به گزارش ایسنا، اقدامات اخیر «دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکا بدون مشورت با رژیم صهیونیستی یا حتی مشارکت آن، از جمله سفر به منطقه که شامل دیدار او با «احمد الشرع» سرکرده «هیئت تحریرالشام» و اعلام لغو تحریمهای سوریه بود، متوقف کردن کارزار نظامی آمریکا علیه یمن بدون مشورت با تلآویو یا مشارکت آن و مذاکرات غیرمستقیم تهران-واشنگتن برای رسیدن به توافقی هستهای با ایران، همگی نشان میدهد که پس از عملیات «طوفان الاقصی» که در هفت اکتبر ۲۰۲۳ از سوی حماس انجام شد، تا چه اندازه موازنه قدرت را در غرب آسیا تغییر داده است.
«ولی نصر» در نشریه آمریکایی فارن افرز با این مقدمه نوشت: جنگ غزه چشمانداز ژئوپولتیکی منطقه خاورمیانه را دگرگون کرده است. عربستان سعودی، امارات متحده عربی و دیگر کشورهای حاشیه خلیح فارس پیش از حمله هفت اکتبر با اسرائیل همنظر بودند که ایران و اتحاد نیروهای نیابتی آن اصلیترین تهدید این منطقه هستند. آنها از رویکرد دولت اول ترامپ در قبال ایران مبنی بر «فشار حداکثری» حمایت میکردند و به سمت عادیسازی روابط با اسرائیل پیش میرفتند اما امروز، وضعیت به طور قابل توجهی تغییر یافته است. تهران با گذشت ۲۰ ماه از این جنگ تهدید کمتری برای جهان عرب محسوب میشود. این در حالی است که اسرائیل به طور فزایندهای یک هژمون منطقهای به نظر میرسد.
در میانه این تحولات، متحدان عرب واشنگتن و رژیم صهیونیستی در زمینه یک توافق هستهای جدید، ۲ جبهه مقابل هم هستند. این رژیم هرگونه توافقی را شریانی حیاتی برای ایران میداند و تلاش میکند دولت ترامپ را به سمت اقدام نظامی علیه تاسیسات اتمی ایران سوق دهد. کشورهای خلیج فارس در عوض از جنگی جدید و غیرقابل کنترل پشت مرزهایشان میهراسند و رسیدن به راهکاری سیاسی با تهران را برای امنیت و ثبات منطقهای حیاتی میدانند. آنها همچنین نگران جولان دادن آزادانه رژیم اشغالگر در آینده غرب آسیا هستند. آنها در تلاش برای رسیدن به تعادلی میان رژیم صهیونیستی و ایران به بازیگران اصلی تلاش ترامپ برای دستیابی به توافقی هستهای با ایران تبدیل شدهاند. کشورهای حاشیه خلیج فارس با همکاری یکدیگر میکوشند تا به محور نظم منطقهای بازتعریفشده تبدل شوند.

شکست راهبرد ترامپ-بایدن برای تشکیل محور اسرائیلی-عربی
فارن افرز با اشاره به پیشینه مخالفت عربستان سعودی و امارات متحده عربی با تلاش آمریکا برای دستیابی به توافقی هستهای با ایران همزمان با تحولات بهار عربی در سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۱ و هشدار «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر رژیم صهیونیستی در کنگره آمریکا در سال ۲۰۱۵ که هرگونه توافق با ایران را باعث تقویت نقش منطقهای آن و محور مقاومت میدانست، نوشت: اگرچه اسرائیل و متحدان واشنگتن در حوزه خلیج فارس ممکن است چشمانداز هژمونی ایران در غرب آسیا را بیش از اندازه بزرگنمایی کرده باشند، اما این انکارناپذیر است که آشفتگی آن سالهای جهان عرب، موازنه قدرت منطقهای را به نفع ایران تغییر داده بود. توافق هستهای ۲۰۱۵ برای مخالفان ایران در منطقه نه فقط درباره توانمندیهای هستهای ایران، بلکه نفوذ نسبی ایران نیز بود. بر اساس این توافق، ایران در ازای محدود کردن برنامه هستهای خود از لغو تحریمها بهرهمند میشد اما الزامی برای کنترل نیروهای نیابتی آن وجود نداشت. در نتیجه، این توافق در عین این که برنامه هستهای ایران را محدود و از دستیابی ایران به سلاحی هستهای جلوگیری میکرد، در بر دارنده خطر افزایش نفوذ آن بود.
