ایسنا: تهاجم اخیر رژیم صهیونیستی علیه ایران، آن هم با حمایت صریح و همهجانبه آمریکا، بیش از آنکه یک درگیری متعارف نظامی باشد، نمود بارز جنگ ترکیبی هوشمند علیه جمهوری اسلامی ایران است. هدف اصلی این جنگ، نه صرفاً ضربهزدن نظامی، بلکه تضعیف امنیت ملی، انسجام اجتماعی، و جایگاه راهبردی ایران در معادلات منطقهای و جهانی است.
در این میان، ملت ایران با تبعیت از رهنمودهای رهبر معظم انقلاب، دوشادوش نیروهای مسلح، پاسخ کوبندهای به این تجاوز دادند و بار دیگر نشان دادند که دشمن در برابر اراده ملت و اقتدار جمهوری اسلامی راهی جز عقبنشینی ندارد.
با وجود این پیروزی، اهمیت «جهاد تبیین» بیش از همیشه احساس میشود؛ چراکه شناخت ابعاد این جنگ و افشای سیاستهای پنهان دشمن، نقشی کلیدی در حفظ هوشیاری جامعه و انسجام ملی ایفا میکند.
بر همین اساس، خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) در قالب ویژهبرنامه «برای وطن»، میزبان گفتوگوهایی تحلیلی با چهرههای مؤثر سیاسی، امنیتی و اجتماعی کشور شده است.
در این قسمت، با فواد ایزدی کارشناس مسائل آمریکا و از چهرههای باسابقه سیاسی، به گفتوگو نشستیم تا روایت او از ابعاد پنهان جنگ اخیر، نقش همبستگی ملی، و ضرورت بازنگری در سیاستهای داخلی برای تقویت بازدارندگی ملی را بشنویم؛ و دیدگاهش درباره آینده مذاکرات هستهای، آسیبشناسی عملکرد نهادهای داخلی، و لزوم بازسازی سرمایه اجتماعی را مرور کنیم.
متن کامل گفتوگوی ایسنا با فواد ایزدی را در ادامه میخوانید.
آمریکا و رژیم صهیونیستی، ایران را مانعی در برابر سیاستهای سلطهجویانه خود میدانند
فواد ایزدی در پاسخ به پرسشی درباره اهداف تجاوز رژیم صهیونیستی به کشورمان، اظهار کرد: هدف اصلی، تضعیف و تجزیه ایران بود؛ موضوعی که سابقهای طولانی دارد. در اسناد تاریخی نیز آمده است که حتی در دوران پیش از انقلاب، برخی مقامات آمریکایی چنین رویکردی را دنبال میکردند، اما وقوع انقلاب اسلامی مانع تحقق آن شد. ذهنیتی که در میان تصمیمسازان آمریکایی و رژیم صهیونیستی وجود دارد این است که منطقه غرب آسیا از اهمیت راهبردی بالایی برخوردار است و کشوری مانند ایران با وسعت جغرافیایی، جمعیت قابل توجه و منابع غنی، یک بازیگر مؤثر در این منطقه محسوب میشود؛ بازیگری که مانعی در برابر سیاستهای سلطهجویانه آنها به شمار میرود.
۱۲ روزی که گذشت نتیجه سالها برنامهریزی رژیم صهیونیستی بود
وی ادامه داد:از نگاه آنها، کشورهایی مطلوباند که کوچک و فرمانبر باشند. این کشورها ممکن است منابعی داشته باشند، اما به دلیل کوچک بودن، مدیریت آنها آسانتر است. ایران اما شرایط متفاوتی دارد؛ کشوری بزرگ و تأثیرگذار. این دیدگاه موضوع جدیدی نیست و دستکم به پنجاه سال گذشته بازمیگردد. هدف اصلی، تجزیه ایران است که برنامهریزی آن سالهاست در جریان است. به گفته یکی از مقامات ارشد رژیم صهیونیستی، آن چیزی که در این 12 روز شاهد ان بودیم، نتیجه سالها برنامهریزی بوده و ربطی به عملیات «طوفان الاقصی» ندارد. در تحلیل این موضوع، برخی برداشتهای نادرست صورت میگیرد که لازم است با دقت بیشتری بررسی شود.
