به گزارش ایسنا، تغییر اقلیم به معنای تغییرات بلندمدت در الگوهای آبوهوایی مانند دما، بارش، باد و دیگر عوامل جوی است. این تغییرات میتوانند به شکل افزایش دمای متوسط، وقوع سیلابها یا خشکسالیهای شدید، یا حتی بیثباتی در شرایط اقلیمی ظاهر شوند. یکی از بخشهایی که به شدت تحت تأثیر این تغییرات قرار میگیرد، کشاورزی است. چراکه تولید محصولات کشاورزی وابسته به شرایط پایدار آبوهوایی، دسترسی به منابع آب و کیفیت خاک است. کاهش بارش، افزایش تبخیر و وقوع پدیدههایی مانند موجهای گرما یا سرما مستقیماً روی عملکرد محصولات و امنیت غذایی مردم اثر میگذارد.
همزمان، کشاورزی خود نیز یکی از عوامل تأثیرگذار در تغییر اقلیم است. برای مثال، فعالیتهای مربوط به دامداری و تولید محصولات کشاورزی موجب تولید گازهای گلخانهای مانند متان و دیاکسیدکربن میشوند که در گرم شدن زمین نقش دارند. بنابراین، کشاورزی، هم قربانی و هم عامل تغییرات اقلیمی است. سازمانهای بینالمللی مانند فائو پیشبینی کردهاند که با افزایش جمعیت جهان تا سال ۲۰۵۰، تقاضا برای غذا افزایش چشمگیری خواهد داشت. به همین دلیل، توسعه شیوههای کشاورزی که هم با تغییر اقلیم سازگار باشند و هم به محیط زیست آسیب نرسانند، به یک ضرورت تبدیل شده است.
در این زمینه، نادر حیدری، دانشیار پژوهش مؤسسه تحقیقات فنی و مهندسی کشاورزی وابسته به سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، پژوهشی را انجام داده است. او در این پژوهش تلاش کرده تا دیدگاهها و رویکردهای جهانی در زمینه سازگاری با تغییر اقلیم در بخش آب کشاورزی را بررسی و دستهبندی کند.
تمرکز اصلی تحقیق بر آن بوده که سایر کشورها برای مقابله با چالشهای ناشی از تغییر اقلیم در منابع آب کشاورزی چه راهکارهایی را در پیش گرفتهاند و چگونه میتوان از تجربههای موفق بینالمللی برای بهبود وضعیت در ایران بهره برد.
این تحقیق بهصورت یک یادداشت فنی ارائه شده است؛ به این معنا که نویسنده با بررسی منابع و مطالعات معتبر جهانی، رویکردها و راهبردهای کاربردی در حوزه سازگاری با تغییر اقلیم در بخش آب کشاورزی را گردآوری و تحلیل کرده است.
بر اساس یافتههای این تحقیق، رویکردهای جهانی برای سازگاری با تغییر اقلیم در بخش کشاورزی به چهار دسته اصلی تقسیم میشوند: استفاده از فناوریهای نوین برای مدیریت بهتر آب، اصلاح شیوههای مدیریتی در مزرعه و نظامهای کشاورزی، تقویت ابزارهای تصمیمسازی و تصمیمگیری و انجام تغییرات نهادی و سازمانی. در این بین، کشورهایی مانند ایران عمدتاً تمرکز خود را بر فناوریهای نوین آبیاری گذاشتهاند، در حالی که به سایر رویکردها توجه کافی نشده است.
نتایج نشان میدهند که راهکارهای مدیریتی و نهادی در مقایسه با اقدامات صرفاً زراعی، از نظر هزینه اثربخشی، عملکرد بهتری دارند. بهبیان ساده، ایجاد هماهنگی بین سازمانها، استفاده از ابزارهای تصمیمگیری و اصلاح ساختارهای مدیریتی میتواند در کوتاهمدت هزینه کمتری داشته باشد و در عین حال تأثیرگذاری بیشتری نسبت به توسعه ارقام مقاوم گیاهی یا پروژههای سازهای داشته باشد.
اطلاعات تکمیلی این پژوهش نیز بر این نکته تأکید دارند که کشورهایی با توان مالی کمتر، بیشترین آسیب را از تغییر اقلیم خواهند دید. در چنین شرایطی، اتخاذ سیاستهای صحیح در مقیاسهای محلی و ملی اهمیت بیشتری پیدا میکند. بهویژه باید از راهبردهایی استفاده شود که جوامع محلی را در فرآیند تصمیمگیری مشارکت دهند، از دانش بومی بهره بگیرند و پوشش دائمی خاک، تنوع زیستی و پیشآگاهی اقلیمی را در دستور کار قرار دهند. همچنین، استفاده از بیمه کشاورزی، بازارهای محلی آب و یارانه به کشاورزان، از جمله سیاستهای حمایتی مهم در این زمینه به شمار میرود.
این یادداشت فنی در فصلنامه «تحقیقات منابع آب ایران» منتشر شده است؛ نشریهای که زیر نظر انجمن علوم و مهندسی منابع آب فعالیت میکند و به انتشار پژوهشهای مرتبط با آب و کشاورزی میپردازد.
انتهای پیام
نظرات