آیتالله علامه سید محمدحسین قاضی طباطبایی (۱۲۸۱–۱۳۶۰) فیلسوف، مفسر و از چهرههای تعیینکنندهٔ حوزهٔ قم بود؛ عالمی که بدون هیاهو، با فکر و قلمش مسیر اندیشهٔ دینی معاصر را عوض کرد. او در تبریز به دنیا آمد، در نجف آموزش فلسفه و فقه را تا سطح عالی پیش برد و بعد از بازگشت به ایران، با درسها و نوشتههایش فضای فکری کشور را تکان داد.
شاهکار اصلی او تفسیر المیزان است؛ تفسیری که بهجای تکرار حرفهای قدیمی، روش «قرآن به قرآن» را به شکل منسجم مطرح کرد. همین رویکرد باعث شد کارش فقط یک تفسیر مذهبی نباشد، بلکه متنی تحلیلی برای پژوهشهای فلسفی، معرفتشناختی و اجتماعی محسوب شود. طباطبایی عملاً نشان داد که میتوان دین را با عقلانیت جدی و منظم فهم کرد.
اهمیت طباطبایی فقط در آثارش نیست؛ شاگردانی که تربیت کرد از مطهری و بهشتی تا جوادی آملی هرکدام بعدها یک جریان فکری بهوجود آوردند. او با نگاه باز به فلسفهٔ غرب و نقدهای مدرن، حکمت اسلامی را از انزوا بیرون کشید. به همین دلیل بررسی شخصیت و تفکر او، نه صرفاً یادکرد یک متفکر گذشته بلکه مقدمهای برای فهم تحولات فکری ایران معاصر است. ۲۴ آبان در تقویم رسمی کشور به عنوان روز بزرگداشت این علامه نام گذاری شده است.
علامه طباطبایی در فهرست بزرگداشتهای یونسکو
به گزارش ایسنا، علامه سید محمدحسین طباطبایی، چهره برجسته ایرانی در حوزه عرفان و فلسفه، در نشست عمومی یونسکو در سمرقند، در فهرست جهانی بزرگداشتهای این سازمان برای سالهای ۲۰۲۶ تا ۲۰۲۷ قرار گرفت.
صدمین سالگرد زندگی او با تأکید بر اثر ماندگارش، «اصول فلسفه و روش رئالیسم»، با حمایت جمهوری آذربایجان، عراق و پاکستان تصویب شد. این اقدام یونسکو نشاندهنده جایگاه جهانی اندیشه ایرانی در ترویج گفتوگو، عقلانیت و معنویت است.
علامه طباطبایی با نگاهی خلاقانه و فراملی، فلسفه اسلامی را با فلسفه جدید غربی پیوند زد و پلی میان فرهنگها ایجاد کرد.
دیدارها و گفتوگوهای او با فیلسوفانی چون هانری کربن نقش مهمی در شناساندن اندیشههای اسلامی در محافل بینالمللی داشت. او نهتنها از بزرگترین مفسران قرآن کریم است، بلکه چهرهای میانفرهنگی در فلسفه بهشمار میآید که اندیشهاش بر گفتوگو، عقلانیت و تعامل فرهنگی استوار است.

علامه طباطبایی احیاگر فلسفه اسلامی در مقیاس بینالمللی
میکائیل جمالپور، استاد دانشگاههای آذربایجان شرقی در گفتوگو با ایسنا، معرفی علامه محمدحسین طباطبایی را به عنوان یکی از چهرههای شاخص سال ۲۰۲۶ که روزهای گذشته اعلام شد، تبریک گفت و اظهار کرد: ثبت جهانی شخصیت علامه طباطبایی، نشاندهنده به رسمیت شناخته شدن جایگاه علمی علامه و هم فرصتی برای معرفی گستردهتر اندیشههای ایشان در سطح جهانی است.
وی افزود: یکی از ابعاد برجسته شخصیت علامه طباطبایی، دیدگاههای فلسفی ایشان و نقش مؤثرشان در گسترش فلسفه اسلامی است.
وی همچنین دربارۀ دیدگاه علامه طباطبایی در موضوع «اعتباریات» مطرح کرد: ایشان اعتباریات را نه امر جعلی و ساختگی، بلکه پدیدهای میان دو حقیقت میدانند: حقیقت پیشین عالم واقع و حقیقت پسین نیازهای انسان.
وی ادامه داد: در تبیین سرایت حکم از یک موضوع به موضوعی دیگر نیز نقش «قوّه وهم» را مطرح میکنند و معتقدند که اعطای حکم در اعتباریات بیش از آنکه براساس تخیل باشد، بر اساس قدرت وهم صورت میگیرد. این بخش مهمی از دستگاه فکری علامه است و موجب میشود اعتباریات جایگاهی بسیار تأثیرگذار پیدا کنند.

