به گزارش ایسنا، صادق بروجردی، کارشناس روابط بینالملل در یادداشتی با عنوان "جو بایدن، همانی که انتظار میرفت " نوشت: در این نوشتار به دو عمل مشخص جو بایدن و تیمش در روزهای گذشته می پردازیم که می تواند افق و دورنمایی از برنامه اقدام و عمل تیم نوآمده ی کاخ سفید را نمایان سازد. اول انتشار گزارش ترور جمال خاشقجی ستون نویس سعودی، علیرغم بالا و پایین کردن های بسیار و نوعی مانور بر پایه کیفیت انتشار آن، نهایتا این گزارش با تاکید بر اینکه قتل خاشقجی با دستور مستقیم محمد بن سلمان ولیعهد (شانس اصلی پادشاهی در سعودی) صورت گرفته است، صادر شد.
انتشار گزارش مذکور یقینا با تامل و رایزنی های بسیار صورت گرفته است و تمام جوانب رابطه ی پرحجم اقتصادی و خریدهای تسلیحاتی در آن لحاظ گشته است. با این وجود، انتشار گزارش مورد نظر، نشان از تحولی معنادار در مواجهه و جانبداری واشنگتن از ریاض دارد. تیم بایدن به سبب ملاحظات ولو ظاهری حقوق بشری، چندان نگرش مثبتی نسبت به سعودی و عملکردش در داخل و خارج ندارند. علاوه بر آن رابطه شخصی و کم نظیر ترامپ و عربستان که منجر به حمایت های گسترده لابی ثروتمند سعودی برای کمپین انتخاباتی ترامپ بود، انگیزه های مضاعفی را به تیم جدید کاخ سفید داده تا ریاض را گوشمالی داده و محدود کنند. در دوران پهلوی دوم که ایران جزیی از اقمار غرب به حساب می آمد به گواه خاطرات تصمیم سازان آن دوران ترجیح تهران بر دولتداری جمهوریخواهان با اولویت امنیت تا آزادی در واشنگتن بوده است. اردشیر زاهدی آخرین سفیر شاه در ایالات متحده با صرف هزینه های بسیار برای پیروزی رقیب انتخاباتی جیمی کارتر تلاش بسیاری کرد و کار تا آنجا پیش رفت که برژینسکی مشاور بعدی امنیت ملی در دولت جیمی کارتر او را مایه ننگ نامید. پس از آن عزم دولت کارتر برای تغییر نوع رابطه با حکومت ایران و تغییر دوران دست باز و خریدهای تسلیحاتی بیشمار دوران جمهوری خواهان به میان آمد. این البته به معنای قطع حمایت یا تخاصم نیست، بلکه از روابط شخصی شده و پشتیبانی تمام قد و به هر قیمت، پرهیز می کنند. این که تا آوردن نام شخص ولیعهد پرقدرت سعودی پیش رفته اند، حکایت از جبران مافات از یک سو و اینکه ممکن است این ناخرسندی تا مرزهای غیرقابل پیش بینی، اما قابل کنترلی از سوی واشنگتن هم پیش برود.
محتمل ترین گزینه برای ریاض بازگشت به دوران محافظه کاری سابق خود است تا مگر با مدد تغییرات سریع منطقه خاورمیانه و اتفاقات شگفت، سیاست ها تغییر کند و یا این دوران را کم خطر و با تمرکز بر سیاست های کمتر مناقشه برانگیز سپری کند.
دومین اقدام قابل تامل جو بایدن فرمان حمله به نیروهای مقاومت در خاک سوریه بود که با فرمان مستقیم رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا صورت گرفت. برخی تحلیل گران معتقدند این در پاسخ به حمله به فرودگاه اربیل صورت گرفته است. محتمل است که این گونه باشد و با دیگر اصطکاک های نظامی در منطقه هم بی ارتباط نباشد. اقدام بایدن منجر به شهادت هجده نفر از نظامیان عراقی شد و دکتر محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه کشورمان هم در دیدار با فواد معصوم وزیر خارجه عراق آن را محکوم کرد. اولین اقدام نظامی ایالات متحده تحت فرمان جو بایدن حکایت از آن دارد که استفاده از ابزارهای غیراخلاقی همواره در دستور کار سیاست خارجی روسای جمهوری مختلف در واشنگتن قرار دارد و بسته به شرایط و شخصیت ساکن کاخ سفید شدت وکیفیت متفاوتی پیدا می کند.
یک رئیس جمهور نامتعارف چون ترامپ تا اقدام تروریستی علنی در کشوری دیگر پیش رفته و مقام رسمی نظامی جمهوری اسلامی ایران و عراق (شهید سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس) را در یک جنایت آشکار هدف قرار می دهد و دیگری چون بایدن در اولین اقدام این گونه عمل می کند. این ها روایتی است از شروعی که ریشه در منطق و نگرش ایالات متحده به جهان دارد و در برهه بسیار حساس کنونی باید با رصد دقیق این طلیعه های رفتاری واکنش های متناسب برای صیانت از منافع ملی و دفع شر صورت بپذیرد.
انتهای پیام
نظرات