محمد کاظمی در گفت و گو با ایسنا با بیان اینکه کشمر در تاریخ و ادبیات ایران به ویژه در شاهنامه فردوسی، اهمیت خاصی دارد، اظهار کرد: این منطقه با پیشینهای کهن، نماد زیبایی و شکوه ایران باستان است.
وی به بررسی نام و جایگاه کشمر در شاهنامه پرداخت و افزود: کشمر در عهد باستان به معنای آغوش مادر و تختگاه یا پایتخت دولت و کشور شناخته میشد.
این پژوهشگر ادبیات فارسی بیان کرد: فردوسی در شاهنامه به نام کشمر اشاره کرده و از آن به عنوان مکانی مقدس یاد میکند، حتی او در اشعارش به آذر مهر برزین اشاره میکند و اهمیت این مکان را در تاریخ ایران نشان میدهد.
وی تصریح کرد: کشمر به عنوان یک پرستشگاه و محل برگزاری آیینهای مذهبی در دوران زرتشتی، اهمیت ویژهای دارد. همچنین درخت سرو کشمر که نماد پاکی و جاودانگی است، در شاهنامه به زیبایی توصیف شده و به ارتباط انسان با طبیعت و مفاهیم معنوی اشاره دارد.
فردوسی در شاهنامه به زیبایی از درخت سرو کشمر سخن میگوید:
یکی سرو آورده بود از بهشت
به دروازه شهرکشمر بکشت
سرو کشمر را روایت است که زرتشت، آن را با دست خود از بهشت آورده و در زمین کشمر کاشته است و حکیم فردوسی در این باره سروده است. این بیان به وضوح نشان دهنده تقدس و اهمیت این درخت در فرهنگ ایرانی است و به نوعی یادآور ارتباط انسان با طبیعت و مفاهیم معنوی است.
کاظمی با بیان اینکه کشمر در طول تاریخ، تحولات زیادی را تجربه کرده است، اظهار کرد: از دوران ساسانیان که کشمر به عنوان یک مرکز فرهنگی و اقتصادی شناخته میشد تا دورههای بعدی که به نامهای مختلفی چون ترشیز و بُشت شناخته میشد.
وی افزود: در زمان یزدگرد، آخرین پادشاه ساسانی، کشمر به عنوان یک مکان مهم در تاریخ ایران مورد توجه قرار گرفت. فردوسی در شاهنامه به این مکان اشاره کرده و نشان میدهد که کشمر همیشه در کانون توجهات فرهنگی و تاریخی بوده است.
فردوسی در شاهنامه به این موضوع اشاره میکند:
ز ری سوی گرگان بیامد چو باد
همیبود یک چند ناشاد و شاد
ز گرگان بیامد سوی راه بُست
پرآژنگ رخسار و دل نادرست
این پژوهشگر ادبیات فارسی، این ابیات را نشاندهنده اهمیت کشمر در تاریخ ایران و نقش آن در رویدادهای تاریخی دانست و گفت: کشمر به عنوان یک مرکز فرهنگی، تأثیر زیادی بر ادبیات و هنر ایران داشته است.
وی با اشاره به اینکه این منطقه نه تنها محلی برای برگزاری آیینهای مذهبی بوده، بلکه به عنوان منبع الهام برای شاعران و هنرمندان نیز شناخته میشود، تصریح کرد: کشمر به هنرمندان این امکان را میدهد تا از زیباییهای طبیعی و تاریخی آن الهام بگیرند و آثار هنری و ادبی خود را به تصویر بکشند. در واقع، کشمر با تاریخ و فرهنگ غنی خود، یک منبع الهام بیپایان برای هنرمندان و نویسندگان است.
کاشمر دارای تاریخی بیش از سه تا چهار هزار سال است و در طول زمان نزدیک به ۳۵ نام مختلف به خود گرفته است که از جمله نامهای معروف این شهر میتوان به کشمر، ترسیس، ترشیز، سلطانآباد و کاشمر که نام کنونی آن است، اشاره کرد، این شهر در طی چند هزار سال گذشته به نامهای متعددی شناخته شده است.
کاظمی گفت: گرچه نام کشمر تغییر یافته اما همچنان این منطقه به عنوان یک شهر تاریخی و فرهنگی شناخته میشود و سعی در حفظ و معرفی میراث فرهنگی خود دارد، این ویژگیها نه تنها به حفظ هویت فرهنگی کمک میکند، بلکه به جذب گردشگران و محققان نیز میانجامد.
وی با بیان اینکه کشمر نهتنها یک شهر با تاریخ کهن است، بلکه نماد استقامت و فرهنگ ایرانیان در برابر حوادث و چالشهاست، گفت: این منطقه، نمایانگر هویت و تاریخ غنی ایرانزمین است که باید همواره مورد توجه قرار گیرد و شاهنامه فردوسی به عنوان یک اثر جاودانه، در این زمینه نقشی کلیدی ایفا کرده و به ما این امکان را میدهد تا با فرهنگ و تاریخ غنی ایران آشنا شویم.
این پژوهشگر ادبیات فارسی برای درک بهتر تاریخ کشمر و اهمیت آن در شاهنامه، مطالعه منابع تاریخی و ادبیات فارسی را بسیار مهم دانست و افزود: این منابع به ما کمک میکند تا به فهم بهتری از فرهنگ و تاریخ این منطقه دست یابیم و از آن به عنوان یک منبع الهام برای نسلهای آینده بهرهبرداری کنیم.
