در جلد اول دانشنامه جهان اسلام آمده است « کتابی به فارسی درباره طبرستان تألیف بهاءالدینمحمدبن حسنبن اسفندیار کاتب، معروف به ابناسفندیار، در قرن هفتم». «تاریخ طبرستان» اثری است ارزشمند، با گسترهای وسیع از اطلاعات تاریخی، جغرافیایی و ادبی.کتاب طی دههها یکی از مهمترین منابع مورد استناد پژوهشگران تاریخ و ادبیات بوده اما پس از تصحیح آن از سوی «عباس اقبال آشتیانی» در سالهای ۱۳۲۱-۱۳۲۰ شمسی، چنان که باید مورد توجه مصححان قرار نگرفت.
«سید رحیم موسوی ساروی» پژوهشگر تاریخ و فرهنگ مازندران و «سید مقداد طاهرپور» پژوهشگر اسناد و نسخ خطی مازندران به تازگی تصحیح جدید این اثر ارزشمند را آغاز کردهاند، در گفتوگوی پیش رو این دو پژوهشگر درباره این اثر تاریخی، اهمیت تصحیح دوباره آن و موانع پیشرفت کار به پرسشهای ایسنا پاسخ میدهند.
دستیابی به اطلاعات و نسخههای جدید و نیاز پژوهشگران؛ ضرورت تصحیح دوباره
به گفته موسوی ساروی بیش از یک سال و چند ماه از آغاز تصحیح کتاب تاریخ طبرستان ابن اسفندیار میگذرد، وی درباره چرایی و اهمیت تصحیح دوباره آن اظهار میکند: پیش از مرحوم آشتیانی «ادوارد براون» ترجمه انگلیسی کتاب را در دست گرفته بود و از آخرین تصحیح جدی این اثر مهم نیز بیش از ۹۰ سال میگذرد. با احترام به زحمات و خدمات مرحوم عباس اقبال آشتیانی که در این راه پیشقدم بودند، اما بخشهایی از کتاب به شکل پراکنده در دسترس بود و از سوی دیگر ایشان هم در قید حیات نبودند تا این کار سخت و صعب را از نو در پیش بگیرند. دو تلاش دیگر نیز در این سالها، بهویژه در یک دهه اخیر انجام شد که متاسفانه خوانش یا چاپ جدیدی از این اثر بود و درحقیقت براساس شاخصهایی که میشناسیم؛ بهعنوان تصحیح شناخته نمیشود.
این نویسنده، کتاب تاریخ طبرستان را از منابع مهم و معتبر در شناخت تاریخ محلی ایران و حتی جهان اسلام دانسته که ترجمه عربی آن نیز در مصر منتشر شدهاست، موسوی ساروی خاطرنشان میکند: کتاب حاوی اخبار و اطلاعات منحصربفردی است که در کتابهای تاریخ عمومی جهان اسلام نظیر و نمونه آن کمتر دیده شده و یا اخبار و اطلاعات مندرج در آن را در کتابهای دیگر نمیتوان یافت، درحقیقت تاریخ تبرستان ابن اسفندیار الگو و سرمشقی برای تاریخ محلی و جریان آن در مازندران و اصلیترین محل مراجعه پژوهشگران ایران و مازندران بوده است.
موسوی ادامه میدهد: پژوهشگران حوزه مازندرانشناسی در مراجعات متعدد به تصحیح مرحوم اقبال، با نکاتی مواجه میشدند که جمیع آنها تصحیح مجدد این اثر را به یک ضرورت تبدیل کرد. اول آن که نسخههای در دسترس و شناساییشده توسط مرحوم اقبال محدود بودند. دوم آن که؛ گذشت زمان امکان دستیابی به اطلاعات گستردهتر و مرتبط با واژگان، جاینامها، افراد و بسیاری از اطلاعات تاریخی دیگر را برای ما فراهم و درنتیجه، دیدگاهها و آگاهیهای ما را نسبت به رویدادها و وقایع گوناگون مندرج در این مجموعه تکمیل کرد. در نسخ مختلف و جدید، به نکات تازهای دست پیدا کردیم که در نسخههای مورداستفاده مرحوم اقبال وجود ندارد. مجموع عواملی که به آنها اشاره شد حجت را بر ما تمام کرد که این کتاب نیاز به تصحیح جدید دارد. این نیاز از سالهای پیش میان پژوهشگران حوزه مازندرانشناسی، تاریخ محلی و تاریخ احساس شده بود و بر این مبنا، چند نفری هم به سراغ این کار رفتند اما اثر نهایی تصحیح از آب در نیامد، بلکه چاپی جدید بر مبنای تصحیح مرحوم اقبال بود.
