به گزارش ایسنا، جاناتان کوک، برای میدل ایست آی نوشت: بایدن بمبهای ۲۰۰۰ پوندی را برای نسل کشی ارائه کرد و ترامپ مهمات بزرگتری میفرستد - MOAB بمب ۱۱ تنی با گستره تخریب یک مایلی - تا انگیزه بیشتری برای مهاجرت مردم ایجاد کند.
بایدن مدعی بود که اسراییل با بمباران غزه به مردم غزه کمک میکند - به قول او - برای «ریشهکن کردن» حماس! ترامپ مدعی است که با «پاکسازی» مردم غزه - به قول او - مردم غزه را از «محل تخریب» دور میکند. بایدن تخریب ۷۰ درصد ساختمانهای غزه را «دفاع از خود» خواند. ترامپ نابودی قریبالوقوع ۳۰ درصد باقیمانده را «جهنم» میخواند.
بایدن مدعی شد که «به طور خستگی ناپذیر برای آتش بس تلاش میکند»، در حالی که اسرائیل را تشویق میکرد تا ماه به ماه به کشتار کودکان ادامه دهد. ترامپ ادعا میکند که درباره آتشبس مذاکره کرده است، حتی در حالی که چشم خود را بر نقض مفاد این آتشبس توسط اسرائیل بسته است: با ادامه بمباران و تیراندازی به فلسطینیان در غزه و کرانه باختری؛ با امتناع از ورود کامیونهای کمکهای حیاتی به غزه؛ با ممانعت از ورود چادر یا خانههای متحرک وعده داده شده. با ممانعت از درمان صدها فلسطینی معلول در خارج از کشور؛ با ممانعت از بازگشت فلسطینیان به خانههای خود در شمال غزه و با ناکامی در تعامل با مرحله دوم مذاکرات آتش بس.
این تخلفات اسرائیل، اگرچه به طور گسترده توسط رسانهها به عنوان «ادعاهای حماس» گزارش شد، توسط سه مقام اسرائیلی و دو میانجی به نیویورک تایمز تایید شد. به عبارت دیگر، اسرائیل توافق را در همه موارد زیر پا گذاشته است – و ترامپ همچون بایدن پشت سر این مورد علاقهترین مشتری ایستاده است.
جهنم
از آنجایی که اسرائیل به خوبی از نقض آتش بس آگاه بود، حماس تنها یک نقطه اهرم برای اجرای توافق داشت: امتناع از آزادی اسیران بیشتر. این دقیقا همان چیزی است که گروه فلسطینی دوشنبه گذشته اعلام کرد تا زمانی که اسرائیل به این توافق احترام بگذارد، انجام خواهد داد.
در اقدامی آشنا، اسرائیل و واشنگتن خشم ساختگی خود را به نمایش گذاشتند.
ترامپ برای تشدید تهدیدها زمان را از دست نداد. او به اسرائیل - یا شاید آمریکا، روشن نیست - چراغ سبز نشان داد که «اجازه دهید جهنم رخ دهد» که احتمالاً به معنای از سرگیری نسل کشی است. ترامپ تاکید کرده است که انتظار دارد حماس همه اسیران را آزاد کند. رئیسجمهور آمریکا گفت که دیگر آزادی کم کم و گهگاه اسیران را در مرحله اول آتشبس شش هفتهای نمیپذیرد. به عبارت دیگر، ترامپ در حال نقض شرایط آتشبس اولیه است که تیم خودش در مورد آن مذاکره کرده است.

واضح است که نه نتانیاهو و نه ترامپ تلاشی برای حفظ توافق نکردهاند. آنها خستگی ناپذیر برای منفجر کردن آن کار میکنند. منابع اسرائیلی فاش کردند که هدف نتانیاهو این بود که آتشبس را قبل از رسیدن به مرحله دوم، یعنی زمانی که قرار است نیروهای اسرائیلی به طور کامل از منطقه خارج شوند و بازسازی آغاز شود، «از مسیر خارج» کند.
یک منبع به هاآرتص گفت: زمانی که حماس متوجه شود مرحله دومی وجود نخواهد داشت، ممکن است مرحله اول را تکمیل نکند. حماس بر آزادی تدریجی اسیران اصرار داشت، زیرا میدانست که اسرائیل مشتاق است به محض اینکه اسیران را به خانه بازگرداند، کشتار را از سر بگیرد.
