• سه‌شنبه / ۸ اسفند ۱۳۹۱ / ۱۲:۰۹
  • دسته‌بندی: پژوهش
  • کد خبر: 91120805348

چرا ما ایرانی‌ها از اهدای عضو هراس داریم؟

چرا ما ایرانی‌ها از اهدای عضو هراس داریم؟

درحالی که از دست رفتن جان هزاران فرد محتاج به عضو اهدایی، یکی از چالش‌های مهم نظام درمانی در ایران به شمار می‌رود، تحقیقات نشان داده‌اند که هنوز بسیاری از ایرانی‌ها، نگرش مثبتی درباره اهدای عضو ندارند؛ چراکه در عمل، میزان اهدای عضو در کشور ما علی‌رغم این نیاز، بسیار ناکافی است.

درحالی که از دست رفتن جان هزاران فرد محتاج به عضو اهدایی، یکی از چالش‌های مهم نظام درمانی در ایران به شمار می‌رود، تحقیقات نشان داده‌اند که هنوز بسیاری از ایرانی‌ها، نگرش مثبتی درباره اهدای عضو ندارند؛ چراکه در عمل، میزان اهدای عضو در کشور ما علی‌رغم این نیاز، بسیار ناکافی است.

به گزارش خبرنگار پژوهشی ایسنا، در جهان هم، با وجود افزایش 200 درصدی نیاز به اهدای عضو در دو دهه گذشته، رضایت به اهدای عضو در میان اهداکنندگان دارای شرایط مطلوب، طی این مدت ثابت، پایین و ناکافی مانده است؛ این درحالیست که مهمترین عامل محدودکننده موفقیت در اهدای عضو، عدم رضایت خانواده‌هاست و این عدم اجازه، قویا تحت تاثیر عوامل متعدد است که شاید مهم‌ترین آن جدید و ناشناخته ماندن بسیاری از ابعاد این پدیده است.

در دهه‌های اخیر تجربه محققان نشان داده به‌منظور بهبود فرصت‌هایی برای پیوند عضو، نیاز به انجام و تکمیل تحقیقاتی در زمینه فرآیند تصمیم‌گیری خانواده درباره اهدای عضو بیمار مرگ مغزی آنها وجود دارد.

با توجه به اهمیت این موضوع، پژوهشی با هدف کشف عوامل مؤثر در تصمیم‌گیری خانواده‌های بیماران مرگ مغزی در اهدای عضو در ایران بر روی 14 خانواده رضایت داده و 12 خانواده رضایت نداده به اهدای عضو از طریق مصاحبه انجام شده است.

در دسته اول خانواده‌ها دست کم، 3 ماه و در دسته دوم 6 ماه از مرگ مغزی بیمارشان گذشته بود.

عوامل موثر بر رضایت و رضایت ندادن به اهدای عضو بیماران مرگ مغزی

نتایج بررسی این مصاحبه‌ها در مجموع نشان داد که «پذیرش مرگ مغزی»، «آمادگی شناختی»، «کیفیت و زمان مواجهه»، «میانجی‌های تصمیم‌ساز»، «تعاملات خانوادگی» و «باورها و انگیزه‌ها»، «ویژگی‌های عوامل موثر در تصمیم خانواده‌های مرگ مغزی در اهدا یا عدم اهدای عضو» را تشکیل می‌دهند.

درک پرتناقض خانواده‌های رضایت نداده از مرگ مغزی

در این میان پذیرش مرگ مغزی از سوی خانواده بیمار، نقش اساسی‌تری داشته است. یافته‌های مطالعه نشان می‌دهد اکثر خانواده‌های رضایت نداده به اهدای عضو مرگ مغزی، مفهومی پرتناقض و غیرقابل باور از این موضوع در نظر داشته‌اند. آنها به دلایل مختلف حاضر به قبول واقعیت مرگ متوفی نمی‌شدند و امیدوار به بهبود و بازگشت بیمار بودند؛ چیزی مثل معجزه یا اتفاقی که موجب بازگشت بیمار مرگ مغزی می‌شود.

