فاطمه ایرانی در این یادداشت نوشته است: در روزگاری که رژیم صهیونیستی با تکیه بر ماشین تبلیغاتی و حمایت آشکار امپریالیسم جهانی، خود را بیرقیبترین قدرت نظامی و امنیتی منطقه میدانست، جمهوری اسلامی ایران، در سکوتی متین و در سایهی صبر استراتژیک، در حال مهندسی بازدارندگی نوینی بود؛ بازدارندگیای که نه در جلسات دیپلماتیک شکل گرفت و نه با اتکاء به معادلات رایج قدرت، بلکه برآمده از ایمان به وعدههای الهی، سرمایه عظیم مردمی و خون صدها هزار شهید گلگونکفن این سرزمین بود.
بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم غاصب، کودککش و رو به زوال صهیونیستی، سالهاست سودای جنگ با ایران را در سر میپروراند سودایی که در پس آن، رؤیای متوهمانهی بزرگتری نهفته بود یعنی کشاندن پای ایالات متحده به درگیری مستقیم با جمهوری اسلامی ایران و آغاز جنگی نیابتی و ویرانگر در قلب خاورمیانه.
او و همفکرانش ایران را پایانی برای همهچیز میدانستند، کشوری که تصور میکردند با فشار خارجی، فرو خواهد پاشید.
اما آنچه در واقعیت رقم خورد تقابل میان توهم و ایمان، تکنولوژی و اراده، زرادخانههای بیروح و ملتی عاشورایی بود.
ایران اسلامی، نهتنها تسلیم نشد، بلکه با پاسخی دقیق، قاطع و خیرهکننده به تجاوز آشکار صهیونیستها، تمام محاسبات آنها را بر هم زد و نشان داد که میدان نبرد آینده، نه در جنگافزارهای پوشالی، بلکه در ایمان و اقتدار راهبردی یک ملت معنا میشود.
موشکهای نقطهزن ایران، نهتنها به پایتختهای راهبردی دشمن رسید، بلکه صدای بیدارباشی شد برای جهان، جهانی که سالها در هیاهوی رسانهای و ریاکاری حقوق بشری غرب، صدای مظلومان فلسطین، یمن، لبنان و دیگر ملتهای مقاوم را نمیشنید. اما اینبار، واقعیت چنان پرهیبت و انکارناپذیر بود که نهتنها رسانههای جهان را به واکنش واداشت، بلکه سازمانهای بینالمللی و دولتها را نیز مجبور به درخواست آتشبس کرد.
اگر پاسخ کوبنده ایران نبود، بیتردید، رسانههای غربی در سکوت مرگبار خود، تنها منتظر انتشار خبر نابودی ایران بودند. اما آنچه رقم خورد، حقیقتی متفاوت بود، ایران، نه پایان ماجرا، بلکه آغاز عصری نو از اقتدار، مقاومت و بازتعریف توازن منطقهای است.
حمله رژیم صهیونیستی، نهتنها هیچ دستاوردی برای آنها نداشت، بلکه نقطه عطفی تاریخی در افشای ضعفهای راهبردی آنها شد؛ از شکست گنبد آهنین و فروپاشی بازدارندگی ادعایی آنها گرفته تا شوک سیاسی و روانی واردشده بر تلآویو. آنها که خود را سردمداران جنگ روایتها میدانستند، اینبار مغلوب حقیقتی شدند که با هیچ سانسور و تحریفی پوشیده نشد.
و اینک، جهانیان بهروشنی درک کردهاند که جمهوری اسلامی ایران، صرفاً یک کشور نیست؛ بلکه نماد عزت، استقلال، شجاعت و ارادهای خدشهناپذیر است که قادر است ساختار سلطه جهانی را به چالش بکشد.
ایران امروز، همان تمدنی است که با تکیه بر ایمان مردم، حکمت رهبری، خون شهیدان و عقلانیت سیاسی، توانسته جبهه مقاومت را از مرزهای جغرافیایی فراتر ببرد و به یک ایده تمدنی تبدیل کند.
این پاسخ، فقط یک عملیات نظامی نبود؛ مانور اراده یک ملت بود بر صحنه جهانی. ملتی که نه برای جنگ، بلکه برای صلحی عزتمندانه و مقاومتی ماندگار ایستادهاند. ملت ایران نشان داد که اگر سخن از امنیت ملی باشد، نهتنها از خاک که از جان نیز دریغ نخواهد کرد.
اکنون زمان آن است که بازنویسی تاریخ را به دست ملتهایی بسپاریم که سالها صدایشان در هیاهوی ستم خاموش مانده بود. جمهوری اسلامی ایران با اقتدار خود، نهتنها مرزهای جغرافیایی دشمن را شکست، بلکه مرزهای ترس، تحقیر و تسلیم را نیز درهم کوبید.
و در آخر خواهیم نوشت؛
ما همچنان، ایستادهایم، با علم، ایمان، شجاعت و اقتدار
نهتنها خانه، که جان نیز فدای پرچم برافراشته ایران خواهد شد.
انتهای پیام
نظرات