فلسطینیهای غزه به نقطه اول بازگشتهاند. یا باید بپذیرید که پاکسازی قومیتی خواهند شد تا ترامپ و دوستان میلیاردرش بتوانند از اختراع مجدد این منطقه به عنوان «تفرجگاه خاورمیانه» که با سرقت درآمدهای حاصل از میادین گازی غزه پرداخت میشود، پول نقد کنند، یا با بازگشت به نسلکشی مواجه خواهند شد.
افشای نیّات
همانطور که باید روشن میشد، نتانیاهو فقط با «آتش بس واشنگتن» موافقت کرد زیرا هرگز واقعی نبود. این مکثی بود تا آمریکا بتواند از روایت نسل کشی بایدن که ریشه در زبان «بشردوستانه» و «امنیتی» دارد تا اقدام بسیار سر راستتر ترامپ را تنظیم کند. اکنون همه چیز درباره «هنر معامله» و «فرصتهای توسعه» املاک و مستغلات است. اما مسلماً طرح ترامپ برای «مالک شدن غزه» و سپس «پاکسازی» آن باعث شده است که متحدانش در اروپا - در حقیقت، ساتراپهایش - در صندلیهای خود فرو بروند.
مثل همیشه، ترامپ عادت آزاردهندهای دارد که فکرش را با صدای بلند بیان میکند. از برباد دادن آبروی بر باد رفته غرب؛ از بد جلوه دادن همه.
حقیقت این است که بیش از ۱۵ ماه اسراییل نتوانست به هیچ یک از اهداف اعلام شده خود در غزه دست یابد - ریشهکن کردن حماس و تضمین بازگشت اسیران - زیرا هیچکدام واقعاً هدف نبود. حتی آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه بایدن، مجبور شد بپذیرد که کشتار دسته جمعی اسرائیل تنها به جذب مبارزان بیشتر برای حماس کمک کرده است.
افشاگران ارتش اسرائیل هفته گذشته به وبسایت ۹۷۲+ فاش کردند که اسرائیل بسیاری از گروگانهای خود را با استفاده از بمبهای سنگر شکن ارسالی توسط ایالات متحده کشته است. این بمبها نه تنها مناطق انفجاری عظیمی را ایجاد کردهاند، بلکه بهعنوان سلاحهای شیمیایی نیز عمل کردهاند و تونلهای حماس را در مونواکسید کربن غرق کردند.
بیتفاوتی رهبری اسرائیل نسبت به سرنوشت این اسیران توسط یوآو گالانت، وزیر جنگ سابق اسرائیل، در مصاحبه با کانال ۱۲ تلویزیون اسرائیل تایید شد. او اعتراف کرد که ارتش در جریان حمله ۷ اکتبر ۲۰۲۳ به «راهبرد هانیبال» استناد کرده و به سربازان اجازه داده اگر اسرائیلیها در خطر اسارت توسط گروه فلسطینی بودند، آنها را بکشند. این موضوعات، که روشنی و نور متفاوتی بر اقدامات اسرائیل در غزه میتاباند، البته توسط رسانههای حاکمیتی غربی تقریباً بهطور کامل سانسور شده است.
خسارت
نقشه اسرائیل از ابتدا پاکسازی قومی غزه بود. و اکنون ترامپ این را به صراحت بیان میکند. در واقع آنقدر صریح است که رسانههای غربی مجبور شدهاند با جدیت سعی در محدودیت آسیب با کلمات کنند و به هر تعبیری متوسل شدهاند تا مشخص نشود که ترامپ و اسرائیل در حال آماده شدن برای پاکسازی قومی باقیمانده از ۲.۳ میلیون فلسطینی ساکن غزه هستند.
بی بی سی از «اسکان مجدد»، «جابجایی» و «دور کردن» جمعیت غزه صحبت میکند. در گزارشهای دیگر، فلسطینیها به طور غیرقابل توضیحی در آستانه «ترک» منطقه هستند. نیویورک تایمز به طور مثبت از «پاکسازی قومی» به عنوان «طرح توسعه» ترامپ یاد میکند، در حالی که رویترز بی تفاوت آن را «خروج» جمعیت غزه میخواند.