درحالیکه خانواده‌هایی که به این موضوع اعتقاد و عدم بازگشت بیمار مرگ مغزی را باور داشتند گاهی حتی قبل از درخواست پزشک برای اهدای عضو، پیشقدم شده‌اند.

اما «آمادگی شناختی» هم در شکل‌گیری تصمیم درست برای اهدای عضو بیمار مرگ مغزی نقشی مهم دارد که طبق یافته‌های این تحقیق، یکی از مهمترین عوامل در تصمیم به اهدای عضو بوده و اکثر خانواده‌های رضایت دهنده کسب «آمادگی شناختی» را حاصل اطلاعات رسانه‌های گروهی به خصوص تلویزیون دانسته بودند.

تاثیری که خانواده‌های از فیلم‌های تلویزیون گرفتند

اگرچه همین رسانه‌ها در تصمیم به عدم اهدای عضو خانواده متوفی هم تاثیرگذار بوده‌اند. این تاثیرگذاری نشات گرفته از ایجاد تردید در مرگ قطعی بیمار مرگ مغزی و بازگشت بیمار با نمایش فیلم به ویژه فیلم‌هایی با مضمون خرید و فروش و تجارت اعضای بدن شده‌اند.

نقش آگاهی قبلی خانواده‌ها در اهدای عضو بیمار مرگ مغزی

به گزارش ایسنا،‌ بر اساس نتایج این تحقیق، اکثر خانواده‌های رضایت داده نسبت به مرگ مغزی، برگشت ناپذیری و عدم بهبود و در نهایت اهدای عضو، آگاهی و اطلاعات قبلی داشتند و آن را عاملی موثر در تصمیم به اهدا ذکر می‌کردند.

اگرچه «تجربیات» هم طبق پژوهش انجام شده یکی از عوامل موثر بر تصمیم‌گیری در اهدای عضو بوده است. تجربیات کمک کننده نظیر مواجهه قبلی با افراد نیازمند عضو، تجربه فوت فرد نیازمند پیوند در بستگان و آشنایان، اطلاع از وضعیت جسمی و زندگی افراد نیازمند به پیوند و تجربات بازدارنده که در تصمیم به عدم موافقت با اهدا تاثیر داشته است.

تاثیر «زمان اطلاع خانواده‌ها از مرگ مغزی بیمار» بر تصمیم به اهدای عضو

نتایج این پژوهش نشان داد: تمام خانواده‌های مورد بررسی - رضایت داده یا رضایت نداده به اهدای عضو - به صورت ناگهانی، بدون سابقه و غیر منتظره، با حادثه منجر به مرگ مغزی دچار حالت شوک شده بودند.

بنابراین، یافته‌های تحقیق تاکید دارد که زمان اطلاع از مرگ مغزی بر پذیرش واقعیت و تصمیم‌گیری تاثیر دارد. خانواده‌هایی که مدت زمانی بین بستری تا مرگ بیمارشان سپری شده بود، در واقع به صورت تدریجی جهت رویارویی با تشخیص مرگ مغزی بر پذیرش و درک واقعیت آماده شده بودند.

همچنین تحقیق انجام شده مشاهده آزمایش‌های مرگ مغزی را نیز یکی از عوامل موثر در تسهیل تصمیم‌گیری به اهدای عضو بیمار مرگ مغزی دانسته است.

نقش مهم پزشکان معتمد و روحانیون در تصمیم‌گیری درست خانواده‌ها

یافته‌های تحقیق فوق حاکی از آن است که اگرچه درخواست اهدای عضو مرگ مغزی اکثرا از سوی پزشک بیمار به خانواده‌ها داده شده، اما اکثر خانواده‌ها به خصوص خانواده‌های رضایت داده، پس از اطلاع از تشخیص و درخواست اهدا، به پزشکان معتمد خود که اغلب خارج بیمارستان بودند مراجعه می‌کردند. تایید یا عدم تایید مرگ مغزی توسط آنها نقش مهمی در سرنوشت تصمیم‌گیری آنها ایفا می‌کرد.

