سمیه روحانی در گفتوگو با ایسنا بیان کرد: یکی از مشکلات رایج و قابل مشاهده در جوامع امروزی، به ویژه در بافت خانوادهها، فقدان کنترل بر هیجان خشم است. ریشه این مسئله اغلب در آموختههای اولیه و نادرست فرد نهفته است؛ این باور که در هنگام خشم میتوان هر عملی را آزادانه و بدون عواقب انجام داد. این الگو تنها نمونهای از چالشهای عمیقتری است که پایه آن به بحث هویت بازمیگردد.
این روانشناس با بیان اینکه بسیاری از نوجوانان ما حتی با معنای دقیق هویت آشنا نیستند، تصریح کرد: هویت در حقیقت مجموعهای به هم پیوسته از ویژگیها، نگرشها، روحیات و مشخصات اساسی اجتماعی، روانی، فرهنگی، زیستی و تاریخی یک فرد است که در طول فرآیند رشد شکل میگیرد. این شکلگیری شدیداً متأثر از دو نهاد اصلی خانواده و جامعه است.
این پژوهشگر خانواده ادامه داد: خانواده نخستین محیطی است که باورها، ارزشها و نقشها را به فرد انتقال میدهد و جامعه آن را در بستر بزرگتری میپروراند یا به چالش میکشد. بنابراین، وقتی از هویت یک نفر صحبت میکنیم، در واقع از همه آن چیزهایی حرف میزنیم که او را تعریف میکند، از ملیت و زبان گرفته تا دین، فرهنگ، تاریخ مشترک و نقش اجتماعی.
روحانی با بیان اینکه امروزه، به ویژه با گسترش فضاهای مجازی، این فرآیند هویتیابی با پیچیدگی بیشتری مواجه شده است، عنوان کرد: یک نوجوان ایرانی ممکن است ساعتهای متمادی در فضایی سپری کند که محتوای آن عمدتاً بازتابنده فرهنگها، سبک زندگی، باورها و ارزشهای کشورهایی دیگر است. او در ایران زندگی میکند، اما در اینستاگرام یا دیگر شبکهها، کلیپها و پستهایی را میبیند که از زمینه فرهنگی کاملاً متفاوتی سرچشمه میگیرند.
وی افزود: این مواجهه بیواسطه و فاقد بستر، بدون همراهی راهنما و خودآگاهی لازم، میتواند منجر به سردرگمی و به وجود آمدن هویت مغشوش شود. لذا ما شاهد نوجوانانی هستیم که فاقد هویت سازمانیافته و منسجمی برای خود هستند و به راحتی تحت تأثیر جریانهای مختلف قرار میگیرند.
هویت دخترانه مفهومی فراتر از جنسیت زیستی
این روانشناس با بیان اینکه هویت دخترانه نیز مفهومی فراتر از جنسیت زیستی است، گفت: این هویت، در برگیرنده مجموعهای از نقشها، انتظارات فرهنگی، ارزشهای پذیرفته شده و مهمتر از همه، درک و تصوری است که خود دختر از فردیت و جایگاهش دارد. پرسشهایی مانند «من به عنوان یک دختر چه هویتی دارم؟»، «نقش من در جامعه چیست؟»، «باورها و ارزشهای من کدامند؟» در مرکز این فرآیند قرار دارند.
وی ادامه داد: در شکلگیری این هویت، عوامل متعددی دخیل هستند که بیتردید مهمترین آن خانواده است. دختری که در خانوادهای با باورهای سنتی تبعیضآمیز بزرگ میشود خانوادهای که به صورت آشکار یا ضمنی به پسر ارزش بیشتری میدهد و دختر را محدود به نقشهای سنتی خانگی و مراقبتی میداند قطعاً بنیان هویت او تحت تأثیر این نگرش شکل خواهد گرفت.
روحانی با بیان اینکه خانواده تنها عامل نیست، تاکید کرد: الگوهای اجتماعی و رسانهای که دختر با آنها مواجه میشود، تجربههای مستقیم فردی او از مواجهه با تبعیض یا دریافت حمایت، نوع و کیفیت شبکه دوستی و اجتماعی که در آن فعالیت میکند و در نهایت، میزانی از استقلال عمل و اعتماد به نفس که در او پرورش یافته است، همگی در ساختن هویت دخترانه سهیم هستند.
روحانی در تشریح نظریههای روانشناسی، اظهار کرد: روانشناسی به نام جیمز مارسیا با مطالعه فرآیند هویتیابی، چهار وضعیت یا وضعیت هویتی را معرفی کرده است. این چهار وضعیت که معمولاً از آغاز نوجوانی تا اوایل بزرگسالی (حدود ۲۰ تا ۲۳ سالگی) قابل ردیابی هستند، عبارتند از هویت دیررس که در این حالت، فرد حتی پس از گذر از سالهای نوجوانی و رسیدن به سنین میانسالی نیز ممکن است نتواند به یک هویت منسجم و ثابت دست یابد. گویی فرآیند جستوجو و تعلیق ادامه دارد و تصمیمگیریهای بزرگ زندگی به تعویق میافتد. در هویت زودرس نوجوان، به جای گذراندن یک فرآیند اکتشاف و انتخاب شخصی، به سادگی و بدون پرسش، ارزشها، باورها و مسیرهای از پیش تعیین شده توسط خانواده یا مراجع قدرت را میپذیرد.