پایتختهای غربی و رسانههای سازگار با آنها در این موقعیت ناخوشایند قرار گرفتهاند زیرا کشورهای مشتری واشنگتن در خاورمیانه از بازی با اسرائیل و طرح پاکسازی قومی ترامپ خودداری کردهاند. علیرغم کشتارهای فزاینده، مصر از باز کردن مرز کوتاه خود با غزه امتناع کرده است تا جمعیت بمباران شده و گرسنه به سینا سرازیر نشوند. البته تردیدی نبود که از اسرائیل انتظار نمیرفت به خانوادههای غزه اجازه دهد به سرزمینهایی که در ابتدا در سال ۱۹۴۸ از آنجا بیرون رانده شدند بازگردند.
در آن زمان، مانند اکنون، قدرتهای غربی در عملیات پاکسازی قومی اسرائیل تبانی کردند. رسانههای غربی ترجیح میدهند این زمینه تاریخی را نادیده بگیرند – حتی در موارد نادری که اذعان میکنند که پیشزمینه مرتبطی وجود دارد. در عوض رسانهها به اصطلاحات «دورههای خشونت» و «دشمنیهای تاریخی» متوسل میشوند. سیاستمداران و رسانههای غربی با پشتوانه طغیانهای چند روز گذشته ترامپ، ترجیح دادهاند که بگویند «طرح توسعه» دولت او برای غزه در واقع یک نوآوری است. با این حال، در حقیقت، رئیسجمهور هیچ چیز جدیدی را در درخواست برای پاکسازی قومی فلسطینیان غزه پیش نمیبرد. آنچه متفاوت است این است که او به طور غیرمعمول - و به طور غیرمجاز - در مورد یک سیاست دیرینه صحبت میکند.
اسرائیل همیشه برنامههایی برای اخراج فلسطینیها از غزه به مصر و از کرانه باختری تا اردن داشته است. اما نکته مهمتر، همانطور که میدل ایست آی یک دهه پیش اشاره کرد، واشنگتن از مراحل آخر دوره دوم ریاست جمهوری جورج دبلیو بوش، در سال ۲۰۰۷، به طور کامل با نیمی از پروژه اخراج مردم از غزه همراه بوده است. همه رئیسجمهورهای ایالات متحده، از جمله باراک اوباما، به رهبر وقت مصر تاکید داشتند تا به اسرائیل اجازه دهد تا جمعیت غزه را به سینا براند - و هر یک با مخالفت مواجه شدند.
راز آشکار
این راز آشکار دقیقاً به همان دلیلی که هر صاحب نظر و سیاستمدار غربی اکنون وانمود میکند که واقعاً ترامپ در حال پیشبرد آن است، وحشتناک است و به طور گسترده شناخته نشده است. چرا؟ زیرا بد به نظر میرسد - زمین فروشی مبتذل املاک و مستغلات در میانه یک آتش بس فرضی!
رهبران غربی امیدوار بودند که پاکسازی قومی غزه را با آراستگی بیشتری انجام دهند - به روشی «بشردوستانه» که در فریب افکار عمومی غربی و حفظ ادعای غرب مبنی بر حمایت از ارزشهای متمدنانه در برابر «وحشیگری فرضی» فلسطینی موثرتر بود. از سال ۲۰۰۷، پروژه مشترک پاکسازی قومی واشنگتن و اسرائیل به عنوان «طرح غزه بزرگ» شناخته میشود. محاصره این منطقه کوچک توسط اسرائیل، که در اواخر سال ۲۰۰۶ آغاز شد، برای ایجاد بدبختی و فقر در این منطقه کوچک طراحی شده بود که مردم آنجا فریاد میزنند که اجازه خروج داشته باشند.
تصور اسرائیل از غزه این بود که غزه مانند لولهای از خمیر دندان است که میتوان آن را فشرده کرد و به محض اینکه مصر تسلیم شد و مرز را باز کرد، جمعیت از ناامیدی به سینا سرازیر میشوند. همه رئیسجمهورهای مصر مورد قلدری و رشوه قرار گرفتند تا تسلیم شوند: حسنی مبارک، محمد مرسی و ژنرال عبدالفتاح السیسی. اما همگی امتناع کردند. مصر در مورد آنچه پس از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ در خطر بود، هیچ توهمی نداشت. کاملاً درک میکرد که تسطیح غزه توسط اسرائیل به گونهای طراحی شده بود که لوله را به قدری فشار دهد که از بالا خارج شود.
