به گزارش ایسنا، دیدار سرنوشتساز روز دوشنبه میان «دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکا و «احمد الشرع» رئیس دولت انتقالی سوریه در کاخ سفید میتواند نقطه عطفی تاریخی نهتنها برای آینده دولت سوریه، بلکه برای کل منطقه عربی و اسلامی باشد.
آنچه اکنون با مهندسی سیاسی ترامپ و نظارت رژیم صهیونیستی در حال شکلگیری است، چیزی است که از آن با عنوان «سوریه جدید» یاد میشود – کشوری در مسیر پیوستن به منظومه صلح ابراهیمی و برقراری روابط امنیتی و نظامی با رژیم صهیونیستی.
سوریه جدیدی که ترامپ به طراحی آن مشغول است، با نظارت مستقیم رژیم صهیونیستی، به سرعت به سمت عضویت در پیمان «صلح ابراهیمی» و ایجاد روابط ائتلافی نزدیک با رژیم اشغالگر پیش میرود. نقطه آغاز این مسیر، امضای یک توافق امنیتی و سپس برگزاری دیدار میان احمد الشرع و «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر رژیم صهیونیستی خواهد بود. گفته میشود محل و زمان این دیدار احتمالا در جریان گفتوگوها در کاخ سفید نهایی خواهد شد.
حذف نام احمد الشرع و «انس خطاب» وزیر کشور او از فهرست تروریسم و تصمیم شورای امنیت برای لغو تحریمهای سوریه نیز بخشی از همین مقدمات است. چنین گامهای سریع و پرمعنا نمیتواند بدون «بهایی سنگین» صورت گیرد؛ بهایی که تنها به عادیسازی روابط با اسرائیل محدود نیست، بلکه احتمالاً شامل تبدیل سوریه به یک پایگاه نظامی بزرگ آمریکا خواهد شد، با مرکزیت دمشق و شاخههایی در شرق فرات (پایگاه العمر)، شمال کردستان، و منطقه «التنف» در جنوب بهمنظور کنترل مثلث مرزی عراق-اردن-سوریه.
سوریه جدید اکنون به سرزمینی تبدیل شده که در آن نیروها و پایگاههای نظامی خارجی در شمال، جنوب، شرق و غرب حضور دارند؛ پایگاه روسی و ترکیهای در شمال، آمریکایی و اسرائیلی در شرق، جنوب و مرکز. این وضعیت به معنای از دست رفتن تقریباً کامل حاکمیت ملی است و میتواند گام نخست در مسیر تقسیم رسمی کشور بر پایه قومیت و مذهب باشد؛ روندی که عملاً در میدان شکل گرفته و بر اساس طرحهای نتانیاهو، هدف آن تغییر چهره خاورمیانه، مرزها و هویت ملتهای منطقه است.
آمریکا میگوید تصمیم خود را برای ساخت پایگاه هوایی در فرودگاه «المزه» دمشق بهمنظور نظارت بر اجرای توافق امنیتی میان دمشق و تلآویو اتخاذ کرده است. در همین حال، نیروهای اسرائیلی عملاً کنترل بخش عمدهای از جنوب سوریه، منطقهای با عنوان «غیرنظامیشده»، را در دست گرفتهاند؛ آنها پستهای بازرسی در جنوب دمشق برپا کردهاند و آزادانه در آن تردد میکنند، حتی شهروندان را بازداشت یا ترور مینمایند آن هم بدون محدودیت قانونی.

اما پرسش بزرگ این است که چرا با وجود این همه امتیازدهی سیاسی و نظامی از سوی رژیم جدید دمشق، هنوز تحریمهای قانون سزار باقی مانده و تنها از رئیسجمهور و وزیر کشور برداشته شده است، در حالی که ۲۶ میلیون شهروند سوری در فقر مطلق و شرایط سختتر از هر زمان دیگر زندگی میکنند؟
گزارشهایی وجود دارد مبنی بر آنکه نهادهای حامی کاخ سفید، از جمله سازمانهای جامعه مدنی و شخصیتهای بانفوذ آمریکایی همچون «هنری یوسف حمرا» حاخام سوریتبار در حال فشار بر کنگره برای لغو کامل تحریمهای سزار هستند. حمرا پس از سفر به «سوریه جدید» با استقبال گسترده دولت جدید روبهرو شد و در مصاحبههای خود ادعا کرد که لغو تحریمها به بازسازی معابد و گورستانهای یهودی منجر خواهد شد.
با این حال، تاکنون هیچ نشانه جدی مبنی بر موفقیت این فشارها وجود ندارد. بسیاری از نمایندگان دو حزب اصلی آمریکا، جمهوریخواه و دموکرات، نسبت به رفع کامل تحریمها محتاطاند، زیرا به دوام رژیم کنونی سوریه و اجرای وعدههایش در زمینه آزادی مذهبی، عدالت و حفظ حقوق اقلیتها اعتماد ندارند.
در واقع، آنچه امروز جریان دارد، نمایشی حسابشده و از پیش نوشتهشده است؛ نمایشی که تمام نقشها و فصلهای آن میان واشنگتن و تلآویو طراحی شده تا سوریه را مرحله به مرحله به زیر قیمومیت مستقیم آمریکا و اسرائیل بکشند. بسیاری بیم آن دارند که این روند، به تقسیم کشور به مناطق خودمختار کوچک – همانند طرح تاریخی «سایکس–پیکو» – منتهی شود، و سوریه عملاً به نمونهای از خاورمیانه زیر سلطه جدید تبدیل گردد.
انتهای پیام


نظرات