به گزارش ایسنا، امروز ۲۹ مرداد شصت و پنجمین سالروز تغییر نام پیمان بغداد به سازمان پیمان مرکزی موسوم به «سنتو» در سال ۱۳۳۸ است.
بعد از پایان جنگ جهانی دوم، جهان به دو قطب بلوک شرق و بلوک غرب تقسیم شد. شوروی رهبر بلوک شرق و آمریکا رهبر بلوک غرب شدند و بین دو بلوک رقابتی سخت برای به دست آوردن منابع جهان و به حداکثر رساندن منافع و همپیمانانشان شکل گرفت. شدت این رقابت به حدی بود که اسم جنگ سرد بر آن گذاشته شد.
ایالات متحده آمریکا در طول سالهای جنگ سرد تمام تلاش خود را کرد تا با تشکیل نهادها و سازمانهای منطقهای به نفوذ و سیطره کمونیسم و مارکسیسم و حزب توده در سراسر جهان پایان دهد تا کشورهای مذکور را به همپیمانان جدید خود تبدیل کرده و جهان تک قطبی را شکل دهد.
دانشگاهها و استراتژیستهای غربی دست به کار شدند تا با ارائه تئوریهای مختلف، رژیمهای سیاسی حاکم بر کشورهای جهان را با اتکا به آن تئوریها از تبعیت شوروی منصرف کنند و بستر پاک کردن تفکر سوسیالیستی - کمونیستی شوروی را از کشورهای جهان به خصوص از ایرانِ عصر پهلویها پاک کنند.
روسیه بعد از پیروزی در دو جنگ علیه ایران در دوره فتحعلی شاه قاجار به مُلک و دربار ایران راه پیدا کرد و به این وضعیت تا سه پادشاه دیگر قاجار ادامه داد.
با باز شدن پای انگلیس رقیب سیاسی و اقتصادی روسیه به ایران در همان سالها، دو کشور برای تضمین منافع سیاسی و اقتصادیشان در ایران، در دوره سلطنت مظفرالدین شاه قاجار و در سال ۱۲۸۵ پیمان محرمانه سنپترزبورگ را به صورت محرمانه در سال ۱۹۰۷ در شهر سنپترزبورگ روسیه امضا کردند.
بر اساس این پیمان سراسر استانها و شهرهای ایران از شهر یزد به بالا تحت اشغال روسیهها درآمد و استانهای هرمزگان و سیستان و بلوچستان و بخش کوچکی از جنوب استان پهناور خراسان تحت کنترل انگلیسیها درآمد و به این شکل کشورمان به کشوری نیمهمستعمره تبدیل شد.
آمریکاییها در آن سالها برای زدودن تفکر سوسیالیستی از بدنه اجتماعی کشورها دو تئوریسن و متفکر آمریکایی را که به شدت سیاست مهار شوروی را مورد تاکید قرار میدادند، مورد حمایت قرار داد.
آمریکا و انگلیس جرج فراست کنان سفیر آمریکا در سال ۱۹۴۷، جان فاستر دالس وزیر امور خارجه رییسجمهور آیزنهاور و آنتونی ایدن وزیر امور خارجه انگلیس از مشهورترین مدافعان سیاست مهار شوروی را مورد حمایت قرار دادند.
کنان در مقالهای به دولت وقت آمریکا پیشنهاد داد تا برای مقابله با خطر توسعهطلبی شوروی سیاست «سد نفوذ» را دور این کشور ایجاد کند تا نظام شوروی از هم بپاشد. ایده کنان مورد استقبال دولتهای ترومن و آیزنهاور سی و سومین و سی و چهارمین روسای جمهوری آمریکا قرار گرفت و به این ترتیب پیمانهای نظامی، سیاسی و اقتصادی تحت عنوان «ناتو»، «سیتو» و «سنتو» با حضور ثابت انگلیس و تحت نظارت آمریکا به امضای دولتهای همپیمان انگلیس و آمریکا رسید.
تولد سنتو
آمریکا، سازمان آتلانتیک شمالی ناتو که سازمانی نظامی است را در غرب آسیا در تاریخ ۱۵ فروردین ۱۳۲۸ و سازمان پیمان آسیای جنوب شرقی، سیتو را در خاور دور که سازمانی سیاسی بود در تاریخ ۱۷ شهریور ۱۳۳۳ تشکیل داد.
