به گزارش ایسنا، «کاظم جلالی» سفیر جمهوری اسلامی ایران در مسکو طی یادداشتی در خبرگزاری تاس روسیه با عنوان «پانصد سالگی و دوستی»، به روابط دو کشور بهویژه در حوزه فرهنگی پرداخت.
متن کامل این یادداشت به این شرح است:
اشتراکات فرهنگی و اصالت تاریخی به مثابه ستون فقرات روابط دو جانبه ایران و روسیه است، هرگاه دو کشور به این اشتراکات رجوع کردند، روابطی توام با دوستی و حسننیت شکل گرفت و هرگاه دو کشور از این اشتراکات مستحکم دور شدند و یا در سرپنجه بدطینتیها و جاهطلبیهای رقبا گرفتار شدند، روابط دو کشور دچار آسیب شد.
یکی از گرانبهاترین سرمایههای اجتماعی و انسانی، ارتباطات انسانی و اجتماعی است. در فرهنگ ما قدمت یک رابطه نشانه قدرت و قوت آن است، این روابط دیرینه مثل دُر قیمتی است. بر اساس اسناد موجود در مرکز اسناد وزارت امور خارجه، قدیمیترین سند برجای مانده در روابط دو کشور مربوط به دوران شاه تهماسب اول صفوی است. این سند به سال ۱۵۴۸ ممهور شده است. اما به روایت تاریخدانان، قدمت روابط دوجانبه ایران و روسیه، از ۵۰۰ سال فراتر میرود. از نخستین طلیعه شکلگیری روابط تا فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، دو کشور روابط پرفراز و نشیبی تجربه کردهاند. با این وجود میتوان اذعان کرد که بیش از دو دهه زعامت دو رهبر خردمند ایران و روسیه، روابط دوجانبه دو کشور نضج و نسق یافت و با امضای معاهده مشارکت جامع راهبردی بین دو کشور رو به توسعه و تعمیق است.
میراث ادبی ایران و روسیه آوازه جهانی مرزهای جغرافیایی را درنودردیده است
در یادداشت پیشرو روابط دو کشور از دریچه اشتراکات فرهنگی واکاوی شده است. اشتراکاتی که موجب استغنا، استقلال و خودباوری دو ملت تاریخی کهن شده است. این دو کشور در جهانی که حفظ اصالت و خودباوری مستلزم هزینههای هنگفت و جانفشانی است، برای حفظ استقلال خویش پایمردی کرده و خون دلها خوردهاند. همین پایمردی بر پایه اشتراکات و اصالت تاریخی است که دو کشور همسایه را به ستونهای نظام بینالملل نوین در مقابل یکجانبهگرایی کنونی بدل کرده است.
همچنان که اشاره شد در جستجوی هزاران جلوه از اشتراکات دو کشور متمدن ایران و روسیه باید به فراسوی سیاست رفت و در ساحت فرهنگی و اعماق جامعه، آنها را جُست. یکی از هزاران جلوه از اشتراکات، میراث ادبی دو کشور است که آوازه جهانی آنها مرزهای جغرافیایی را درنودردیده است. ایرانیان ادب دوست از آنجا که خود وارث میراث ادبی و هنری گرانسنگی هستند، به ادبیات سایر کشورها از جمله ادبیات و هنر روسیه نیز علاقه دارند. امروز ادبیات روسیه در ایران به صورت مستقیم از زبان روسی به فارسی ترجمه شده و از آثار ادبی پرطرفدار در ایران است؛ «جنگ و صلح» و «آناکارنینا» اثر لئو تولستوی، «برادران کارامازوف» و «جنایات و مکافات» اثر فئودور داستایوفسکی، «دکتر ژیواگو» اثر بوریس پاسترناک و نمایشنامهها و مجموعه داستانهای آنتوان چخوف از پرفروشترین آثار ادبی در بازار کتاب ایران هستند.