وی بیان کرد: مشکل اینجاست که این فرد در میانسالی ممکن است به عمق نارضایتی برسد و ببیند که گویی زندگی واقعی خود را تجربه نکرده است و سوم هویت مغشوش یا آشفته که این وضعیت، یکی از چالشهای بارز امروز به ویژه تحت تأثیر فضای مجازی است. در این حالت، فرد فاقد هرگونه جهتگیری هویتی پایدار است؛ بسیار سردرگم است و به راحتی جذب آخرین مدها، گرایشها و الگوهای رایج میشود. ممکن است در رفتار، پوشش و باورهایش ثباتی وجود نداشته باشد و دائماً در حال تغییر باشد. این گروه به دلیل فقدان خودآگاهی و خودشناسی عمیق، در معرض بالاترین خطرات از جمله گرایش به مواد مخدر، الکل و گروههای ناسالم هستند.
این روانشناس خانواده تأکید کرد: چهارم هویت دستیافته یا موفق که این وضعیت، نشاندهنده یک هویت سالم و منسجم است، فرد پس از یک دوره اکتشاف فعال و گذر از چالشها و حتی ناکامیها، به انتخابهای آگاهانهای در زمینه باورها، ارزشها و اهداف زندگی دست مییابد. رسیدن به این نقطه، اغلب مستلزم وجود محیطی حمایتگر، پر از محبت و آگاهی در خانواده و نیز فرصتهایی برای تجربه و رشد است.
روحانی درباره راهکارهای عملی بیان کرد: برای نوجوان یا جوانی که احساس میکند هویت کاملی ندارد، کلید اصلی، افزایش مستمر آگاهی است. این آگاهی میتواند از طریق مطالعه کتابهای مناسب، شرکت در کارگاههای مهارتمحور، مشاوره با روانشناسان و یا گفتوگو با اساتید آگاه در دانشگاه کسب شود، در میان همه مهارتها، خودشناسی و خودآگاهی پایه و اساس است.
وی تأکید کرد: دختری که بتواند هیجانات خود را بشناسد، نقاط قوت و ضعفش را تشخیص دهد و نسبت به تاریخچه و باورهای شکلدهنده خود بینش پیدا کند، در مواجهه با چالشهای زندگی مجهزتر خواهد بود. این خودآگاهی، به او کمک میکند تا مهارتهای ارتباطی مؤثر، حل مسئله و کنترل خشم را بهتر بیاموزد و به کار بندد.
لزوم تقویت سرمایههای روانشناختی و توسعه مهارتهای ارتباطی
این پژوهشگر خانواده افزود: یکی از گامهای مهم در مدیریت چالشها، پذیرش این واقعیت است که مشکلات و بحرانها بخشی طبیعی و اجتنابناپذیر از زندگی فردی و اجتماعی هستند. وقتی دختر بپذیرد که احساس سردرگمی یا مواجهه با تبعیض، تنها مختص او نیست و دیگر همسالانش نیز کم و بیش آن را تجربه میکنند، از بار روانی آن کاسته میشود. در کنار این، یادگیری توانایی گفتوگوی سازنده هم در خانواده و هم در اجتماع ضروری است. بسیاری از تعارضات به این دلیل تشدید میشوند که افراد فاقد مهارت بیان محترمانه نظرات و شنیدن فعال نظرات دیگران هستند.
روحانی با اشاره به راهبردهای مقابله، تصریح کرد: پرهیز از راهبردهای ناکارآمد مقابله حیاتی است؛ وقتی فرد راهحل سالمی بلد نباشد، ممکن است به مکانیسمهای مخربی مانند اجتناب (فرار از مشکل)، انفعال (تسلیم محض) یا پرخاشگری و خشونت متوسل شود. متأسفانه امروزه برخی دختران خشونت را با جذابیت یا قدرت اشتباه میگیرند، در حالی که قدرت واقعی زنانه اغلب در ثبات، استقامت و همدلی نهفته است.
وی در ادامه به سرمایههای روانشناختی پرداخت و گفت: تقویت سرمایههای روانشناختی نیز نقش تعیینکنندهای دارد. این سرمایهها شامل تابآوری (توانایی تحمل سختی و بازگشت به حالت اولیه)، امید، خوشبینی و خودکارآمدی (باور به توانایی خود در انجام کارها) میشوند. دختری که از این سرمایهها بهره میبرد، زود تسلیم نمیشود، برای بهبود شرایط تلاش میکند و در مواجهه با موانع، راهحلهای تازه میجوید. متأسفانه شواهد نشان میدهد سطح تابآوری در میان نوجوانان کاهش یافته و این با افزایش علائم افسردگی و انزوا همراه است.