تنها یک هفته پس از کشتار اسرائیل، در اکتبر ۲۰۲۳، امیر آویوی، سخنگوی ارتش به بی بی سی گفت که اسرائیل نمیتواند امنیت غیرنظامیان غزه را تضمین کند. او افزود: «آنها باید به سمت جنوب حرکت کنند و به شبه جزیره سینا بروند.» روز بعد، دنی آیالون، یکی از معتمدین نتانیاهو و سفیر سابق اسرائیل در ایالات متحده، این نکته را تشدید کرد: «در صحرای سینا تقریباً فضای بی پایانی وجود دارد... ما و جامعه بینالمللی زیرساختها را برای شهرهای چادری آماده خواهیم کرد.»
تفکر اسرائیل در پیش نویس سیاستی فاش شده از وزارت اطلاعات این رژیم فاش شد. پیشنهاد شد که پس از اخراج آنها، جمعیت غزه در ابتدا در شهرهای چادری اسکان داده شوند، قبل از اینکه جوامع دائمی در شمال سینا ساخته شوند. در همان زمان، فایننشال تایمز گزارش داد که نتانیاهو در حال لابی کردن با اتحادیه اروپا در مورد ایده راندن فلسطینیهای منطقه تحت پوشش جنگ به سینا است. گفته میشود که برخی از اعضای اتحادیه اروپا از جمله جمهوری چک و اتریش پذیرا بودند و این ایده را در نشست کشورهای عضو مطرح کردند. یک دیپلمات اروپایی که نامش فاش نشده است به فایننشال تایمز گفت: اکنون زمان اعمال فشار بیشتر بر مصریها برای توافق است.
در همین حال، دولت بایدن بمبها را برای حفظ فشار تهیه کرد. سیسی از آنچه مصر در برابر آن قرار دارد بسیار آگاه بود: یک طرح هماهنگ غربی برای پاکسازی قومی غزه. هیچ کدام از اینها ربطی به ترامپ نداشت که بیش از یک سال تا انتخاب شدن به عنوان رئیس جمهور فاصله داشت.
در اواسط اکتبر ۲۰۲۳، چند روز پس از کشتار، سیسی در یک کنفرانس مطبوعاتی با اولاف شولتس، صدراعظم آلمان پاسخ داد: «آنچه اکنون در غزه اتفاق میافتد تلاشی برای مجبور کردن ساکنان غیرنظامی به پناهندگی و مهاجرت به مصر است که نباید پذیرفته شود.» دقیقاً به همین دلیل بود که او تلاش زیادی را برای تقویت مرز کوتاه مشترک بین غزه و سینا قبل و بعد از شروع نسل کشی اسرائیل اختصاص داد.
صلح فروشی
بخشی از آنچه که فروش ترامپ را بسیار سورئال میکند این است که او نیمه کاره به فیلمنامه اصلی پایبند است: تلاش میکند تا طرح را به طور مبهم انسان دوستانه جلوه دهد. همزمان با تسلیح مجدد اسرائیل و هشدار درباره «ایجاد جهنم»، از یافتن «قطعههایی از زمین» در مصر و اردن صحبت کرده است که در آن مردم غزه «میتوانند بسیار شاد و با خیال راحت زندگی کنند.»
او آن را با وضعیت کنونی آنها مقایسه کرده است: «آنها در آنجا در سطوحی کشته میشوند که هرگز کسی ندیده است. هیچ جای دنیا به اندازه نوار غزه خطرناک نیست... آنها در جهنم زندگی میکنند.»
به نظر میرسد این روش کاملا آشکار ترامپ برای توصیف نسلکشی است که اسرائیل انجام آن را انکار میکند و چیزی را که ایالات متحده انکار میکند تسلیح میکند. اما صحبت در مورد کمک به مردم غزه تنها بقایای لفاظی از فروش قدیمی است، زمانی که دولتهای قبلی ایالات متحده در حال آماده شدن برای فروش پاکسازی قومی به عنوان بخشی جدایی ناپذیر از مرحله جدیدی از افسانه «فرایند صلح» بودند.
