همه ساله در ایام نزدیک به اربعین سیدوسالار شهیدان اباعبدالله حسین(ع) در مسیرهای منتهی به کربلا و به ویژه مسیر کربلا تا نجف صحنههایی رخ میدهد که اصلا نمیتوان آن را در قالب نوشته و قابهای عکس به تصویر کشید. عشق سیدالشهداء همه عاشقان جهان را به سمت خود میکشاند، راه و نشان حرکت مشخص است، از نجف تا کربلای معلی با پای پیاده، راه عشق را پیمودن و چه آسان است این راه، وقتی عشق حسین(ع) در رگهای دوستدارانش جاری است. راهی که پیر و جوان، کودک و بزرگسال نمی شناسد و تنها نشان مشترک همه زائران این مسیر عشق است و شوری که امام حسین(ع) در دل ملت های مختلف جهان افکنده است.
هنوز چند روز تا اربعین حسینی باقی مانده است اما در حین سفر به نجف اشرف و کربلای معلی دیدگانت با حقایق عجیبی روبرو میشود که گواه از عشق بی بدیل شیعیان به اباعبدالله الحسین(ع) است. این روزها در مرزهای دو کشور جمهوری اسلامی ایران و عراق، خدمت به زائران امام حسین(ع)، روایت عاشقی مردمانی است که از هر فرصتی برای عرض ارادت به ساحت اهل بیت (ع) استفاده می کنند و اگر در این ایام سری به آن سوی مرز یعنی عراق بزنید، زنان، مردان، پسران و دختران کوچکی را میبینید که حتی با سادهترین کارها هم از خدمت به زائران امام حسین (ع) غافل نشدهاند. ایام اربعین که میرسد و عشق حسینی وقتی در دل انسان میتپد، نه تاب ماندن میماند و نه مجالی برای استخاره، همین بود که تقدیر سفر یک هفته ای من با ستاد بازسازی عتبات عالیات و اعضای موکب شبانه روزی شهدای آستارا از استان گیلان در گرمای شدید مرز بین المللی خسروی در شهرستان مرزی قصرشیرین در استان کرمانشاه در مردادماه سال ۱۴۰۳ و سپس رفتن به کربلا را برایم به عنوان خبرنگار و عکاس خبری رقم زد.
سفر زمینی به سمت گذرگاه مرزی خسروی و برای اولین بار سفر به سمت عراق، نجف و کربلا برایم جالب بود، مرز خسروی مملو از زائر است، ایرانیانی که زائر امام حسین(ع) و از اقصی نقاط کشور هستند. پس از رسیدن به مرز خسروی و حضور در نقطه صفر مرزی جمهوری اسلامی ایران و کشور عراق لحظات غریبی را برایم از سال های دفاع مقدس تداعی کرد. نیروهای پرتلاش مرزبانی و گذرنامه مستقر در پایانه مرزی خسروی بسیار منظم در حال خدمت به زائران بودند، پس از عبور از مرز ایران و ورود به خاک عراق جمعیت فراوانی از زائران ایرانی اربعین حسینی قصد عزیمت به شهرهای مختلف زیارتی را داشتند. به آن سوی مرز خسروی جمهوری اسلامی ایران و منذریه کشور عراق که می رسی می بینی که هر کسی گوشهای از کار را گرفته، یکی اسپند دود میکند و سر راه مسافران ایرانی میایستد و یکی ظرف پر از خرمای تازه را بالای دست میگیرد و منتظر مینشیند و دیگری غذا و آب میدهد تا مسافر کربلای حسین(ع) تشنه و گرسنه نماند.
پس از گذر از مرز بین المللی منذریه عراق با اتوبوسی به سمت نجف اشرف به راه افتادم که این مسیر نیز بسیار تماشایی بود، از حال و هوای شوریدگی و عاشقی مردم تا حضور پرشمار نیروهای نظامی و امنیتی عراق در تمامی مسیرها و جاده های اصلی و فرعی، خیل موکب های عراقی در مسیر، پیاده روی مردم عراق از دیگر شهرهای این کشور به سمت کربلا و راه انداختن خیمه های بین راهی برای پذیرایی از زائرین ایرانی اربعین حسینی که با اتوبوس و خودروهای سواری به سمت نجف اشرف در حال حرکت هستند. پس از حضور در نجف اشرف به سمت محل اسکان خود به راه افتادم؛ البته تعداد بسیار زیاد زائران ایرانی در این شهر اصلا اجازه حس غربت را به مسافران و زائران هموطن نمیدهد.
