به گزارش ایسنا، سید مصطفی میرسلیم نماینده تهران در مجلس یازدهم که با عنوان «استحاله انقلاب و تسلیم» و در آستانه رحلت پیامبر اکرم در اختیار ایسنا قرار داده، به شرح زیر است.
« بسم الله الرحمن الرحیم
وَمَا مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٞ قَدۡ خَلَتۡ مِن قَبۡلِهِ ٱلرُّسُلُۚ أَفَإِیْن مَّاتَ أَوۡ قُتِلَ ٱنقَلَبۡتُمۡ عَلَیٰٓ أَعۡقَٰبِکُمۡۚ وَمَن یَنقَلِبۡ عَلَیٰ عَقِبَیۡهِ فَلَن یَضُرَّ ٱللَّهَ شَیۡـٔٗاۚ وَسَیَجۡزِی ٱللَّهُ ٱلشَّـٰکِرِینَ (١٤٤ آل عمران)
استحاله انقلاب و تسلیم
در دوران صدر اسلام به ویژه آن ده سالی که پیامبر اکرم، صلی الله علیه و آله و سلم، در مدینه جامعه اسلامی نمونه را بنا نهاد، گاهی شرایطی رخ مینمود که باعث تزلزل و عقبگرد برخی از مسلمانان میشد و اسلام و ادامه آن را ، نه حکمی الهی، بلکه خواسته صرف پیامبر میدانستند که در آن صورت با رحلت پیامبر یا شهادت او در صحنه جهاد، بساط اسلام برچیده میشد در حالی که اسلام دین حقی است که خدای متعال با زحماتی که پیامبر اکرم در تبلیغ آن و اهل بیتش در تبیین و نشر آن کشیدند، حقانیت آن را آشکار کرد و این دین حق به اراده الهی باقی خواهد ماند و ادیان باطل از بین خواهند رفت. رحلت یا شهادت پیامبر مانع تحقق اراده الهی نمیشود و نباید باعث عقبگرد مسلمانان گردد. امروز نیز حقانیت انقلاب اسلامی که نور خود را از اسلام ناب گرفته است نباید وابسته به شخص بنیانگذار آن و انقلابیان شود. اگر آنها دار دنیا را ترک گفتند، درخشش انقلاب اسلامی نباید کمفروغ شود. انقلاب اسلامی جلوهای از پایداری اسلام ناب است که دشمنان سنتی و دیرینه و نیز دشمنانی جدید با ظواهری فریبا دارد. نیرنگهای آنها را با هوشیاری تمام باید شناسایی کرد و ضمن برنامهریزی برای پیشبرد حق، حتما باید نسبت به آن نیرنگها مصونیت ایجاد کرد.
تحت فشار قراردادن و تحریم
دشمنان انقلاب و مخالفان حاکمیت ارزشهای انقلاب همواره در صدد برنامه ریزی برای ایجاد محدودیت و مانعتراشی برای انقلابی هستند. آنها با به وجود آوردن شرایط سخت و غیر قابل تحمل، امید بستهاند انقلابیان را از کرده خود پشیمان کنند و وادار به تسلیم نمایند تا دست از ارزشهای اعتقادی خود بردارند و به دوران جاهلیت قبل از انقلاب و سرسپردگی طاغوتی بازگردند.
به رخ انقلابیان کشیدن دیگران و پیشرفتهای آنان
یکی از اقداماتی که دشمنان انقلاب بدان مبادرت میورزند، مقایسه شرایط زندگی ظاهری و دنیوی جامعه انقلابی است با شرایط کسانی که با ارزشهای انقلابی بیگانهاند؛ پیشرفتهای مادی آنها را به گونهای به رخ انقلابیان میکشند که به انقلابیان بباورانند اگر انقلاب نکرده بودند یا اگر دست از ارزشهای انقلابی برمیداشتند، آنها هم به چنان رتبههایی در زمینه توسعه مادی و رفاه و آسایش دست مییافتند و به آنها تلقین کنند که عقب ماندگی و بیچارگیهای آنها ناشی از انقلابی است که کردهاند تا از خود و از کرده خود پشیمان شوند و خاضعانه تسلیم گردند و ادامه برنامه ریزیشان این گونه است که اگر انقلابیان دست از ارزشهای خود بردارند آنچنان کمکهای مادی را به کشورشان سرازیر میکنند که بزودی در جرگه کشورهای توسعه یافته قرارگیرند و در نتیجه این نکته بویژه در اذهان عمومی نسلهای پس از پیروزی انقلاب مسجل شود که هرچه نابسامانی و عقب ماندگی بوده و هست، به انقلاب برمیگردد. مقایسه با امارات و عربستان و قطر و اسرائیل...
