به گزارش ایسنا، در یادداشتی در رسانه آمریکایی مطرح شده موفقیت یا شکست مذاکرات غیرمستقیم تهران-واشنگتن به بهترین شاخص ارزیابی این خواهد بود که آیا دولت دوم «دونالد ترامپ» رئیسجمهورآمریکا میتواند با دستیابی به توافقی عملگرایانه مبنای سیاست خارجی آمریکا را تحکیم کند و تنشهای منطقهای را کاهش دهد یا خیر.
نشریه فارن پالیسی در یادداشتی نوشت: از اوکراین تا غزه و عربستان سعودی، شاهد کانالهای ارتباطی فعال کاخ سفید، تعامل با رقبا، تبلیغ فروش تسلیحات و انعقاد قراردادهای سرمایهگذاری بودهایم که بحثبرانگیزترین این اقدامات، تعامل این دولت با ایران بوده است. ترامپ در دولت اول خود تحت تاثیر مشاوران تندرویی قرار داشت که رویکرد افراطی «فشار حداکثری» را نسبت به ایران در پیش گرفته بودند. اما این بار، رئیسجمهور آمریکا فرصتی برای دستیابی به توافقی عملگرایانه دارد که ضمن محدود کردن بلندپروازیهای هستهای ایران، تنشهای منطقهای را کاهش خواهد داد.
طبق این گزارش، موفقیت یا شکست مذاکرات با ایران بهترین شاخص ارزیابی این خواهد بود که آیا این دولت میتواند در مسیری پیش برود که تمایل خود به آن را برای تحکیم بنیانهای سیاست خارجی آمریکا نشان داده است. مشاوران ترامپ در دولت اول او بارها به او میگفتند که اگر فشارها بر تهران را به اندازه کافی افزایش دهد، قادر خواهد بود با ایران به «توافقی بهتر» از توافق هستهای ۲۰۱۵ در دولت «باراک اوباما» دست پیدا کند که البته این اشتباه از آب درآمد. این رویکرد به چند طریق موجب سازشناپذیری ایران شد، به گونهای که در تمام دوران دولت اول او هیچ تمایلی به مذاکره نشان نداد.

این نشریه با ادعای اینکه با توجه به تحولات اخیر منطقهای، از جمله سقوط دولت «بشاراسد» در سوریه و درگیریها میان رژیم صهیونیستی با حماس و حزبالله لبنان، موقعیت ایران تضعیف شده است، درباره این فرصت دیپلماتیک نوشت: تهران مشتاق دستیابی به یک توافق است؛ اکنون هیچ فرصتی مناسبتر از این برای تبدیل کردن فشارها به نتایج دیپلماتیک برای رئیسجمهور آمریکا وجود ندارد.
در بخش دیگری از این مطلب مطرح شد: تصمیم دولت برای روی آوردن به دیپلماسی یکی از بخشهای مهم تلاشهای آن برای تحکیم بنیان سیاست خارجی آمریکا و معطوف کردن تمرکز ارتش آمریکا بر منطقه هند-آرام است. رها کردن ارتش آمریکا از دغدغههای خاورمیانه اولویت آشکار این دولت است. اظهارات مقامهای دولتی در ماههای اخیر در راستای همین رویکرد بوده است. ترامپ همچنین بیشترین مقاومت را در برابر حمله نظامی اسرائیل علیه ایران و نیروهای نیابتی آن نشان داده است. وزارت دفاع آمریکا اخیرا یک دستورالعمل راهبردی منتشر کرده که صراحتا به ارتش دستور میدهد بر امنیت داخلی و منطقه هند-آرام تمرکز کند و در عین حال، دیگر تهدیدها را نیز در نظر داشته باشد.
در همین راستا، ایران آزمون تعیینکنندهای است که نشان خواهد داد آیا دولت نسبت به اولویتبندی راهبردی جدیت دارد یا خیر. روسای جمهور آمریکا از زمان اوباما برای این تغییر جهتگیری به سمت آسیا تلاش کردهاند، اگرچه موفق نبودهاند اما این بار، بینش ترامپ مبنی بر اینکه تعامل تجاری و دیپلماتیک با ایران ممکن است کارآمدتر از منزوی کردن و حملات نظامی باشد، مسئله اساسی این است که آیا توافق خواهد شد یا مذاکرات به دلیل انتظارات غیرواقعبینانه هر یک از طرفین از مسیر خارج خواهد شد.

