حیدری صفت، پژوهشگر تاریخ شامگاه چهارشنبه ۵ آذر در ابتدای این نشست اظهار کرد: حقیقتاً خود را در جایگاهی نمیبینم که درباره دکتر نواب سخن بگویم. همانطور که زندهیاد ایرج افشار تأکید داشت، صحبتکردن درباره بزرگان توان و دقتی میطلبد که من از آن بیبهرهام. بااینحال، سالها پژوهش درباره زندگی دکتر نواب مرا بر آن میدارد که نکاتی را بیان کنم.
وی افزود: پیش از هر چیز باید پذیرفت که جامعه ما در پاسداشت چهرههای ارزشمند کوتاهی کرده است. چگونه ممکن است از هر ده نفر تنها یک نفر نام دکتر نواب را بشناسد؟ پزشکی که در کنار طبابت، شاعر، موسیقیدان، تاریخدان، نسخهشناس و خوشنویس بود و از بنیانگذاران دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بهشمار میرفت.
این پژوهشگر ادامه داد: نواب در سال ۱۲۹۳ در محله چهارسوی اصفهان و در خانوادهای ریشهدار متولد شد. انس او با شعر و ادب از کودکی آغاز شد و در مدارس فرهنگ و سعدی ادامه یافت. با تأسیس دانشگاه تهران، او در سال ۱۳۱۴ وارد دانشکده پزشکی شد و در سال ۱۳۲۰ بهعنوان دانشجوی ممتاز فارغالتحصیل شد.
حیدریصفت اظهار کرد: در آن زمان وزارت بهداری توان استخدام پزشک نداشت و بیمارستانهای مجهز محدود بود. ازاینرو دکتر نواب به وزارت فرهنگ رفت و بهعنوان معلم بهداشت در دبیرستانهای اصفهان مشغول شد
وی افزود: با اجرای طرح «آموزشگاههای عالی بهداری»، نواب مأمور تأسیس آموزشگاه بهداری اصفهان شد و سپس بهعنوان دانشیار بیماریهای گندزا و شیمی فعالیت کرد.
این پژوهشگر بیان کرد: در سال ۱۳۲۹ با طرح تأسیس دانشکده پزشکی اصفهان، او در آزمون اعضای هیئتعلمی پذیرفته شد و نخستین دانشیار بیماریهای عفونی دانشگاه شد. از این سال، آموزش تخصصی بیماریهای عفونی در بیمارستانهایی مانند خورشید شکل گرفت.
وجوه فرهنگی و انسانی دکتر نواب
حیدریصفت با اشاره به جنبههای فرهنگی نواب گفت: نواب تنها پزشک نبود؛ ویولن و پیانو را خودآموز مینواخت و در خوشنویسی از پیروان خط شکسته نستعلیق گلستانه بود. منش انسانی او در طبابت مثالزدنی بود. داروفروشان قدیمی چهارسوق میگفتند علامتی کنار برخی نسخهها میگذاشت تا از بیماران کمبضاعت پولی دریافت نشود.
وی ادامه داد: حمایت از دانشجویان نیز از ویژگیهای او بود. بسیاری نقل کردهاند که از تهیه لوازمالتحریر تا پوشاک و حتی همراهی در امور آموزشی، دانشجویان بیبضاعت را یاری میکرد. در خاطرهای از دکتر قلمکاری آمده است که نواب برای تقویت اعتمادبهنفس دانشجویان، آنان را به جلسه مذاکره با نمایندگان خارجی برد تا بیاموزند که باید با سربلندی و بدون واهمه در برابر طرف مقابل بنشینند.
ورود به عرصه سیاست
این پژوهشگر با اشاره به فعالیتهای سیاسی نواب افزود: در روزگاری که بسیاری از چهرههای علمی برای اثرگذاری اجتماعی وارد سیاست میشدند، دکتر نواب نیز در دوره بیستم مجلس شورای ملی، سومین دوره مجلس مؤسسان، دوره هفتم و دوره پایانی مجلس سنا حضور داشت؛ حضوری که نه از سر سیاستورزی حرفهای، بلکه برای تحقق اندیشههای فرهنگی و اجتماعیاش بود.
سالهای پایانی زندگی
حیدریصفت ادامه داد: زندهیاد استاد کسایی روایت میکرد که در سالهای پایانی، دکتر نواب چنان نحیف و کمجان شده بود که ما را بهسختی به یاد میآورد؛ حال آن که روزگاری قصیدهای بلند را از حفظ و بیاشکال میخواند، اما در واپسین سالها قدرت بهخاطرآوردن چند بیت حافظ یا سعدی را هم نداشت.
وی خاطرنشان کرد: دکتر نواب در بیمارستان الوند تهران درگذشت و پیکرش به اصفهان منتقل و در قبرستان مصلی به خاک سپرده شد. سالها سنگ مزارش همسطح زمین بود تا اینکه مجموعه تخت فولاد آن را مرمت کرد.
