این روزها که سایه جنگ ایران و اسرائیل بر فراز شهرها سنگینی میکند، ترس و اضطراب تا عمق خانهها رسوخ کرده است کە در دل این هیاهو، نخستین سنگرِ روانی، رفتار والدین است؛ کودکان انعکاس صدای درونی ما را میشنوند و سالمندان با کوچکترین لرزش صدایمان، اضطراب را لمس میکنند که در چنین شرایطی روانشناسان معتقدند که باید در میان انفجارها و خبرهای تلخ باید زنجیرەای از آرامش ساخت و کودکان و سالمندان را از هجوم اخبار در امان نگهداشت.
آنان کە جنگ را دیدەاند میدانند کە رعبآور است و همه حق دارند بترسند، زیرا ترس واکنش زیستیِ طبیعی در برابر خطر است، اما مرز باریکی وجود دارد میان ترسی که ما را هوشیار میکند و وحشتی که ما را فلج میسازد، لذا گفتوگوی صادقانه متناسب با سن و زبان کودکان و توضیحِ بدون اغراق درباره آنچه میگذرد، میتواند ترس را از دشمن درونی به پیامی هشداردهنده تبدیل کند و وقتی کودک بداند «چه» میترساندش، «چگونه» کنار آمدن با آن را هم میآموزد.
رفتار والدین، پلی میان بحران و آرامش
یک مشاور روانشناختی میگوید: در شرایط بحرانی، معمولاً اتفاقاتی رخ میدهد که میتواند باعث ایجاد رعب و وحشت بهویژه در کودکان و سالمندان شود، در چنین موقعیتهایی، اضطراب و ترس نه تنها بر فضای خانواده سایه میافکند، بلکه ممکن است کودکان به دلیل ناآشنایی با شرایط با پرسشهای چالشبرانگیز، نگرانیهای بیشتری برای اطرافیان ایجاد کنند.
شیوا ابراهیمی در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: با این حال، مهمتر از همه، نوع رفتار والدین در این شرایط است، رفتار والدین میتواند همچون پلی در دل بحران و تاریکی، کودک را به سوی آرامش و اطمینان هدایت کند؛ کودکان در روزهای سخت بیش از همیشه به حضور فعال، آرام و اطمینانبخش والدین نیاز دارند؛ لذا مهم است که با رفتاری درست و آرام، فضای امنی فراهم کنیم تا کودک احساس کند والدینش تکیهگاهی محکم و قابل اعتماد هستند.
وی افزود: در مواقع اضطراری، مهمترین اقدام، ارائه حمایت روانشناختی به افراد کمتوان، بهویژه کودکان و سالمندان است، این حمایت نیازمند رعایت نکاتی کلیدی است که در قدم اول شامل حفظ آرامش خود ماست.
ابراهیمی ادامە داد: کودکان بهطور طبیعی احساسات والدین را جذب میکنند و اگر والدین مضطرب و آشفته باشند، این حالت به کودک نیز منتقل شده و ترس او را دوچندان میکند؛ این موضوع درباره سالمندان نیز صادق است، چراکه آنها نیز به لحاظ عاطفی حساستر هستند.
فضایی امن برای احساسات کودک فراهم کنیم
وی بیان کرد: لازم است فضایی فراهم شود که کودک بتواند احساسات خود را به راحتی بیان کند و درباره آنچه اتفاق افتاده است، صحبت کند، باید توجه داشت که هر کودک به شیوهای خاص احساسات خود را بروز میدهد؛ برخی با گریه، برخی با حرف زدن و برخی نیز با سکوت و انزوا؛ والدین با شناختی که از ویژگیهای فرزند خود دارند، باید از راه همدلی کودک را به گفتوگو دعوت کرده و به او نشان دهند که احساس ترس طبیعی است؛ همچنین در عین حال، به کودک آموزش داده شود که این اتفاقات لزوماً ناشی از عملکرد ما نیست، اما ما میتوانیم یاد بگیریم چگونه احساسات و واکنشهای خود را کنترل کنیم و به شیوهای درست با موقعیتها کنار بیاییم.
گفتوگوی صادقانه و متناسب با سن کودک
این مشاور روانشناختی اضافه کرد: نکته مهم دیگر، صحبت کردن صادقانه و ساده با کودک است؛ کودکان در این زمان سؤالات زیادی خواهند داشت، پیش از پاسخ دادن لازم است از میزان اطلاعاتی که کودک درباره حادثه دارد آگاه شویم، سپس با زبانی متناسب با سن او واقعیت را بیان کنیم؛ بدون اغراق یا فاجعهسازی.
وی تصریح کرد: همچنین باید اطلاعات نادرست کودک را با لحنی آرام و مطمئن اصلاح کنیم و به او این اطمینان را بدهیم که اگرچه ممکن است شرایط دشواری پیش آید، اما ما در کنار هم هستیم و از این مرحله عبور خواهیم کرد.
