به گزارش ایسنا، کنکور سراسری که سرنوشت بسیاری از جوانان را رقم میزند، هر ساله داوطلبان بیشماری را به خود جذب میکند. این آزمون علاوه بر هدفی که در گزینش دانشجویان و تسهیل دسترسی به آموزش عالی دارد، به دلیل محدودیت ظرفیت دانشگاهها و تمرکز بر سنجش مهارتهای علمی در سطح مدرسه، منجر به فشارهای روانی، مالی و فرهنگی بسیاری برای خانوادهها و جامعه شده است. برای داوطلبان، به ویژه آنهایی که توانایی و پشتوانه مالی محدودی دارند، کنکور فرصتی محدود و حیاتی است که در پی آن افقهای تحصیلی و شغلی آینده خود را میبینند. از سوی دیگر، به دلیل تقاضای بالا و محدودیت در پذیرش دانشگاهها، بخشی از اهداف و توانمندیهای تربیتی مدارس نیز تحت تأثیر این آزمون قرار گرفته و در نهایت، جامعه را با چالشهای متعدد مواجه ساخته است.
از منظر دیگر، کنکور تنها به سنجش توان علمی محدود نمیشود؛ بلکه به یک پدیده اجتماعی با تأثیرات عمیق در خانوادهها و فرهنگ جامعه تبدیل شده است. خانوادهها برای کمک به فرزندان خود در کسب رتبههای برتر، هزینههای بسیاری برای شرکت در کلاسهای کنکور و آموزشهای جانبی متحمل میشوند و گاه دانشآموزان را از یادگیری جامع و متعادل بازمیدارند. همچنین، به دلیل تمرکز زیاد دانشآموزان و خانوادهها بر موفقیت در این آزمون، دیگر ابعاد آموزش مانند پرورش مهارتهای اجتماعی و توانمندیهای شناختی کمتر مورد توجه قرار میگیرد. در نتیجه، این آزمون به دلیل تبعات گستردهاش بر زندگی جوانان و جامعه، نیاز به بازنگری جدی و بهبودهای اساسی در فرآیند اجرایی خود دارد.
پژوهشی که توسط سید جلال موسوی، استادیار مدیریت آموزش عالی با همکاری دانشگاه وین و دانشگاه صنعتی شریف، انجام شده، به بررسی مشکلات و چالشهای اصلی مرتبط با کنکور و پیامدهای آن پرداخته است. این پژوهش تلاش داشته است تا تأثیر کنکور بر نظامهای آموزشی، خانوادهها و کیفیت آموزشی دانشگاهها را از دیدگاه متخصصان و دستاندرکاران بررسی و تحلیل کند.
در این مطالعه، پژوهشگران از رویکردی کیفی برای گردآوری دادهها استفاده کردهاند و با بهرهگیری از روش تحلیل مضمون و انجام مصاحبه با ۳۱ نفر از متخصصان و کارشناسان حوزه آموزش و پذیرش دانشجو، تلاش کردهاند دیدگاههای گوناگونی درباره مشکلات کنکور و تأثیرات آن به دست آورند. پس از تجزیهوتحلیل دادهها، پژوهشگران توانستند صدها مضمون کلیدی را استخراج و آنها را در قالب چند دسته اصلی طبقهبندی کنند. برای تقویت اعتبار نتایج، پنج جلسه گروه کانونی نیز با حضور متخصصان مختلف برگزار شد.
نتایج این پژوهش نشان میدهند که چالشهای مربوط به کنکور در چندین سطح وجود دارند. نخستین دسته، مشکلات موجود در نظام آموزش و پرورش است که کنکور با تمرکز بر سنجش علمی، به دیگر اهداف آموزشی مدارس از جمله پرورش اجتماعی و اخلاقی کمتر توجه میکند. همچنین، بخش دیگر چالشها مربوط به خود آزمون است که به دلیل ساختار و شیوه برگزاری، نمیتواند تمام ابعاد مهارتها و توانمندیهای داوطلبان را به طور کامل ارزیابی کند.
در جمعبندی، پژوهش به این نتیجه رسیده است که آزمون سراسری کنکور در حال حاضر نهتنها به عدالت آموزشی و شناسایی دقیق استعدادهای واقعی دانشآموزان منجر نمیشود، بلکه به عنوان یک سیستم گزینشی دارای محدودیتهای فراوانی است که در کنار افزایش هزینههای اقتصادی و روانی برای خانوادهها، روند شایستهگزینی برای دانشگاهها را نیز با مشکل روبرو میکند. از این رو، بهروزرسانی شیوه برگزاری این آزمون و تغییرات در نحوه پذیرش داوطلبان با استفاده از معیارهای دقیقتر و جامعتر ضروری است.
این یافتهها از اهمیت بالایی برخوردارند، چرا که نشان میدهند تنها تمرکز بر نتیجه کنکور نمیتواند معیار دقیقی برای گزینش علمی و تربیتی داوطلبان باشد. به علاوه، فشار روانی بر داوطلبان و خانوادههای آنها و همچنین هزینههای هنگفت مرتبط با کلاسهای کنکور، نظام آموزشی را از اهداف تربیتی اصلی دور کرده است. این مطالعه تأکید میکند که با وجود تغییرات جزئی در سالهای اخیر، نظام پذیرش دانشجو همچنان نیازمند بازنگریهای عمیقتر و اصلاحاتی ساختاری است تا بتواند کارآمدتر و عادلانهتر عمل کند.
قابل ذکر است نتایج این مطالعه علمی-پژوهشی توسط فصلنامه «آموزش عالی ایران» منتشر شده اند که وابسته به انجمن آموزش عالی ایران است و به انتشار پژوهشهای مرتبط با مسائل آموزشی کشور میپردازد.
انتهای پیام
نظرات