حکایت معروف «عروس سرخ» حکیم نظامی، شاعر ایرانی قرن دوازدهم میلادی، داستان دل باختن یکی از شاهان ایرانی به شاهدخت روسی است. صاحبنظران میگویند این اثر منبع الهام «برتولت برشت»، نمایشنامهنویس مشهور آلمانی بوده است؛ فرض کنید اگر حکیم نظامی این داستان را داستانسرایی نکرده بود؛ برتولت برشت باید سراغ سرچشمه دیگری برای الهام گرفتن میرفت. صاحبنظران ادبی شاهنامه فردوسی را شناسنامه ایران فرهنگی خواندهاند، شاهنامه چاپ مسکو معروفترین پیرایش شاهنامه است و تقریبا تمام شاهنامههای موجود در بازار بر اساس این چاپ است. این نخسه توسط تعدادی از دانشمندان بنیاد خاورشناسی فرهنگستان علوم روسیه در ۹ جلد منتشر شده است. همچنین ادب دوستان روسیه، حکیم خیام را به خوبی میشناسند و شعرهای او را خواندهاند.
آنچه ادبیات ایران و روسیه را پرطرفدار ساخته، عشق، نجابت و خداباوری است
آنچه ادبیات ایران و روسیه را در جهان پرطرفدار ساخته، عشق، نجابت و خداباوری است. هیچ صفحهای و سخنی در ادبیات ایران یافت نمیشود که در آن خداناباوری، پوچگرایی و ناامیدی از زندگی استشمام شود. فردوسی، حافظ، سعدی، مولانا، خیام و هزاران مفاخر ادبی ایران در حین توصیه برای تلاش بر مبنای خرد و توان انسانی در هنگامه تنگدستی و رنج، مخاطبان خویش را به عشق، امید، اخلاق و توکل به خدای مهربان فرا میخوانند. رمانها و اشعار ادبیات مشهور روسیه نیز چنین دارای چنین صفاتی هستند. تولستوی و داستایوفسکی، در زمانه بلوای ایدئولوژیهای پرآشوب قرن ۱۹ که برخی از انسانها را از سرچشمه فیاض دور ساخت، مخاطبان خود را به عشق، صداقت و خداباوری در میانه رنجها فرا خواندند. پایان رمان آناکارنینا عشق است. این عشق در باور دوباره یک روشنفکر دهقانزاده به خدا و دلباختگیاش به یک دختر شهری مجسم شده است. در برادران کارامازوف نیز عشق و نجابت در سیمای جوان کشیش ترسیم شده که در کانون یک خانواده پرآشوب بالیده است.
پرداختن به همه این اشتراکات در این مقال نمیگنجد؛ برای شناخت دقیق و متقابل مردم دو کشور باید موسیقی اصیل و فاخر دو کشور را با گوش جان شنید، با چشمان هنری به میراث هنری و معماری دو کشور خیره شد. هنوز این اشتراکات به درستی واکاوی نشده است. سیاستمداران توافقنامهها را امضا میکنند و پس از آن باید روابط فرهنگی، بازرگانی و عمومی و سایر ساحتهای اجتماعی دو کشور جریان پیدا کند. پس از امضای توافقنامه شهروندان دو کشور بایست روابط را از نو بنویسند.
باید برای توسعه و تعمیق روابط ایران و روسیه کوشید
سال ۱۴۰۳ شمسی در ایران (مصادف با سال ۲۰۲۴ و ۲۰۲۵ میلادی در روسیه) که معاهده مشارکت راهبردی امضا شد، نقطه عطفی در روابط دو کشور بود. چهل و ششمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی که ایران را به خودباوری و استقلال رهنمون ساخت، شاهد توسعه روابط بین دو کشور در تاریخ روابط ۵۰۰ ساله هستیم. همچنان که اشاره شد، روابط هر چه کهنهتر شود، قیمتیتر میشود، بنابراین باید این روابط دیرینه دو کشور را ارج نهاد و برای توسعه و تعمیق آن کوشید. اگر دو کشور بر پایه این اشتراکات، برای درک بهتر مردمان دو کشور از یکدیگر و با هدف شناخت متقابل کار کنند، نتیجه بیشتری از این روابط خواهند گرفت.
انتهای پیام
نظرات