روحالله اسلامی در گفتوگو با ایسنا با اشاره به فرهنگ غنی کشور و ضرورت توجه به دیپلماسی فرهنگی، اظهار کرد: ایران دورههای تاریخی متفاوت با حکومتهای متعدد را پشت سر گذاشته و به همین خاطر دارای اشتراکات فرهنگی زیادی با کشورهای همسایه است. با در نظر گرفتن ایران بزرگ فرهنگی میبینیم که در هر یک از این حکومتها بخشهایی از کشورهای همسایه بخشی از ایران به شمار میرفتند. برای مثال کردهای ترکیه، عراق و سوریه و بخشهایی از آذربایجان، ارمنستان، پاکستان و افغانستان قسمتی از ایران فرهنگی محسوب میشدند که همین باعث شده اکنون ما اشتراکات فرهنگی زیادی با همسایگانمان داشته باشیم.
وی افزود: ما در زمینه فرهنگ ایرانی و زبان فارسی با تاجیکستان و افغانستان و همچنین با کردها همدلی و یکسانی زیادی داریم. در حوزه فرهنگ شیعی با عراق و برخی کشورها در غرب ایران دارای اشتراکاتی هستیم. همچنین فرهنگ اسلامی ما با کشورهای قلمرو جهان اسلام دارای مولفههای یکسانی است و همبستگی زیادی بین ما و مردم این کشورها وجود دارد.
در گام نخست باید سیاست حاکم بر کشورها به رسمیت شناخته شود
عضو هیات علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد با بیان اینکه در دیپلماسی فرهنگی اولین قدم به رسمیت شناختن و احترام به یکدیگر و رقابت مسالمتآمیز است، ادامه داد: اگر مقدمات لازم را فراهم نکنیم و مستقیما به سراغ فرهنگ برویم، این فرصتها تبدیل به تهدید میشوند. توجه به الزامات سیاسی اولین قدم برای انجام مقدمات کار فرهنگی است. لذا پیش از هرچیزی باید کشورهای همسایه و سایر کشورهایی که با آنها احساس نزدیکی میکنیم را به لحاظ سیاسی به رسمیت بشناسیم. وجود مناسباتی بر اساس همزیستی مسالمتآمیز، احترام متقابل و به رسمیت شناختن کشورها میتواند زمینهساز فعالیتهای فرهنگی باشد و بدون آن هیچ کاری در زمینه فرهنگی قابل انجام دادن نیست، زیرا اگر در فضایی تنشزا اقدام به در پیش گرفتن دیپلماسی فرهنگی شود، تلاشهای صورت گرفته میتواند به یک اقدام امنیتی تبدیل گردد.
اسلامی وجود مناسبات اقتصادی را شرط دیگر پیگیری دیپلماسی فرهنگی دانست و عنوان کرد: انجام هر فعالیت فرهنگی باید سودآور باشد. هرچه اقداماتی نظیر تجارت، رقابت و مراودات اقتصادی، کشیدن خطوط لوله و هموار ساختن مسیر تجار افزایش پیدا کند، زمینه کار فرهنگی بیشتر فراهم میشود. اگر پیوندهای اقتصادی برقرار نباشد، انجام کار فرهنگی هم بسیار سخت میشود، زیرا کسی نیست که حمایت کند. دولتها منابع و بودجه کمی دارند و نمیتوانند آنچنان که باید وارد کار فرهنگی شوند، بخش خصوصی هم جایی دست به کار میشود که سود داشته باشد. پس کار اقتصادی لازمه پیگیری کار فرهنگی است.
وی با اشاره به اینکه انجام کار فرهنگی ملزومات خاص خودش را دارد، بیان کرد: دیپلماسی فرهنگی لزوما به معنی انجام کار فرهنگی با کشورهایی که دارای برخی اشتراکات با آنها هستیم، نیست، بلکه میتواند نسبت به هر کشوری صورت گیرد. در مسیر پیگیری این نوع از دیپلماسی باید چندجانبه عمل کرد، یعنی نمیتوان همه جا به یک شکل رفتار کرد. رفتار دیپلماسی فرهنگی ما با هر یک از کشورهای عربستان، عراق، آذربایجان و ... باید متفاوت باشد. مثلا باید در یک کشور مولفههای علمی و دانشگاهی و در دیگری تئاتر و در جای دیگر زبان فارسی یا مذهب فعال شود.
عضو هیات علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد اضافه کرد: همچنین در دیپلماسی فرهنگی باید بخش خصوصی و بازیگران غیر دولتی نیز مشارکت داده شوند. کتابفروشیها، انتشارات، دانشگاهها و عرضهکنندگان محصولات فرهنگی هم باید پیشقدم باشند. حکومت فضا را ایجاد میکند، ولی خودش که نمیتواند موسیقی، لباس، تئاتر و علم را گسترش دهد. اینها وظیفه بخش خصوصی و مردم است. در واقع حکومت و دستگاه دیپلماسی کارهایی برای تسهیل امور مانند ویزا و گرفتن مجوز را انجام میدهد.