یافته‌های پژوهش انجام شده همچنین به نقش عوامل میانجی علاوه بر پزشکان معتمد شامل علما و روحانیون مذهبی در تصمیم‌گیری به اهدای عضو هم اشاره و آن را موثر توصیف کرده است.

تاثیر مهارت پزشک درخواست کننده بر اهدای عضو توسط خانواده‌ها

از آنجاکه در مراکز مورد مطالعه در این تحقیق، خبر مرگ مغزی و درخواست‌ اهدای عضو عمدتا توسط پزشک درخواست کننده - نه پزشک معالج – به خانواده داده می‌شد، لذا قابلیت جلب اعتماد خانواده و کیفیت تعاملی که وی با خانواده برقرار می‌کرد، همراه با قدرت مجاب کردن خانواده و نیز کیفیت اطلاعات ارائه شده توسط وی نقش مهمی در کنار سایر عوامل بر سرنوشت تصمیم به اهدا داشته است. در مقابل بعضی از خانواده‌ها که به اهدا رضایت نداده بودند، توضیحات پزشک درخواست کننده را ناکافی و غیر مجاب کننده ذکر کرده و دچار تردید شده بودند.

نقش اطمینان از جنبه شرعی و مذهبی اهدای عضو

اطمینان از جنبه شرعی و مذهبی تایید مرگ و اهدای عضو یکی از دغدغه‌های ذهنی خانواده‌ها بوده است. بعضی از خانواده‌های ناراضی، به علت تصور ممنوعیت شرعی به رغم رضایت درونی به اهدا رضایت نداده بودند و تمام خانواده‌های رضایت داده از تایید مذهبی اهدا و مرگ اطمینان حاصل کرده بودند.

از جمله دیگر عوامل تاثیرگذار بر اهدای عضو، طبق یافته‌های این تحقیق، نظر قبلی و خصوصیات متوفی بوده است. رضایت متوفی در زمان حیات که به صورت علنی یا تلویحی بیان شده بود، در تصمیم‌گیری خانواده به اهدای عضو تاثیرگذار بوده است.

نقش رضایت‌ مادر در فرایند تصمیم به اهدای عضو

یافته‌های پژوهش فوق حاکی از آن است که همچنین تعاملات خانوادگی شامل دخالت اعضای تأثیرگذار خانواده، تاثیر بستگان و نقش رضایت‌ مادر در فرآیند تصمیم به اهدای عضو تاثیرگذار است؛ لذا انتخاب فرد تاثیرگذار در خانواده توسط پزشک درخواست کننده مهم است.

در این میان و بر اساس نتایج این تحقیق می‌توان به نقش عوامل دیگری مانند باورها و انگیزه‌های انسان دوستانه مانند حسن نوع دوستی، دادن فرصت زندگی به دیگران و کمک به افراد مستضعف و نیازمند عضو بر تصمیم به اهدای عضو اشاره کرد که اتفاقا رجوع افراد به باورها و اعتقادات فردی – مذهبی خود تاثیر عمده‌ای در سرنوشت تصمیم داشته است.

از جمله این باورها، اعتقاد به حق بودن و اجتناب‌ناپذیری مرگ و نیز پایان نپذیرفتن زندگی با مرگ، اعتقاد به تقدیر و سرنوشت، آرامش روحی متوفی با اهدای عضو، بوده است. حتی در خانواده‌هایی که تصمیم به اهدای عضو نگرفته بودند این باورها در تصمیم‌گیری موثر بوده است.

