نماينده مردم تهران در خانه ملت، تصريح كرد: در فضاي سياسي كنوني، اگر مباني ائتلاف و همكاري بين اصولگرايان منتقد و اصلاح طلبان معتدل با هدف تقويت، تحكيم و افزايش اقتدار نظام جمهوري اسلامي، پيشرفت دولت و كشور ارائه شود و اشتراكات قابل قبولي عرضه گردد،به نفع مردم خواهد بود.
فاطمه آليا در گفت و گو با خبرنگار پارلماني خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) اظهار كرد: اگر در فضاي سياسي كشور و آرايش سياسي بين نيروهاي معتقد به نظام جمهوري اسلامي و ولايت فقيه و قانون اساسي، تعاملي با هدف پيشرفت كشور و تحقق منويات مقام معظم رهبري برقرار شود، قطعا بركاتي براي كشور به دنبال خواهد داشت.
وي ادامه داد: در كشور احزاب و تشكلهاي قانوني در چارچوب قانون اساسي فعاليت ميكنند كه بخشي از آنها اصولگرا و بخش ديگر اصلاحطلب هستند. البته متاسفانه دراين بين جريان فتنه در سال گذشته باعث شد كه برخي اشخاص حقوقي وحقيقي و يا تشكلهاي موسوم به اصلاحطلب در چارچوب مجوز قانونيشان عمل نكرده و از آن عدول كنند، به گونهاي كه كميسيون ماده 10 احزاب به آنها تذكر داد و خواهان منحل شدن اين گروهها شد.
آليا در ادامه با بيان اينكه طيف اصلاحطلب طيف گستردهاي است كه مباني مشخصي ندارند، گفت: در حال حاضر گستره اصلاحطلبي از اصلاح طلب معتقد به ولايت فقيه، نظام و قانون تا اپوزيسيونهاي خارج از كشور كه اخيرا رضا پهلوي فراري نيز خود را اصلاحطلب ميداند، افزايش پيدا كرده است. در اين شرايط ميتوان گفت به دليل آن كه اصلاح طلبان مباني خود را مطرح نكردهاند، از ديد اصولگرايان و حتي صاحب نظران اصالتي ندارند.
وي در ادامه توضيح داد: اصولگرايان در مقام و جايگاههاي مختلف اعم از دولت، مجلس و احزاب مباني خود را مطرح و منتشر كردهاند، اما اصلاحطلبان مبانيشان را مطرح نكردهاند، به گونهاي كه پس از انتخابات دوم خرداد 76 كه به فرموده مقام معظم رهبري مردم حماسهسازي كردند، آقاي خاتمي با سر دادن شعارهايي توانست نظر مردم را جلب و پيروز انتخابات شود و پس از پيروزي در انتخابات گروهي از اين طيف خود را اصلاح طلب معرفي كردند،در صورتي كه عقبه و پيشينه و ريشهاي از اصلاح طلبي مطرح نبود و فقط عنواني بدون ارائه و عرضه مباني و مواضع در آن زمان مطرح بود.
آليا ادامه داد: گروهي به نام دوم خرداديها راي مردم را گرفتند وهنگامي كه بين آنها تشدد ايجاد شد، خود را اصلاحطلب اعلام كردند. با اين پيشينه تاريخي ميتوان گفت كه اصلاح طلبي اصالتي ندارد، به گونهاي كه بعدها عدهاي بحث عبور از خاتمي را مطرح كردند، خاتمي همان كسي بود كه با انتخابات دوم خرداد شعار اصلاح طلبي را داد، اما هواداران او روي حرف ها و سياستهاي خاتمي خط بطلان كشيدند و هر گروه به سمتي رفت؛ به گونه اي كه در حال حاضر بحران مديريت و خلا رهبري تشكيلاتي در طيف اصلاح طلبان مشهود است.
اين عضو كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس در ادامه خاطر نشان كرد: در چنين شرايطي،ابتدا دو مجموعه اصولگرايان منتقد و اصلاح طلبان معتدل بايد نقاط مشتركشان را تعيين كنند وآن را در معرض ارزيابي عموم قرار دهد تا در صورتي كه توانستند به حداكثر نقاط مشترك دست پيدا كنند، بحث كنند كه ميتوانند ائتلافي داشته باشند يا خير؟
آليا همچنين با بيان اينكه جبهه اصولگرايي مباني اصلاح طلبي و تحول خواهي در مباني و مواضع خود دارد،گفت:از زماني كه اصولگرايان منتقد چنين عنواني را براي خود برگزيدند، مباني و مواضع مدون و شفافي را ارائه ندادهاند، تا ارزيابي شود كه معنا و مفهوم ائتلاف چه خواهد بود.بنابراين اگر هر دو گروه اصولگرايان منتقد و اصلاح طلبان معتدل موجوديت رسمي دارند، بايد در بدو امر مواضع و مباني خود را به جامعه و به خصوص تحليل گرايان سياسي ارائه دهند و يا رسما اگر حزب و تشكيلاتي تاسيس كردهاند، اساسنامهشان را به كميسيون ماده 10 احزاب ارائه دهند.
وي در توضيح ويژگيهاي اصولگرايان منتقد گفت: اصولگرايان منتقد بايد مشخص كنند كه انتقاداتشان برچه اساس است. اگر از هر دولتي كه برسر كار است، انتقاد دارند بايد حرمت آن دولت حفظ كنند؛ چرا كه آن دولت بر خدمت مردم است، به عبارت ديگر انتقادات بايد با صيانت از اصل نظام و كارشناسي شده باشد و راهكارهاي عملياتي موثرتر از وضع موجود را پيشنهاد كنند.
آليا در ادامه ياد آور شد: انتقاداتي كه از سوي دو طيف اصولگراي منتقد و يا اصلاح طلب معتدل بيان ميشود، بايد همراه با ارائه راهكاري حاصل از كار تشكيلاتي و كارشناسي همراه با دلسوزي باشد. نقدها بايد همراه با راه حل باشد، تا مردم بتوانند آن نقدها را بپذيرند؛ بر اين اساس ميتوان گفت كه در صورت وجود چنين اشتراكاتي، اتحاد ميان اين دو گروه با مفهوم تعاون و همكاري و بر اساس نيكي و تقوا، بركاتي را براي مردم و نظام به همراه دارد و در غير اين صورت بر اساس كينه و دشمني خواهد بود.
اين عضو فراكسيون اصولگرايان مجلس شوراي اسلامي يادآور شد: تحليل فضا و رقابت سياسي در آينده با ائتلاف اين دو گروه منوط به پيش شرطهايي همچون تعريف مباني اشتراكي آنها است. چرا كه ممكن است گاهي اين ائتلاف در مقطع زماني خاص و يا براي انتخابات باشد كه مطمئنا اين موضوع هيچ ثمرهاي نخواهد داشت ؛پس نميتوان اظهار نظر قطعي در اين رابطه تا زمان تعيين مباني و يا كارهاي اشتراكي مدنظر آنها داشت.
آليا در پايان گفت:بايد مشخص شود كه طرح موضوع ائتلاف و يا همكاري بين اين دو عنوان تاكتيك،استراژي و يا راهبرد است.بديهي است پس از روشن شدن پاسخ سوالات فوق يعني بيان مواضع و مباني و شفاف سازي،تحليل موضوع ممكن خواهد بود.
انتهاي پيام
نظرات