حجتالاسلام والمسلمین سیدمهدی واعظ موسوی در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: دورانی که امام موسی کاظم(ع) در آن متولد و بزرگ شد، از نظر سیاسی و اجتماعی بسیار پرتنش و پیچیده بود. پس از پیروزی عباسیان بر بنیامیه، قدرت به دست خلافت بنیعباس افتاد؛ اما این خلافت به تدریج به تسویهحساب سیاسی با علویان، یعنی خاندان علی(ع) روی آورد. هرچه قدرت خلفای عباسی بیشتر میشد، محدودیتها، فشارها و سختگیریهایشان نسبت به اهل بیت(ع) نیز افزایش مییافت.
وی با اشاره به اینکه امام موسی کاظم(ع) در یکی از دشوارترین ادوار تاریخ امامت، با خلیفهای مقتدر، متکبر و خودکامه به نام هارونالرشید مواجه شد، افزود: هارونالرشید حاکمی بود که از لحاظ گسترش قلمرو و اقتدار ظاهری، دورانش خلافتش از برجستهترین دورههای خلافت عباسی به شمار میرود. گستره نفوذ هارون چنان وسیع بود که با غرور تمام میگفت «ای ابرها، هر جا میخواهید ببارید، بارانتان بر ملک من خواهد بارید». همین وسعت سرزمینهای تحت سلطهاش بود که زمینه طغیان و استبداد او را فراهم کرده بود. در چنین شرایطی هارون نمیتوانست حضور معنوی و اثرگذار امام موسی کاظم(ع) را تحمل کند. او بارها امام را زندانی کرد؛ گاهی در سیاهچالهای تنگ و تاریک و گاهی تحت نظر داشت، تا از نفوذ معنوی و محبوبیت ایشان در میان مردم جلوگیری کند.
این کارشناس دینی بیان کرد: تاریخ نشان میدهد که طاغوتها، وقتی نمیتوانند دلها را با صداقت و عدالت بهدست آورند، تلاش میکنند چهرههای نورانی و الگوهای حقیقی را از سر راه بردارند تا خود دیده شوند. همانگونه که برادران یوسف، چون توجه یعقوب را متوجه یوسف دیدند، تصمیم گرفتند او را از صحنه خارج کنند، طاغوتهای زمان امام کاظم نیز برای جلب توجه مردم و تثبیت جایگاه پوشالیشان، به زندانی کردن «یوسف زمان» روی آوردند.
وی ادامه داد: چون تا زمانی که خورشید در آسمان میدرخشد، تاریکی مجالی برای خودنمایی ندارد و دشمنان نور، همیشه تلاش میکنند این خورشیدها را خاموش کنند، غافل از آنکه با شهادتشان، درخشششان بیشتر میشود و دلهای بیشتری را به خود جذب میکنند.
واعظ موسوی خاطرنشان کرد: حتی نحوه ثبت شهادت امام کاظم(ع) در برخی منابع تاریخی بیانگر بغض و تنگنظری نویسندگان آن دوره است. در گزارشهایی از تاریخ عمومی به سال ۱۸۳ هجری قمری، تنها در یک سطر ذکر میشود «در این سال موسی بن جعفر وفات یافت»؛ نه شرحی، نه تحلیلی، نه احترامی. همین اختصار گویای عمق دشمنی است، چرا که اگر امام شخصیتی بیاهمیت بود، نیازی به ذکر نامش نبود و اگر مهم بود، چرا دربارهاش بیشتر ننوشتهاند؟ این سکوتِ معنادار خود نشانهای از عظمت امام و ناراحتی دشمنان از درخشش او است.
وی در خصوص لقب «کاظم» که به امام موسی بن جعفر(ع) داده شده است، عنوان کرد: این لقب برگرفته از آیه شریفه قرآن است که میفرماید «والکاظمین الغیظ»؛ یعنی کسانی که خشم خود را فرو میبرند. این صفت جلوهای بارز از شخصیت امام کاظم(ع) بود. او در اوج فشار، ظلم و زندان، هیچگاه واکنشی از سر خشم و انتقام نداشت. دل دریاییاش چنان وسعتی داشت که طوفانهای خشم در آن محو میشدند. همانطور که کودکان به سبب کوچکی درونشان زود بیتاب میشوند، انسانهایی که از سعه وجودی برخوردار نیستند نیز زود از کوره در میروند. اما امام کاظم(ع) چون دریایی عمیق، خشم را نه فقط پنهان، که در خود هضم میکرد؛ بیآنکه آسیبی به خود یا دیگران وارد شود.
این کارشناس دینی افزود: البته همه امامان اهل بیت(ع) اهل کظم غیظ و فروبردن خشم بودند، اما در دوران امام کاظم، این ویژگی به شکلی برجستهتر نمود پیدا کرد و به همین دلیل این لقب بر ایشان ماندگار شد؛ همانگونه که امام حسین(ع) علیرغم اینکه همه ائمه مظلوم بودند، نماد مظلومیت شد و به عنوان سیدالشهدا شناخته میشود.
وی در خصوص چگونگی معرفی امام موسی کاظم(ع) به نسل جوان خاطرنشان کرد: امروز اگر بخواهیم امام موسی کاظم(ع) را به نسل جوان معرفی کنیم، باید با زبانی گویا و ملموس، ویژگیهای اخلاقی و شخصیتی ایشان را بازتاب دهیم. یکی از این ویژگیها که با نیازهای روانشناختی و تربیتی امروز نیز همخوانی دارد، همین توانایی در مدیریت خشم است. در زمانهای که بسیاری از جوانان در پی یادگیری شیوههای کنترل هیجانات، مراجعه به مشاوران و رواندرمانگران دارند، معرفی شخصیتی چون امام کاظم(ع) که نماد فروبردن خشم و صبوری است، میتواند بسیار جذاب، الهامبخش و کارآمد باشد.
این کارشناس دینی تصریح کرد: زندگی امام کاظم(ع) سرشار از درسهایی است که میتواند نسل امروز را در مسیر خودسازی، پایداری، نجابت و حلم یاری دهد. بهرهگیری از رسانهها، فضای آموزشی، تولید محتوای خلاق و روایتگری هنرمندانه از زندگی و سیره امام، راههایی مؤثر برای آشنایی جوانان با این گوهرهای ناب معرفت است.
انتهای پیام
نظرات