هدایتالله میرمرادزهی در گفتوگو با ایسنا، با بیان اینکه در گذشته وقتی مسئله تمرکززدایی از تهران مطرح میشد، برخی تصور میکردند که تمرکززدایی یعنی گرفتن نظرات و پیشنهادات روستاها و شهرستانها و انتقال آنها به مرکز و تصمیمگیری در تهران، اظهار کرد: به این فکر نمیشد که مدیران در تهران چگونه میخواهند برای مردم شهرستانی و روستایی که هر کدام فرهنگ، اقلیم، مذهب، استعداد و ظرفیتهای خاص خودشان را دارند، تصمیم درستی بگیرند؟
وی با تبیین دلایل دولت چهاردهم برای کاهش تمرکززدایی از مرکز و افزایش اختیارات استانداران، گفت: به نظرم بیشترین دلیلی که دولت چهاردهم تصمیم گرفت اختیارات استانداران را بعد از سالها از سطح بررسیها و نظرات کارشناسی ارتقاء دهد و به مرحله اجرا درآورد، ظرفیتها، توانمندیها و استعدادهای خدادادی است که هر استان به فراخور موقعیت جغرافیایی خود دارد و بهترین فردی که میتواند ظرفیتها و تواناییهای انسانی و خدادادی استان را تخشیص دهد، استاندار است. استاندار با فرمانداران و بخشداران و مردم محلی مدام در تماس است و از نزدیک در جریان ریزترین مشکلات، کاستیها، استعدادها و تواناییهای استان است.
نماینده مردم سراوان در مجلس هفتم در ادامه انتخاب شهرداران توسط شوراهای اسلامی شهر را نمونهای از دخیل شدن مستقیم مردم در سرنوشت سیاسی و اجتماعی خود دانست و گفت: حاکمیت از سالها قبل با حمایت از برگزاری انتخابات شوراهای شهر و روستا و انتخاب شهرداران شهرها توسط شوراهای شهر چراغ سبز مشارکت مردم در سرنوشتشان را روشن کرد و حالا با موافقت دولت با افزایش اختیارات شهرداران و کاهش تمرکززدایی از پایتخت وارد مرحله جدیدی از افزایش سهم مردم در اداره شهر و استان توسط خودِ مردم شده است. آیا این کار مانع از یکپارچگی حاکمیت ملی میشود که برخی از منتقدان مطرح میکنند؟
میرمرادزهی ادامه داد: به رسمیت شناختن مردم با دخیل کردن آنان در نظام تصمیمگیری و مشارکت در سرنوشتشان شروع میشود، بنابراین باید برای تصمیمات استانداران که نمایندگان حاکمیت در استانها هستند و قرار است طبق نظر مردم محلی و بومی برای استان خودشان تصمیمگیری کنند، احترام قائل شد و آن را به رسمیت شناخت.
وی در عین حال خاطرنشان کرد: بالاخره باید پذیرفت هر تصمیم جدیدی ضریبی از اشتباه و خطا به دنبالش هست. مهم این است که باید به دقت فکر و جوانب کار را لحاظ کرد، اما بعد از گرفتن تصمیم یا ابلاغ قانون، باید به مجریان اعتماد کرد، هر کار حاوی ضریبی از خوب شدن و خراب شدن است، این اعتماد و فرصت است که به مرور موجب کم شدن خطاها میشود.
وی یادآور شد: «تصمیمگیری از پایین» درخواستی بود که در همه دولتها و همه زمانها مورد خواست مردم بود. در استان سیستان و بلوچستان نیز چنین خواستهای وجود داشته و دارد. اگر کارشناسان و دولتمردان تمرکززدایی از مرکز و افزایش اختیارات استانداران را به درستی و توجه به همه جوانبش اجرایی کنند شک نکنید که وضعیت این استان که در مجاورت افغانستان و تهدیدهای مستمرِ گروهکهای تروریستی است، بهتر از چیزی که هماکنون است، میشود.
نماینده مردم سراوان در مجلس هفتم با یادآوری سخن منتقدان افزایش اختیارات استانداران، گفت: اگر در افزایش اختیارات استانداران مسئله فدرالیسم یا تجزیه مطرح میشود، یک مسئله انحرافی است و ایراد بزرگ به آن وارد است چون زیباییِ باغ ایران به همین است که هر استانی با هر قومیت و مذهبی، گلی از بوستان ایران عزیز است و اگر امروز نام ایران در کنار نام سایر کشورهای جهان میدرخشد دقیقا به خاطر ویژگی منحصر به فردش در قرار دادن هنرمندانه قومیتها و مذاهب و گویشها و اقلیتهای دینی در کنار یکدیگر و زندگی آرام و مسالمتآمیزشان با هم است. دنیا وقتی درباره ایران صحبت میکند هرگز از اختلافات و چنددستگیهای قومیتی و مذهبیش صحبت نمیکند بلکه از برادری، دوستی، آرامش و ویژگیهایی که هزاران سال باعث قرار گرفتن مردم با فِرَق و مذاهب مختلف در کنار یکدیگر شده است، صحبت میکند.
میرمرادزهی تصریح کرد: اقوام و مذاهب مختلف در ایران گویی طی هزاران سال مکمل و کامل کننده یکدیگر بودهاند. حال که دولت چهاردهم تصمیم به افزایش سهم و نقش آنان در اداره استانشان گرفته، بلند شدن صداهایی که القاء کننده برخی دلواپسیهاست، به هیچ وجه پذیرفتنی نیست و خیلی به ضرر کشور است. یکپارچگی ایران برای همه مردم ایران چه کُرد، چه لر، چه بلوچ، چه فارس و چه هر قومیت و مذهب دیگری مهم است. این جدا جدا کردنها و تفرقهانگیزیها و عدم مشارکت دادن مردم در اداره کشور به ضرر ایران است و نتیجهای جز افزایش مشکلات کشور ندارد.
انتهای پیام

نظرات