تصحیح با استناد به ۲۴ نسخه شناختهشده در سطح جهان
یکی از مهمترین عوامل در تصحیح نسخههای خطی، تعداد نسخهها و امکان دسترسی به آنها است، وی درباره تعداد نسخههای مورداستفاده در این اثر بیان میکند: پس از شناسایی و بررسی میان کتابهای مرتبط با شناسایی نسخههای خطی که در ایران با نام «فنخا» شناخته میشود و کتابهای نسخهشناسی موجود در کشورهای دیگر، متوجه شدیم که تا امروز ۲۴ نسخه شناختهشده تاریخ طبرستان ابن اسفندیار در کتابخانههای داخل و خارج کشور وجود دارد. تا امروز ۱۸ نسخه را تهیه کردیم و ۶ نسخه دیگر هم در ۳ کتابخانه خارج از ایران نگهداری میشوند که در حال مذاکره و رایزنی برای دستیابی به آنها هستیم. مبنای کار در این یک سال و اندی که مشغول تحصیح هستیم، همین ۱۸ نسخهای که در دست داریم. هر زمان که نسخههای جدید به دستمان برسد کار مقابله را آغاز میکنیم و به مباحثی که تا امروز کار شده، اضافه خواهیم کرد.
مرگ پادشاه انگیزهای برای ثبت تاریخ
سید مقداد طاهرپور گفتوگو را با معرفی ابن اسفندیار آغاز میکند: ابناسفندیار کاتب خاندان «آل باوند» بوده در حدود قرن ششم و هفتم زندگی میکرده، کشته شدن مخدومش و پادشاهی که به او خدمت میکرده انگیزه او از تالیف تاریخ طبرستان این بوده، در واقع او احساس خطر میکند که با از بین رفتن سلسله آلباوند بخشی از تاریخ هم نابود خواهد شد و به همین دلیل شروع به نوشتن میکند. در آن سالها صنعت چاپ وجود نداشت، بنابراین در قرون و سالهای مختلف افرادی به نام «کاتب» یا «نسخهپرداز» کتاب را بعد از نوشتن نسخه اصلی توسط نویسنده آن، رونویسی میکردند. کتاب تاریخ تبرستان نیز در سالهای مختلف تا زمان قاجار رونویسی شد.
نسخههایی از ابتدای صفویه تا انتهای قاجار
پژوهشگر اسناد و نسخههای خطی مازندران سال تالیف کتاب را حدود ۶۰۶ هق تا ۶۱۳ سال تخمین زده و درباره قدیمیترین و جدیدترین نسخههای مورداستفاده در این اثر میگوید: آنچه که امروز از نسخههای اصلی رونویسی شده یا به خط خود ابناسفندیار است، نسخهای مربوط به سال ۹۷۸ هق؛ یعنی اوایل دوره صفویه است.
او ادامه میدهد: در دهههای بعد نیز از همین نسخه رونویسی شد؛ بهعنوان نمونه نسخههایی مربوط به سالهای ۱۰۰۳ و ۱۰۳۲ هق در اختیار داریم که رونویسی آنها اتفاقا در ساری انجام شده، در بخشی از اثر آمده که در «فرحآباد» که پایتخت صفویان بوده، فردی به نام «همت ابن رستم طاق المازندرانی» این نسخه از کتاب را رونویسی کردهاست. ما تقریبا تا انتهای دوره صفویه؛ به سال ۱۰۶۸ هق نسخههای رونویسیشده از این کتاب را داریم، اما بعدها وقفهای ایجاد میشود و برای مدتی گزارشی از رونویسی این کتاب در دوران بعد از صفویه؛ یعنی دوران افغانها، افشاریه و زندیه در دست نداریم تا اواخر سلطنت «محمدشاه» قاجار و عصر ناصری که دوباره شاهد رونویسی این کتاب در مکانهای مختلف هستیم. پس از این وقفه، تا انتهای عصر قاجار که تقریبا به سال ۱۳۳۸ هق است، نسخه رونویسی از کتاب تاریخ تبرستان ابن اسفندیار داریم.
طاهرپور با بیان این که تاکنون ۲۴ نسخه از این اثر شناسایی شده اظهار میکند: گرچه ممکن است نسخههای دیگری هم وجود داشته باشد اما تاکنون بهصورت رسمی فهرستنویسی نشده، شاید هم در پستوی خانهها باشد و معرفی نشده که نیازمند همت جمعی است تا نسخی که به کتابخانهها نرفتهاند و مغفول ماندهاند شناسایی و معرفی شوند.