این استاد دانشگاه تهران تصریح کرد: هدف آنها تجزیه ایران است؛ برنامهای که بر جدا کردن مناطق نفتخیز و محدود کردن منابع مالی کشور تمرکز دارد. بخشی از کشور به گونهای هدفگذاری شده که مانند برخی کشورهای منطقه، صرفاً منبع تأمین درآمد باشد. دولتهای آمریکا، با وجود تفاوت در رویکردها، همواره به دنبال تغییر ساختار جمهوری اسلامی بودهاند، اما درباره موضوع تجزیه ایران اختلاف نظر وجود داشته است. این بحث حداقل از دوران پیش از انقلاب اسلامی مطرح بوده و در سالهای پس از آن نیز میان برخی گروهها و دولتها اختلافاتی وجود داشته است. دولت ترامپ با بنیامین نتانیاهو، در زمینه تجزیه ایران همراه است.
مذاکرات بخشی از عملیات فریب ازسوی تیم ترامپ و اسرائیل بود
وی تأکید کرد: به نظر میرسد در ابتدای دولت ترامپ، طرح حمله به ایران به صورت هماهنگ و برنامهریزی شده پیشبرده شده است. در جریان مذاکرات، سوالی مطرح بود که چرا ترامپی که خود از برجام خارج شده بود، اکنون به دنبال از سرگیری مذاکرات است. اکنون مشخص شده که این مذاکرات بخشی از عملیات فریب بوده و میان تیم ترامپ و اسرائیل همکاری صورت گرفته است. خود ترامپ نیز در سخنرانی پس از حمله به سایتهای هستهای ایران اعلام کرد که «ما و اسرائیل یک تیم قوی هستیم». اما این تیم در تحلیل خود در سه حوزه کلیدی دچار اشتباه شد. نخست، اینکه اگر هدف تجزیه ایران باشد، جمهوری اسلامی اجازه چنین اقدامی را نمیدهد. ایران همچنان یکپارچه و مقاوم باقی مانده است و جمهوری اسلامی مرزهای کشور را حفظ کرده است. برای مثال، یکی از دلایل جنگ تحمیلی، تلاش برای تجزیه خوزستان بود که موفق نشدند.
ایزدی افزود: نخستین هدف آنان سرنگونی جمهوری اسلامی است؛ این موضوع را بنیامین نتانیاهو، روز پس از آغاز جنگ، به مردم ایران اعلام کرد و از آنان خواست تا به خیابانها بیایند و متحد شوند. اما مردم به جای حمایت، علیه نتانیاهو و ترامپ متحد شدند که نشان میدهد این پروژه موفق نبوده است. همچنین وزیر دفاع رژیم اسرائیل چند روز پیش مجدداً خواستار سرنگونی حکومت ایران شد. اگرچه بحث تجزیه به طور رسمی مطرح نمیشود، اما اهداف مشابهی دنبال میشود. درباره حمله به سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی نیز باید گفت، این اقدام یک حمله نظامی به مجموعهای غیرنظامی است که کارکنان آن غیرنظامی هستند.
رژیم اسرائیل در حمله به صدا و سیما به دلیل اشتباهات تحلیلی ناکام ماند
این کارشناس مسائل حوزه آمریکا خاطرنشان کرد: در فرآیند سرنگونی دولتها، نخستین اهداف، تسخیر مراکز رسانهای مانند رادیو و تلویزیون است. تصور دشمن این بود که با حمله به سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی، بخشی از کارکنان فرار خواهند کرد و نیروهای آنان قادر به تصرف آن خواهند بود؛ ذهنیتی که بر اساس آن این هزینه سنگین را متحمل شدند. در سطح جهان، اصل بر این است که به ساختمانهای رسانهای حمله نمیشود؛ بنابراین حمله رژیم اسرائیل به این مرکز دلایل سیاسی خاصی داشت. این اقدام همچنین میخواست بازتابی در داخل کشور ایجاد کند، با این حال، این طرح به دلیل اشتباهات تحلیلی دشمنان، ناکام ماند. نکته دیگر، اتکای بیش از حد آمریکاییها به فناوری بود؛ در حالی که اکنون توانمندیهای تکنولوژیکی ایران و دقت موشکهای آن ثابت شده است.
