاش دارد آثار حمله یا حادثه را پیش از وقوع، کاهش دهد.
در مقابل، مدیریت بحران یک نظام جامع تصمیمسازی و اقدام است که هدف آن کاهش خسارات ناشی از بلایا، اعم از طبیعی یا انسانساخت و یا ترکیبی، از طریق چرخهای چهارمرحلهای شامل پیشگیری، آمادگی، مقابله و بازسازی است. به بیان دیگر، مدیریت بحران نه صرفاً واکنشی در لحظه خطر، بلکه فرایندی پیوسته از برنامهریزی، سازماندهی، آموزش و اقدام است که از پیش از بحران آغاز و تا بازگشت جامعه به ثبات ادامه دارد. در همین نقطه است که سنخیت عمیق این دو حوزه آشکار میشود؛ هر دو با هدف واحدی شکل گرفتهاند: کاهش آسیبپذیری و تضمین تداوم حیات حیاتی جامعه.
۲. فلسفه مشترک، پیشگیری عاقلانه و تابآوری هوشمندانه
هرچند در ظاهر، پدافند غیرعامل بیشتر با عرصههای مهندسی، طراحی شهری و حفاظت فیزیکی سروکار دارد و مدیریت بحران در گستره اجتماعی، امدادی و مدیریتی فعال است، اما از منظر راهبردی، هر دو بر یک اصل بنیادین تأکید دارند: اینکه هیچ بحرانی، ناگهانی و مطلقاً غیرقابل کنترل نیست، اگر آمادگی و پیشبینی در کار باشد! پدافند غیرعامل با رویکردی پیشدستانه، بذر ایمنی را در ساختارهای کالبدی و فنی جامعه میکارد و مدیریت بحران با رویکردی جامعتر، آن بذر را در خاک مدیریت، فرهنگ و رفتار اجتماعی میپروراند. یکی به استحکام سازهها میاندیشد، دیگری به استحکام تصمیمها؛ یکی سپری در برابر ضربه میسازد، و دیگری سازوکاری برای برخاستن پس از آن.
۳. همافزایی در چرخه حیات بحران
قرابت واقعی میان مدیریت بحران و پدافند غیرعامل را باید در چهار حلقه پیوسته چرخه مدیریت بحران جستوجو کرد:
الف) پیشگیری و کاهش اثرات، نقطه آغاز همپوشانی
پدافند غیرعامل در این مرحله، نقشی پیشرو دارد. با طراحی ایمن زیرساختها، جانمایی درست مراکز حیاتی، مقاومسازی سازهها، استتار، پراکندگی و آموزش عمومی، بستر فیزیکی ایمنی را فراهم میآورد. مدیریت بحران در همین گام، با شناسایی مخاطرات، ارزیابی ریسک، تدوین طرحهای پیشگیرانه و نظارت بر اجرای استانداردها، این تلاش را تکمیل میکند. بدینسان، هر دو دست در دست هم، «پیشگیری ساختاری و مدیریتی» را بهعنوان نخستین سپر دفاعی جامعه میسازند.
ب) آمادگی، پیوند ساختار و رفتار
آمادگی، مرحلهای است که در آن، پدافند غیرعامل و مدیریت بحران بیش از هر زمان دیگر نیازمند همکاریاند. پدافند غیرعامل، امکانات و زیرساختهای امن و جایگزین را فراهم میکند: پناهگاهها، شبکههای ارتباطی مقاوم، مسیرهای اضطراری و مراکز پشتیبان. مدیریت بحران نیز با برگزاری مانور، آموزش نیروها، تجهیز مراکز امدادی و طراحی نظام فرماندهی، آمادگی روانی و مدیریتی جامعه را تقویت میکند. در نتیجه، جامعهای شکل میگیرد که هم از نظر فنی آماده است و هم از نظر انسانی و مدیریتی.
ج) مقابله، تجلی عینی همافزایی
در زمان وقوع بحران یا حمله، مدیریت بحران در خط مقدم عمل قرار میگیرد؛ ارزیابی، تصمیمگیری، هماهنگی، امدادرسانی و اطلاعرسانی از وظایف اصلی آن است. اما اثربخشی این عملیات تا حد زیادی به کیفیت پدافند غیرعامل پیشینی بستگی دارد. زیرساختی که مقاومسازی نشده یا در مکان پرخطر احداث شده، در زمان بحران بهسرعت از مدار خارج میشود و بار بحران را سنگینتر میکند. در مقابل، رعایت اصول پدافند غیرعامل در طراحی و ساخت، باعث میشود مدیریت بحران با سرعت، دقت و هزینه کمتر مأموریت خود را انجام دهد.