روحانی مهمترین راهکار را برشمرد و بیان کرد: مهمترین توانایی برای تقویت تابآوری، توسعه مهارتهای ارتباطی است. این مهارتها مانند یک جعبه ابزار کامل عمل میکنند؛ کنترل خشم، قاطعیت (نه پرخاشگری)، خودآگاهی، حل مسئله، تفکر خلاق و نقاد و مدیریت استرس. وقتی دختری به درجهای از خودشناسی برسد، میتواند به پرسشهای بنیادی مانند «من کیستم؟»، «از کجا آمدهام؟»، «فلسفه وجودی من چیست؟» و «به کجا میخواهم برسم؟» پاسخ دهد. این فرآیند، او را به معناسازی در زندگی سوق میدهد.
این روانشناس افزود: این مسیر به ابراز وجود سالم، پذیرش بدن و ظاهر، افزایش اعتماد به نفس و در نهایت، طراحی یک آینده مطلوب و یافتن هویت فرهنگی-اجتماعی منسجم میانجامد. سنگ بنای حفظ تمام این دستاوردها، خودمراقبتی است. دختر باید پیش از آنکه در دام ایثار افراطی و فرسودگی بیفتد، از سلامت جسمی، روانی، معنوی و اجتماعی خود محافظت کند. این مراقبت فعالانه، از بسیاری آسیبها پیشگیری میکند.
روحانی با ارتقاء بحث به سطح کلان، اظهار کرد: در سطح کلانتر، مفهوم تابآوری اجتماعی مطرح میشود؛ توانایی گروهها یا جامعه برای سازگاری، حفظ انسجام و بازسازی خود پس از بحرانهایی مانند تبعیض ساختاری، فقر یا بلایای طبیعی. دختران میتوانند با گذر از انفعال، در عرصه مشارکت اجتماعی فعال ظاهر شوند.
وی حضور سازنده را اینگونه تشریح کرد: حضور در فعالیتهای داوطلبانه، کارهای گروهی، کنشگری مثبت در حوزههای محیط زیست یا اجتماعی، و تولید محتوای سازنده در فضای مجازی نمونههایی از این مشارکت است. این فعالیتها نه تنها تابآوری جامعه را افزایش میدهد، بلکه حس توانمندی و ارزشمندی درونی را در خود فرد تقویت میکند.
نقش نهادهای آموزشی و فرهنگی در هویتیابی دختران
این روانشناس خانواده در مقابل، هشدار داد: دخترانی که در کودکی و نوجوانی دائماً با کلمات محدودکننده «نباید» و «نمیتوانی» مواجه بودهاند، اغلب هویت شکنندهای دارند. این گروه برای جبران این احساس کمارزشی، ممکن است حس ارزشمندی خود را صرفاً در تأیید و توجه بیرونی، مثلاً از طریق نمایش ظاهر در فضای مجازی جستوجو کنند، که راهکاری پایدار و درونی نیست.
روحانی نقش نهادهای آموزشی و فرهنگی را حیاتی خواند و گفت: در اینجا نقش نهادهای آموزشی، فرهنگی و رسانه و همچنین خانواده بسیار حیاتی میشود. ایجاد فضاهای امن برای گفتوگو، تشکیل گروههای حمایتی، گنجاندن آموزش مهارتهای زندگی و هویتیابی در برنامه درسی مدارس و دانشگاهها، و بالا بردن آگاهی والدین درباره سبک فرزندپروری غیرتبعیضآمیز و حمایتگر، از اقدامات کلیدی است.
وی اضافه کرد: هر یک از ما در هر نقشی به عنوان معلم، استاد، مشاور، یا حتی دوست آگاه میتوانیم با گوش دادن، همدلی و انتقال دانش خود، حلقهای از این زنجیره حمایتی باشیم. در نهایت، یک دختر موفق و دارای هویت سالم کسی است که بتواند میان هویت فردی (ویژگیهای منحصربهفرد خود) و هویت اجتماعی (نقش و جایگاهش در جامعه) پل ارتباطی سالمی ایجاد کند.
روحانی در پایان بیان کرد: یک دختر موفق حس ارزشمندی را از درون و بر پایه دستاوردها، باورها و شخصیت خود بنا میکند، نه صرفاً از نگاه دیگران. او منفعل نیست، برای توسعه فردی و افزایش آگاهی خود میکوشد، در عرصه جامعه حضور فعال و سازنده دارد و با تکیه بر مهارتهای اکتسابی و سرمایههای روانشناختی درونی شده، چالشهای زندگی را به فرصتی برای رشد تبدیل میکند.
انتهای پیام


نظرات