وی ادامه داد: سامانههای پدافندی رژیم صهیونیستی که با پشتیبانی ایالات متحده تجهیز شدهاند، توانستهاند برخی از موشکها را رهگیری کنند، اما شمار قابل توجهی از آنها به اهداف برخورد کردهاند. خسارات واردشده نیز قابل توجه و جدی بوده است. این یک تحلیل شخصی نیست، بلکه تصاویر و گزارشهای میدانی بهروشنی گویای واقعیتهای موجود هستند.
قدرت بازدارندگی ایران حفظ شده است
ایزدی افزود: یکی دیگر از محاسبات اشتباه دشمن این بود که در صورت هدف قرار دادن فرماندهان ارشد نظامی ایران، کشور برای چند روز در شوک فرو میرود و امکان جایگزینی سریع فرماندهی وجود نخواهد داشت. اما این تصور نیز باطل از کار درآمد. تنها ظرف یکی دو ساعت، نیروهای مسلح کشور به وضعیت عملیاتی بازگشتند و توانمندی خود را بازیافتند. در حال حاضر، مقامات رژیم صهیونیستی درخواست آتشبس را مطرح کردهاند و دونالد ترامپ نیز به این موضوع اشاره کرده است. اگرچه در داخل کشور پرسشهایی درباره چرایی پذیرش آتشبس مطرح شده، اما توان موشکی جمهوری اسلامی ایران همچنان پابرجاست. هرچند ممکن است در برخی حوزهها محدودیتهایی به وجود آمده باشد، اما قدرت بازدارندگی حفظ شده و ظرفیت پاسخگویی همچنان برقرار است.
این استاد دانشگاه افزود: طرف مقابل با مشکل مواجه شده و اکنون به دنبال توقفی موقت برای بازسازی نیروها، بازبینی تحلیلها و آمادهسازی مجدد است. هرچند ممکن است این وقفه بهمثابه پایان ماجرا تلقی شود، اما شواهد نشان میدهد که طراحی دشمن همچنان ادامه دارد و سناریوهای بعدی را دنبال میکند. مگر آنکه توانمندی جمهوری اسلامی ایران، چه در حوزههای متعارف و چه نامتعارف، به سطحی از بازدارندگی برسد که طرف مقابل دریابد هرگونه اقدام بعدی با پیامدهای سنگینتری همراه خواهد بود. با این حال، مسیر کلی دشمن همچنان در راستای پیگیری اهداف پیشین خود تنظیم شده است.
آمریکا از ابتدا در فرآیند جنگ با ایران در کنار رژیم اسرائیل حضور داشت
از ایزدی پرسیده شد :«برخی معتقدند ورود آمریکا به ماجرا به دلیل ضعف رژیم صهیونیستی بوده و برخی نیز نظر متفاوت ارائه میدهند؛ تحلیل شما درباره تجاوز آمریکا و پاسخ متقابل جمهوری اسلامی چیست؟»
وی اظهار کرد: به نظر من، تعبیر «ورود آمریکا» نادقیق است؛ چراکه ایالات متحده از ابتدا در این فرآیند حضور داشت. یکی از حداقلیترین اقدامات آنها، تأمین سوخت هواپیماهای نظامی اسرائیل بود. با توجه به فاصله حدود سه هزارو ۲۰۰ کیلومتری بین ایران و سرزمینهای اشغالی برای رفتوبرگشت، جنگندههایی مانند اف-۳۵ که حداکثر برد پروازی آنها حدود ۲هزار و ۱۰۰ کیلومتر است، بدون سوختگیری در میانه راه قادر به انجام مأموریت کامل نبودند. این بدان معناست که در مسیر بازگشت، حدود هزار کیلومتر از مسیر بدون سوخت باقی میماند و بدون کمک لجستیکی، مأموریت عملیاتی آنها با دشواری جدی مواجه میشد.
