در سالهای اخیر، صنعت داروسازی ایران گامهای بلندی در مسیر خودکفایی برداشته است. با تکیه بر توان متخصصان داخلی و بهرهگیری از ظرفیتهای علمی و فناورانه، تولید بسیاری از مواد اولیه دارویی که پیش از این بهطور کامل وابسته به واردات بودند، اکنون در داخل کشور محقق شده است. یکی از نمونههای موفق این حرکت، فعالیتهای صورتگرفته در مجموع صنایع دارویی، شیمیایی و غذایی شهید مدرس است؛ مجموعهای که با مشارکت جهاد دانشگاهی، گروه مدیریت سرمایهگذاری امید راهاندازی شده و در مسیر توسعه، گامهایی جدی و اثربخش برداشته است.
این واحد صنعتی با هدف تولید ماده استراتژیک «سوربیتول» راهاندازی شده است؛ محصولی که کاربرد گستردهای در صنایع دارویی و غذایی دارد و وابستگی به واردات آن، هم هزینهزا و هم پرریسک بوده است. اکنون با راهاندازی این مجموع، بخشی از نیاز کشور به سوربیتول از طریق تولید داخلی تأمین میشود و برنامهریزیهایی نیز برای ارتقای بهرهوری، توسعه خطوط تولید و عرضه محصولات با ارزش افزوده بالاتر در دستور کار قرار دارد؛ گامی مؤثر برای تحقق شعار سال مبنیبر «سرمایهگذاری برای تولید».
نخستین فاز بزرگترین مجتمع داروسازی(تولید سوربیتول) غرب آسیا در منطقه تیران و کرون اصفهان و در مجموعه صنایع دارویی، شیمیایی و غذایی شهید مدرس، به همت جهاد دانشگاهی و با شعار «سلامی به سلامت پایدار»، ۲۴ دی سال گذشته در منطقه تیران و کرون اصفهان راهاندازی شد.
در همین راستا با سامان فتحی، مدیرعامل مجموعه دارویی، غذایی و شیمیایی شهید مدرس جهاد دانشگاهی به گفتوگو نشستیم که در ادامه حاصل آن را میخوانید:
با توجه به نامگذاری ۱۴۰۴ بهعنوان سرمایهگذاری برای تولید، مجموعه شهید مدرس جهاد دانشگاهی چه رویکرد یا برنامههایی برای نقشآفرینی مؤثر در این مسیر دارد؟
فرایند سرمایهگذاری در تولید از سال پیش آغاز شده بود؛ سرمایهگذاریای که با هدف راهاندازی یکی از خطوط تولید غیرفعال مجموعه صورت گرفت. خوشبختانه این تلاشها در واپسین روزهای سال گذشته و همزمان با ورود به سال جدید به ثمر نشست و خط تولید یادشده، رسماً فعالیت خود را آغاز کرد.
در این مجموعه، حجم قابل توجهی از سرمایه طی سالیان گذشته به حالت راکد باقی مانده بود؛ بهگونهای که تنها در بخش ارزی، حدود ۴۰ میلیون دلار در فناوری این خط تولید سرمایهگذاری شده بود، بیآنکه مورد بهرهبرداری قرار گیرد. افزون بر آن، میلیاردها ریال نیز در قالب سرمایهگذاری ریالی به این پروژه اختصاص یافته بود؛ سرمایههایی که با گذر زمان و تغییر ارزش پول، امروز بهسختی میتوان بر آنها قیمتگذاری دقیقی انجام داد. این سرمایهگذاریها عمدتاً حدود چهار دهه پیش صورت گرفته بودند و نزدیک به سی سال به حالت بلااستفاده درآمده بودند.
اتفاق مثبت و تحولآفرینی که در سال گذشته رخ داد، آن بود که با یک سرمایهگذاری نسبتاً محدود و هوشمندانه، موفق شدیم این خط تولید را فعال کنیم؛ اقدامی که سبب شد سرمایه عظیم و راکدی که در اینجا نهفته بود، به چرخه بهرهوری و تولید بازگردد.
