یک روزنامه نگار ایرلندی با درج مقالهای در روزنامه «دی جورنال» ایرلند شمالی تحت عنوان "بیاییم شبح نباشیم"به روند دروغپردازیهای آمریکا و رژیم صهیونیستی در مورد برنامه هستهیی صلحآمیز کشورمان پرداخته است.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، در مقاله ایمون مککان آمده است: این جنبه مهم پرونده مخوف مایکل پدرسون در آندوور در همشایر (انگلستان) این است که همه باور کردیم که او نه روز پیش قبل از این که دست به خودکشی بزند، دو کودک به نامهای بن و فریا را به قتل رساند. این موضوع همه چیز را تحت الشعاع قرار داد که نیازی به توضیح در مورد منابعی که به دنبال کم رنگ جلوه دادن آن بودند، نیست.
بنیامین نتانیاهو در مجمع عمومی سازمان ملل گفت که ایران در مرز تولید بمب هستهیی است و باید قبل از این که خیلی دیر شود آن کشور متوقف شود و گفت که تا پایان امسال به آن دست خواهد یافت. او از یک کاریکاتور که بمبی را نشان میداد استفاده می کرد که نقاطی بر روی آن مشخص شده بود. این حداقل چیزی جدید بود.
بیست سال پیش نتانیاهو به عنوان عضوی از کنست هشدار داده بود که ایران در «سه تا پنج سال» صاحب بمب خواهد شد: تا اواخر 1997. این اتهامات حتی در آن زمان هم تازه بود. در سال 1984 مجله تخصصی صنایع دفاعی «هفته نامه جینز دیفنز» اعلام کرد که ایران «مشغول تولید یک بمب اتمی است که احتمالاً در دو سال آینده آماده می شود». بعدها این مجله در اثر فشار برای ارائه شواهد، ادعای خود را پس گرفت و اعتراف کرد که تنها منبعش یک مهندس آلمانی بوده که از یک رآکتور هستهیی نیمه تمام در بوشهر بازدید کرده «و کنجکاو شده است». در سال 1986، آلن کرانستون، سناتور آمریکایی طرفدار صهیونیسم با استناد به همین منبع غیرموثق اعلام کرد که ایران تا سال 1991 صاحب بمب هستهیی خواهد شد. در سال 1992، شیمون پرز، نخستوزیر وقت اسراییل پیشبینی کرد که ایران تا سال 1999 یک قدرت هستهیی خواهد بود. در سال 1998 دونالد رامسفلد، وزیر دفاع آمریکا به کنگره گفت که تا سال 2003 ایران ظرفیت تولید یک موشک بالستیک بین قارهیی با قابلیت حمل کلاهک اتمی یا بیولوژیکی خواهد شد که میتواند آمریکا را هدف قرار دهد. در سال 2004 کالین پاول، وزیر امور خارجه آمریکا اعلام کرد که ایران به مرحلهای از کار رسیده تا کلاهکهای هستهیی را برای نصب بر روی موشک آزمایش کند. ماه گذشته نتانیاهو به نیویورک تایمز گفت که او «شوخی نمیکند» چرا که ایران «تنها چهار تا شش هفته دیگر با بمب هستهیی فاصله دارد». بهنظر میرسد که از آن زمان بیش از پنج هفته گذشته است.
این قدرت نمایی اندکی بعد از 1979 آغاز شد؛ زمانی که شاه به عنوان دست نشانده آمریکا از طریق یک قیام مردمی در ایران سرنگون شد؛ این حقیقت است که قیام طی یک سال توسط آیت الله خمینی به وقوع پیوست که به دور از جار و جنجالها در خیابانهای تهران در خانهاش در پاریس نشسته بود و واقعیتهای مهم آن دوره را نمیتوان تغییر داد. دو حقیقت دیگر را هم باید در نظر گرفت. اول این که احمدینژاد، رییس جمهوری اسلامی ایران بارها توضیح داده، وقتی که اشاره به «پایان» کار اسراییل داشته، روند منتهی به واژگونی دیکتاتورهای استالینیستی اتحاد جماهیر شوروی و یوگسلاوی را در ذهن داشته است. شاید او بیگناه باشد مطمئناً منظور او همین بوده است لیکن به ندرت در گزارشات راجع به ایران به آن اشاره شده است. دوم این که جانشین (آیت الله) خمینی، (حضرت) آیت الله خامنهای فتوایی را علیه داشتن خیلی کمتر از استفاده از سلاح هستهیی صادر کرده که استدلال میکند این امر مغایر با آموزههای قرآن است. او به کسی که به دنبال ساخت بمب هستهیی برای ایران باشد لعنت ابدی میفرستد. شاید هم این نوعی گمراهکنندگی (Smokescreen) باشد اما این حقیقت که به عنوان «رهبر روحانی» آن کشور چنین خطی را دارد دنبال میکند ارزش توجه بیشتری دارد تا این که به گونه دیگری فرض شود که احتمال آن نزدیک به صفر است.
کسانی که پشت تبلیغات بیاساس علیه ایران هستند همانهایی هستند که گفتند صدام حسین نوکر دست به سینه آمریکا انبار سلاحهای بیولوژیک و شیمیایی و احتمالاً هستهیی دارد که میتواند ظرف 15 دقیقه پایگاههای بریتانیا در قبرس را هدف قرار دهد. چیزی که آنها در آن زمان نتوانستند انجام دهند تبدیل مردم به شبحی جهت حمایت از جنگ بود. حالا آنها دوباره میخواهند این کار را انجام دهند.
انتهای پیام
نظرات