همانطور که میدل ایست آی در سال ۲۰۱۵ اشاره کرد، واشنگتن در سال ۲۰۰۷ برای طرح غزه بزرگ استخدام شده بود. سپس پیشنهاد شد که مصر ۱۶۰۰ کیلومتر مربع مساحت در سینا - پنج برابر غزه - را به رهبری فلسطین در کرانه باختری به ریاست محمود عباس بدهد. فلسطینیهای غزه تشویق میشوند - یعنی از طریق محاصره و کمک، و همچنین دورههای متناوب بمباران معروف به «چمنزنی» - تحت فشار قرار میگیرند تا فرار کنند. در مقابل، عباس باید از تشکیل کشور فلسطینی در فلسطین تاریخی چشم پوشی کند، حق بازگشت آوارگان فلسطینی را که در قوانین بینالمللی ذکر شده تضعیف کند و بار مسئولیت سرکوب فلسطینیها را به مصر و جهان عرب بسپارد. اسرائیل طرح سینا را بین سالهای ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۸ به امید خرابکاری در کمپین عباس در سازمان ملل برای به رسمیت شناختن کشور فلسطین پیش برد. به طور قابل توجه، حملات نظامی گسترده اسرائیل به غزه - در زمستان ۲۰۰۸، ۲۰۱۲ و دوباره در سال ۲۰۱۴ - با تلاشهای گزارش شده اسرائیل و ایالات متحده برای بازگرداندن مساله به رهبران متوالی مصر برای واگذاری بخشهایی از سینا همزمان بود.
املاک ساحلی
ترامپ از اولین دوره ریاست جمهوری خود عمیقاً با طرح غزه بزرگ آشنا است. گزارشهای مربوط به سال ۲۰۱۸ حاکی از آن است که او امیدوار بود که آن را در برنامه «معامله قرن» خود برای عادیسازی بین اسرائیل و جهان عرب لحاظ کند. در مارس همان سال، کاخ سفید میزبان ۱۹ کشور در کنفرانسی بود تا ایدههای جدیدی را برای مقابله با بحران غزه، کاملاً ساخت اسرائیل بررسی کند، شرکتکنندگان شامل نمایندگانی از مصر، اردن، عربستان سعودی، قطر، بحرین، عمان و امارات متحده عربی بودند.
فلسطینیها این نشست را تحریم کردند. چند ماه بعد، در تابستان ۲۰۱۸، جارد کوشنر، داماد ترامپ و معمار طرح خاورمیانه او، از مصر دیدن کرد. مدت کوتاهی بعد حماس هیأتی را به قاهره فرستاد تا از آنچه پیشنهاد شده بود مطلع شود. در آن زمان، همانطور که به نظر میرسد اکنون، ترامپ یک منطقه هدفمند در سینا با شبکه انرژی خورشیدی، کارخانه نمک زدایی، بندر دریایی و فرودگاه و همچنین یک منطقه آزاد تجاری با پنج منطقه صنعتی را پیشنهاد میکرد که توسط کشورهای نفت خیز خلیج فارس تامین میشد.

یک روزنامهنگار کهنهکار اسرائیلی به نام ران بن یشای در آن زمان گزارش داد که اسرائیل تهدید میکند که غزه را به دو بخش شمالی و جنوبی تقسیم میکند تا حماس را مجبور به تبعیت کند. این دقیقاً همان راهبردی است که اسرائیل سال گذشته در طول تهاجم خود در اولویت قرار داد و سپس شروع به تخلیه شمال غزه از ساکنان آن کرد.
ترامپ همچنین به دنبال تعمیق بحران غزه با عدم پرداخت به آژانس سازمان ملل متحد برای آوارگان فلسطینی (آنروا) بود. همین سیاست به طور فعال توسط اسرائیل و دولت بایدن در جریان نسل کشی فعلی دنبال شد.
از زمان روی کار آمدن ترامپ، اسرائیل فعالیتهای آنروا را در هر نقطه از سرزمینهای اشغالی فلسطین ممنوع کرده است. تیم ترامپ در لحظهای که اسرائیل نسل کشی خود را آغاز کرد، علاقه خود را به طرح پاکسازی قومی احیا کردند - مدتها قبل از اینکه ترامپ بداند در انتخابات نوامبر ۲۰۲۴ پیروز خواهد شد یا خیر.