مشکلات پافشاری بر غنیسازی صفر
در ادامه این مطلب با اشاره به اینکه مسئله غنیسازی که برای این خط قرمز محسوب میشود، یکی از چالشهای مذاکراتی تهران-واشنگتن است، با ارائه پیشنهادهایی برای کاهش اختلافات مطرح شد: مسلما ایران ذیل هرگونه توافق جدید مجبور خواهد بود اورانیوم غنیشده با خلوص بالای خود را واگذار کند و ممکن است سطوح غنیسازی جدید و بهتری از برجام تعیین شود. همچنین راهکارهای دیگری از جمله توقف غنیسازی داخلی ایران و طراحی کنسرسیومی هستهای با مشارکت کشورهای همسایه ایران را نیز میتوان مطرح کرد. گزارشها حاکی از آن است که دولت هنوز در بحثهای داخلی خود در اینباره به تصمیم نرسیده است. پیشنویس درزیافته یک پشنهاد تیم «استیو ویتکاف» مذاکرهکننده ارشد آمریکا نشان داده است که دولت در حال بررسی این راهکارهاست اما رئیسجمهور به تازگی در شبکههای اجتماعی بر «غنیسازی صفر» تاکید کرده است.
فارن پالیسی درباره پیامدهای پافشاری آمریکا بر غنیسازی صفر در ایران نوشت: ممنوعیت کامل غنیسازی در داخل ایران شاید سریعترین راه برای اطمینان یافتن از این است که هیچ توافقی حاصل نشود. تهران بارها تاکید کرده است که این موضوع در هرگونه توافقی برای آنها خط قرمز است. موضوع نگرانکنندهتر این است که این موضع در واقع پافشاری همان کسانی باشد که ترامپ را به خروج از توافق هستهای در سال ۲۰۱۸ تشویق کردند. بیش از پیش مشخص است که در نظر این تندروهای حوزه سیاست خارجی هیچ توافقی با ایران مناسب نیست.
به نوشته این نشریه، «توافقی که شامل راستیآزمایی و نظارت باشد و استانداردهای سختگیرانهای برای توانمندیهای هستهای داخلی ایران تعریف کند، بسیار بهتر از گزینههای دیگر است.»
فارن پالیسی نوشت: این رویکرد بدون شک بهتر از حملات نظامی است که احتمالا با گذشت فقط چند سال موجب احیای بلندپروازیهای هستهای ایران میشود و دربر دارنده خطر بروز یک درگیری منطقهای با ایران و متحدان آن است که نظامیان آمریکایی در منطقه احتمالا هدف اصلی آن قرار خواهند گرفت. اگر همان رئیسجمهوری است که بالاخره موجب ترک اعتیاد آمریکا نسبت به مداخلهجویی در خاورمیانه شود، بمباران ایران بدترین جایی است که میتواند کارش را از آن شروع کند. اما از طرفی، اگر بتواند به یک توافق هستهای جامع و خوب با ایران دست پیدا کند، شاید آمریکا در نهایت بتواند کار عقبافتاده جهتگیری به سمت آسیا را آغاز کند.
ایران و آمریکا تا کنون پنج دور مذاکرات غیرمستقیم را با میانجیگری عمان در مسقط و رم برگزارکردهاند. واشنگتن که اظهارات متناقضی را درباره شیوه محدودسازی برنامه هستهای ایران مطرح کرده، به تازگی پیشنهاد مکتوبی را درباره توافقی احتمالی بر سر برنامه هستهای آن مطرح کرده است. مقامات ایرانی اعلام کردهاند در حال تهیه پاسخ مناسب به این نامه هستند.
یک منبع مطلع ایرانی در گفتوگو با شبکه راشاتودی در این باره گفت: ایران موارد مکتوب آمریکا را بسیار دور از چیزی میداند که میتوان آن را مبنای منصفانه و واقعبینانهای برای سازشی احتمالی در نظر گرفت. ایرانیها از دیدن چنین متن خیالبافانه و یک جانبهای که تا این اندازه دور از واقعیت است، متعجب شدند.
انتهای پیام
نظرات