قاضی طباطبایی؛ فیلسوفی که عقلانیت را به قلب عرفان اسلامی پیوند زد
هاله عبداللهی راد، دکترای تخصصی فلسفه دین در گفتوگو با ایسنا، درباره دستاوردهای فلسفی و دینی علامه محمدحسین طباطبایی که نوآوریهای قابل توجهی در حوزه فلسفه اسلامی محسوب میشوند، اظهار کرد: یکی از مهمترین نوآوریهای علامه طباطبایی این بود که نظام فلسفی اسلام را از حالت صرفاً شهودی و عرفانی، که صدرالمتألهین بر آن تأکید داشت، کمی خارج کرده و بُعد عقلانی آن را تقویت کرد. این رویکرد نقش مهمی در تبیین دین ایفا میکند؛ زیرا علامه معتقد بودند دین تنها برای سعادت اخروی نازل نشده، بلکه دارای کارکردهای اجتماعی نیز هست.
وی افزود: به باور علامه، کارکرد اجتماعی دین ناشی از «عقل عملی» است. بدین معنا که پس از تأیید حقانیت دین توسط عقل نظری، عقل عملی با بهرهگیری از ادراکات اعتباری، قوانین و قواعد مناسب برای جامعه انسانی استخراج میکند. نتیجه این فرآیند شکلگیری جامعهای دیندار، منظم، عادل و متمدن است. این نگاه، علاوه بر آنکه با برخی نظریههای جامعهشناسی غرب مانند دورکیم مقایسه میشود، فراتر رفته و بر موضوع اینکه دین حقیقت و هم کارکرد اجتماعی دارد، تأکید میکند.
وی در ادامه تشریح کرد: در تحلیل مراتب «وهم» و «خیال»، علامه طباطبایی رویکردی کاملاً فلسفی و هستیشناختی داشتند. ایشان معتقد بودند انسان با تخیل خلاق خویش، حقایق ملکوتی را به صورت ادراک وجودی تجربه میکند و این تجربه در افقی میان عالم ماده و عالم قدس رخ میدهد. این دیدگاه در آثار ایشان از جمله «رسالت الولایه» بهروشنی تبیین شده و نشاندهنده تلفیق عرفان شیعی با نظریه «اصالت وجود» است.
وی همچنین مطرح کرد: این دستگاه فکری، الهامبخش شاگردان و پیروان علامه از جمله دکتر سیدحسین نصر بوده است، که در آثار خود مفهومی به نام «علم قدسی» را معرفی میکنند؛ علمی که ریشه در اتصال و شهود دارد و فراتر از دادههای صرفاً تجربی است.

ثبت جهانی، نام علامه طباطبایی فرصتی برای بازشناسی میراث فلسفی و دینی ایران
حجتالاسلام سعید علیزاده، عضو هیئت علمی دانشگاه تبریز در گفتوگو با ایسنا با اشاره به ثبت جهانی نام علامه طباطبایی در یونسکو، این رخداد را فرصتی مهم برای بازشناسی سهم بزرگ اندیشه اسلامی در افق جهانی دانست و گفت: این رخداد نه تنها احترام به شخصیت علامه است، بلکه یادآور ضرورت بازبینی و بهرهبرداری علمی و فرهنگی از آثار ایشان در داخل جامعه نیز هست. متأسفانه گاه فلسفه اسلامی و آثار بزرگان آن در سطح داخلی ناشناخته یا کمارج گرفته شده است؛ در حالی که میراث فکری ما از بسیاری ظرفیتهای موجود در سطح عمومی جلوتر و غنیتر است.
وی افزود: یکی از دستاوردهای مهم علامه طباطبایی، تأکید بر مباحث روششناسی و معرفتشناسی دینی بود؛ موضوعی که در سنت فلسفه اسلامی کمتر به صورت نظاممند مطرح شده بود. آموزههایی مانند «اعتباریات»، نقش «قوه وهم» و «تخیل خلاق»، و تمایز میان عقل نظری و عقل عملی، از نوآوریهای ایشان است که در تفسیر المیزان و رسالهها و مقالات ایشان به وضوح قابل مشاهده است.
وی در ادامه گفت: علامه طباطبایی نشان داد که دین علاوه بر بعد نجات اخروی، دارای کارکردهای اجتماعی بنیادین نیز هست. پس از تأیید حقانیت دین توسط عقل نظری، عقل عملی باید زمینههایی را فراهم آورد که آموزههای دینی به قواعد و قوانین اجتماعی و نهادی قابل اتکا تبدیل شوند؛ فرآیندی که جامعهای منظم، عادل و متمدن را میسازد. این رویکرد تفاوت بنیادین با تحلیلهای صرفاً کارکردگرایانه غربی دارد، زیرا علامه هم مبانی معرفتشناختی و وجودشناختی دین را تضمین میکند.
این کارشناس مذهبی و عضو هیئت علمی دانشگاه تبریز درباره اهمیت «وهم» و «تخیل» در اندیشه علامه تشریح کرد: علامه تخیل خلاق را نه صرفاً به عنوان سازوکار روانشناختی، بلکه بهعنوان افق ظهور هستی در آگاهی انسان میفهمد. انسان با خیال خلاق حقایق ملکوتی و مثالی را به صورت ادراک وجودی تجربه میکند. این دیدگاه پیوندی میان عرفان شیعی، نظریه اصالت وجود و فلسفه عملی برقرار میکند و امکان استخراج احکام اعتباری و قواعد اجتماعی را فراهم میآورد.
وی همچنین بر اهمیت کاربردی این آموزهها در هنر، فرهنگ و نهادهای اجتماعی تأکید کرد و گفت: وقتی تخیل خلاق به عنوان منبع معرفتی پذیرفته شود و اعتباریات پایههای فلسفی پیدا کنند، هنر ایرانی_اسلامی میتواند در قالبی منسجم و فلسفی ظهور یابد و حامل ساختارهای معرفتی و تمدنی شود. این امر به تقویت پیوند میان فلسفه اسلامی، هنر و نهادهای فرهنگی کمک میکند و در مسیر تحقق تمدن نوین اسلامی مؤثر است.
وی در پایان با تأکید بر ضرورت پژوهشهای تخصصی و برنامههای آموزشی افزود: باید مجموعههای آموزشی و پژوهشی درباره روششناسی و معرفتشناسی علامه تدوین و منتشر شود و کارگاهها و نشستهای تخصصی پیرامون مباحثی مانند اعتباریات، عقل عملی و تخیل خلاق برگزار شود. همچنین کمیتهای علمی برای رصد و مقابله با سوءاستفاده از مفاهیم فلسفی در فضای عمومی و رسانهای شکل گیرد.
حجتالاسلام علیزاده بیان کرد: میراث علامه طباطبایی آغاز راه است و ما مسئولیت داریم آن را با پژوهشهای دقیق و کاربردهای متعهدانه پاس بداریم و در خدمت توسعه علمی، فرهنگی و تمدنی جامعه قرار دهیم.