ایزدی ادامه داد: سخنگوی ارتش رژیم صهیونیستی چند روز پیش اعلام کرد که در یک عملیات، ۵۰ فروند هواپیما به سمت ایران اعزام شدهاند. در حالی که طبق گزارشهای موجود، اسرائیل تنها هفت هواپیمای سوخترسان در اختیار دارد، بنابراین طبق گزارش شبکه CNN و تأیید برخی منابع غربی، باقی سوخترسانیها توسط ایالات متحده و در برخی موارد نیز توسط انگلیس انجام شده است. این اطلاعات نشان میدهد که از همان ابتدا، ایالات متحده در فرآیند سوخترسانی و پشتیبانی عملیاتی نقش مستقیم داشته است. این موضوع از نظر راهبردی اهمیت زیادی دارد، چرا که بدون این پشتیبانی، اسرائیل بهتنهایی قادر به انجام چنین عملیات گستردهای نبود. همچنین بر اساس برخی برآوردها، باور بنده این است در حملهای که به کشور انجام شد، هواپیماهای آمریکایی نیز مشارکت داشتهاند و صرفاً این تجاوز به نیروی هوایی رژیم اسرائیل محدود نبوده است چراکه نیروی هوایی ارتش رژیم صهیونیستی چنین توانمندی ندارد. آمریکا هم سوخترسانی کردند و هم بخشی از بمباران را خودش انجام دادند؛ بحث زدن سایتهای هستهای را هم که رسما به عهده گرفت.
اصل بازدارندگی در شرایطی فعلی باید حفظ شود
وی در پاسخ به این پرسش که با توجه به سوالات مطرحشده در افکار عمومی، ارزیابی شما از حمله رسمی به تأسیسات هستهای ایران و واکنش متقابل جمهوری اسلامی چیست؟ اظهار کرد: حضور مستقیم آمریکا در این عملیات قابل کتمان نبود، چراکه نوع هواپیماهایی که برای هدف قرار دادن تأسیسات هستهای ایران مورد استفاده قرار گرفت، در انحصار ایالات متحده است و رژیم صهیونیستی چنین تجهیزاتی در اختیار ندارد. پیشتر نیز، در زمانی که احتمال حمله به سایتهای هستهای ایران مطرح بود، برخی تحلیلگران آمریکایی پیشنهاد داده بودند که آمریکا برای دور نگه داشتن خود از مسئولیت مستقیم، همانطور که جنگندههای F-۳۵ را به اسرائیل واگذار کرده، تعدادی از بمبافکنهایی را که توان انجام اینگونه عملیاتها را دارند نیز در اختیار تلآویو قرار دهد تا حمله از سوی رژیم صهیونیستی جلوه داده شود. این سابقه نشان میدهد که تلاش برای پنهانکاری نقش آمریکا، مسبوق به سابقه بوده و امروز نیز نمیتوان آن را نادیده گرفت.
وی بیان کرد: در نهایت، تصمیمی برای واگذاری بمبافکنهای استراتژیک به رژیم صهیونیستی اتخاذ نشد و حمله اخیر بهصورت مشترک با مشارکت مستقیم آمریکا انجام شد. درباره پاسخ ایران به این اقدام و هدف قرار دادن پایگاه نظامی آمریکا در قطر، اینکه محل دقیق پاسخ یا میزان استفاده از تجهیزات نظامی چگونه باید میبود، تصمیمی است که در حیطه اختیارات مسئولان نظامی و امنیتی کشور و بر اساس اطلاعات طبقهبندیشده اتخاذ میشود؛ اطلاعاتی که نه در اختیار من است و نه در اختیار عموم. آنچه مسلم است، اصل بازدارندگی در چنین شرایطی باید حفظ شود. اگر طرف مقابل ـ چه آمریکا و چه رژیم صهیونیستی ـ احساس کند که هزینه حمله به ایران برایش قابل تحمل و مدیریتپذیر است، احتمال تکرار تجاوز افزایش مییابد. اما زمانی که این هزینه بالا باشد و بازدارندگی قوی برقرار شود، دشمن از ادامه تعرض منصرف خواهد شد.
