وحید افتخارزاده در گفتوگو با ایسنا در خصوص مواضع در رابطه با رمانهای عامه پسند، اظهار کرد: نقدی که بنده دارم این است که اکثر افرادی که درمورد رمانهای عامه پسند صحبت کردهاند در نهایت موضع خودشان را مشخص نکردهاند و باید موضع منتقدان آثار عامه پسند نسبت به این موضوع مشخص شود، آیا کلا آنها را نفی میکنند و میگویند باید کلا این آثار را از چرخه نشر حذف کنیم یا خیر و اگر این را میگویند نظراتشان در رابطه با ناشران آثار عامه پسند چیست. به نظر بنده باید مواضع نسبت به این موضوعات روشن و شفاف باشد.
وی افزود: اگر در ایران جشنوارهای برگزار شود که به آثار عامهپسند بپردازد، ناشری که به صورت تخصصی بر روی این مقوله فعالیت کند و ناشری که کارهای غیر عامهپسند هم چاپ میکند و بخشی از کار خود را به آثار عامهپسند اختصاص میدهد، اگر مواضع خود را مشخص کند، همه چیز بهتر و منطقیتر خواهد بود و تمام حرف بنده این است که ناشران، منتقدان و نویسندگان باید جهتگیری خود را مشخص کنند.
این نویسنده مشهدی تصریح کرد: گمان میکنم مشکل این است زمانی که با رمانها رو به رو میشویم، در نظر نمیگیریم که با چه قالبی مواجه هستیم. برای مثال زمانی که به سراغ رمان عامهپسند میرویم باید در نظر بگیریم که برای نقد با یک کار عامهپسند رو به رو هستیم و معمولا اینطور است که عدهای به کل این گونه را نفی و همزمان نقد میکنند. باید توجه داشت که یا کار عامهپسند به رسمیت شناخته میشود که بعد از آن باید با توجه به ویژگیهای همین گونه نقد شود و یا به رسمیت شناخته نمیشود که باید کلیت این گونه نقد شود، نه اینکه به سمت یک اثر مشخص برویم.
افتخارزاده ادامه داد: تصور میکنم مهم است که از چه دیدگاهی به این مقوله نگاه میکنیم، برای مثال فردی که متاثر از مفهوم صنعت فرهنگ و نظریه انتقادی به این مقوله نگاه میکند طبیعتا موضعی سفت و سخت نسبت به انتشار اینگونه آثار دارد و فردی که نگاه تجارتگونه به این موضوع دارد و میگوید باید بپذیریم چرخ صنعت نشر را فروش آثار میچرخانند و بخشی از آنچه که چرخ صنعت نشر را میچرخاند رمانهای عامهپسند است گونهای دیگر به این مسئله نگاه میکند.
یکی از شاخصها برای شناخت رمانهای عامهپسند، توجه به فرم آن است
وی با بیان اینکه رمانهای پروفروش و عامهپسند در بسیاری از مواقع با یکدیگر اشتباه گرفته میشوند، گفت: بسیار مشاهده شده که رمانهایی در زمان انتشارشان بسیار پرفروش بودند اما عامهپسند نبودند. اگر بخواهیم شاخصی برای شناخت رمانهای عامهپسند ارائه دهیم، باید به فرم آن توجه کنیم و نه به میزان فروش. نکتهای که میتوان در مورد فرم به آن اشاره کرد، این است که توجه کنیم تعلیق، تقدم بر روابط علی و معلولی دارد و یا برعکس آن و اگر روابط علی و معلولی ضعیف باشند و عنصر جذابیت و تعلیق اصالت داشته باشد میتواند ما را به سمت کار عامه پسند ببرد.
این نویسنده در رابطه با اینکه آیا ممکن است نویسندهای برای تامین معاش به سمت نوشتن آثار عامهپسند برود؟، بیان کرد: اگر بخواهیم درمورد وضعیت کنونی ایران صحبت کنیم نمیتوانم بر اساس فرض و تجربه اطلاعات دقیقی بدهم، اما اگر به تاریخ ادبیات نگاه کنیم متوجه میشویم که این اتفاق افتاده است و برای مثال میتوان به ویلیام فاکنر در آمریکا اشاره کرد که شروع به نوشتن فیلمنامه برای کسب درآمد کرده است و یک مثال معروف هم شاعری مانند شاملو است که به عنوان یک شاعر برای نوشتن برخی آثار این کار را انجام داده است.
افتخارزاده در رابطه با فعالیتهایش در زمینه چاپ داستانهای کوتاه و رمان، اظهار کرد: تابه حال یک مجموعه داستان کوتاه در سال 1394 به نام شرم منتشر کردهام که اگر بخواهم درمورد سبک آن حرف بزنم بحث دشوار میشود، چون اینطور نیست که همه آنها در یک سبک بوده باشند و اینطور هم نیست که داستانها کاملا یک سبک مشخص را دنبال کرده باشند، اما میتوانم بگویم که در کارها، آثاری شبیه به رئالیسم کثیف وجود دارد و آثاری که متمایل میشوند به سمت کارهایی که ویژگیهای نمایشی دارند و اثری وجود دارد که به جریان سیال نزدیک میشود. در کل مجموعه شرم مجموعهای نیست که بتوان آن را در یک سطح، سبک یا نگاه مشخصی طبقهبندی کرد، اما در هرکدام از داستانهای آن تمایلاتی به یکی از گرایشهای داستانی دیده میشود. در رابطه با آثار آینده هم باید بگویم که مدتهاست بر روی یک رمان کار میکنم که امیدوارم امسال به پایان برسد.
وی درخصوص وضعیت چاپ و نشر امروز و درآمد حاصل از چاپ کتابها، ابرازعقیده کرد: افرادی که به تازگی اثری منتشر کردهاند یا با صنعت نشر ارتباط بیشتری دارند، میتوانند دقیقتر پاسخگوی این مسئله باشند اما آنچه مشخص است این است که در ایران با نوشتن داستان نمیتوان زندگی کرد و این به کلی به موضوعات دیگر برمیگردد که شاید بخشی از آن موضوع حقالتالیف باشد و بخش دیگر آن به تیراژ مربوط باشد. وقتی که به دوره زمانی خاصی از ادبیات نگاه میکنیم میبینیم که تیراژ آثار احمد محمود بسیار بالاست و زمانی که آن را با تیراژ اکنون مقایسه میکنیم متوجه میشویم که این موضوع سیر نزولی وحشتناکی داشته است.
این نویسنده مشهدی اضافه کرد: علاوه بر آن گمان میکنم موضوع ممیزی باعث ایجاد اختلالی شده است که نمیگذارد نویسنده به صورت مرتب و منظم فعالیت کند که به کیفیت آثار منتهی شود. اگر بخواهم به صورت کلی جواب بدهم باید بگویم که داستاننویس امروز ایرانی به معنای واقعی کلمه نمیتواند فعالیت حرفهای داشته باشد؛ فعالیت حرفهای به این معنا که بتواند از نوشتن درآمد داشته باشد و با آن زندگی خود را بگذراند.
انتهای پیام
نظرات