شیما فرزادمنش، مدیر اجتماعی پژوهشکده توسعه ابزارهای نوین حکمرانی دانشگاه تهران در گفتوگو با ایسنا، با تأکید بر اینکه در شرایط بحرانی، مسئولیت اجتماعی نه انتخابی انسانی، بلکه وظیفهای انسانی است، اظهار داشت: در وضعیتهای بحرانی مانند جنگ، مسئولیت اجتماعی ناظر بر کنشهایی است که با هدف حفظ جان، روان، امید و همبستگی جمعی انجام میشوند، حتی اگر فرد یا سازمان نقشی در ایجاد بحران نداشته باشند.
تفاوت مسئولیت اجتماعی در بحران و شرایط عادی
وی با بیان اینکه در شرایط عادی، مسئولیت اجتماعی بر توسعه پایدار، حفظ محیط زیست، آموزش و فقرزدایی متمرکز است، افزود: اما در بحران، مسئولیت اجتماعی معنایی متفاوت پیدا میکند؛ چرا که مبتنی بر واکنش اخلاقمحور و داوطلبانه برای حفظ انسجام اجتماعی است.
فرزادمنش ادامه داد: در وضعیت بحرانی، هر کنش آگاهانه و اخلاقی که در سطوح فردی، گروهی یا نهادی به بازسازی ظرفیتهای جمعی و حفظ همبستگی اجتماعی کمک کند، در زمره مسئولیت اجتماعی قرار میگیرد.
بحرانها، گسستی در معنا
این جامعهشناس با اشاره به ابعاد روانی، فرهنگی و اجتماعی بحرانها، تصریح کرد: هر بحران، صرفاً یک رویداد فیزیکی مانند سیل یا زلزله نیست؛ بلکه گسستی در معنای زندگی روزمره است. آنچه ما از آن به عنوان پیامدهای روانی و اجتماعی بحران یاد میکنیم، بازتاب همین گسست است.
وی خاطرنشان کرد: در چنین شرایطی، برای گذر از بحران باید به بازاندیشی در معناهای پیشین بپردازیم و این مهم، نیازمند خلق روایتهای فردی و جمعی جدیدی است که به وضعیت تازه، معنای دوبارهای ببخشند. هر اقدام مشارکتجویانهای که بتواند به بازسازی معنا، افزایش مقاومت روانی و تقویت همدلی اجتماعی کمک کند، مصداق مسئولیت اجتماعی خواهد بود.
نقش نهادهای علمی در شرایط جنگی
فرزادمنش نقش نهادهای علمی را در این میان بسیار حائز اهمیت دانست و اظهار داشت: تولید دادههای قابل اتکا، تحلیل اجتماعی وضعیت بحرانزده و ظرفیتسازی برای تابآوری روانی و جمعی از جمله مسئولیتهایی است که نهادهای علمی باید برعهده بگیرند.
وی افزود: اندیشکدهها باید در شرایط جنگی، تولیدات محتوایی خود را متناسب با اقتضائات بحران تغییر داده و استراتژی متفاوتی در راستای مسئولیت اجتماعی در پیش گیرند.
روایت چندصدایی از مقاومت فرهنگی
فرزادمنش با اشاره به اقدامات اندیشکده افرا، گفت: در روزهای جنگ، ما در این اندیشکده به تولید و بازتولید روایت مقاومت فرهنگی، نه صرفاً در سطح حماسی بلکه در قالب روایتهای چندصدایی و مبتنی بر تجربههای فردی پرداختهایم.
وی ادامه داد: مستندسازی تجربههای زیسته جنگزدگان، سیاستگذاری فرهنگیِ بحرانمحور، مشاوره به نهادهای دولتی و بینالمللی در زمینه پایداری اجتماعی، آموزش عمومی برای تابآوری جمعی، طراحی دورهها و وبینارها، کمپینهای اجتماعی و پلتفرمسازی برای گفتوگو از جمله اقداماتی است که در چارچوب مسئولیت اجتماعی ما تعریف شده است.
