او یوسف فاطمه است، همان یار سفر کرده که هزاران هزار دیده در فراقش یعقوب وار خون میگریند و فقط با تماشای قامت آن مدینه دلها بینا میشوند.
ما در کنار دروازه دل هایمان، شاخه گل ارادت بـه دست گرفتهایم و هر آدینه منتظریم که چونان رسول اعظم (ص) که از مکه بـه مدینة النبی هجرت کرد، از مکه طلوع کنی و به مدینة المهدی دلها پا گذاری و عطرآگین کنی بهشت آمالمان را از نفسهای مسیحاییات.
هر سه شنبهای که میگذرد، دلها مشتاقتر و بیتابتر و چشمها خیس میشود، این خاصیت دل بستن به صاحب زمان است که وصف حضورش هم شور انگیز و پر طراوت است و این پژواک را طنین انداز میکند که ای فروغ فضیلت و ای یوسف جمال بر ما بتاب و رخ از مشتاقان دریغ مدار.
طلوع نزدیک است اگر بخواهیم و ایمان داشته باشیم به آمدن مهدی که ظهورش زیباتر از ظهور همهی زیباییهاست. مهدویت یعنی ایمان، انتظار و امید؛ ایمان به اینکه وجود مقدس حضرت مهدی (عج) به عنوان آخرین خلیفه و حجتالهی از تبار معصومین و از خاندان اهل بیت پیامبر حی و زنده است اما به اذن خداوند حکیم و علیم غایب است و روزی ظهور خواهد کرد و جهان را پس از آن که از ظلم و جور پر شده پر از عدل و داد میکند. انتظار فرج انتظار قدرت اسلام است. چنین انتظاری است که بالاترین عبادتها است. چرا که به انسان حرارت و شوق، تحرک و جوشش، مسئولیت و تعهد، عشق و امید و عزت و سرافرازی میدهد.
چشم به راه آمدن یک مصلح آسمانی و امید به آیندهای روشن و استقرار صلح و عدل، امری فطری و طبیعی است که با ذات و وجود آدمی سر و کار داشته و با آفرینش هر انسانی همراه است و زمان و مکان نمیشناسد و به هیچ قوم و ملتی اختصاص ندارد. به همین خاطر همه افراد طبق فطرت ذاتی خود مایلند روزی فرا رسد که جهان بشریت در پرتو ظهور رهبری از نابسامانیها نجات یابد. میتوان ادعا کرد که هر فرد علاقهمند به سرنوشت بشریت و طالب تکامل معنوی و رشد و بالندگی، خواهان و آرزومند قیام یک منجی جهانی و مصلح کل است و در انتظار ظهور چنین شخصی لحظه شماری میکند.
مهدی موعود آرمان الهی همه انبیا و اوصیا را تحقق خواهد بخشید و در سراسر جهان توحید و عدل گسترده و فراگیر را اعمال و اجرا خواهد کرد و آن حضرت با اقتدار کامل نه با موعظه و نصیحت به این کار اقدام خواهد کرد. وجود این عقاید ارزشمند در فرهنگ انتظار و مهدویت در حقیقت تشیع را آتشفشان خاموش کوهسار اسلام معرفی کرده که گاه و بیگاه لرزه و تکانی بر پیکر تنومندش وارد میآید.
مسئله صبر و انتظار برای ظهور و انقلاب جهانی حضرت مهدی(عج) از جمله مسائلی است که دشمنان و مخالفان آن، گاه در صدد تحریف آن برمیآیند و آن را به عکس مفهوم حقیقی نشان میدهند. انسان امروز بیش از آنکه نیازمند تسخیر عالم هستی باشد، نیازمند داشتن ایدهای سترگ برای آیندهای روشن و الهی است. ایدهای که توان مبارزه با دشمنان درون و بیرون را به انسان بدهد.
پیامبر اکرم(ص) در اینباره فرمودند «خوشا بهحال منتظرانی که به حضور قائم برسند آنان که پیش از قیام او نیز پیرو اویند با دوست او عاشقانه دوستاند و موافق و با دشمن او خصمانه دشمناند و مخالف.
