فرزاد قائمی در گفتوگو با ایسنا در خصوص شهرت آثار عطار نیشابوری اظهار کرد: قطعا مشهورترین آثار عطار نیشابوری منطقالطیر یا مقامات الطیور است. شهرت عطار و اهمیت جهانی او بیشتر مربوط به این منظومه است؛ منظومهای که به زبان فارسی و در حجم بین ۴۳۰۰ تا ۴۶۰۰ بیت سروده شده و یک مثنوی تمثیلی در حوزه تبیین داستانی اندیشههای عرفانی به شمار میرود و به طور خاص مراحل و منازل سلوک و راه پر پیچ و خم تشرف انسان را به سوی خداوند نشان میدهد.
وی اضافه کرد: سرایش و نگارش آثاری با عنوان منطق الطیر، رسالت الطیر و مقامات الطیور با عطار آغاز نشده و قبل از عطار دیگر شاعران و نویسندگان مانند ابوعلی سینا، سهرودی و ... آثار مشابهی از این حیث داشتهاند. در تمام این آثار مضمون الهی و تلمیح قرآنی وجود دارد و تعبیری که در سوره نمل آیه ۱۶ به کار رفته معطوف به داستان حضرت سلیمان(ع) است که زبان مرغان را میفهمید.
جایگاه بالاتر منطقالطیر در نمادسازی نسبت به آثار مشابه
قائمی خاطرنشان کرد: دریافتن منطقالطیر زبان مرغان خود مقدمهای برای نمادسازی گستردهای است که عطار در شاهکار خود انجام داده و تمام آثار دیگری که با این نماد پیش و پس از او خلق شدهاند در مقابل خود به حاشیه راند. منطقالطیر عطار منظومهای با ۷ بخش است که هر بخش به یکی از ۷ وادی تشرف یا سلوک اشاره میکند.
وی با اشاره به اینکه تقسیم مسیر رسیدن به خدا به ۷ قسمت ریشه در اساطیر کهن دارد، ادامه داد: آزمونهای مهری، مانوی، بودایی و ادیان ابراهیمی همه از این تقسیمبندی هفتگانه در بسترهای اندیشههای عرفانی استفاده کردند. به اعتقاد مردمان باستان بخشی از این نمادپردازی عددی در مورد ۷ طبقه بودن آسمان میدانند و بخشی به کارکردهای سمبولیکی این عدد در فرهنگهای متفاوت نیز بیان میکنند.
این پژوهشگر زبان و ادبیات فارسی تصریح کرد: عطار متاثر از اندیشههای عرفانی روزگار خود ۷ وادی سلوک را به طلب عشق، معرفت، استغناء، توحید، حیرت، فقر و سرانجام فنا تبیین میکند. در این داستان گروهی از مرغان که هر کدام یک نماد از بخشی از ارواح جامعه انسانی هستند برای جستوجوی پادشاه خود سیمرغ سفری را آغاز میکنند که در هر کدام از این وادیها بخشی از این جامعه انسانی از ادامه سلوک بازمیدارد و در نهایت ۳۰ مرغ به سیمرغ میرسند.
وی ادامه داد: این نمادپردازی واژگان و استفاده هوشمندانه عطار نیشابوری از جناس مرکب بین دو تعبیر ۳۰ مرغ و سیمرغ نشان میدهد که این شاعر عالیقدر نیشابوری در پردازش نماد چه ذهن آگاه و خلاقی داشته است. نهایتا با خودشناسی مرغان ۳۰ مرغ به سیمرغ میرسند و وحدت وجود به زبان تمثیل عینیسازی میشود بدین معنا که انسان حقیقت خداوند را در درون خود پیدا میکند.
قائمی تصریح کرد: منطقالطیر شاهکار بینظیر عطار نیشابوری است که قطعا در تمام جهان شناخته شده و از زبانها و گویشهای متفاوت رایج در جهان اسلام تا زبانهای مهم جهان امروز کمتر زبانی را میتوان پیدا کرد که در آن ترجمهای از منطق الطیر وجود نداشته باشد.