مسئولیت نهادهای خصوصی، دولتی و مدنی
این پژوهشگر اجتماعی با تأکید بر ضرورت رفتارهای مسئولانه در سطوح مختلف بیان کرد: نهادهای دولتی، مدنی و بخش خصوصی باید با نگاهی بازاندیشانه، وظایف خود را در قبال دیگری بازتعریف کنند.
فرزادمنش توضیح داد: نهادهای مدنی میتوانند در زمینههایی مانند سازماندهی کمکهای مردمی، ارائه خدمات اجتماعی در مناطق آسیبدیده، مستندسازی نقض حقوق بشر و ایجاد شبکههای همیاری برای خانوادهها، سالمندان و پناهجویان ایفای نقش کنند.
وی ادامه داد: بخش خصوصی نیز میتواند با تأمین منابع لجستیکی و مالی (از جمله آب، غذا، دارو و انرژی)، حفظ اشتغال، حمایت از کارکنان و سرمایهگذاری در پروژههای مسئولیت اجتماعی مانند پناهگاهها، مراکز سلامت روان و آموزش مقابله با بحران، در تحقق مسئولیت اجتماعی خود مشارکت داشته باشد.
ضرورت مشارکت عمومی در حکمرانی بحرانمحور
فرزادمنش با اشاره به نقش دولت در این میان اظهار داشت: دولت بهجای تصدیگری مطلق، باید بستر مشارکت عمومی را فراهم کند. این امر مستلزم اطلاعرسانی مداوم، تعامل با گروههای مدنی و امدادی، داوطلبان، خبرنگاران و نخبگان، و تسهیل دسترسی آنان به منابع و سامانههای مشارکتی از جمله بانکهای اطلاعاتی و مراکز توزیع است.
وی در ادامه خاطرنشان کرد: حکمرانی در شرایط بحران، الزامات خاصی دارد که در رأس آن، آموزش و مشارکت عمومی برای افزایش اعتماد اجتماعی قرار دارد.
مسئولیت اجتماعی در بحران، لایههای مختلفی دارد
فرزادمنش، با اشاره به چند لایه بودن رفتار مسئولانه شهروندان در شرایط بحرانی گفت: اگرچه مسئولیت اجتماعی همیشه یک امر عمومی تلقی میشود، اما در شرایطی مثل جنگ، تولید روایتهای معنابخش، بازتعریف یا بازشناسی عناصر هویتبخش و ترویج امید در فضای عمومی، یک وظیفه همگانی است.
وی افزود: هر فرد بسته به جایگاه، توان و سطح دسترسیاش میتواند در پنج لایه مختلف نقش فعالی در ایفای این مسئولیت انسانی داشته باشد.
لایه اول:حفظ سلامت روانی فردی
وی تاکید کرد: هدف حفظ سلامت روانی و ثبات درونی برای جلوگیری از فروپاشی فردی است. پرهیز از دامن زدن به شایعات، مراقبت از کودکان و سالمندان، حفظ امنیت روانی خانواده و پذیرش واقعیت بدون افتادن در چرخه ترس و خشونت از جمله اقداماتی است که در این سطح باید انجام شود.این سطح مهمترین سطح مسئولیت اجتماعی است؛ زیرا رفتار مسئولانه اجتماعی مستلزم درونی آرام و به دور از آشفتگی است.
لایه دوم: حمایت عاطفی از خانواده و اطرافیان نزدیک
فرزاد منش افزود: حمایت عاطفی، گفتوگو برای جلوگیری از انزوای اعضا، برنامهریزی برای ایمنی و تأمین نیازهای اولیه، و آموزش کودکان و نوجوانان درباره جنگ در این سطح اهمیت دارند.خانواده نخستین حلقه تابآوری اجتماعی است و نقش بسیار اثرگذاری دارد.