روح و جوهر اصلی انتظار، همان مقاومت و صبر است. کسی که منتظر تحقق یافتن هدف آرمانی است باید تا فرا رسیدن زمان پیدایی هدف و شکل گرفتن آرمان، پایداری و شکیبایی کند و تاب و توان از دست ندهد و هر ناملایمی را در آن با بردباری بپذیرد و چون صبر و پایداری را از دست داده است؛ زیرا که پایداری و صبر، تحقق بخش جوهر انتظار است. انتظار ظهور منجی هیچگاه به حقیقت نمیپیوندد مگر در صورتی که سه عنصر اساسی در آن محقق گردد، عنصر عقیدتی؛ شخص منتظر باید ایمان راسخی به حتمی بودن ظهور منجی و نجاتبخشی او داشته باشد. عنصر نفسانی؛ زیرا شخص منتظر باید در حالت آمادگی دائمی بهسر ببرد و عنصر عملی و سلوکی که شخص منتظر باید به قدر استطاعت خود در سلوک و رفتارش ایستادگی داشته باشد.
انتظار و امید، به انسان جرات اقدام و حرکت و نیرو میبخشد و شیعیان و پیروان آن حضرت، باید کسب آمادگی معنوی، روحی و ایمانی را جزو وظایف خود بدانند و سرمایه عظیم امید، ایمان و نورانیت را در خود ایجاد کنند تا در حرکت جهانی امام زمان(عج)، در ردیف نزدیکان(خواص)، یاران و همکاران آن حضرت قرار گیرند.
در جامعهای که دین در آن نقشی ندارد و مردم آن در انتظار آیندهای بهتر نیستند، سرخوردگی از زندگی، قتل و خونریزی و خودکشی به چشم میخورد و عواملی مانند فقر و تنگدستی، ظلم و ستم، تجاوز و قانونشکنی، بیاعتنایی به حقوق انسانها و مانند آن موجب یاس و ناامیدی انسانها میشوند؛ زیرا به خدا و آینده امیدی ندارند و تنها راه نجات خود را در خودکشی میپندارند با دست زدن به این جنایت نه تنها دنیا و آخرت خود بلکه خانواده و جامعه خود را به تباهی میکشانند. ولی شخصی که حالت انتظار را در خود بهوجود آورده و هر لحظه امیدوار است تابش انوار تابناک ولایت را بر سراسر هستی مینگرد و هیچگاه حاضر نیست دست به اینگونه جنایات بزند یا زندگی عدهای دیگر را به تباهی بکشد، بنابراین مسئله انتظار فرج برای او گشایش است و زمینه گریز از ناامیدی و تباهی را فراهم میکند.
معتقدان به اصل انتظار در برابر بی عدالتیها ایستادگی نموده و هرگز تسلیم زورگوییهای مستکبران نمیشوند و همواره از طریق برطرف ساختن نارساییها زمینه تشکیل حکومت عدل جهانی را فراهم میکنند و در این راستا اگر در برهههایی از زمان به جهت تسلط بیش از حد زورمداران و طاغوتها دچار انواع شکنجهها و فشارها شوند نه تنها روحیه خود را نمی بازند بلکه ضمن یادآوری وعده صدق پیامبر اکرم(ص) که فرمودند:« اگر از عمر دنیا فقط یک روز باقی باشد خداوند متعال آن یک روز را به اندازهای طولانی خواهد ساخت تا مردی از فرزندان من که نامش نام من و کنیه اش کنیه من است ظهور نماید و زمین را پس از پر شدن از ظلم و ستم با عدل و داد پر سازد.»
انتظار فرج گرچه در ظاهر تعلق به شیعیان دارد، اما در عالم واقع هرکس بهنوعی و به هر زبانی موضوع انتظار قدوم آن موعود آسمانی را در صفحه دل خود دارد. مردمانی که از نابرابری، تبعیض و زورگویی و حقکشیها به جان آمدهاند و به دنبال انیس تنهائی و مرهم گذار دردهای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی میگردند تا در پرتو حکومت وی نَفَسی تازه کرده و آرامشی را در زندگی احساس کرده و طعم شیرین عدالت و اخلاق و انسانیت به معنای واقعی را بچشند.
انتهای پیام
نظرات