این کشور برای کامل کردن و تنگ کردن حلقه محاصره بر شوروی، پیمان سنتو را در خاومیانه تشکیل داد. نام این پیمان در ابتدا، «پیمان همکاریهای متقابل» یا «پیمان بغداد» بود که در تاریخ ۱۲ بهمن ۱۳۳۳ به امضای مقامات عالی عراق، ترکیه، ایران و پاکستان رسید. این پیمان تا سال ۱۳۳۸ که عراق به دلیل کودتای داخلی از آن خارج شد تحت همین نام خوانده شد اما با خروج این کشور از پیمان مذکور در تاریخ ۲۹ مرداد ۱۳۳۸ نام «پیمان بغداد» نیز به «سازمان پیمان مرکزی سنتو» تغییر کرد.
علاوه بر ترکیه، ایران و پاکستان، انگلستان نیز به عضویت این پیمان درآمد. آمریکا برای اجتناب از رودررویی مستقیم با شوروی از عضویت رسمی در این پیمان سر باز زد و به عنوان ناظر در جلساتِ این پیمان شرکت کرد با این حال عملا در تمامی تصمیماتِ این پیمان دخالت فعال داشت.
ایران نیز در تاریخ ۲۰ اسفند ۱۳۵۷ از این پیمان خارج شد. با خروج ایران از پیمان سنتو این سازمان در عمل منحل شد.
متن پیمان
متن پیمان در جریان سفر نوری سعید نخست وزیر عراق به لندن در شهریور ۱۳۳۳ نوشته شد. در همان سال میان عراق و ترکیه برای همکاریهای سیاسی و اقتصادی توافق شد. در بهمن ۱۳۳۳ عدنان مندرس، نخستوزیر ترکیه به پاکستان سفر کرد و رئوس توافق همکاری میان ۲ کشور را به تصویب مقامات پاکستان رساند و در ۳۱ شهریور ۱۳۳۴ پاکستان نیز رسما به پیمان پیوست.
در تاریخ ۱۹ مهر ۱۳۳۴ حسین علاء، نخستوزیر وقت ایران به دستور محمدرضا شاه لایحه الحاق ایران به پیمان بغداد را به صورت ماده واحده به مجلس سنا ارائه و کمیسیون مجلس سنا نیز به رغم اعتراضات دولت شوروی نسبت به الحاق ایران، در ۲۳ مهر ماده واحده را تصویب کرد.
الحاق ایران به پیمان بغداد در ۲۶ مهر در مجلس سنا و در ۳۰ مهر ۱۳۳۴ در مجلس شورای ملی به اتفاق آرا به تصویب رسید و به این ترتیب ایران عضویت در پیمان بغداد را رسما پذیرفت.
پیمان بغداد مشتمل بر یک مقدمه، دو نامه تفسیری و ۸ ماده بود و به ۳ زبان عربی، ترکی استانبولی و انگلیسی نوشته شده و شامل مواد زیر بود:
همکاری کشورهای عضو در امور دفاعی و امنیتی
پیشبینی تشکیل هیاتهای اجرایی مفاد پیمان
تعهد در عدم مداخله در امور داخلی یکدیگر
تعهد درخصوص سازگاری مواد پیمان با میثاقها و قراردادهای بینالمللی
اجازه امکان پیوستن کشورهای دیگر به پیمان
پیشبینی تشکیل شورای دائمی پیمان با حضور وزرای کشورهای عضو
پیشبینی مدت ۵ سال برای پیمان با امکان تمدید آن
نحوه امضای پیمان
در تاریخ ۲۶ مهر ۱۳۳۴ لایحه الحاق ایران به پیمان بغداد به تصویب مجلس سنا رسید. پیمان بغداد معاهدهای بود که در پنجم اسفند ۱۳۳۳ میان وزیران امور خارجه دو کشور عراق و ترکیه تحت عنوان «پیمان همکاریهای متقابل» در بغداد به امضا رسید. این پیمان که ماهیت دفاعی و امنیتی داشت، مانند پیمان «سیتو» که میان ۸ کشور جنوب شرقی آسیا به امضا رسیده بود و شبیه پیمان پاسیفیک که میان سه کشور آمریکا، استرالیا و ونزوئلا در سال ۱۳۳۰ منعقد شده بود، حلقه دیگری از یک رشته پیمانهای امنیتی و سیاسی بود که آمریکاییها پس از شکست در جنگ ویتنام در کشورهای آسیایی به صورت اتحادیههای منطقهای ایجاد کردند تا متضمن منافعشان باشد.