در سال جاری و در راستای تحقق شعار سال، یکی از برنامههای اصلی ما توسعه سرمایهگذاری با هدف تکمیل زنجیره ارزشی موجود است. حوزه فعالیت ما در زمینه تولید مواد اولیه برای صنایع دارویی و غذایی متمرکز است؛ مسیری که هم از اهداف راهبردی مجموعه به شمار میآید و هم با فعالیتهای جاری ما همراستاست.
بدون تردید، سرمایهگذاریهای پیشرو نیز برای تحقق خودکفایی کشور در تأمین مواد اولیه دارویی خواهد بود. این در حالی است که برخلاف تصور رایج، اگرچه در صنعت دارو پیشرفتهای چشمگیری حاصل شده و در حال حاضر حدود ۹۸ تا ۹۹ درصد داروهای مورد مصرف نهایی در داخل کشور تولید میشوند، اما همچنان بخش قابلتوجهی از مواد اولیه مورد نیاز این صنعت، در حدود ۵۰ درصد از خارج تأمین میشود. در صنایع غذایی نیز وضعیت مشابهی برقرار است، بهویژه در مورد مواد اولیهای که تولید آنها مستلزم فناوریهای خاص یا فرایندهای پیچیده است.
از اینرو، تمرکز ما بر توسعه همین زنجیره ارزش معطوف شده است؛ زنجیرهای که با راهاندازی کارخانه تولید سوربیتول، گام نخست آن برداشته شد. در سال جاری نیز، یکی از برنامههای محوری ما سرمایهگذاری در راستای تنوعبخشی به محصولات این خط تولید، بهویژه در تولید سوربیتول پودری، خواهد بود. مقدمات این پروژه در حال انجام است و همانگونه که در مصاحبه پیشین نیز اشاره کردم، مطالعات اولیه آن رو به پایان است و پروژه در آستانه ورود به مرحله اجرایی قرار دارد.
افزون بر آن، تکمیل حلقههای بعدی زنجیره تولید سوربیتول و تولید مشتقات آن نیز در دستور کار قرار گرفته و در نوبت سرمایهگذاریهای آتی مجموعه قرار دارد.
بهعنوان تنها تولیدکننده سوربیتول در کشور چه ظرفیتهایی یرای توسعه تولید و پاسخ به نیاز بازار داخلی و حتی منطقهای در اختیار دارید؟
در حال حاضر، میزان واردات سوربیتول به کشور تقریباً دو برابر ظرفیت تولید کارخانه ماست؛ بهگونهای که سالانه حدود ۱۷ هزار تُن سوربیتول وارد کشور میشود، در حالی که ظرفیت تولید ما در حال حاضر بین ۸۰۰۰ تا ۸۵۰۰ تُن در سال است. از اینرو، یکی از برنامههای اساسی ما، نخست ارتقای بهرهوری خط تولید موجود و دستیابی به صد درصد ظرفیت اسمی کارخانه است؛ اقدامی که منجر به بهرهبرداری کامل از سرمایهگذاری انجامشده و تأمین بخش بیشتری از نیاز بازار داخلی خواهد شد.
در گام بعد، باید توجه داشت که محصول سوربیتول به دو شکل مایع و پودری در بازار عرضه و مصرف میشود. در حال حاضر، سوربیتول پودری بهطور کامل از طریق واردات تأمین میگردد. در همین راستا، یکی از محورهای اصلی سرمایهگذاری ما، راهاندازی بخشی از تولید برای عرضه سوربیتول پودری در داخل کشور است؛ اقدامی که میتواند بخش مهمی از نیاز صنعت دارو و صنایع غذایی را پوشش دهد و بیتردید از حیث اقتصادی نیز سرمایهگذاری بسیار مؤثری خواهد بود، البته تولید سوربیتول پودری نیازمند تأسیسات جداگانه و مختص به خود است و در حال برنامهریزی برای ایجاد این زیرساختها هستیم. با این حال، فرایند کلی تولید سوربیتول را باید بهمثابه حلقه آغازین یک زنجیره عظیم در صنعت دارو دانست؛ حلقهای که هرچه فرآوری بیشتری بر آن صورت گیرد و به تولید محصولات نهایی و تکمیلی منتهی شود، ارزش افزوده بالاتری خلق خواهد کرد.
