در این اجرا، محسن عبداللهی، عرفان کریمیفرد، نعیمه خسروی، بهکام راد و معین مجتهدزاده در نقشهای مختلف حضور دارند. این نمایش روایتی نمایشی از ماجرای سنمار، معمار ایرانی ـ رومی، است که به دعوت نعمان، پادشاه شهر حیره، مأمور ساخت بنای باشکوه خورنق میشود؛ بنایی که بهتدریج سنمار را با رخدادهایی مواجه میکند و پس از تکمیل بنای خورنق، سرنوشت وی شکل دیگری به خود میگیرد.
سعید فرزانهراد، کارگردان نمایش، در گفتوگو با ایسنا توضیح داد: من و گروهم حدود سه ماه روی این پروژه کار کردیم و در این مدت با فراز و نشیبهای فراوانی مواجه شدیم. در عین حال سعی کردیم روی متن تغییراتی را منطبق با شیوه اجرایی کارگردانی ایجاد بکنیم. البته به جملات و دیالوگهای متن؛ کاملاً وفادار بودیم. اما تلاش کردیم در راستای بهبود ارتباط اثر با مخاطب، این تغییرات را در شیوه اجرایی اعمال بکنیم.
وی ادامه داد: دلیل اینکه این متن را انتخاب کردیم این بود که من به شخصه از سالها قبل به کارهای استاد بیضایی علاقه داشتم. زمانی که بازیگری میکردم یا بعدها که در دانشگاه بودم و رشتهام نیز بازیگری بود، همیشه نوشتهها و آثار ایشان را دنبال میکردم. همیشه آرزو داشتم روزی بتوانم یکی از کارهای ایشان را روی صحنه ببرم و واقعاً افتخاری بود برای من که حالا این فرصت ایجاد شده است.

وی بیان کرد: من دوست ندارم زیاد لب به شکوه باز بکنم، اما حقیقت ماجرا این است که ما هیچ حمایتکنندهای، نه مالی و نه معنوی، نداشتیم. هر کاری که کردیم، حالا کم یا زیاد، با تواناییهای خودمان بود؛ خودمان و اعضای گروهمان. هیچکس در این راه ما را همراهی نکرد. البته جنبیهای مثبت و منفی دارد؛ منفی از این جهت که هنرمندان طبیعتاً باید حمایت شوند و مثبت چون شاید به ما کمک کند قویتر بشویم و بتوانیم بیشتر روی پای خودمان بایستیم.
فرزانهراد در ادامه به مفاهیم نمایشی اشاره کرد و گفت: این متن مفاهیم فلسفی بنیادینی را مطرح میکند. گرچه سالهای زیادی از نگارش آن گذشته، اما متنی جهانشمول، مکانشمول و زمانشمول است. مختص زمان و مکان خاصی نیست. ما در زندگی امروز خود، هم در اجتماع و هم در زندگی فردی، میتوانیم رد پای مفاهیمی را که در این متن مطرح شده است ببینیم؛ از انسانیت تا خلاقیت انسانی، از شک و تردید تا میل انسان به ساختن یا نساختن چیزی. اگر بخواهم مفهوم اثر را در یک کلمه خلاصه کنم، آن کلمه «من» است؛ اینکه «من» چه قدرتهایی دارد، چه مزایایی، چه معایبی و چه تبعاتی میتواند در زندگی یک انسان در هر زمانی داشته باشد.
وی در پایان گفت: کسایی که نمایش را دیدند امیدوارم کار را دوست داشته باشند و در حد توانشان از ما حمایت بکنند. تنها حامی ما همین کسانی هستند که تئاتر ما را دیدهاند و اهالی هنر. کسانی هم که نمایش را ندیدهاند حتماً توصیه میکنم تشریف بیاورند. ما قول میدهیم که پشیمان نشوند. درست است که امروز اجراهای متعدد و باکیفیتی در سطح شهر تبریز روی صحنه است و برخی از آنها از لحاظ ابعاد پروژه گسترده هستند، اما ما هم در حد توان تلاش کردیم آنچه را که میخواهیم به مخاطب تقدیم بکنیم.