این پژوهشگر تأکید کرد: نام دکتر نواب بخشی از حافظه هویتی اصفهان و ایران است؛ نامی که هرگز از خاطره این شهر پاک نخواهد شد.
از نخستین اسناد معارف اصفهان تا نقش نواب در شکلگیری دانشگاه اصفهان
عبدالمهدی رجایی، پژوهشگر تاریخ نیز بهمرور زندگی علمی و نقش تاریخی این چهره اثرگذار در آموزش عالی اصفهان پرداخت و اظهار کرد: تلاش کردهام سخنان خود را بر اساس اسناد، کتابها و حضور دکتر نواب در دانشگاه اصفهان تنظیم کنم.
وی افزود: اولین جایی که نام و یاد دکتر عبدالباقی نواب دیده میشود، کتاب سالنامه معارف اصفهان (۱۳۱۳-۱۳۱۴) است. درآن جا، وقتی شاگردان ممتاز معرفی میشوند، در ردیف نفرات اول شهر اصفهان، نام دکتر نواب در گوشه بالای سمت راست دیده میشود. خوشبختانه این کتابچه هنوز موجود است.
این پژوهشگر بیان کرد: نواب در سال ۱۳۲۵ از دانشکده پزشکی دانشگاه تهران فارغالتحصیل شد. پس از جنگ جهانی دوم، کشور با کمبود پزشک روبهرو بود و دولت برای جبران این کمبود، آموزشگاههای عالی بهداری را در شهرهایی مانند اصفهان، شیراز و مشهد تأسیس کرد. هدف این مراکز تربیت نیروهای بهداشتی چهارساله بود که در روستاها خدمات ارائه دهند؛ چیزی شبیه به بهیاران یا آمپولزنهای آن روزگار.
رجایی اظهار کرد: آموزشگاه بهداری اصفهان در سال ۱۳۲۵ با حضور دکتر اقبال، وزیر بهداری وقت، افتتاح شد. از ساختمان مشخصی خبری نبود و کلاسها در دبیرستان سعدی، کنار میدان نقشجهان، برگزار میشد. دکتر نواب در کنار دکتر مرتضوی، از نیروهای اصلی اداره این آموزشگاه بودند. نخستین دوره فارغالتحصیل شد و بعدها بسیاری از آنان وارد دانشکده تازهتأسیس پزشکی دانشگاه اصفهان شدند.
وی دوره بعدی فعالیتهای دکتر نواب پرداخت و توضیح داد: در سال ۱۳۳۷ که دانشکده ادبیات در اصفهان تأسیس شد، باز هم جایی برای استقرار این دانشکده وجود نداشت. اداره اوقاف زمینی را در خیابان آذر، در محوطه امامزاده ابراهیم، اختصاص داد. دکتر نواب از نخستین استادان این دانشکده بود. میز کار او در اتاق اساتید در کنار چهرههایی مانند دکتر فاروقی، مهریار، صدر هاشمی و دیگر معلمان برجسته ادبیات قرار داشت.
این پژوهشگر با اشاره به انتقال دانشگاه اصفهان به پردیس هزارجریب ادامه داد: یکی از مهمترین نقشهای پنهان دکتر نواب این بود که از سال ۱۳۲۹ به همراه خیرین اصفهان، زمینه خرید زمینهای هزارجریب را فراهم کردند. همین زمین امروز پردیس اصلی دانشگاه اصفهان است. نخستین ساختمانی که در آن ساخته شد، ساختمان دانشکده ادبیات بود که خوشبختانه هنوز هم پابرجاست.
رجایی توضیح داد: در همین دوره، دکتر نواب مدتی ریاست دانشکده ادبیات را بر عهده داشت. تسلط ایشان بر شعر و هنر فارسی، تاریخ ایران و بهویژه مباحث مشروطه باعث شده بود که در میان دانشجویان و اساتید، جایگاهی ممتاز پیدا کنند.
وی با اشاره به عکسهای تاریخی نمایشدادهشده در مراسم گفت: در تصاویر میبینیم زمانی که تالار اقبال در دانشکده ادبیات نامگذاری شد، دکتر نواب در کنار خانم فاطمه پهلوی، رئیس هیئتامنای دانشگاه ایستاده و تالار را معرفی میکند. یا در جشنهای فارغالتحصیلی، در کنار استاندار و وزیر فرهنگ وقت حضور دارد. این اسناد نشاندهنده جایگاه علمی و اجرایی او در آن دوره است.