در حال حاضر، محصول تولیدی ما بهصورت سوربیتول مایع به بازار عرضه میشود؛ اما نگاه راهبردی مجموعه، حرکت بهسوی تولید محصولات متنوعتر و با ارزش افزوده بالاتر است. از اینرو، سرمایهگذاریهای آتی ما نیز در راستای تحقق این هدف تعریف شدهاند و با تکمیل زنجیره فرآوری، بهدنبال افزایش بهرهوری اقتصادی و صنعتی این بخش خواهیم بود.
آیا برای جذب سرمایهگذار خارجی یا مشارکت بخش خصوصی داخلی، برنامهای داشتهاید یا در حال مذاکره هستید؟
برنامه اصلی ما در حال حاضر، دقیقاً بر محور توسعهای استوار است که با تکیه بر پشتوانه سهامداران معتبر و ظرفیتهای موجود مجموعه دنبال میشود. ترکیب سهامداران شرکت، متشکل از جهاد دانشگاهی و چندین شرکت تابعه آن از جمله شرکت فناوری بنیافتههای رویان، در کنار گروه مدیریت سرمایهگذاری امید، ساختاری مستحکم و قابل اتکا را برای ما فراهم کرده است، همچنین شماری از شرکتهای پیشرو و باسابقه صنعت داروسازی کشور نیز از بدو تأسیس، در زمره سهامداران ما بودهاند و تاکنون نیز در این ترکیب باقی ماندهاند؛ از جمله شرکتهای کیمیا دارو، داروسازی ابوریحان، داروسازی جابر ابن حیان، شرکت داروسازی رازک و شرکت پارس دارو.
در حال حاضر، توسعه فعالیتهای شرکت عمدتاً از طریق افزایش سرمایه و با همراهی و حمایت سهامداران موجود در حال پیگیری است. با این حال، فرصتهایی ارزشمند برای ورود بخش خصوصی، چه داخلی و چه خارجی، به پروژههای آتی فراهم شده است. در همین راستا، در همکاری با جهاد دانشگاهی استان اصفهان، مشغول شناسایی، دستهبندی و تدوین مجموعهای جامع از فرصتهای سرمایهگذاری هستیم تا با تهیه دفترچه فرصتهای سرمایهگذاری، امکان ارائه این ظرفیتها به جامعه هدف، شامل سرمایهگذاران داخلی و خارجی، فراهم شود.
در این دفترچه، ضمن ارائه مطالعات اقتصادی و اطلاعات لازم برای تصمیمگیری سرمایهگذاران، تلاش خواهیم کرد چشمانداز توسعه شرکت را نیز بهصورت دقیق ترسیم کنیم. تمرکز ما بر آن است که در همین زنجیره ارزش مواد اولیه دارویی و غذایی که پیشتر اشاره شد، حوزههایی را که در افق توسعه مجموعه تعریف شدهاند، گرد هم آورده و بهصورت یکپارچه به سرمایهگذاران علاقهمند معرفی کنیم.
ویژگیهایی همچون موقعیت جغرافیایی ممتاز مجموعه مدرس، واقع در قلب کشور و برخوردار از دسترسی آسان به نقاط مختلف، زیرساختهای آماده در زمینه تأمین آب، برق و گاز، سابقه طولانی فعالیت و سهامداران معتبر، همگی مزیتهای رقابتی قابل توجهی برای مجموعه صنایع دارویی، شیمیایی و غذایی شهید مدرس ایجاد کردهاند. این مزایا، بیتردید برای سرمایهگذاران آگاه و هوشمند، بسیار جذاب خواهند بود.