اهمیت شاهنامه فردوسی و تأثیر آن بر هنر و ادبیات
وی ادامه داد: شاهنامه فردوسی، این اثر جاودانه و بینظیر، نه تنها در ادبیات فارسی بلکه در ادبیات جهانی نیز جایگاه ویژهای دارد. این کتاب که به صورت شعر نوشته شده و شامل داستانهای حماسی، اسطورهای و تاریخی است، بهطور عمیق به ارزشهای فرهنگی و اجتماعی ایران باستان میپردازد.
کاظمی خاطرنشان کرد: فردوسی با نگارش شاهنامه، تلاش کرد تا هویت ملی و فرهنگی ایران را حفظ و تقویت کند و از این رو، این اثر به عنوان یکی از ارکان اصلی ادبیات ایران شناخته میشود.
وی با بیان اینکه شاهنامه به عنوان یک اثر ادبی، نه تنها در ایران بلکه در کشورهای دیگر نیز تأثیرگذار بوده است، اظهار کرد: شاهنامه داستانهایی را روایت میکند که در آنها قهرمانان ایرانی مانند رستم و سهراب، تجلیگر فضایل انسانی، دلیری و جوانمردی هستند.
این پژوهشگر ادبیات فارسی این داستانها را نشاندهنده فرهنگ و تاریخ ایران باستان دانست و بیان کرد: تأثیر آنها فراتر از مرزهای جغرافیایی ایران رفته و به دیگر فرهنگها نیز سرایت کرده است، در واقع داستانهای شاهنامه، در فرهنگهای مختلف به عنوان نمادهایی از شجاعت و وفاداری مورد ستایش قرار گرفتهاند.
وی ادامه داد: داستانهای شاهنامه، به ویژه در بخشهای مربوط به قهرمانان و جنگها، به ارزشهای انسانی و اجتماعی نظیر شجاعت، وفاداری، محبت و احترام به بزرگترها پرداخته و آنها را به نسلهای بعدی منتقل کرده است.
کاظمی گفت: فردوسی با استفاده از نمادهای فرهنگی، تلاش کرده است تا این ارزشها را در ذهن مخاطبانش جاودانه کند؛ شخصیتهای شاهنامه، هر یک نمایانگر ویژگیهای خاص انسانی هستند که در فرهنگ ایرانی بسیار مورد احترامند.
تأثیر شاهنامه بر هنر
وی ادامه داد: شاهنامه نه تنها در ادبیات، بلکه در هنرهای دیگر نیز تأثیر قابل توجهی داشته است، نقاشیها، مینیاتورها و آثار هنری بسیاری بر اساس داستانهای شاهنامه خلق شدهاند.
این پژوهشگر ادبیات فارسی بیان کرد: هنرمندان ایرانی با الهام از قهرمانان و داستانهای این اثر، آثار زیبایی را خلق کردهاند که به غنای فرهنگی و هنری ایران افزوده است. این ارتباط عمیق بین ادبیات و هنر، نشاندهندهی تأثیر عمیق شاهنامه بر فرهنگ ایرانی است، به نوعی مینیاتورهای ایرانی که صحنههای مختلفی از شاهنامه را به تصویر کشیدهاند، نه تنها زیبایی بصری را به ارمغان آوردهاند بلکه مفاهیم عمیق انسانی را نیز منتقل کردهاند.
وی با اشاره به اینکه شاهنامه فردوسی نه تنها یک اثر ادبی، بلکه منبعی فرهنگی و تاریخی است، بیان کرد: این اثر میتواند به ما در درک بهتر هویت ملی و فرهنگیمان کمک کند. فردوسی در این کتاب، علاوه بر روایت داستانهای قهرمانی، ارزشهای انسانی را نیز به تصویر کشیده است.
کاظمی تأکید کرد: با مطالعه دقیق شاهنامه و دیگر آثار ادبی، میتوان به فهم عمیقتری از تاریخ و فرهنگ ایرانی دست یافت و میراث فرهنگیمان را حفظ کرد.
وی با بیان اینکه شاهنامه تنها یک بخش از تاریخ ما نیست، بلکه میراثی است که باید به نسلهای آینده منتقل کنیم، خاطرنشان کرد: حتی با گذشت هزاران سال، فرهنگ و ادبیات فارسی از بین نخواهد رفت و ایران و زبان فارسی مدیون فردوسی است.
این پژوهشگر ادبیات فارسی با بیان اینکه شاهنامه فردوسی زبان و ادبیات فارسی را احیا کرده است، تصریح کرد: این اثر ارزشمند دارای جامعیتی کامل است و راز ماندگاریاش در همین نکته نهفته است.
وی با تأکید بر اینکه تا زمانی که زبان فارسی وجود داشته باشد، نام حکیم ابوالقاسم فردوسی نیز زنده خواهد بود، استواری و ایستادگی بر مفهوم خرد را از نصایح فردوسی دانست و افزود: خرد یکی از یادگارهای ارزشمند فردوسی برای ماست.
از آنجا که در نسخههای خطی شاهنامه، دو تاریخ برای پایان نظم آن ذکر شده است (سالهای ۳۸۴ و ۴۰۰ هجری قمری) محققان بر این باورند که فردوسی نسخه اولیه را در سال ۳۸۴ سروده و در سال ۴۰۰ آن را تکمیل کرده است. جالب اینجاست که فردوسی در انتهای داستان یزدگرد به روز ۲۵ اسفند (روز آرد سفندارمذ) اشاره کرده و میسراید: «سرآمد کنون قصه یزدگرد/ به ماه سفندارمذ روز آرد/ ز هجرت شده پنج هشتاد بار/ به نام جهانداور کردگار».
انتهای پیام
نظرات