ایزدی با اشاره به بروز برخی خطاهای تحلیلی در مقاطع اخیر خاطرنشان کرد: دونالد ترامپ صراحتاً میگفت که «یا با ما مذاکره میکنید، یا به شما حمله خواهیم کرد»؛ متأسفانه این رویکرد توسط برخی در داخل کشور جدی گرفته شد و تصور بر این بود که ورود به مذاکرات مانع از اقدام نظامی خواهد شد. حال آنکه من پیشتر، از جمله در صحبتهایی که در تاریخ ۱۸ اردیبهشت، داشتم هشدار داده بودم که حتی در میانه مذاکرات آمریکا حمله میکند و این دو موضوع — مذاکره و تقابل نظامی—از یکدیگر مستقل هستند.
وی افزود: در واقع باید درک میکردیم که آمریکا دو مسیر همزمان را دنبال میکند؛ یک مسیر گفتوگو و دیگری مسیر فشار و اقدام نظامی، که بر مبنای محاسبه هزینه–فایده تنظیم میشود. اگر برآورد واشنگتن این باشد که هزینه حمله پایین است، حتی در جریان مذاکره هم ممکن است به اقدام نظامی دست بزند.
ایزدی در ادامه تصریح کرد: یکی از خطاهای تحلیلی در کشور این بود که این دو مسیر را یکی در نظر گرفتند و گمان بردند در میانه مذاکرات، حملهای صورت نخواهد گرفت. همین تحلیل نادرست منجر به غافلگیری شد، چراکه حمله در همان زمان اتفاق افتاد.
تقویت توان نظامی و پدافندی و تداوم حمایت از متحدان منطقهای، شرط اساسی حفظ بازدارندگی است
این کارشناس مسائل آمریکا در پاسخ به این پرسش که با توجه به تحولات اخیر و روند ۱۲ روز گذشته، برخی تحلیلگران معتقدند نظم نوینی در منطقه در حال شکلگیری است؛ آیا شما نیز چنین تحلیلی دارید؟ اظهار کرد: بدون تردید، این رخدادها در نظم منطقهای تأثیرگذار خواهد بود. اما در داخل کشور نیز، بر اساس این تجربه، بازنگری در برخی رویکردها ضروری است. از جمله، سیاستهایی که رهبر معظم انقلاب همواره بر آنها تأکید داشتهاند، مانند لزوم حمایت از نیروهای همپیمان جمهوری اسلامی در منطقه. معظمله بارها خاطرنشان کردهاند که اگر از این نیروها در بیرون از مرزها حمایت نشود، دشمن به درون مرزهای کشور خواهد آمد— که امروز میبینیم آمدند.
وی افزود: در روز حمله به تأسیسات هستهای ایران، یکی از مذاکرهکنندگان ارشد دولت بایدن در گفتوگو با شبکه CNN در پاسخ به این پرسش که چرا در دوران تصدی خود به ایران حمله نکردید، گفت: «در آن زمان حزبالله لبنان از توان بازدارندگی بالایی برخوردار بود و همین مسئله مانع اقدام نظامی ما علیه ایران میشد.» این اظهارات نشان میدهد که نه دولت ترامپ و نه دولت بایدن هیچ محدودیت اخلاقی در این زمینه نداشتهاند، بلکه عامل بازدارندگی مؤثر، قدرت متحدان منطقهای جمهوری اسلامی بوده است.