بدیهی است که این دفترچه، پس از نهایی شدن، در ایونتها و نشستهای تخصصی مختلف، با سهامداران و سرمایهگذاران به اشتراک گذاشته خواهد شد، همچنین از حضور بخش خصوصی داخلی، چه از استان اصفهان و چه از سایر نقاط کشور، با آغوش باز استقبال میکنیم.
یکی از نکات امیدبخش در این مسیر، حمایت صریح و مؤکد استاندار اصفهان از این طرحها و فرصتهای سرمایهگذاری است. ایشان با روی گشاده از این مسیر توسعه استقبال کرده و وعده حمایتهای قابلتوجهی را برای تسهیل حضور سرمایهگذاران در این مجموعه ارائه فرمودهاند.
افزون بر زنجیره ارزش مواد اولیه دارو و غذا، ما از مشارکت در صنایع و زیرساختهای مرتبط نیز استقبال میکنیم. این شامل حوزههایی نظیر شرکتهای حملونقل، واحدهای اقامتی و خدماتی، شرکتهای فنی و مهندسی، واحدهای پشتیبانی و مدیریت پروژه، مراکز تحقیق و توسعه، دانشگاهها، پژوهشکدهها و بهطور کلی تمامی نهادها و افرادی است که بتوانند به نحوی با این زنجیره در تعامل باشند و به آن ارزش بیفزایند.
از نگاه ما، سرمایهگذاری صرفاً محدود به منابع مالی ریالی و ارزی نیست. ما با دیدی باز، از ورود سرمایههای انسانی، علمی، فناورانه و مدیریتی نیز استقبال میکنیم. بهویژه در استانی همچون اصفهان، که از پشتوانه عظیم علمی، دانشگاههای مرجع، شهرک علمی تحقیقاتی و شمار قابل توجهی شرکتهای دانشبنیان برخوردار است، فرصتهای قابل توجهی برای بهرهگیری از این سرمایههای غیرمادی فراهم است.
بر همین اساس، در تدوین دفترچه فرصتهای سرمایهگذاری، علاوه بر پروژههای نیازمند سرمایه مالی، حوزههایی را که به فناوری خاص، دانش فنی، توان مدیریتی یا زیرساختهای علمی نیاز دارند نیز معرفی خواهیم کرد، تا زمینه بهرهگیری از تمامی اشکال سرمایه، چه مادی و چه غیرمادی در این مسیر توسعهای فراهم شود.
چه موانعی در مسیر سرمایهگذاری برای تولید در صنایع دارویی و شیمیایی کشور وجود دارد؟
متأسفانه در ماههای پایانی سال گذشته، نوسانات شدید نرخ ارز و افزایشهای پیدرپی آن، تأثیر قابل توجهی بر جریان منابع مالی در کشور گذاشت. این تحولات، سبب شد بخش زیادی از نقدینگی موجود در سطح جامعه، از حوزه تولید فاصله بگیرد و به سمت بازارهایی با ریسک کمتر، اما سودآوری سریعتر مانند طلا و ارز سوق پیدا کند. در نتیجه، میزان نقدینگیای که امکان جذب در پروژههای صنعتی و تولیدی را دارد، بهطور محسوسی کاهش یافته است.
از سوی دیگر، دسترسی به تسهیلات بانکی نیز دشوارتر شده و نرخ بهره تسهیلات، در پی تورم فزاینده، به سطوح نگرانکنندهای چون ۴۵ تا ۵۰ درصد رسیده است؛ نرخهایی که با ماهیت سرمایهگذاری صنعتی و بازگشت بلندمدت سرمایه در این حوزه، همخوانی ندارند و عملاً توان برنامهریزی و توسعه را برای بسیاری از فعالان تولیدی با چالش جدی روبهرو کردهاند.