تاریخ ایرانی و فرهنگ شیعی، از مهمترین منابع برای تحقق دیپلماسی فرهنگی است
اسلامی با بیان اینکه برای پیگیری دیپلماسی فرهنگی باید منابع فرهنگی شناخته شوند، گفت: ما منابع فرهنگی و تاریخی غنی داریم. بخشی از فرهنگ ما به ایران باستان برمیگردد. تخت جمشید، کتیبه بیستون، بناهای باستانی، موسیقی کلاسیک، خط فارسی و پهلوی، اساطیر و نمادهایی مانند نوروز ذخایری هستند که برای ارتباطگیری با کردها و فارسیزبانان بسیاری از مناطق دنیا کارآمد و جذاب است.
وی ادامه داد: بخش دیگر فرهنگ کشورمان، فرهنگ شیعی است. اکثر مردم کشور ما شیعه هستند. آیینها و مراسمات راجع به امام علی(ع)، غیبت امام زمان (عج)، عاشورا و تاسوعا و بسیاری موارد دیگر منابع قدرتمندی هستند که در مسیر تحقق دیپلماسی فرهنگی میتوانند نقشی مهم داشته باشند. کشورهایی مثل سوریه، لبنان، آذربایجان و عراق از جمله کشورهایی هستند که از طریق فرهنگ شیعه به راحتی میتوان با آنها ارتباط گرفت. حتی گاهی با کشورهایی مثل عربستان و هند هم کارهای مشترک فرهنگی انجام میدهیم. از سوی دیگر در قبال کشورهای مسلمانی مانند کشورهای عربی، مصر و ترکیه نیز میتوان به وسیله اعیاد، مراسمات و سازمان همکاری اسلامی دیپلماسی فرهنگی را پی گرفت.
عضو هیات علمی دانشگاه فردوسی مشهد با بیان اینکه حتی فرهنگ مدرن نیز در پیگیری دیپلماسی فرهنگی کارآمد است، عنوان کرد: فرهنگ مدرنی که پس از مشروطه وارد کشور شد، چه گرایش راست محافظهکار و چه گرایش چپ انقلابی عدالتخواه، طرفداران خاص خودشان را دارد. چین، ونزوئلا و برخی کشورهای آمریکای لاتین گرایشهای عدالتخواهانه دارند. برخی کشورها هم گرایشات آزادیخواهانه دارند و از طرفداران هر دو تفکر در ایران هست و میتواند مناسبات ما با این کشورها را فراهم کند. منتها اینها تنها محتواست و باید شکل هم برای آن در نظر گرفت.
اسلامی بیان کرد: این ظرفیتها میتواند در قالب مراودات دانشگاهی، آموزش، موسیقی، خط، آیینهای مذهبی، توریسم و گردشگری و همکاریهای انتشاراتی و حضور در نمایشگاههای بینالمللی مانند نمایشگاه بینالمللی تئاتر، جشنواره فیلم فجر کشور خودمان یا مثلا نمایشگاه کتاب فرانکفورت انجام شود.
وی در خصوص شکل این همکاریها، عنوان کرد: هرچه بخش خصوصی و مردم بیشتر مداخله کنند، بهتر جواب میگیریم. چون هم تعداد کسانی که مشارکت میکنند افزایش مییابد و هم ارتباط مردم با مردم عمیقتر است. مثلا وقتی دانشگاهی در کشور با دانشگاههای عراق ارتباط برقرار میکند، اثر ماندگارتری دارد. هرچه دولت خودش وارد نشود بهتر است. دولت باید زمینهسازی کند، مذاکرات داشته باشد، به انجام کلیات بپردازد و زیرساختها را تشکیل دهد، اما انجام کار را به بخش خصوصی، اهالی تئاتر، هنرمندان، حوزههای علمیه، دانشگاهها واگذار کند تا ثمربخشی بیشتری هم داشته باشد.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه همه چیز به فرهنگ برمیگردد اما انجام کار فرهنگی بسیار مشکل است، ادامه داد: بینظمی و بیبرنامه بودن باعث میشود برعکس بسیاری از خوشبینیها، نتایج خوبی حاصل نشود. وزارتهای امور خارجه، فرهنگ و ارتباطات در زمینه دیپلماسی فرهنگی فعال هستند و کارهای خوبی هم انجام دادهاند، اما این کارها نیازمند نظم است. ما کشوری قدیمی و تاریخی هستیم که از منابع فرهنگی غنی برخوردار است، همچنین با کشورهای همسایه هم مشابهتهایی داریم ولی این موارد به تنهایی موجب تحقق دیپلماسی فرهنگی نمیشود.
اسلامی با اشاره به اقداماتی که در مسیر پیگیری دیپلماسی فرهنگی باید انجام داد، گفت: برای تحقق دیپلماسی فرهنگی باید یک سری پیچیدگیها رعایت شود. تنظیم برنامهای مدون، کاهش تصدیگری دولت، تدوین سند مشخص برای دیپلماسی فرهنگی و داشتن نگاهی عملگرایانه و عمیقتر به این نوع از دیپلماسی میتواند راهگشا باشد.