ایزدی در ادامه خاطرنشان کرد: بنابراین، تقویت توان نظامی و پدافندی کشور و تداوم حمایت از متحدان منطقهای، شرط اساسی حفظ بازدارندگی است. همچنین نباید فریب تاکتیکهای رسانهای و عملیات روانی ایالات متحده تحت عنوان مذاکرات را خورد. متأسفانه، در برخی از فضاهای سیاسی کشور نوعی خوشبینی نسبت به مذاکره با آمریکا مشاهده میشود، در حالی که تجربههای پیشین نشان دادهاند که مذاکره بهتنهایی نهتنها تضمینی برای رفع تهدید نیست، بلکه ممکن است به پوششی برای اقدامات دیگر تبدیل شود. این نیازمند بازنگری فکری و راهبردی در نگاه به روابط با غرب است.
این استاد دانشگاه در پاسخ به این پرسش که برخی معتقدند چون ایران در جریان مذاکرات اخیر، پاسخ مثبتی به خواستههای ایالات متحده نداد، رژیم صهیونیستی اقدام به تجاوز نظامی کرد، اظهار کرد: مذاکرات را آمریکایی ها شروع کردند که پالس مثبت بگیرند؟ ایران که داشت به آن سمت می رفت. آنان می گفتند ما کنسرسیوم می خواهیم. ایران هم که داشت به آن سمت می رفت. زمانی که اسرائیل حمله کرد اولین واکنش ترامپ چه بود؟ گفت حمله خیلی عالی بود. بعد گفت اسرائیلی ها آدم هایی که من با آنان مذاکره می کردم کشتند. بعد گفت که از ابتدا هماهنگ بودیم. همین نتانیاهو روز بعد حمله با فاکس نیوز مصاحبه کرد. وال استریت ژورنال یک گزارش نوشته بود که مذاکره یک عملیات فریب بوده است. یعنی اینکه ایرانی ها بیایند در رفت و آمد مذاکراتی. احساس کنند دارد مذاکره می شود. احساس کنند اگر قرار حمله شود، بعد از مذاکره می شود. شواهد متعدد نشان میدهد که مذاکرات، صرفاً یک ابزار برای فریب و غافلگیری جمهوری اسلامی ایران بوده است.
رئیس تیم فنی مقابل ایران در مذاکرات یک آشپز فرانسوی بود
ایزدی با اشاره به روند مذاکرات و نحوه شکلگیری تیمهای فنی اظهار کرد: در جلسات نخست، نماینده آمریکایی به نام ویتکاف به تنهایی حضور داشت و به نظر میرسید بدون چالش خاصی با پیشنهادات طرف ایرانی موافقت میکند که این امر در ابتدا موجب ایجاد فضای مثبتی شد. اما به تدریج پرسشهایی درباره واقعی بودن این روند مطرح گردید. سپس تصمیم گرفته شد که تیمهای فنی تشکیل شود. تیم فنی ایران متشکل از کارشناسان با سابقه در مذاکرات برجام بود، اما تیم فنی آمریکایی به ریاست فردی به نام مایکل آنتون قرار گرفت که تخصص هستهای یا حقوقی نداشت، او مقداری اندیشه سیاسی کار کرده بود و آشپز بود فردی که رئیس تیم فنی مقابل شد، یک آشپز فرانسوی بود. یعنی آقای مکرون که به کاخ سفید می رود، آشپز کاخ سفید آقای مایکل آنتون است. آشپزی کار شریفی است. اما وقتی در راس تیم فنی مذاکرات قرار می گیرد، چنین ترکیب و رویکردی این سؤال را به وجود آورد که هدف واقعی مذاکرات چیست و چه توافقاتی در پشت صحنه در جریان است. این مسئله یادآور ضربالمثل ایرانی است که باید دقت کنیم «چه آشی برای ما پخته میشود»، اما متأسفانه در این زمینه دقت لازم صورت نگرفت.