در چنین شرایطی، منابع مالی به جای ورود به سیستم بانکی، اغلب در بازارهای نقدشونده و غیرمولد گردش پیدا میکنند. این در حالی است که بانکها، به عنوان تأمینکنندگان اصلی تسهیلات برای تولیدکنندگان، منابع خود را از همین سپردههای مردمی تأمین میکردند. خروج سرمایهها از شبکه بانکی، عملاً زنجیره تأمین مالی تولید را با اختلال مواجه ساخته است.
به باور بنده، حل این معضل در شرایط فعلی، تنها از طریق سیاستگذاری و اقدام مؤثر دولت امکانپذیر است. چراکه حتی بخش خصوصی یا سرمایهگذاران نیمهخصوصی نیز در این حوزه عملاً ابزار یا اختیارات کافی برای اصلاح وضعیت ندارند. هرچند برخی از شرکتها و سهامدارانشان منابع محدودی در اختیار دارند، اما استفاده از سازوکارهایی نظیر تسهیلات بانکی، تأمین مالی جمعی و دیگر روشهای تأمین منابع، در شرایط فعلی بسیار دشوار شده است.
امیدواریم با برقراری ثبات نسبی در بازار ارز و طلا، زمینه برای بازگشت اعتماد و حرکت مجدد سرمایهها بهسوی تولید و صنعت فراهم شود؛ چرا که تولید ملی، نیازمند پایداری در سیاستهای اقتصادی و حمایتهای جدی و هدفمند از سوی حاکمیت است.
در بحث اشتغالزایی، آموزش نیروی متخصص و توسعه سرمایه انسانی، مجموعه شهید مدرس چه اقداماتی انجام داده و نقش سرمایهگذاری در این حوزه را چطور میبینید؟
از نگاه بنده، در صنعتی چون صنعت ما، بسیاری از سرمایهها ارزشمندتر از منابع مالیاند و بیتردید در میان همه آنها، سرمایه انسانی جایگاهی بس والاتر دارد. چهبسا نیروی انسانی توانمند، در مسیر توسعه، ارزشی فراتر از میلیاردها تومان سرمایه مالی داشته باشد.
در همین راستا، ما از آغاز فعالیت خود، تلاش کردهایم که فرایند جذب سرمایه انسانی در مجموعه، کاملاً عادلانه و مبتنیبر شایستهسالاری باشد. از بدو ورود، ملاکمان شایستگیهای واقعی افراد بوده و با طراحی سازوکارهایی دقیق در فرآیند جذب، کوشیدهایم تا فرصت ورود برای افراد شایستهتر فراهم شود، اما جذب تنها آغاز راه است؛ ما پس از ورود نیروها به مجموعه، با بهرهگیری از برنامههای آموزشی و انگیزشی متنوع، زمینه رشد آنان را فراهم میکنیم.
در حوزه آموزش، به دو بُعد اساسی توجه داریم: نخست، آموزشهای فنی و تخصصی متناسب با نیازهای شغلی هر فرد، و دوم، آموزشهای نرم و مهارتی، شامل مفاهیمی همچون مهارتهای انسانی، ارتقای تعامل میانفردی، تفکر سیستمی و نگرش استراتژیک. باور ما بر این است که برای توسعه پایدار، تنها تقویت مهارتهای فنی کافی نیست؛ بلکه باید همزمان، ظرفیتهای انسانی و ذهنی همکاران را نیز ارتقاء داد.
افق بلندمدت ما، پرورش مدیران صنعتی آینده است. بر این اساس، میکوشیم مسیری فراهم کنیم تا فردی که امروز بهعنوان یک اپراتور فنی یا تولیدی وارد مجموعه میشود، در آیندهای نه چندان دور، به مدیری توانمند بدل شود که بتواند بخشی از این مجموعه صنعتی و یا صنایع همخانواده را بهصورت مستقل اداره کند.