اهمیت حفظ روتین روزمره حتی در شرایط بحرانی
ابراهیمی خاطرنشان کرد: حفظ برنامه روزمره نیز بسیار اهمیت دارد، تداوم فعالیتهای عادی و آشنا به مغز این پیام را میدهد که اوضاع تحت کنترل است و جای نگرانی نیست، این ثبات رفتاری مانع از فروپاشی ذهنی میشود؛ بنابراین کارهای روزمره بهویژه فعالیتهای آرامشبخش را حتی در شرایط بحران ادامه دهید و آنها را تکرار کنید.
حضور عاطفی والدین؛ سپر روانی در شرایط جنگی
بە گفتە این مشاور روانشناختی، حضور عاطفی و فیزیکی والدین بهویژه در شرایط جنگی نخستین و مهمترین سپر محافظتی کودکان و سالمندان است، لمس آرام در آغوش گرفتن و بودنِ بیواسطهٔ پدر و مادر در کنار اعضای آسیبپذیر خانواده، سطح هورمون کورتیزول را کاهش میدهد و نوعی اطمینان روانی ایجاد میکند که ترس و اضطراب را فرو مینشاند.
گفتوگو با افراد مثبت؛ نسخهای برای ذهنهای درگیر
ابراهیمی در ادامه سخنان خود اظهار کرد: در لحظههای بحران، فراموش نکنیم که گفتوگوی رو در رو و ارتباط با انسانهای مثبتاندیش یکی از مؤثرترین راههای کاهش احساس تنهایی و استرس است. تماس روزانه با افرادی که به ما انرژی و امید میدهند، مغز را از حالت بقا به حالت اجتماعی برمیگرداند و حال عاطفی و جسمی ما را بهبود میبخشد.
محدودیت رسانهها برای محافظت از روان خانواده
وی ادامه داد: همچنین مصرف رسانهها را باید هوشمندانه مدیریت کرد، به خبررسانی موثق اکتفا کنیم و از بازپخش مداوم تصاویر دلخراش بپرهیزیم، زیرا چنین صحنههایی نهتنها اضطراب خود ما را بالا میبرد، بلکه کودکان و سالمندان را نیز مستعد ترس شدید میکند؛ بنابراین تا حد امکان باید آنان را از دیدن تصاویر خشونتآمیز دور نگه داریم.
بازی، نقاشی و فعالیتهای خلاقانه؛ ابزار تخلیه روانی کودک
ابراهیمی خاطرنشان کرد: در چنین شرایط بحرانی فراهم کردن فضایی برای فعالیتهای آرامشبخشِ کودکان اهمیت دوچندان پیدا میکند؛ نقاشی، بازیهای تخیلی و کاردستی، ابزار ایمن و غیرمستقیمی هستند تا کودک هیجانات خود را تخلیه کند و احساسات را بروز دهد، زیرا این شکل از بازیدرمانی دریچهای برای بیان نگرانیهای پنهان آنان است.
فعال نگهداشتن سالمندان با فعالیتهای ارزشآفرین
وی تصریح کرد: برای سالمندان نیز باید فعالیتهایی تدارک دید که حس مفید بودن و ارزشمندی را زنده نگه دارد؛ زیرا چنین مشغولیتهایی عزتنفس آنها را بالا میبرد و مانع حس انزوای ناشی از جنگ میشود.
ابراهیمی تاکید کرد: در سطح خانواده، طراحی برنامهها و بازیهای مشترک جو امیدواری و همدلی را تقویت میکند، زیرا حمایت عاطفی و ابراز عینی محبت، امنیت روانی کودکان و سالمندان را تضمین خواهد کرد.
تمرین آرامسازی ذهن و بدن در دل بحران
بە گفتە وی، فعال شدن سیستم سمپاتیک در بحران، تپش قلب و انقباض عضلات را افزون میکند؛ بنابراین آموزش مهارتهای مقابلهای مانند تنفس عمیق، ریلکسیشن و مدیتیشن کوتاه، به مدیریت اضطراب کمک شایانی میکند؛ همچنین جایگزین کردن خودگویی مثبت بهجای افکار منفی، ذهن را از چرخه ترس خارج کرده و آرامش جسمی و روحی را بازمیگرداند.
ابراهیمی در پایان یادآور شد: در نهایت والدین باید کنترل هیجانات خود را در اولویت قرار دهند، زیرا رفتار پرخاشگرانه و مضطرب والدین، مستقیمترین علت تشدید ترس در کودکان است؛ هرقدر پدر و مادر آرامتر و باثباتتر باشند کودک احساس امنیت بیشتری میکند و میتواند در سختترین اوضاع، تعادل روانی خود را حفظ کند.
انتهای پیام
نظرات