در مقابل، باورهایی مثل حفظ حرمت میت،‌ اعتقاد به اشکال در معاد جسمانی با اهدای عضو، اعتقاد به خواست خدا در درمان و بهبود بیماران نیازمند پیوند بدون نیاز به اهدای عضو، انتقال گناهان گیرنده به دهنده و عذاب روح متوفی با اهدا، در عدم تصمیم به اهدای عضو از سوی خانواده‌های مورد بررسی، تاثیر داشته است.

توصیه‌های تحقیق به تیم مراقبتی و درمانی برای جلب موافقت خانواده‌ها

به گزارش ایسنا،‌ نتایج این تحقیق و کشف و تبیین عوامل موثر در اهدای عضو می‌تواند به سیاست‌گذاران و مدیران برای برنامه‌ریزی و مداخلات در ارتباط با فرهنگ سازی و تسهیل در اهدای عضو کمک کند.

این تحقیق به تیم مراقبتی و درمانی کمک می‌کند نسبت به درک خانواده از مفهوم مرگ مغزی و برگشت‌پذیری آن مطمئن شوند و اطلاعات شفاف و کاملی در این باره با زبان قابل فهم به خانواده بدهند. همچنین نسبت به تهیه برنامه‌های ویژه مضامین مرگ مغزی توجه ویژه صورت گیرد.

همچنین با توجه به عامل کیفیت و زمان مواجهه خانواده‌ها باید سعی شود خبر مرگ مغزی و درخواست اهدا در دزهای متفاوت به خانواده اطلاع داده شود تا شوک و ناباوری خانواده کمتر شود. خانواده‌ها هم باید در جریان پیشرفت بیماری و نیز مدارک و علائم دال بر مرگ مغزی به طور مستمر قرار گیرند.

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha
avatar
۱۳۹۱-۱۲-۰۸ ۱۴:۳۰

یک اصل مهمتر، نبود اطمینان به تعریف پزشک از مرگ مغزی است، که درست هم هست.

avatar
۱۳۹۱-۱۲-۰۸ ۱۵:۳۳

به نظر من، مساله مهم نبود اعتماد ما ايراني‌ها به يكديگر است. اين بحثي فراتر از اعتماد به يك پزشك است. كلا بر اساس همين بي‌اعتمادي به دكتر،‌ به فروشنده، به تعميركار و هر كسي كه پيشنهادي يا حرفي دارد و البته حق هم داريم، موجب مي‌شود كه بسياري فرهنگ‌ها در ميان ما جا نيفتد.

avatar
۱۳۹۱-۱۲-۰۸ ۱۷:۰۵

بسمه تعالی، با سلام، به نظرم اگر نگویم اصلی‌ترین دلیل لااقل یکی از اصلی‌ترین دلایلش، بی‌اعتمادی است. این بی‌اعتمادی عمومی است و در همه حوزه‌ها هم هست! شاید در نگاه اول بی‌ربط باشد اما وقتی مقامی(دنبال واژه جایگزین بودم به ذهنم نیامد! مسئول هم که نباید گفت!) در تلویزیون به ملت می‌گوید، مثلا فلان‌کس، تا وقتی من هستم هست من هم تا وقتی فلان‌کس باشد هستم(موضوع صحبت درباره استعفای برخی، نمی‌خواهم اسم بیاورم برای همین شاید کمی واضح نیست سخنم) بعد یک‌مرتبه فرد را برکنار می‌کنند!(مودبانه‌ترین و ساده‌ترین نمونه از سخنان و عملکردهایی که باعث بی‌اعتمادی می‌شود را گفتم) موارد مهمتر برای بی‌اعتمادی همانا این است که مثلا وقتی وضع اقتصادی ملموس است که چه وضعی است، برخی در تلویزیون خیلی سعی دارند جور دیگري نشان دهند وضع را! مثلا می‌گویند آی مردم جنس گران نخرید! باید به ایشان گفت شما جنس ارزون معرفی کن همون رو بخرن ملت! با آرزوی سعادت و موفقیت هر چه بیشتر