لایه سوم: مشارکت در طرحهای اجتماعی و محلی
وی یادآور شد: مشارکت در فعالیتهای حمایتی مانند پخش غذا، کمک به آسیبدیدگان، داوطلب شدن در گروههای امدادی و آموزشی و همیاری، باعث تقویت روحیه، همدلی و حس تعلق در اجتماع محلی میشود. اجتماع محلی بستر اولیه مقاومت مدنی و انسانی است و حفظ آن ضروری است.
لایه چهارم: آشنایی با فرهنگی و رسانهای
فرزادمنش درباره این لایه گفت: در بحرانهای جنگی، نبرد روایتها از نبرد موشکها اثرگذارتر است و بنابراین سواد رسانهای اهمیت فراوانی دارد.باید هر محتوا را آگاهانه در شبکههای اجتماعی به اشتراک گذاشت، از روایتهای غیرواقعی و اغراقآمیز پرهیز کرد و در بحبوبه ویرانی، بازتاب زندگی بود.
لایه پنجم: شهروندی و اخلاقی
وی بیان کرد: ایستادن کنار آسیبدیدگان و بیصدایان، پرهیز از سودجویی و احتکار، دفاع از ارزشهای بنیادی و پایبندی به اصول اخلاقی حتی در شرایطی که قانون سکوت میکند، از ملزومات کنش مسئولانه اجتماعی در این سطح است.
تجربیات موفق مسئولیت اجتماعی در ایران و جهان
وی با اشاره به قدمت اقدامات مسئولانه مردمی گفت: کمپهای خودجوش امدادی در زلزله بم (۱۳۸۲) و سیل گلستان (۱۳۹۸) نمونههایی موفق در ایران بودهاند.در عرصه بینالمللی نیز سازمانهایی مانند کلاهسفیدها در جنگ سوریه و ورود بخش خصوصی در جنگ اوکراین با حمایت لجستیکی و ایجاد سامانههای داوطلبی دیجیتال، نمونههای برجستهای هستند.
نقش کلیدی رسانهها در بحرانهای جنگی
فرزادمنش رسانهها را در بحران جنگ به عنوان بازیگران مهم و مؤثر توصیف کرد و گفت: بحرانها، بهویژه جنگ، علاوه بر رویدادهای فیزیکی، بحران روانی و رسانهای نیز هستند و جنگ روانی کمتر از جنگ فیزیکی ویرانگر نیست.
وی ادامه داد: مسئولیت اجتماعی رسانهها شامل مقابله با اخبار جعلی و هیجانی، تمرکز بر اخبار موثق، تقویت روحیه عمومی با روایتهای انسانی و امیدبخش، دادن تریبون به صداهای کمتر شنیدهشده، حفظ خطوط قرمز اخلاقی و پیشگیری از فروپاشی اجتماعی است.
فرزادمنش همچنین درباره ظرفیت شبکههای اجتماعی گفت: اگر بهدرستی مدیریت شوند، میتوانند سامانهای برای اطلاعرسانی شفاف، تسهیل کمپینهای جمعسپاری کمکهای مردمی، فضایی برای تخلیه روانی و بازسازی معنوی بحران و تقویت روایت مقاومت انسانی باشند. البته این امر مستلزم مدیریت اخلاقی، پالایش اطلاعات و آموزش سواد رسانهای گسترده است.
مسئولیت اجتماعی، کلید ترمیم شکافهای اجتماعی
این جامعهشناس در پایان تأکید کرد: رفتار مسئولانه و همدلانه اگر به درستی هدایت شود، میتواند مردم را از هویتهای متخاصم به سمت همسرنوشتی اجتماعی سوق دهد و زمینهساز گفتوگوی ملی پیرامون موضوعاتی شود که سرمایه اجتماعی و هویت ملی را تقویت میکنند.
انتهای پیام
نظرات