چهره پنهان علامه طباطبایی؛ شاعری که زیر سایه فلسفه گم شد
محمد طاهری خسروشاهی، رئیس بنیاد ایران شناسی آذربایجان شرقی در گفتوگو با ایسنا با اشاره به ابعاد ادبی و شعری علامه طباطبایی اظهار کرد: در کنار ویژگیهای فلسفی و تفسیری ایشان، جنبه ادبی و ذوق شعری مرحوم علامه کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
وی افزود: علامه همواره آثار و اشعار خود را بهصورت محدود و پراکنده نگه میداشتند و برخی دستنوشتههای ایشان که میتوانست مجموعهای از دیوان شعرشان باشد، در اواخر عمر ایشان از بین رفته است.
وی با بیان اینکه علاقه علامه به شعر فارسی و عربی مشهود بود، عنوان کرد: ایشان در شعر عربی به ابنفارض و در شعر فارسی به حافظ ارادت داشتند و اشعاری از ایشان به صورت پراکنده در خاطرات شاگردان باقی مانده است. یکی از اولین شعرهایی که به نام علامه در مطبوعات منتشر شد، مثنویای بود که عمدتاً متعلق به شاعر عصر صفوی، غزالی مشهدی، بود و تنها دو بیت آن از علامه بود، که نشاندهنده پراکندگی آثار شعری ایشان است.
جنبههای ادبی و شعری علامه طباطبایی کمتر شناخته شدهاند
خسروشاهی خاطرنشان کرد: مرحوم علامه سرودههای عرفانی و دینی نیز دارند که مضامین عشق به خداوند و استعارههای ادبی مانند گل، بلبل، پروانه و شمع در آنها دیده میشود. از آثار شاخص ایشان میتوان به مرثیهای در سوگ مرحوم آیتالله سید محمد حجت کوهکمری و غزلیاتی مانند «مهر دلدارها» و «مهر خوبان» اشاره کرد که دلبستن به جمال الهی و دل کندن از غیر خدا را بازتاب میدهند.
وی با بیان اینکه مرحوم علامه به آموزش و تدریس نیز اهتمام داشتند؛ گفت: کلاسهای حافظخوانی ایشان در قم، گرچه با اعتراضهایی مواجه شد، اما به صورت مستمر برگزار میشد و بیش از دویست غزل حافظ مورد بحث و بررسی قرار گرفت. این جلسات علاوه بر جنبه آموزشی، بازتابی از سلوک ادبی و اخلاقی ایشان بود و به شاگردان کمک میکرد تا با مفاهیم عرفانی و معنوی شعر فارسی و شیوههای بیان آن آشنا شوند.
وی در پایان اذعان کرد: مطالعه و گردآوری آثار شعری علامه طباطبایی میتواند به شناخت بهتر شخصیت جامع و چندبعدی ایشان کمک شایانی کند.
انتهای پیام


نظرات