روز جهانی روانشناس و مشاور فرصتی برای توجه به آسیبهایی که کمتر درباره آنها صحبت شده است؛ مشاوران در جریان شنیدن مداوم رنجها و بحرانهای مراجعان، خود در معرض فشارهای روانی و جسمی جدی قرار میگیرند و این آسیبها در صورت نبود حمایتهای کافی میتوانند به فرسودگی، خستگی همدلی و افت کیفیت خدمات درمانی منجر شوند. در این نوشتار به بررسی ابعاد این مسئله پرداخته میشود.
سعیده میرحسینی رئیس اداره مشاوره و سلامت روان دانشگاه علوم پزشکی یزد در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: حرفه روانشناسی و مشاوره با ماهیت انسانی و عاطفی خود، با چالشها و آسیبهای متعددی همراه است که سلامت روان و جسم فعالان این حوزه را به مخاطره میاندازد.
وی تصریح کرد: آسیبهای شایع در میان روانشناسان و مشاوران شامل مجموعهای از اختلالات روانی و جسمی همچون اضطراب، افسردگی، فرسودگی عاطفی، خستگی همدلی و نشانگان استرس پس از سانحه ثانویه (Secondary PTSD) بهویژه هنگام کار با مراجعان دارای تروما است.
وی افزود: در بعد جسمانی، اختلالات خواب، سردردهای تنشی، مشکلات گوارشی ناشی از استرس و دردهای اسکلتی-عضلانی به دلیل وضعیتهای کاری نامناسب، بهطور گسترده گزارش شدهاند.
میرحسینی افزود: از مهمترین عوامل ایجاد فشار روانی در این حرفه میتوان به تماس مکرر با روایتهای دردناک مراجعان، بار احساسی ناشی از مسئولیت درمان، مرزهای مبهم بین زندگی شخصی و حرفهای، انتظارات غیرواقعبینانه مراجعان، عدم حمایت اجتماعی و حجم کاری بالا در ازای درآمد نامتناسب اشاره کرد.
وی با اشاره به این که این شرایط، زمینهساز فرسودگی شغلی هستند که طبق آمار، بین ۳۰ تا ۵۰ درصد روانشناسان در درجات مختلف آن را تجربه میکنند، گفت: عوامل تشدیدکننده شامل کار مفرط، نبود تعادل بین زندگی و کار، کمبود حمایت سازمانی و فشارهای مالی است.
رئیس اداره مشاوره و سلامت روان استان ضمن بیان این که حمایت نهادی و قانونی از روانشناسان در مواجهه با آسیبهای شغلی در کشورهای توسعهیافته شامل ارائه خدمات مشاوره محرمانه، بیمه سلامت روان حرفهای و برنامههای بازپروری است، گفت: با این حال، در ایران چنین حمایتهایی بسیار محدود و عمدتاً به مسئولیت فردی روانشناسان واگذار شده است.
وی گفت: این خلأ ساختاری، در کنار مشکلات اقتصادی، اثر مستقیمی بر کیفیت عملکرد روانشناسان دارد چرا که فشار مالی منجر به پذیرش بیش از حد مراجع و اشتغال در شرایط خستگی میشود، که در نهایت از اثربخشی مداخلات درمانی میکاهد.
میرحسینی اظهار کرد: برنامههای آموزش پیشگیرانه مانند سوپرویژن و آموزش خودمراقبتی در کشورهای توسعهیافته بهصورت منظم اجرا میشود، اما در ایران دسترسی روانشناسان به این برنامهها محدود و اغلب وابسته به تلاش فردی یا کارگاههای اختیاری انجمنهای حرفهای است.
این مسئول تصریح کرد: مواجهه مداوم با مشکلات مراجعان در نبود این حمایتها، منجر به خستگی همدلی، دیدگاه منفی نسبت به روابط انسانی و افزایش احتمال ابتلا به افسردگی یا اضطراب در درمانگران میشود.
وی با اشاره به این که در سطح سیاستگذاری نیز ضعفهای قابل توجهی وجود دارد، گفت: از جمله آنها میتوان به فقدان استانداردهای اجباری برای سوپرویژن، نبود چارچوب قانونی مشخص برای حمایت از روانشناسان در برابر تهدیدها یا شکایات غیرمستند و کمبود منابع لازم برای اجرای برنامههای مراقبت از خود در محیطهای کاری اشاره کرد.
میرحسینی تصریح کرد: در بسیاری از کشورها، دریافت کمک تخصصی برای روانشناسان در هنگام نیاز از طریق سیستمهای حمایتی محرمانه و بدون قضاوت تسهیل شده، اما در ایران موانعی مانند ترس از قضاوت همکاران و از دست دادن اعتبار حرفهای، دسترسی به چنین کمکهایی را محدود میکند.
وی با اشاره به این که بهبود وضعیت روانشناسان نیازمند مجموعهای از اصلاحات ساختاری، آموزشی و فرهنگی است، خاطرنشان کرد: ایجاد برنامههای اجباری سوپرویژن و آموزش خودمراقبتی، تضمین حمایت مالی و قانونی در برابر فشارهای شغلی، فرهنگسازی برای تشویق روانشناسان به مراجعه برای درمان فردی، افزایش محتوای آموزشی دانشگاهی درباره فرسودگی شغلی، و همچنین ارائه بیمه سلامت روان ویژه روانشناسان از جمله اقداماتی است که باید در دستور کار نهادهای مسئول قرار گیرد.
رئیس اداره مشاوره و سلامت روان علوم پزشکی یزد با اشاره به این که روانشناسان فعالی در ادارات مشاوره دانشگاهها با بار سنگینتری نسبت به همتایان خود در کلینیکها مواجه هستند، گفت: این افراد نه تنها مسئول سلامت روان دانشجویاناند بلکه در خوابگاهها نیز موظف به ارائه خدمات هستند و این مسئولیت مضاعف، بدون تأمین زیرساختهای حمایتی، فشار شغلی و فرسودگی آنان را دوچندان میسازد.
انتهای پیام
نظرات