محسن عبداللهی، بازیگر نقش سنمار، در گفتوگو با ایسنا درباره شخصیت خود بیان کرد: کاراکتری که بازی میکنم معمار ایرانی دوره ساسانی است؛ آدمی به شدت کمالگرا. خودش هم در دیالوگش میگوید که من برای ساختن است که میسازم. او رؤیایش این است که خورنقی بسازد که زبانزد همه شود و همین کمالگراییاش هم باعث میشود که نعمان او را به قتل برساند.
وی درباره انتخاب اثر گفت: استاد بیضایی یکی از نویسندگانی هستند که جزو نویسندگان مدرن ایران محسوب میشوند. نمیشود نادیده گرفت و گفت چرا نمایشنامه بیضایی. اگر هم بخواهیم بگوییم چرا این اثر، به نظرم دلیلش همان مفهوم ساختن و اصیل بودن فرد است؛ اینکه وقتی مسئولیتی را قبول میکند، سعی میکند به بهترین شکل انجامش بدهد.
وی افزود: مخاطبانی که نمایش را ندیدهاند، نباید فرصت تماشای این کار متفاوت از بیضایی را از دست بدهند زیرا بیان و زبان بدن در این اثر نقشی جدی و متفاوت از کارهای دیگر بیضایی دارد.

عرفان کریمیفرد، بازیگر نقش نعمان، در گفتوگو با ایسنا، شخصیت خود را چنین شرح داد: نعمان یک پادشاه است؛ پادشاه منطقهای که از لحاظ آبوهوایی مساعد نیست، نعمت چندانی ندارد و یک سرزمین فلکزده تلقی میشود. حالا شاه ایران، چون زمستانش در راه است، میخواهد به این سرزمین مهاجرت کند و از گرمای آنجا استفاده کند. نعمان تصمیم میگیرد برجی بسازد که درخور شاه ایران باشد، چون شاه ایران در آن دوران از لحاظ مرتبه خیلی بالاتر بوده و این شهر هم چیزی برای ارائه نداشته است. بنابراین تصمیم به ساخت خورنق میگیرد و اتفاقاتی میافتد که مخاطب در نمایش میبیند.
وی افزود که اجرای این سبک آثار در تبریز نیازمند حمایت بیشتری است و توضیح داد: در این وضعیت اجرا، واقعاً به حمایت نیاز داریم. مخصوصاً این گونه کارها که در تبریز معمولاً مخاطبان بیشتر به سمت کارهای ترکی میروند. کارهای ترکی بسیار ارزشمند هستند و ما احترام میگذاریم، اما انتظار داریم این نوع آثار نیز حمایت شوند.
بهکام راد، بازیگر نقش کسان، در گفتوگو با ایسنا درباره نقشها و دشواریهای اجرا توضیح داد: من و دو نفر دیگر نقش کسانی را بازی میکنیم که در طول نمایش در کاراکترهای مختلفی مثل گدایان و غلامان ظاهر میشویم. تغییر از یک نقش به نقش دیگر در حدود سه ثانیه اتفاق میافتد که باید هم حس نقش را بگیریم، هم حرکات مخصوص خود نقش را داشته باشیم، هم آکساسوارها را هماهنگ کنیم. سخت است، اما تجربهای بسیار خوب و در عین حال طاقتفرسا است.

وی تأکید کرد: اگر مخاطبان تئاتر را دوست دارند، بیایند و این اثر هنری واقعی ببینند. نمیخواهیم به کارهای دیگر جسارتی بکنیم، اما این اثر واقعاً اثر هنری است و میشود در آن عظمت ایران و فرهنگمان را دید.
معین مجتهدزاده، دیگر بازیگر نقش کسان نیز در گفتوگو با ایسنا گفت: ما در طول نمایش پنج، شش نقش را بازی میکنیم؛ محتشمان، گدایان، غلامان و دیگر نقشها. در چند صحنه این نقشها را ایفا میکنیم و هر بار وارد تیپ و کاراکتر جدیدی میشویم. اینکه در یک نمایش چندین شخصیت را زندگی میکنم، واقعاً برای من دوستداشتنی است.
به گزارش ایسنا، وی افزود: سورئال بودن متن و اینکه نوشته استاد بیضایی است برای من جذاب است. به همین علت از مردم دعوت میکنم که به تماشای این نمایش آمده و ما را تنها نگذارند، زیرا نفس بازیگران به نفس مخاطبان بسته است. ما خوشحال میشویم که مردم همراهمان باشند.

انتهای پیام


نظرات