همانگونه که برای توسعه سرمایههای مادی نظیر ساختمانها، تجهیزات و ماشینآلات برنامهریزی کردهایم، حتی گستردهتر و عمیقتر از آن، برای توسعه و ارتقای سرمایه انسانی خود نیز برنامه داریم؛ چه از بُعد کمی، یعنی افزایش تعداد نیروهای متخصص و توانمند و چه از بُعد کیفی، یعنی ارتقای سطح دانش، مهارت، توان مدیریت، و شخصیت حرفهای هر یک از اعضای خانواده صنعتی شهید مدرس. چرا که باور داریم توسعه واقعی، از دل رشد انسانها آغاز میشود.
آیا هدفگذاری مشخصی برای صادرات محصولاتی همچون سوربیتول دارید؟و این هدف چه نوع سرمایهگذاریهایی را میطلبد؟
واقعیت این است که در زمینه صادرات، شرایط و استانداردها بسته به مقصد صادراتی، تفاوتهای قابل توجهی دارد. هر کشور ضوابط و دستورالعملهایی ویژه برای پذیرش و ورود کالاهای وارداتی خود دارد که رعایت آنها برای حضور در آن بازارها ضروری است.
در حال حاضر، با توجه به نیاز شدید داخلی به محصول استراتژیک سوربیتول، اختصاص بخشی از ظرفیت تولید به صادرات، تا حدودی دشوار و چالشبرانگیز است. با این حال، این مسئله بههیچوجه به معنای غفلت از بازارهای صادراتی نیست. ما با نگاهی راهبردی و آیندهنگر، برنامهریزی برای ورود به بازارهای بینالمللی را آغاز کردهایم و این حوزه را بخشی جداییناپذیر از افق توسعه مجموعه میدانیم.
مجموعه مدرس ما در حال حاضر در حدود دو ماه است که به بهرهبرداری رسیده و طبیعی است که اخذ برخی از استانداردها و مجوزهای لازم برای صادرات، فرایندی زمانبر و مرحلهبهمرحله داشته باشد. هماکنون نیز در مسیر دریافت این مجوزها قرار داریم و همکاری نزدیکی با نهادهای ناظر از جمله دانشگاه علوم پزشکی، سازمان غذا و دارو و سایر مراجع ذیربط برقرار شده است. این دستگاهها با انجام بازدیدهای مکرر، نکاتی را به ما گوشزد میکنند که مجموعه نیز با جدیت در حال رفع آنها و تطبیق فرایندها با الزامات روز است.
از سوی دیگر، با توجه به آنکه کارخانه قدمتی چندینساله دارد، برخی از زیرساختها و تجهیزات نیازمند بهروزرسانی و هماهنگی با استانداردهای نوین است که البته این اقدامات نیز در دستور کار قرار گرفته است.
با دریافت کامل مجوزهای لازم و ارتقای استانداردهای کیفی تولید، قطعاً ورود به بازارهای خارجی در دستور کار عملیاتی قرار خواهد گرفت؛ بهویژه آنکه حتی در همین مقطع، سفارشهایی از کشورهای همسایه و کشورهایی نظیر روسیه نیز دریافت کردهایم. این نشاندهنده ظرفیت بالای محصول و جذابیت آن برای بازارهای فرامرزی است.
اطلاعات مربوط به محصولات ما، عمدتاً از طریق وبسایت مجموعه یا از طریق ارتباط نمایندگیها و فعالان اقتصادی در داخل کشور، به دست مخاطبان خارجی رسیده است، البته شخصاً هنوز بهصورت مستقیم در جریان جزئیات مسیرهای شناخت و بازاریابی بینالمللی قرار نگرفتهام، اما این علاقه و شناخت اولیه، ما را مصممتر میسازد تا با فراهم شدن زمینههای قانونی و کیفی، حضوری جدی و مستمر در عرصه صادرات داشته باشیم.