در مارس سال گذشته، نزدیک به یک سال پیش، کوشنر دقیقاً از همان زبانی که ترامپ اکنون استفاده میکند استفاده کرد. او مشاهده کرد که «در این مرحله از غزه چیز زیادی باقی نمانده است»، اولویت «پاکسازی آن» بود و این یک «اموال با ارزش ساحلی» بود. او تاکید کرد که مردم غزه باید «بیرون شوند».
خرگوش در تله افتاده
اگر ترامپ از تسلیم شدن امتناع کند، مسیر آینده مردم غزه عمدتاً به مصر و اردن بستگی دارد: آنها یا باید طرح پاکسازی قومی را بپذیرند یا اسرائیل نابودی جمعیت غزه را از سر خواهد گرفت. ترامپ تهدید کرده است که در صورت بیاعتنایی، کمکهای ایالات متحده را قطع خواهد کرد - عملاً رشوههای دهها ساله به هر یک از آنها برای کمک به فلسطینیها در حالی که اسرائیل آنها را وحشیانه بمباران میکند. عبدالله پادشاه اردن، این هفته در جریان بازدید از کاخ سفید، شبیه خرگوشی بود که در تله گیر کرده است. او جرأت نکرد ترامپ را با رد این طرح به صورتش عصبانی کند. در عوض، او پیشنهاد کرد که منتظر بمانیم تا ببینیم مصر - یک کشور عرب بزرگتر و قدرتمندتر - چگونه پاسخ میدهد. اما به طور خصوصی، همانطور که میدل ایست آی گزارش کرده است، به قدری از اثرات بی ثبات کننده تبانی اردن در پاکسازی قومی غزه - که او آن را یک «مسئله وجودی» برای رژیم خود میداند - میترسد که برای توقف آن، اسرائیل را تهدید به جنگ میکند.

مصر نیز نارضایتی خود را نشان داده است. در پی سفر تحقیرآمیز عبدالله، سیسی ظاهراً دیدار هفته آینده خود با ترامپ را - در یک مخالفت آشکار - به تعویق انداخت تا طرح پاکسازی قومی از روی میز خارج شود. گفته میشود که قاهره در حال آماده سازی پیشنهاد خود برای چگونگی بازسازی غزه است.
حتی عربستان سعودی متحد نفت خیز واشنگتن نیز در شورش است. به ندرت دیده میشود که کشورهای عربی این همه مخالفت یکجا را به هیچ رئیس جمهور ایالات متحده نشان داده باشند، چه رسد به رئیس جمهور بدون استراتژی مانند ترامپ. این ممکن است توضیح دهد که چرا به نظر میرسد عزم رئیس جمهور ایالات متحده در حال ضعیف شدن است. روز چهارشنبه، کارولین لیویت، سخنگوی مطبوعاتی او گفت که ترامپ اکنون به دنبال یک پیشنهاد متقابل از «شرکای عرب ما در منطقه» است، «طرح صلحی برای ارائه به رئیسجمهور».
و در نشانه دیگری مبنی بر اینکه ترامپ ممکن است مردد باشد، نتانیاهو از تهدید خود مبنی بر از سرگیری نسل کشی عقب نشینی کرد مگر اینکه همه اسیران آزاد شوند. او اکنون فقط سه موردی را میخواهد که در ابتدا برنامه ریزی شده بود.
گزارشها از غزه حاکی از آن است که اسرائیل نیز ارسال کمکهای خود را به میزان قابل توجهی افزایش داده است. همه اینها یک خبر خوشایند است. ممکن است برای مردم غزه زمان بیشتری بخرد. اما ما نباید از تصویر بزرگتر غافل شویم. اسرائیل و ایالات متحده همچنان متعهد به «پاکسازی» غزه هستند، به هر طریقی که در ۱۸ سال گذشته بودهاند. آنها صرفاً به دنبال لحظهای مناسبتر برای ازسرگیری هستند. ممکن است این آخر هفته باشد، یا ممکن است یک یا دو ماه دیگر. اما حداقل بایدن و ترامپ به یک چیز دست یافتهاند. آنها مطمئن شدهاند که دیگر هیچ کس نمیتواند ویرانی غزه را با یک طرح صلح اشتباه بگیرد.
انتهای پیام
نظرات