به گزارش ایسنا، «دونالد ترامپ» رئیسجمهور منتخب آمریکا اخیرا اظهارات جنجالبرانگیزی را درباره گرینلند، کانادا و کانال پاناما عنوان کرده و لفاظیهایی را به سبک خود در شبکههای اجتماعی انجام داده که بیانگر تمایل واشنگتن برای کنترل این سرزمینها است.
ترامپ اخیرا با انتشار پیامی در شبکه اجتماعی خود تحت عنوان «تروث سوشال» درباره جزیره گرینلند نوشت که ایالات متحده باید برای «تامین امنیت ملی خود و آزادی در سراسر جهان» این جزیره خودمختار را به دست آورد.
او همچنین هشدار داده که اگر کشور پاناما به اخذ هزینههای گزاف از کشتیهای آمریکایی برای عبور از کانال پاناما ادامه دهد، واشنگتن ممکن است به دنبال بازپسگیری کنترل این کانال باشد.
ترامپ همچنین پیشنهاد داد که کانادا به پنجاه و یکمین ایالت آمریکا تبدیل شود. گفته میشود که او این اظهارات را برای نخستین بار در دیدار با «جاستین ترودو» نخستوزیر کانادا مطرح کرده است.
آرزواندیشی و باطن توسعهطلبانه ترامپ
«فریدون مجلسی» در گفتوگو با ایسنا در ارتباط با مواضع اعلام شده از سوی ترامپ در ارتباط با کانادا، کانال پاناما و گرینلند اظهار داشت: ادعاهای ترامپ را در چند نکته میتوان بررسی کرد؛ او در حضور نخستوزیر کانادا صراحتا گفت که کانادا میتواند پنجاه و یکمین ایالت آمریکا باشد. این مساله نشاندهنده یک نوع آرزواندیشی و باطن توسعهطلبانهای است که در شرایط قرن ۲۱ همخوانی ندارد.
وی یادآور شد: در مساله پاناما نیز انسانهای زیادی کشته شدند و مدت طولانی مشکلاتی وجود داشت تا این که طبق قرارداد مشخص به سرزمین اصلی خود منتقل شد. بیان اینگونه اظهارات در خصوص پاناما نوعی بی احترامی به تعهدات و قراردادهای بینالمللی و نشاندهنده بیاعتنایی این فرد است، با این شرایط چگونه میشود به ترامپ اعتماد کرد؟
این کارشناس مسائل بینالملل همچنین بیان کرد: در موضوع گرینلند که ترامپ گفته باید به آمریکا تعلق داشته باشد هم این تفکر ابلهانه است، گرینلند همسایه آمریکا نیست و با روسیه و کانادا همسایه است و در قطب شمال قرار دارد، به نظر میرسد هدف ترامپ از ادغام کانادا با ایالات متحده به دلیل ادعاهایش در مساله گرینلند باشد.
مجلسی خاطرنشان کرد: قبل از اینکه آمریکا کشف شود این منطقه متعلق به دیار نروژیها و وایکینگها بوده و همچنین دانمارک و ایسلند استقلال آنجا را به رسمیت شناختهاند، گرینلند تنها یک سرزمین یخ زده بوده، اما این ادعاهای ترامپ تنها دلیلش طمع ورزی آمریکا به بزرگترین جزیره یخ زده جهان است.
وی ادامه داد: تلاشهای سودجویانه عبور آمریکا از مناطق دیگر نشان داده آمریکا در دوران نئولیبرالیسم برای از میان برداشتن برخی از موانعش تلاش کرده حتی در ارتباط با سازمان تجارت جهانی(گات) محدودیتهایی را در ارتباط با تعرفههای گمرکی ایجاد کرد.
تفکر ترامپ فاشیستی است
این کارشناس مسائل بینالملل با اشاره به اظهارات ترامپ در خصوص تعیین دستمزدها برای کارگران چین آنهم در مقایسه با آمریکا گفت: او خود را مدافع حقوق بشر معرفی میکند و معتقد است دستمزد کارگران چینی باید معادل کارگران آمریکایی باشد در حالی که وسعت سرزمینی چین و آمریکا قابل مقایسه نیست و چنین امکانی وجود ندارد که کارگران چینی مانند آمریکا حقوق دریافت کنند، اما ترامپ معتقد است انجام چنین کاری منصفانه خواهد بود در حالی که این اقدامات از مقررات نئولیبرالیستی عبور میکند.
مجلسی تاکید کرد: بنابراین چنین تفکری، نوعی تفکر فاشیستی است و تصور نمیکنم با ورود ترامپ به کاخ سفید نظام آمریکا که توسط ۵۰ ایالت مختلف که نوعی خودمختاری داخلی دارند و سنا و مجلس نمایندگان سیستم تشکیل دهنده نظام آمریکایی هستند، اجازه دهد او به تمام بلندپروازیهایش بپردازد.
این کارشناس مسائل بینالملل همچنین اظهار کرد: ترامپ در دوره قبل ریاست جمهوری خود از یونسکو و کنوانسیون پاریس مربوط به تغییرات اقلیمی خارج شد و تمام تعهدات را زیر پاگذاشت. اکنون تجاوز به استقلال و تمامیت ارضی سایر کشورها بدون هیچگونه بهانه امنیتی قطعا به زیان آمریکا تمام خواهد شد و سلب حیثیت از آمریکا میکند که آمریکا به کدام تعهد دیگر میتواند پایبند باشد. ترامپ همانطور که در زندگی شخصی خود بی پروا است در جامعه بینالمللی هم میخواهد اینگونه باشد و این موضوع به زیان آمریکا تمام میشود.
کشورهای آمریکای لاتین؛ اولین سد راه ترامپ در موضوع پاناما
وی در ادامه گفت: با درک تمام این مسائل، عملی نیست که ترامپ بخواهد کانال پاناما را بگیرد و قطعا اولین کسانی که در مقابل او میایستند، کشورهای آمریکای لاتین تبار هستند، ضمن اینکه قوانین بینالمللی و حتی جامعه اروپا زیر بار این بیقانونی نمیروند و این اجازه را به ترامپ نمیدهند.
مجلسی درباره اینکه ادعاهای ترامپ در مساله گرینلند آیا برای مقابله با نفوذ روسیه در قطب شمال است؟ اظهار داشت: روسیه امروزی دیگر شوروی سابق نیست. مشکلات دیگری هم دارد، وسعت سرزمینی روسیه و غنی از منابع طبیعی این کشور موجب نشده که در مقایسه با اروپاییها توسعه یافته باشد.
این کارشناس مسائل بینالمللی افزود: توسعه اقتصادی و رساندن روسیه به جایگاهی بعد از آمریکا و چین از موارد انتقادی نسبت به برنامههای پوتین است گرچه روسیه با وسعتی که دارد نیاز به هزینههای زیادی هم دارد در مقابل جمعیت اندک این کشور که یکدست و منسجم هم نیست و یک چهارم آن را مسلمانان و ترک تبارها تشکیل میدهند؛ از جمله مسائلی است که مورد توجه قرار دارد.
وی در پایان گفت: از سوی دیگر جنگ اوکراین نیز موجب تضعیف موقعیت روسیه در خاورمیانه شده و از این رو ابرقدرتی نیست که آمریکا نگران نفوذش در قطب شمال باشد، لذا این اظهارات ترامپ بیشتر جنبه تبلیغاتی دارد و میخواهد روسیه را به سبک ترامپی برساند.
انتهای پیام
نظرات