برخی تلاش کردند تفسیری متفاوت از بیانات رهبری ارائه دهند
ایزدی در پاسخ به این پرسش که با توجه به اینکه گفته میشود مذاکرات با مجوز مقام معظم رهبری انجام شد، آیا نسبتدادن این روند به یک تفکر خاص میتواند موجب ایجاد چالشهایی مشابه تجربه برجام شود، اظهار کرد: موضع بنده در این زمینه همان نکاتی است که در دوران مذاکرات برجام نیز مطرح کردهام. نظام جمهوری اسلامی، نظامی دموکراتیک و مبتنی بر شور و مشورت است، نه یکصدایی و دیکتاتوری. رهبری انقلاب نیز همواره نظرات راهبردی خود را بهصراحت بیان کردهاند؛ از جمله اینکه مذاکره با آمریکا نه شرافتمندانه است و نه هوشمندانه.
وی افزود: با وجود این هشدارها، برخی تلاش کردند تفسیری متفاوت از بیانات رهبری ارائه دهند؛ بهگونهای که چنین القا میکردند که اگر مذاکرات با ظرافت و هوشمندی انجام شود، مجاز است. این در حالیست که ساختار تصمیمگیری در کشور شفاف است. شورای عالی امنیت ملی که متولی تصمیمگیری در این زمینه است، متشکل از ۱۰ عضو است که ۵ نفر از آنان از دولت و ۵ نفر از سایر نهادها هستند. در آن مقطع، بسیاری از اعضا نیز با رویکرد مذاکره همراه بودند.
انسجام واقعی به معنای تکرار بیچونوچرای تصمیمات گذشته نیست
ایزدی در ادامه در پاسخ به این پرسش که اکنون نوعی انسجام در کشور شکل گرفته است، آیا بهتر نیست در جهت تقویت آن گام برداشته شود، بیان کرد: بدون تردید تقویت انسجام ملی ضرورت دارد، اما باید توجه داشت که انسجام واقعی به معنای تکرار بیچونوچرای تصمیمات گذشته نیست. اگر تحلیلی در گذشته نادرست بوده، اصلاح آن به انسجام آسیب نمیزند؛ بلکه دقیقاً در مسیر تقویت آن قرار میگیرد. انسجام ملی یعنی پذیرفتن واقعیتها، درسگرفتن از تجربهها و همسویی با راهبردهای کلان کشور و رهبری، نه تکرار تحلیلهایی که در عمل نتیجه مطلوب نداشتهاند.
رژیم صهیونیستی با فراهمشدن شرایط، ممکن است در آینده مجدداً دست به اقداماتی بزنند
وی در پاسخ به این پرسش که با توجه به وقوع درگیری و مطرحشدن موضوع آتشبس، آینده این منازعه میان ایران، آمریکا و رژیم صهیونیستی را چگونه ارزیابی میکند و آیا این آتشبس به نفع ایران بوده یا خیر، تصریح کرد: در حال حاضر صحبت از صلح نیست، بلکه با یک آتشبس مواجهیم. تردیدهایی درباره میزان پایبندی طرف مقابل به این آتشبس وجود دارد. در واقع، رژیم صهیونیستی بهدلیل دریافت برخی بازخوردهای غیرمنتظره و آشکار شدن خطاهای تحلیلی، درخواست توقف موقت درگیریها را داده است تا بتواند وضعیت خود را بازبینی و مشکلاتش را برطرف کند. اما به نظر میرسد اهداف راهبردی آنان از جمله تجزیه ایران همچنان پابرجاست و در صورت فراهمشدن شرایط، ممکن است در آینده مجدداً دست به اقداماتی بزنند.
راهبرد کشور باید پرهیز از تکرار اشتباهات تحلیلی باشد
ایزدی در پایان خاطرنشان کرد: راهبرد کشور باید مبتنی بر درک واقعیتهای میدانی، بهرهگیری از تجربیات گذشته و پرهیز از تکرار اشتباهات تحلیلی باشد. انسجام درونی کشور، حفظ و تقویت توان بازدارندگی ملی، توجه به ظرفیتهای جوانان نخبه و بهرهگیری از حمایتهای منطقهای، میتواند آینده ایران را تضمین کند. انسجامی که امروز شاهد آن هستیم، در کنار پیشرفتهای فناورانه و دفاعی کشور، پشتوانهای بزرگ برای صیانت از استقلال و امنیت ملی ما خواهد بود.
انتهای پیام
نظرات