نقش اساسی رسانه در تحقق دیپلماسی فرهنگی
وی با اشاره به نقش پررنگ رسانه در پیگیری دیپلماسی فرهنگی، اظهار کرد: رسانه ضمن اینکه ابزاری برای رساندن پیام است، کارکردش به همین مورد محدود نمیشود. الآن رسانه همه چیز است. زمانی دولتها به وسیله رسانههایی مانند تلویزیون پیام خودشان را به زبانهای عربی، انگلیسی و سایر زبانها میرساندند، اما اکنون رسانه تغییر شکل داده، دست هر فرد یک موبایل است، همه عضو شبکههای اجتماعی هستند و مردم در سراسر دنیا به هم مرتبط اند. در نتیجه رسانه پوششدهنده و بازنماییکننده تمام فعالیتهاست و اطلاعات از طریق رسانه منعکس میشود.
امروز شهروندان بازیگران صحنه دیپلماسی اند
عضو هیات علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد خاطرنشان کرد: دیگر رسانه صرفا یک ابزار نیست. در حال حاضر مخاطبان خودشان تولیدکننده شدهاند. پس در این فضا میتوان بهترینها را انتقال داد، زیرا دسترسی به اطلاعات و پخش برنامههای زنده به شدت زیاد شده و شهروندانی که تا دیروز دور از صحنه دیپلماسی بودند، امروز خودشان بازیگران اصلی دیپلماسی به حساب میآیند.
اسلامی ادامه داد: تا پیش از این حکومتها در یک فضای بسته و مخفیانه مراوده داشتند، هیچ کس هم از هیچ چیز باخبر نمیشد. اما اکنون رفتار حکومتها قابل مشاهده است و دیپلماسی فرهنگی باید در این فضا و در عصر اطلاعات کار خودش را انجام دهد. چنین امری نیازمند داشتن پلتفرمها، شکلهای بهروز نرمافزار، انیمیشن و استفاده از زبان بینالملل است.
وی اضافه کرد: برخی میگویند ایران کشوری خشک و بیجاذبه است. باید سازمان گردشگری اقدامات لازم را انجام دهد یا کسانی که به ایران سفر میکنند از طریق ابزارهای جدید رسانه جاذبههای ایران را تبلیغ کنند. در این خصوص هرچه وزارت خارجه فیلم بسازد اثر زیادی ندارد، مگر اینکه خود مردم و توریستها از طریق شبکههای اجتماعی وارد عرصه شوند، چراکه ممکن است مثلا یک وزیر خارجه ۱۰ هزار دنبالکننده داشته باشد، اما یک بازیگر و هنرمند طرفداران بیشتری به خود جذب کرده باشد. این گروه از افراد باید شناسایی شوند، برای آنها تسهیلاتی در نظر گرفت و دیپلماسی فرهنگی را از این طریق جلو برد. رسانه الان خیلی قدرتمندتر از گذشته است و کارایی بیشتری پیدا کرده است.
"پذیرش" مرز جدایی دیپلماسی و سلطه
عضو هیات علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد با اشاره به اینکه نفوذ فرهنگی روی دیگر دیپلماسی فرهنگی موفق است، گفت: دیپلماسی فرهنگی همیشه برای گسترش قدرت به کار گرفته میشود. آلمان، انگلیس، آمریکا و حتی ایران سعی میکنند در کنار نفوذ اقتصادی و سیاسی، نفوذ فرهنگی هم داشته باشند. این نفوذ اگر برای مردم کشور هدف معنای منفی داشته باشد و به امتناع مردم کشیده شود، سلطه است اما اگر با پذیرش مردم همراه باشد نوعی قدرت نرم است.
اسلامی تاکید کرد: برای نمونه گسترش زبان فارسی، بالا رفتن رتبه علمی کشور و جذب بیشتر دانشجو خارجی در زمینه دیپلماسی فرهنگی به نفع ایران است، زیرا پشت هر دیپلماسی فرهنگی قدرتی نهفته است که نفوذ سیاسی، اقتصادی و منافع بیشماری را به همراه دارد. چرا کشورهایی مانند قطر، عربستان، امارات، کویت و بحرین جام جهانی برگزار میکنند، از بازیگران بهنام فوتبال دعوت میکنند و بابت آوردن دانشمندان کشورهای پیشرفته به کشور خودشان هزینه میکنند؟ پاسخ ساده است، به خاطر اینکه تمام این موارد موجب اعتبار بخشیدن به کشورشان میشود.
وی ادامه داد: این کارهای فرهنگی به ظاهر هزینهای سنگین بر دوش کشورهاست، ولی با پرداخت این هزینهها، سرمایهگذاران، برندهای مختلف و نگاههای مختلف به سمت کشورهای منتقلکننده فرهنگ جذب میشود و منافع اقتصادی و سیاسی به همراه میآورد. به عبارتی قدرت کارهای فرهنگی تاحدی است که میتواند حتی چهره کشورهایی که متهم به جنایت هستند را هم دگرگون کند.
انتهای پیام
نظرات