ترامپ در برابر این فشارها در سال ۲۰۱۸ از توافق هستهای خارج شد و کارزار فشار حداکثری را با این امید علیه ایران در پیش گرفت که با فشارهای تحریمی و سیاسی، منجر به تضعیف ایران و کاهش نفوذ منطقهای ایران در یک نظم جدید منطقهای شود که رژیم صهیونیستی و کشورهای عربی در آن نقش محوری داشته باشند. ترامپ در همین راستا به دنبال گسترش همکاریهای امنیتی و اطلاعاتی عربی-اسرائیلی بود که به «توافق ابراهیم» در سال ۲۰۲۰ برای عادیسازی روابط برخی از کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی منجر شد.
«جو بایدن» رئیسجمهور دموکرات آمریکا نیز در دولت خود همین رویکرد را در قبال ایران در پیش گرفت و به رغم ادعای در اولویت قرار دادن احیای توافق هستهای، نتوانست به این توافق بازگردد. بایدن نیز مانند ترامپ بر شکل دادن محور عربی-اسرائیلی متمرکز بود. دولت بایدن پیش از عملیات هفت اکتبر حماس گمان میکرد تلاشها برای عادیسازی روابط میان عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی در آستانه رسیدن به یک توافق قرار دارد.
در این مطلب با اشاره به این که تحولات بعدی منطقه نشان داد دولت بایدن تا چه اندازه در این زمینه گمراه شده بود، با ادعاهایی علیه نقش منطقهای ایران مطرح شد: راهبرد ترامپ-بایدن تنها موجب تشدید تنشهای منطقهای شد. ایران با توسعه برنامه هستهای خود و حمایت از جنگ حوثیهای یمن(جنبش انصارالله) علیه کشورهای حاشیه خلیج فارس به فشارهای آمریکا پاسخ داد. حتی حملات مستقیمی به منافع آمریکا و کشورهای حاشیه خلیج فارس در سال ۲۰۱۹ انجام شد. این کشورهای عربی پیش از عملیات هفت اکتبر نیز اعتمادشان به راهبرد واشنگتن را از دست داده بودند.
عربستان سعودی در مارس ۲۰۲۳ طی اقدامی بیسابقه با میانجیگری چین توافقی برای عادیسازی روابط با ایران انجام داد. یکی از مزایای فوری این اقدام متوقف شدن حملات حوثیها علیه عربستان سعودی و امارات متحده عربی بود. کشورهای حاشیه خلیج فارس همچنان نسبت به گسترش روابط با اسرائیل متعهد ماندند اما برقراری تعادل میان ایرانو اسرائیل دشوار شده بود.
پس از درگرفتن جنگ غزه روند عادیسازی روابط میان عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی متوقف شد. گروههای محور مقاومت، از جمله حزبالله لبنان و انصارالله یمن وارد درگیری مستقیم با رژیم صهیونیستی در پاسخ به اقدامات آن در غزه شده بودند. دولت بایدن گمان میکرد که این درگیری منطقهای احتمال شکلگیری اتحاد امنیتی اسرائیل-کشورهای حاشیه خلیج فارس را تقویت خواهد کرد اما کشورهای حاشیه خلیج فارس از وارد شدن به این درگیری رویگردان بودند. کشورهای عربی همچنین باید خشم فزاینده ملتهایشان نسبت به جنایتهای رژیم صهیونیستی علیه مردم غزه را نیز در نظر میگرفتند که مانع از هرگونه تقویت بیشتر همکاری عربی-اسرائیلی میشد.