تشویق نسل جوان به ترک وطن
یکی از شیوههای تبلیغی به ویژه این است که ادعا شود امکان اصلاح امور در کشور انقلابی وجود ندارد و شرایط ناگوار پدیدار شده منتسب به انقلاب است و راه اصلاحی ندارد جز بازگشت از انقلاب و اگر چنان بازگشتی بعید بنماید، راه حل دیگر ترک وطن است به مقصدی که اغلب خاک دشمن است یا در اوضاعی مشابه آن قرار دارد. به این ترتیب هم کشور را از نسل جدید و مستعد خود خالی میکنند تا از تواناییهای کشور بکاهند و هم آن تواناییها را نزد خود و برای تکمیل و تداوم پیشرفت خود بکار میگیرند با نیروی انسانی که تمامی زحمات و هزینههای پرورشی آن را کشور انقلابی متحمل شده و اکنون مجانی در اختیار دشمنان یا رقبایش قرار میگیرد.
در باغ سبز نشان دادن به انقلابیان
پس از شناسایی افراد سست عنصر از وابستگان به انقلابیان و به منظور تضعیف روحیه انقلابیان، موجبات پذیرایی از آن سست عنصران را فراهم میآورند تا امید مردم از انقلاب به سمت دنیاطلبی برگردد و تلاش و کوشش برای استقلال و رشد معنوی و همه جانبه کشور به فراموشی سپرده شود یا تحت شعاع آن پذیراییها و باغ سبز قرار گیرد. در این نیرنگ نیز هدف نومید کردن از آیندهای است که با انقلاب ترسیم میشود.
تحقیر خود در عین ابراز شیفتگی به دیگران
از جمله ترفندهای بکارگرفته شده برای بریدن مردم از انقلاب و متمایل کردن آنها به دیگران و رها کردن خود و هویت خود، تحقیر تواناییهای ایرانی و ناچیز شمردن دستاوردهای میهنی و نادیده گرفتن قابلیتها و استعدادهای کشور خود است، و تحت عنوان استحقاق مردم به برخورداری از اجناس و محصولات مرغوب، لکه ننگی با نیت تخریب و نه اصلاح و ترقی، بر محصولات خودی زدن و در کام اژدهای بیگانه فرورفتن با حراج کردن سرامایههای بین نسلی کشور.
تقدسزدایی و حرمتشکنی
از نظر اعتقادی مقدسات، چیزهایی است که حرمت آنها را نباید شکست؛ پس بیادبی به آنها و استهزاء آنها و بکارگیری ناشایست و وارونه آنها مجاز نیست. مثل این که امام حسین علیه السلام را که مظهر ترویج امر به معروف و نهی از منکر است، در هنگام مراسمی که ظاهر و شعار آن ذکر حسین است، اقداماتی که مشحون از منکر است انجام گیرد و به این ترتیب چهره مقدس امام حسین آلوده به ریا و نفسانیات و انحرافات و خرافات و پلشتیها شود.
پردهدری و بی عفتی
شالوده انقلاب اسلامی، احکام اسلام و پاکی و طهارت باطنی و ظاهری است؛ رعایت ملاکهای عفت و حیا از نشانههای جامعه سالم اسلامی است؛ ایجاد تردید نسبت به اصالت پاکی از «فحشا و بیبندوباری» و کنار گذاشتن حدود شرعی درمورد حجاب و عفاف موجب پردهدری و اشاعه هوسرانی میشود و جامعه اسلامی را بتدریج از معنویت تهی میکند و در واقع پایههایی را که انقلاب بر آنها استوار شده است، سست میکند و جامعه را از معنویتگرایی به عرفیگرایی سوق میدهد.
ثروت بادآورده
در جامعهای با حاکمیت ارزشهای انقلابی دستیابی به مال و منال بیحساب و کتاب و افزایش فاصله طبقاتی، نشاندهنده شکل گرفتن انحراف از آرمانهای انقلاب است به ویژه اگر متهمان و وابستگان آنها از مسئولان باشند. عادی شدن پیدایش و گسترش ثروتهای بادآورده باعث مشکلات عدیده دیگری نظیر نقدینگی سرگردان و خروج سرمایه از کشور و سقوط ارزش پول ملی و افزایش طاقتفرسای فشار اقتصادی بر گرده مردم، به ویژه گروههای آسیبپذیر میشود. ابزارهای قانونی برای رسیدگی تمام عیار به این نوع ثروتهای بادآورده چه در دولت و چه در قوه قضائیه وجود دارد؛ معطل نگهداشتن این ابزارهای قانونی به نفع انقلاب نیست.»
انتهای پیام
نظرات