پیمان بغداد یک مقدمه، هشت ماده و دو ضمیمه داشت. هدف پیمان «تضمین دفاع و امنیت منطقه خاورمیانه» اعلام شد. همچنین در مقدمه این پیمان با استناد به ماده ۵۱ منشور سازمان ملل متحد تصریح شده بود که طرفین معاهده به منظور حفظ امنیت خود و برای تأمین خوشبختی و رفاه اجتماعی ملتهای خویش با یکدیگر همکاری خواهند کرد.
بر اساس ماده ۵ پیمان مذکور ورود به این پیمان برای کشورهای ذینفع در منطقه آزاد گذارده شده بود. به همین دلیل انگلستان در دهم فروردین ۱۳۳۴، پاکستان در اول مهر ۱۳۳۴ و ایران در ۲۶ مهر همان سال وارد پیمان بغداد شدند اما آمریکا که خود بانی تشکیل این سازمان بود، از ورود به این پیمان خودداری کرد تا از یک سو موجب تحریک دولت شوروی نشود و از سوی دیگر دوستی اعراب خاورمیانه را از دست ندهد. البته این کشور از طریق معاهدات نظامی دو جانبه با سه کشور ایران، ترکیه و پاکستان نفوذ خود در این سازمان را حفظ و تقویت کرد.
شکلگیری این پیمان از اقدامات دولت وقت آمریکا به ویژه «جان فوستر دالس» وزیر خارجه این کشور بود که میخواست یک سازمان دفاعی قوی در خاورمیانه به وجود آورد تا از گسترش نفوذ شوروی در این منطقه جلوگیری کند و سنگرهای دفاعی غرب را تکمیل نماید.
پیمان سعدآباد
تفاوت پیمان بغداد با پیمان سعدآباد که در سال ۱۳۱۶ در دوره سلطنت پهلویِ پدر بین ایران، ترکیه و افغانستان امضا شد، این بود که در پیمان سعدآباد سه کشور متعهد بودند به خاک یکدیگر تعرض نکنند اما در پیمان بغداد بین سه کشور ایران، پاکستان و ترکیه همکاریهای متقابل نظامی پیشبینی شده بود.
علت خروج عراق
پیمان بغداد متعاقب کودتای عبدالکریم قاسم در عراق در ۲۳ تیر ۱۳۳۷ ضربه اساسی دید. قاسم که یک نظامی چپگرا بود به این پیمان روی خوش نشان نداد، در نتیجه کمی پس از کودتای قاسم مرکزیت پیمان به آنکارا انتقال یافت و از آن پس پیمان بغداد با نام «سنتو» خوانده شد. علت این تغییر نام این بود که این تشکل بین پیمان «سیتو» در شرق و پیمان «ناتو» در غرب قرار داشت. سنتو که در مرکز این دو پیمان قرار گرفته بود از یکسو با عضویت ترکیه با ناتو پیوند داشت و از سوی دیگر با عضویت پاکستان با «سیتو» مرتبط بود.
پاکستان در ۱۳۵۰ با انتقاد از عدم حمایت سنتو از مواضع اسلامآباد در برابر تعرضات هند، از آن جدا شد و ایران نیز متعاقب پیروزی انقلاب اسلامی در ۲۰ اسفند ۱۳۵۷ خروج خود از این سازمان را اعلام کرد. با خروج ایران از سنتو این سازمان که تأمین کننده منافع آمریکا در منطقه بود از هم فرو پاشید.
منابع:
روزنامه کیهان؛ ۲۱ اسفند ۱۳۵۷؛ ص ۴
علی بابایی، غلامرضا؛ فرهنگ علوم سیاسی؛ شرکت نشر ویس؛ ص ۱۴۸
انتهای پیام
نظرات