ضرورت ایجاد موازنهای جدید با حضور پررنگ ایران
رسانه آمریکایی با اشاره به این که رژیم صهیونیستی در پی تحولات منطقه ناشی از درگیریهای آن با گروههای مقاومت بازگشت ترامپ به کاخ سفید را فرصت مناسبی برای وارد آوردن ضربه محکمی به ایران، ویران کردن تاسیسات هستهای و زیرساختهای اقتصادی آن طی حملهای متجاوزانه به ایران یافته بود، نوشت: ترامپ مطابق سناریوی مورد انتظار اسرائیل عمل نکرده است. رئیسجمهور آمریکا با نگرانی از این که حمله نظامی به ایران آمریکا را وارد جنگی پر هزینه کند، در مقابل فشارهای اسرائیل برای کنار گذاشتن دیپلماسی و برپا کردن جنگی علیه ایران خودداری کرده است. او حالا در تلاش برای دستیابی به چیزی است که در دولت اولش آن را فسخ کرد، یعنی توافقی هستهای. کشورهای حاشیه خلیج فارس که طی سالهای گذشته با توافق هستهای پیشین مخالفت کرده بودند، حالا از این اقدام او حمایت میکنند و طرفدار دیپلماسی با ایران هستند.
از زمان بازگشت ترامپ به کاخ سفید، عمان، قطر، عربستان سعودی و امارات متحده عربی همگی توصیههایی علیه جنگ داشته و در روابط تهران و واشنگتن به عنوان میانجی عمل کردهاند. واضحترین دلیل رویکرد فعلی این کشورها ترس از تاثیری است که جنگ بر اقتصاد آنها خواهد داشت. عربستان سعودی و دیگر کشورهای حاشیه خلیج فارس اساسا یک توافق هستهای را دارای نقشی محوری برای دستیابی به موازنه قدرت جدید در غرب آسیا میدانند.
طبق این گزارش، حمایت کشورهای حاشیه خلیج فارس از توافق هستهای ایران و آمریکا تا حدی ناشی از تغییر موضع رژیم صهیونیستی در منطقه است. این رژیم در عین پیشبرد حملات به غزه با احساس پیروزمندانهای آماده میشود تا سلطه خود بر کل غرب آسیا را اعمال کند. این رژیم حملات متجاوزانه خود به جنوب لبنان و اشغال و حملات به مناطق گستردهای از سوریه را ادامه میدهد. این در حالی است که بازیگران بانفوذ منطقه از جمله ایران، کشورهای حاشیه خلیج فارس و ترکیه از دیرباز در مقابل سلطه یک بازیگر منطقهای ایستادگی کردهاند. اکنون ایران، کشورهای عربی و ترکیه با وجود قصد این رژیم برای تبدیل شدن به قدرت بیرقیب منطقهای، برای ایجاد یک موازنه جدید به یکدیگر نیاز دارند.
ضرورتی که برای برقراری موازنهای جدید احساس میشود، متحدان واشنگتن در حاشیه خلیج فارس را از مخالفان پیشین یک توافق هستهای به حامیان قوی تبدیل کرده است. از نظر آنها، یک توافق جدید میان ایران و آمریکا مانع جنگ رژیم صهیونیستی با ایران خواهد شد که احتمال رسیدن این درگیری به مرزهای آنها وجود دارد، همچنین از تثبیت سلطه بیرقیب منطقهای رژیم صهیونیستی جلوگیری میکند.
فارن افرز در پایان نوشت: ایران و کشورهای حاشیه خلیج فارس به یکدیگر و به یک توافق هستهای نیاز دارند. این تحولی خوشایند است که منجر به اعتمادسازی میان این کشورهای همسایه در حاشیه خلیج فارس و تعمیق تعامل آنها از جمله از طریق همکاریهای امنیتی، سرمایهگذاری و تجارت میشود. علاوه بر این، ازسرگیری روابط این کشورها با ایران نیازی به کنار گذاشتن روند عادیسازی روابط با اسرائیل ندارد. رهبران این کشورها نمیخواهند دست به انتخابی دشور میانی ایران و اسرائیل بزنند. آنها خواهان روابط با هر دو طرف هستند تا توازنی منطقهای برقررا کنند که به نفع کشورهای آنها باشد و موجب ایجاد صلح و ثبات در این منطقه شود که برای اهداف اقتصادی آنها حیاتی است. یک توافق هستهای میتواند راهبرد کشورهای حاشیه خلیج فارس را با سیاستهای ایالات متحده در غرب آسیا همسو کند که بعدا میتواند در یک شراکت راهبردی رسمی بین آمریکا و عربستان سعودی تثبیت شود.
انتهای پیام
نظرات