این پژوهشگر در پایان تأکید کرد: اگر امروز دانشگاه اصفهان ساختار منسجم و تاریخ مشخصی دارد، بخش مهمی از آن مرهون نقش افرادی مثل دکتر نواب است؛ کسانی که در دورهای دشوار، بیامکانات و با عشق واقعی به علم، زیربناهای آموزش عالی اصفهان را بنا گذاشتند.
لزوم حفظ و ترویج سرمایههای معنوی و فرهنگی ایران
غلامرضا نصراللهی، پژوهشگر و فعال فرهنگی با اشاره به جایگاه ویژه پزشکان اظهار کرد: پزشک بودن یک ویژگی خاص است که خداوند به برخی انسانها عطا کرده است. پزشک نهتنها به درمان بدن میپردازد، بلکه در حقیقت کار خدایی انجام میدهد. کسی که جان انسانی را از مرگ نجات میدهد، در واقع به خلق دوباره انسان کمک میکند و این خود، ادامهدهندهٔ صفات خدایی است.
وی سپس به تاریخ و فرهنگ اصفهان اشاره کرد و افزود: اصفهان، شهری با تاریخ و هویت غنی است. این شهر و مردمش دارای سرمایههای مادی و معنوی بسیاری هستند. سرمایههای مادی، ممکن است به پایان برسند، اما سرمایههای معنوی همچون فرهنگ، ادبیات، هنر و شخصیتهای برجسته باید حفظ شوند. دکتر عبدالباقی نواب، یکی از این شخصیتهای بزرگ است که نهتنها در پزشکی، بلکه در فرهنگ و تاریخ این مرزوبوم نیز تأثیرگذار بوده است.
این پژوهشگر بیان کرد: سرمایههای معنوی ما باید حفظ شوند و به آنها افزوده شود. ما باید از شخصیتهایی چون دکتر نواب مراقبت کنیم و آنها را به نسلهای آینده معرفی نماییم. در حال حاضر، متأسفانه شاهد آن هستیم که بسیاری از نخبگان و استعدادهای کشور قصد دارند برای ادامه تحصیل یا زندگی به کشورهای دیگر مهاجرت کنند. این امر، به دلیل مشکلات داخلی کشور است و نشان میدهد که باید شرایط بهتری برای جوانان فراهم کنیم.
نصرالهی به بحران انقطاع فرهنگی در جامعه اشاره کرد و افزود: در بسیاری از کشورهای دیگر، مراسمها و سمینارهایی برای بزرگداشت شخصیتهای علمی برگزار میشود، اما متأسفانه در ایران به دلیل ضعف حافظه تاریخی، بسیاری از این شخصیتها به فراموشی سپرده میشوند. ما اسناد تاریخی را نابود میکنیم، آثار فرهنگی را از بین میبریم و شخصیتهای برجستهٔ خود را نادیده میگیریم. نتیجه این وضعیت آن است که نسلهای جدید با تاریخ و شخصیتهای خود بیگانه میشوند.
وی ادامه داد: امروز ما با نسلی روبهرو هستیم که برخی از آنها به دلیل مشکلات زندگی و یا تأثیرات فضای مجازی، کمتر به فرهنگ و ادبیات خود توجه دارند. برخی از جوانان به دلیل نبود امکانات و فرصتهای مناسب، قصد دارند به کشورهای غربی مهاجرت کنند. این امر برای من تأسفبرانگیز است.
این پژوهشگر در ادامه از فعالان فرهنگی و کسانی که در حوزههای گردشگری، کتابخوانی و ترویج فرهنگ ایرانی فعالیت دارند، قدردانی کرد و گفت: امیدواریم فعالیتها و تلاشهای این افراد باعث پیوند نسلهای گذشته و حال شود و در نهایت نسلهای آینده بتوانند از فرهنگ غنی ایرانی بهرهمند شوند و در جهت حفظ و گسترش آن گام بردارند.
نصراللهی با اشاره به فعالیتهای خود در کتابخانه دبیرستان اژهای که امروزه به دانشکده ادبیات دانشگاه اصفهان تبدیل شده است گفت: در سالهای گذشته، کتابدار این دبیرستان بودم و همیشه به یاد دارم که این مکان چقدر برای تربیت نخبگان مهم بود. بسیاری از بزرگان علمی در این فضا تربیت شدند و همگی ما مدیون آنها هستیم.
وی افزود: امیدوارم این جلسات و فعالیتها باعث ایجاد پیوندی عمیقتر بین نسلهای گذشته و آینده شود و ما بتوانیم نسلهای آیندهای تربیت کنیم که به هویت ایرانی خود افتخار کنند و نگاهشان به دست خودشان باشد.
در ادامه این مراسم فرزندان دکتر نواب به بیان خاطراتی از پدر پرداختند و شاعر اصفهانی خسرو احتشامی خاطراتی در وصف این پزشک و بزرگمرد تاریخ بیان کرد.
انتهای پیام


نظرات