حمایتهای حاکمیتی یا دولتی چقدر میتواند مسیر سرمایهگذاری در تولید را تسهیل کند و شما چه انتظارات مشخصی از نهادهای تصمیمگیر دارید؟
گاهی بهدرنگ درمییابیم که برای شکوفایی واقعی سرمایهگذاری در بخش تولید، مجموعهای از حمایتهای حاکمیتی و دولتی، نه تنها مفید، بلکه ضرورتی اجتنابناپذیر است. بهویژه در شرایط فعلی، اگر انتظار داریم تولیدکننده بتواند با قدرت و پایداری مسیر خود را ادامه دهد، باید برخی از موانع و چالشهایی که در مقابلش قرار دارد، بهشکل معقول و واقعبینانهای تسهیل شود.
در این میان، یکی از موضوعاتی که تجربه آن را در روند راهاندازی کارخانه بهخوبی لمس کردیم، فرایند طولانی و پیچیده اخذ مجوزها و استانداردهای قانونی است، البته بیتردید بخش عمدهای از این الزامات، برای تضمین کیفیت محصول و حفظ سلامت جامعه است و کاملاً قابل پذیرش و دفاعپذیر است. نهادهای تخصصی نظیر دانشگاه علوم پزشکی یا سازمان غذا و دارو، در این زمینه مسئولیتهای سنگینی دارند که بهحق باید انجام شود.
با این حال، بخشی از این فرایندها را میتوان به شکلی واقعگرایانهتر و متناسب با شرایط آغاز بهکار یک واحد صنعتی، بازنگری کرد. انتظار اینکه یک تولیدکننده در ابتدای راهاندازی، بلافاصله بتواند همه استانداردها را به شکل ایدهآل و کامل اجرا کند، گاه از واقعیتهای عملی فاصله دارد. تجربه نشان میدهد که حتی در بهترین شرایط، یک کارخانه نیازمند دورهای ششماهه تا یکساله برای رسیدن به ظرفیت و کیفیت پیشبینیشده در طرحهای اولیه خود است. در برخی صنایع، این بازه زمانی به دو تا سه سال نیز میرسد.
در همین بازه زمانی است که مجموعه باید بتواند محصول خود را وارد بازار کند تا جریان نقدینگی لازم برای اجرای اصلاحات، ارتقاها و بهبودهای مستمر فراهم شود. توقف عرضه در این مدت نهتنها غیرعملی است، بلکه ممکن است به شکست کامل طرح بینجامد. این مسئله نهتنها مختص مجموعهی ماست، بلکه تمامی صنایع کشور با آن مواجهاند. از این رو، پیشنهاد میشود که نهادهای قانونگذار و نهادهای حامی، ضمن حفظ خط قرمزهای قانونی و سلامتمحور، با انعطافپذیری بیشتر و رویکردی حمایتی، شرایط را برای واحدهای تولیدی نوپا آسانتر سازند تا این دورهی گذار با کمترین آسیب سپری شود.
از سوی دیگر، مانند تمامی واحدهای تولیدی، نیاز ما به نقدینگی برای تأمین سرمایه در گردش، یک اولویت قطعی است. تأمین منابع مالی، بهویژه برای توسعه و افزایش ظرفیت تولید، باید در دستور کار سیاستگذاران قرار گیرد. بدیهی است که تولیدکننده بهخوبی میداند که منابع مالی در کجا و چگونه باید صرف شود تا بیشترین بهرهوری حاصل شود.
اگر خواهان توسعه سرمایهگذاری در تولید هستیم، باید راههای تأمین مالی، چه از طریق تسهیلات بانکی، چه از طریق شیوههای نوین تأمین مالی، تسهیل گردد. هرچند در سالهای اخیر گامهایی در این مسیر برداشته شده، اما هنوز فاصلهای محسوس تا نقطه مطلوب وجود دارد. اینها بخشی از دغدغههایی است که در ذهن ما شکل گرفته و بیتردید، در صورت توجه مسئولان و سیاستگذاران، میتواند تأثیر قابل توجهی در تسریع فرآیند رشد و شکوفایی صنعت کشور داشته باشد.
انتهای پیام
نظرات