د) بازسازی و بازتوانی، حلقه پیوند تجربه و پیشگیری
بازسازی پس از بحران، فرصتی است برای اصلاح ساختاری و درسآموزی از آسیبها. در این مرحله، مدیریت بحران موظف است بازسازی را بهگونهای هدایت کند که اصول پدافند غیرعامل در طراحی مجدد زیرساختها رعایت شود. به بیان دیگر، بازسازی هوشمندانه یعنی ساختن دوباره، اما با حافظه و تجربه. از دل این چرخه، پدافند غیرعامل تغذیه میشود و تجربههای مدیریت بحران، به سرمایهای برای پیشگیری آینده بدل میشود.
۴. سازمان و ساختار، همپوشانی در مأموریت و هدف
هر دو حوزه برای موفقیت، نیازمند ساختار منسجم، هماهنگی بینبخشی و شبکههای ارتباطی پایدار هستند. در بسیاری از کشورها، پدافند غیرعامل و مدیریت بحران در قالب ساختاری واحد یا همافزا فعالیت میکنند تا از تکرار وظایف و اتلاف منابع جلوگیری شود. در ایران نیز، هماهنگی میان سازمان پدافند غیرعامل، سازمان مدیریت بحران کشور، جمعیت هلالاحمر، نیروهای مسلح و سایر نهادها و سازمانهای مرتبط میتواند الگویی مؤثر از همافزایی سازمانی باشد. در چنین نظامی، پدافند غیرعامل پایه مهندسی و اطلاعاتی را فراهم میکند و مدیریت بحران، هدایت، فرماندهی و عملیات میدانی را بر عهده میگیرد؛ نتیجه، کارآمدی و انسجام در سطح ملی است.
۵. آموزش و فرهنگ، زیربنای پایداری و مشارکت
هیچ نظام دفاعی یا مدیریتی بدون پشتوانه فرهنگی و آگاهی عمومی به نتیجه نمیرسد. در اینجا نیز، پدافند غیرعامل و مدیریت بحران هر دو بر آموزش و فرهنگسازی تکیه دارند. آموزش پناهگیری، خودامدادی، حفظ آرامش در شرایط تهدید، رفتار درست در تخلیه اضطراری و مراقبت از زیرساختهای حیاتی، موضوعاتی است که هم در حیطه پدافند غیرعامل معنا دارد و هم در آموزشهای مدیریت بحران. تلفیق این آموزشها در مدارس، رسانهها و مانورهای مردمی، جامعهای میسازد که نهتنها در برابر خطر مقاوم است، بلکه در دل بحران نیز خونسرد، منسجم و مسئولانه رفتار میکند.
۶. امنیت ملی و توسعه پایدار، حاصل پیوند عقل و عمل
پدافند غیرعامل با کاهش آسیبپذیری زیرساختهای حیاتی، امنیت فیزیکی کشور را تقویت میکند، مدیریت بحران با سازماندهی واکنش سریع و بازسازی کارآمد، امنیت روانی و اجتماعی جامعه را حفظ میکند. همافزایی این دو، چرخهای از پیشگیری، تابآوری، مقابله و بازسازی پایدار پدید میآورد که جوهرهی امنیت ملی و بنیان توسعه پایدار است. در این منظومه، پدافند غیرعامل نقش «پایه سخت تابآوری» را دارد و مدیریت بحران نقش «پایه نرم» آن؛ اولی با منطق طراحی و مهندسی، و دومی با منطق رهبری و هماهنگی، امنیت و ثبات ملی را در کنار هم میسازند.
۷. عقلانیت پیش از بحران، تدبیر در دل بحران
مدیریت بحران و پدافند غیرعامل را نمیتوان دو مسیر جدا دانست، بلکه باید آنها را دو جریان همسو و همافزا در مسیر واحدی برای صیانت از جان انسآنها و استمرار حیات ملی تلقی کرد. پدافند غیرعامل، بعد پیشدستانه و مهندسی این فرایند است و مدیریت بحران، بعد راهبردی و انسانی آن. هرچه اصول پدافند غیرعامل عمیقتر و علمیتر اجرا شود، عملکرد مدیریت بحران مؤثرتر، سریعتر و کمهزینهتر خواهد بود. در نهایت میتوان گفت پدافند غیرعامل عقلانیت پیش از بحران است و مدیریت بحران تدبیر در دل بحران؛ و هنگامی که این دو در کنار هم قرار گیرند، حاصل آن تابآوری، امنیت و پایداری ملی است.
انتهای پیام
                            
                                

نظرات