وی در خصوص سبک دیگر آثار عطار نیشابوری تصریح کرد: در مورد سبک اشعار عطار نیشابوری نمیتوان از یک گزاره استفاده کرد، زیرا او در آثار تنوع، شکل، ساختار و مضامین چشمگیری دارد. عطار نیشابوری نثرنویس است که هم نثر و هم شعر دارد. سبک نثر او بینابین است. عطار در عین اینکه از نثر دیوانی پرهیز میکند اما زبان عامیانه و محاوره هم نمینویسد.
این پژوهشگر زبان و ادبیات فارسی ادامه داد: بنابراین تذکره الاولیا از این حیث نثر قابل توجهی است. عطار در ذیل هر شخصیت به دو شیوه عمل کرده که در ابتدای روایت در مورد این شخصیت از زبان نزدیک به نثر دیوانی مانند سجع، شگردهای بیانی و بدیعی استفاده میکند و زبانش تا حدی به زبان دیوانی گرایش دارد، اما زمانی که از مقدمه هر بخش عبور میکند و به ذکر حکایت میرسد سبک نثر کاملا مرصل است و عطار بسیار آگاهانه از سبک دوگانه در نثر استفاده میکند.
وی گفت: در حوزه شعر نیز باید دیوان مختارنامه و مثنویها را جدا کرد. در دیوان، غزلیات و قصاید زبان عطار، زبان تغزلی است؛ زبانی که در عین بیان دقایق عرفانی از لطافت و چربدستی شاعرانه و هنرمندانه استفاده میکرد. همچنین در رباعیات منسوب به او موسوم به مختارنامه سبک غالب بر رباعی سرایی فارسی را مشاهده میکنیم حتی بسیاری از این رباعیات از حیث شکل بیشباهت با رباعیات خیام نیشابوری نیست اما از حیث مضامین گسترشی در رباعیات منسوب به عطار دیده میشود که مقدمه خلق رباعیات عارفانه مولانا در دوره پسین میشود.
مهمترین بخش اشعار عطار مربوط به مثنویسرایی است
قائمی با بیان اینکه مهمترین بخش اشعار عطار مربوط به مثنویسرایی میشود، عنوان کرد: سبک عطار در مثنویسرایی که مقدمه شکلگیری سبک عراقی شده آمیخته از زبان قصهگویی خراسانی با لطافت و تغزل معناگرای عراقی است. همچنین عطار از حیث ساختار نیز در مثنوی به فاصلهگذاری در تمثیل اعتقاد دارد و دو بخش تمثیل را به گونهای در کنار هم بیان میکند که دچار پرگویی نشود و در عین حال حکایات با مضامین وحدت پیدا کند.
وی با اشاره به اینکه اوج هنر داستاننویسی عطار در دو منظومه منطق الطیر و اسرارنامه دیده میشود، افزود: سبک مثنویسرایی عطار نیشابوری در این منظومهها مسیر مثنوی فارسی را برای چند سده پس از آن شکل داده و میتوان گفت مهمترین تاثیر عطار در شعر فارسی نیز در مثنوی است.
عطار نیشابوری در شمار ۱۰ شاعر برتر تاریخ شعر فارسی قرار دارد
وی در خصوص جایگاه آثار عطار نیشابوری نسبت به دیگر شاعران، بیان کرد: جایگاه عطار در شعر فارسی به طور عام و در شعر عرفانی فارسی به طور خاص از اهمیت ویژهای برخوردار است. از طرفی عطار نیشابوری در شمار ۱۰ شاعر برتر تاریخ شعر فارسی مانند فردوسی، حافظ، سعدی، مولانا و نظامی گنجوی و شاعران نیشابوری برجسته شعر فارسی عطار و خیام نیشابوری نیز قرار میگیرند.
عضو هیات علمی دانشگاه فردوسی مشهد خاطرنشان کرد: عطار نیشابوری در شعر عرفانی فارسی جایگاه ویژای دارد به نوعی که مولانا، عطار و سنایی را به مثلث شعر عارفانه فارسی قلمداد کردهاند. علاوه بر کلیت شعر فارسی و شعر عرفانی در سبک عراقی که یکی از دو سبک برتر تاریخ شعر کلاسیک فارسی در کنار سبک خراسانی است؛ عطار نیشابوری شاعر مهمی است، زیرا به نوعی شعر سبک عراقی با عطار آغاز میشود. بنابراین عطار خود شاعری خراسانی است اما در زمانی میزیست که پایان دردناک خراسان با حمله مغول رقم خورد.
انتهای پیام
نظرات