خوانش واژه به واژه تا رسیدن به متنی منقح و نزدیک به زبان نویسنده
وی درباره شیوه تصحیح و مقابله در این اثر میگوید: تقریبا ۸۵۰ سال قبل ابن اسفندیار کتاب را نوشته و نسخهپردازان نیز به رونویسی پرداختند. شاید گاهی کتاب را به دلایل مختلف مثل بیحوصلگی خلاصه میکردند یا اشتباههای خوانشی داشتند، به این معنا که یک واژه را اشتباه میخواندند. این اشتباهها در قرون مختلف تکرار و از کتاب اصلی کم و زیاد میشد. مصحح تمام تلاش خود را میکند تا نسخه نهایی، شبیهترین نسخه به کتاب ابن اسفندیار و زبان او با حداقل اشتباه و خطا باشد. به عبارت ساده، مقصود مصحح این است که شبیه به ابن اسفندیار و بدون غلط و اضافه و کم، نسخه را بازسازی کند.
این پژوهشگر ادامه میدهد: در این روش تمام نسخهها روبروی ما قرار میگیرد، ۱۸ نسخه تا این لحظه در اختیار ما است که باید عبارت به عبارت، خط به خط و واژه به واژه تمام نسخهها را با هم مقابله کنیم و ببینیم که بهعنوان مثال؛ در خط اولِ نسخههای مختلف، چه چیزی نوشته شدهاست. در این مرحله خودبهخود واژهها و عبارتهای غلط برخی نسخهها، شناسایی شده، مثل یک پازل جملهها و عبارتها کنار هم قرار میگیرند و متنِ منقح و درست، ساخته میشود.
به گفته طاهرپور این پایان کار تصحیح نیست و در اینجا کارهای دیگری هم باید انجام شود: بهعنوان مثال اگر ابن اسفندیار در این کتاب شعر فارسی، عربی یا تبری آورده باید برای ارتباط بهتر خواننده، آرایههای ادبی در متن جایگذاری شود، یا اگر شعرها منبع داشته باشند نام آنها برای انتقال درست اطلاعات به مخاطب باید ذکر شود. این کار زمانبر است، تصور کنید برای یک جمله بیش از ۵ یا ۶ ساعت زمان نیاز است و ۱۸ بار یک جمله خوانده، تطبیق و قیاس میشود.
تحریمهای خارجی و کمکاری داخلی، روی تاریک سکه تصحیح
در پایان هر تصحیح اگرچه نسخهای غنی و با اطلاعات بهروز در اختیار مخاطبان قرار میگیرد اما تصحیح نسخههای خطی یک روی پنهان و تاریک دارد؛ موانعی که در طول مسیر تنها برای پژوهشگر اثر آشکار میشود.
موسوی ساروی با اشاره به موانع بسیاری که در مسیر این کار وجود داشته، درباره مهمترین آنها میگوید: یکی از مهمترین موانعی که خیلی هم آزارمان داد، عدمهمکاری برخی مراکزی بود که نسخههای خطی در آنجا نگهداری میشد. بهعنوان مثال یکی از نسخههای خطی کتابخانهای در داخل کشور مفقود شده و با وجود پیگیری ما هیچ کس پاسخگو نیست، درنهایت گفتند این نسخه اصلا وجود ندارد در حالی که در فهرست نسخههای خطی حتی شماره آن هم مشخص شده، متاسفانه تا این لحظه تلاشهای ما بیفایده بوده و نتوانستیم این نسخه را پیدا کنیم و در کل مفقود شدهاست.
او از چالشهای دستیابی به منابع خارجی نیز گلایه دارد و اظهار میکند: مهمترین چالش ما با کتابخانههای خارج ایران تا امروز، تحریمها بود. به بهانه تحریمهای ظالمانه علیه کشور ما و یا پرداخت هزینه دسترسی، بسیاری از نسخهها را در اختیار ما قرار نمیدهند.
در گفتوگوهایی که برای رایزنی داشتیم همواره به این مساله که این نسخهها متعلق به کشور ما است و اگر امروز به هر دلیلی در اختیار یا مالکیت شما قرار دارد، ما برای داشتن یک اسکن از آنچه که میراث ما و مردم ایران است دچار مشکل هستیم، اشاره کردیم. به همین دلیل تا امروز به چند نسخه دست پیدا نکردیم اما امیدواریم این دسترسی میسر شود.
«باب اول؛ فصل اول» با تصحیح جدید در انتظار بازار کتاب
موسوی ساروی در پایان یادآور میشود: کار تصحیح با شیوهای که ما از آن پیروی میکنیم و باتوجه به تعداد نسخ و استفاده از اطلاعات جدید، به کندی پیش میرود، اما براساس توافقات انجامشده میان ما، بخش نخست این اثر در چند ماه آینده تحتعنوان «باب اول فصل اول» تا پایان «نامه تنسر» را در ۳۰۰- ۲۰۰ صفحه به چاپ خواهد رسید. دستکم این نوید را به علاقمندان حوزه مازندرانپژوهی میدهیم که تاریخ تبرستان ابن اسفندیار در حال تصحیح است و این اثر نخستین جلد از این مجموعه خواهد بود و کار، به شرط حیات حتما ادامه خواهد داشت.
انتهای پیام
نظرات