به گزارش ایسنا، در یادداشتی در روزنامه اطلاعات آمده است: «خبر قراردادهای گازی دولت قطر با آلمان و چین در بحبوحه برگزاری جام جهانی فوتبال و درگیری افکار عمومی ایرانیان با مسائلی که باید سالها قبل حلوفصل میشد و با تدبیر و تأمل در مرکز توجه قرار میگرفت، اهمیت راهبردی دارد. بارها گفتهایم که هزینه فرصتهای ازدسترفته در این دوران، بیش از هر سرمایه ازدسترفته و هر زیان مالی میتواند ژئوپولیتیک منطقه را به ضرر ما باژگون کند و جبران آن شاید ناممکن و بسیار هزینهبر باشد.
تجارت انرژی ایران با تنظیم خط لولههایی در مسیر شمال و شرق کشور باعث زیانهای بیحسابوکتاب شده و اینک بزرگترین رقبا در جنوب هم همان قاعده را بر ضد ما ترسیم کردهاند. ما در تغافل و درگیر خویشتنایم. آیا گفتن و تذکر سود دارد؟
خط لولهای که قرار بود از پاکستان بگذرد و به هند برسد تا نام خط صلح را داشته باشد، در مرز ایران و پاکستان متوقف ماند. پاسخگوی این بیتدبیری کیست؟ ایران و هند که شرکای مطمئن و استراتژیک بودهاند و از حیث فرهنگی و تاریخی، سرنوشت و پیوستگی کهن دارند، اکنون مراودات محدودی دارند و هر طرف بازاری داشتهایم، امارات و قطر و روسیه جایگزین نفت و گاز ما میشوند تا از حداقلهای پیشین هم محروم شویم.
اما هشدار جدی میدهیم که قراردادهای اروپا و چین بسیار بزرگتر از آن است که اکنون میاندیشیم. این قراردادها در واقع کشور کوچک همسایه جنوبی ما را در برداشت ذخایر گاز مشترک، بیرقیب کرده و با تمام امکانات و داراییهای ممکن به حال خود وانهاده است. قطر با حجم سرمایهگذاری در تکنولوژیهای نو، دهها سال از ایران پیش خواهد افتاد. توازن سرمایهها وقتی متعادل نباشد و پای شرکتهای اروپایی و چینی به قطر باز شود، در واقع ما تنها سود و سرمایه از دست نمیدهیم بلکه برتری ژئوپولیتیکی از چنگمان خواهد رفت. هژمونی و منزلتمان دستخوش تکانه خواهد شد.
نمونه پاکستان در دهههای قبل را میشود مثال زد که با وسعت و جمعیت و ارتش مفصل، نیازمند کمک و سرمایه آمریکایی و عربستانی شده بود و هست. اما آنها هم از موقعیت منطقه و تعارضات و معاهداتش دارند خوشهچینی میکنند و درهای کشورشان را به روی سرمایه و پیمانهای دو یا چندجانبه باز کردهاند.
عدم توجه به سرمایهگذاری و بستن درهای کشور به بهانه تحریم و نپیوستن به معاهدات بینالمللی بانکی و تداوم وضع کنونی، ما را از رقابتی پرسود محروم میکند و سرانجامی جز پیوند با کشورهای بحرانزده و درگیر جنگ باقی نخواهد نهاد. اگر روسیه درگیر جنگ اوکراین است، ما نباید متضرر شویم یا تحت فشار قرار گیریم یا از سرمایهگذاری و تجارت محروم شویم. تداوم وضع کنونی نه تنها به سود ما نخواهد بود بلکه در یکی - دو سال آینده با تورم و بیکاری داخلی و فرسایش زیرساختهای حیاتی و بالأخره ازدستدادن بازارهای سنتی در انرژیهای فسیلی و پتروشیمی و کانیهای خام که ارزان هم میفروشیم، دچار زحمت و صدمه شویم. عجالتاً باید مسیر تجارت طبیعی و مطمئن با هند را از طریق بندر چابهار و فروش نفت و گاز احیا کنیم و گسترش دهیم تا شاید از این روزن گشایشی حاصل شود و کشتی اقتصاد و سیاست ساحل مناسبی برای پهلوگرفتن بیابد!
اما واقعبین باشیم! این سخن را آویزه گوش داریم که: «سخن چه فایده گفتن چو پند میننیوشی؟» سررشته مشکلات ما جای دیگر است و منفعتبرندگان همیشگی از وضع موجود هم سودی هنگفت میبرند. کسانی که نام مشخصی ندارند ولی در مهمترین مسائل و مشکلات ما تصمیمگیرنده اصلیاند.
کسانی که در میان ما هستند اما نمیدانیم به چه عنوانی معرفی کنیم و بگوییم بر چه اساسی مانع گفتگوی بینالمللی و تجارت جهانی و روابط بانکی و پولی هشتاد میلیون ایرانیاند و تصمیم آنها کیفیت خودرو و هوای تهران و سیاستهای آبی و ترابری و بسیاری مسائل دیگر را تعیین میکند. چرا هر دم که از یک مشکل کوچک مانند پیوستن به شبکه بانکی جهانی سخن میگوییم و رفع مشکل تجارت دولتی و خصوصی ایران را مطرح میکنیم، با پاسخهای غریب و مضحک و بلکه هیاهوی گروهی کوچک روبهرو میشویم؟ مگر بقیه جهان، از آمریکا تا روسیه، از اروپا تا چین و از عربستان سعودی تا کوبا نمیفهمند افایتیاف چه دام بزرگی است و فقط ما باید پشت دروازههای تجارت و توسعه بمانیم و مافیای کاسبان، ملت و کشور بزرگ ما را از تجارت آزاد محروم کنند؟
تکرار این سخن بیفایده نیست و شاید تنها اندرزی باشد که به کار همه و به سود همه باشد. وقت تنگ است و حریفان قَدَرند. جهان منتظر نمیماند تا ما حوصله کنیم و سر صبر وارد بازاری شویم که متاعش قیمت گزافی دارد. آنچه امروز دیگر خریدار ندارد، جلوهفروشی است یا به قول خواجه حافظ:
سخن درست بگویم: نمیتوانم دید
که میخورند حریفان و من نظاره کنم!»
انتهای پیام
نظرات