روز اول در عراق و در نجف اشرف به زیارت حرم امیرالمومنین علی ابن ابیطالب(ع) رفتم و نماز صبح را در این حرم نورانی اقامه کردم و آماده خروج از شهر نجف و حرکت تا شهر مهم و تاریخی کربلا که برای مسلمانان جهان از اهمیت ویژه ای برخوردار است، شدم. مسیر نجف تا کربلا با ستون هایی شماره گذاری شده و از ابتدای این مسیر خیل عظیم زائران با پرچم امام حسین(ع)، در جاده موجی را به وجود آورده بود و موکب ها و حسینیه های سیار ایرانی و عراقی که از ابتدای مسیر به پذیرایی از زائران می پرداختند به وفور به چشم می خورد.
در طی این مسیر که قسمتی از آن را به صورت پیاده و قسمتی دیگر را با ماشین طی کردم در گفت وگوهای دوستانه با زائران ایرانی از خبرهای مختلفی مانند احساس امنیت و طرز برخورد دوستانه مردم عراق با زائران ایرانی مطلع شدم. زائران ایرانی، عراقی و ملیت های مختلف دیگر از جمله کشور جمهوری آذربایجان با پرچم های بزرگ و کوچک امام حسین(ع) در حال حرکت بودند و موکب های بسیار زیادی در مسیر کربلا مستقر شده و به زائران امام حسین(ع) به صورت شبانه روزی و از صمیم قلب خدماترسانی می کردند.
موکبهای عراقی و همچنین ایرانی در مسیر پیاده روی کربلا مستقر شدهاند و اقلام مختلفی مانند بطری های آب معدنی خنک، چای، شربت، میوه، غذا و نان را به صورت صلواتی در اختیار زائران امام حسین(ع) قرار می دهند. تنور غذاهای نذری عراقی و ایرانی نیز به شدت داغ بود و هر کسی غذا و یا اقلام خوراکی دیگری که نذری است را با شوق فراوان میان زائران اربعین حسینی توزیع می کرد. پیاده روی اربعین یکی از لذت بخش ترین سفرهایی است که تاکنون تجربه کردهام و تمام ثانیه های آن برای من خاطره انگیز و اسرارآمیز است. در زمان حرکت نگران مسائل مختلفی بودم، اما عشق امام حسین(ع) مرا به سمت خود کشید و هیچ مشکلی را در طول مسیر رفت و برگشت شاهد نبودم. وقتی به کربلا رسیدم اطلاعاتی از یکی از همراهانم در مورد کربلا دریافت کردم، شهر مقدس کربلا در جنوب غربی بغداد و در کنار صحرای غرب فرات قرار دارد، کربلا از شمال به استان الانبار، از جنوب به استان نجف و از شرق به استان حلّه و بخشی از استان بغداد و از غرب به وادی شام و عربستان سعودی محدود میشود.
شهر کربلا از ثروتمندترین شهرهای کشور عراق بوده و منابع اصلی درآمد آن از زائرین اماکن مذهبی، کشاورزی و به ویژه محصول خرما است. به دلیل وجود حرم امام حسین(ع) در شهر کربلا، مساجد و مدارس دینی بسیاری در این شهر مهم برای مسلمانان ساخته شده است. در کربلای معلی مردم عراق موکب ها و حسینیه هایی برای پذیرایی و اسکان زائران تدارک دیده بودند که اسکان من هم در یکی از همین حسینیه ها همراه بود. در روز اول حضورم در کربلا پس از حضور در بین الحرمین و زیارت حرم های مطهر امام حسین(ع) و حضرت اباالفضل العباس(ع) باز هم شب را در حسینیه و در مرکز شهر کربلا سپری کردم.
پس از دیدن عزاداری های زائران اربعین حسینی و شرکت در چند مراسم عزاداری زائران آذری زبان ایرانی از استان زنجان در صبح، ظهر و شب در بین الحرمین و در ایام نزدیک به اربعین حسینی به سمت ایران و مرز خسروی حرکت کردم و پس از طی مراحل گذر از مرز وارد خاک کشورم ایران شدم. سفر به نجف اشرف و کربلای معلی در ایام منتهی به اربعین حسینی برایم تجربهای فراموش نشدنی بود و امید که قسمت باشد تا دوباره در این راه حضور یابم.
انتهای پیام
نظرات