به گزارش ایسنا، «حمدین صباحی» سیاستمدار معروف مصری در ویژه برنامه «فی الامکان» شبکه خبری المیادین لبنان، درباره جنگ ۱۲ روزه رژیم صهیونیستی علیه ایران تاکید کرد که تجاوز دشمن صهیونیستی علیه ایران شکست خورد و ایران توانست استقلال ملی و بازدارندگی خود مقابل رژیم را حفظ کند و «اگر خدای نکرده، ایران بشکند، نوبت بعدی تجاوز اسرائیل، نوبت کشورهای بزرگ منطقه مثل مصر، عربستان و ترکیه است».
صباحی، در المیادین گفت، ایران مانعی دربرابر طرح خاورمیانه رژیم صهیونیستی است. پس باید جنگ را آغاز می کرد تا ایران را از سر راه بر دارد و در حاشیه قرار بدهد تا کشوری وابسته باشد. برای همین جنگی را شروع کرد که ۱۲ روز طول کشید اما خودش بود که در نهایت شروع کرد به درخواست برای آتش بس.
به گفته حمدین صباحی، تجاوزگری صهیونیستها تمام نشده و تمام نخواهد شد و یک طرح مکمل ایستادگی ایران، میتواند مثلث تمدنی عربی-ایرانی-ترکی باشد. این قانون طلایی برای بقای منطقه شام در برابر طرح هژمونیک خاورمیانه جدید است. باید گفتوگوی جدی بین این سه طرف فعال شود.
المیادین اضافه کرد که نکته تکمیلی این است که مبارزه بر سر شام و در قلب آن خاورمیانه، مبارزهای بر سر نظم جهانی آینده است. چین و روسیه باید گامهای جدیتری بردارند تا به طور واضح، صریح و قاطع در کنار ایران بایستند، نه تنها برای محافظت از ایران، بلکه برای محافظت از خود، منافع، جایگاهشان در جهان و نقششان.
المیادین گزارش کرد، رژیم صهیونیستی به ایران حمله کرد تا نظام خاورمیانهای تحت سلطه خود را ایجاد کند. هر چند اعلام کرد که هدفش نابود کردن توان هستهای ایران یا برنامه موشکی ایران است اما این دو، هدف اصلی نبودند و هدف اصلی سرنگون کردن نظام حاکم بر ایران و ایجاد خاورمیانه جدید تحت کنترل خودش است.
صباحی در ویژهبرنامه المیادین گفت، هدف تجاوز صهیونیستی آمریکایی ساقط کردن نظام حاکم بر ایران بود، چون این نظام برآیند اراده مستقل این کشور است. آمریکا شیطان بزرگ و اسرائیل شیطان کوچک است... هدف اول ساقط کردن نظام مستقل ایران بود. هدف دوم از بین بردن برنامه هسته ای ایران بود. در نهایت ایران از این معرکه با وحدت ملی و استقلال ملی خارج شد در حالی که برنامه هستهای خود را طبق قانون حفظ کرد بدون اینکه آن را متوقف کند بلکه قصد دارد آن را توسعه بدهد.

مشروح این برنامه به این شرح است:
پیام مردم، ارتش و رهبری ایران در دو کلمه بود: شدنی است.
ایران در زمانی که سکوت به اطاعت تبدیل شده است، گفت که میتوان در تصمیمگیریهای ملی مستقل بود، میتوانیم علیرغم محاصره، رنسانسی ایجاد کنیم و میتوانیم در برابر قدرتمندترین و پیشرفتهترین سلاحها ایستادگی کنیم... میتوانیم به رژیم صهیونیستی و آمریکا حمله کنیم، عزت خود را حفظ کنیم، به تاریخ خود احترام بگذاریم و آینده خود را بسازیم.
این تجاوز، ادامه مجموعهای از حملات، تحریکات و ترورها بود، از غزه تا تهران، از جنین تا حدیده و از حومه جنوبی بیروت تا نطنز. این درگیری نه امروز تمام شده و نه امروز آغاز شده، اما فردا پایان خواهد یافت. یا رژیم صهیونیستی با حمایت آمریکا بر این بخش از شام حکومت خواهد کرد، یا این شام توسط مردمش اداره خواهد شد. این درگیری اکنون در اوج خود است زیرا رژیم صهیونیستی، با همکاری ایالات متحده، تصمیم گرفته است برای تحقق رویای خاورمیانه جدید خود به سمت ایران پیشروی کند. ایران نیروی اصلی در این منطقه است که در طول سالها از فلسطین دفاع کرده و از مقاومت حمایت مالی و نظامی کرده است.
شرط اصلی برای کنار گذاشتن ایران از نقش خود، سرنگونی رژیم است.
اکنون که جنگ متوقف شده است، این سوال مطرح است: آیا دشمن به اهداف خود رسیده است؟
آنچه جهان میبیند این است که این جنگ به خواست اسرائیل و با فشار آمریکا پایان یافته است. حکومت اراده مستقل در تهران هنوز حکومت میکند، رهبری میکند و به اصول خود پایبند است. نه سازش کرده و نه تسلیم شده است. اولین ضربه را دریافت کرد، که دردناک و فراگیر بود. آن را جذب و هضم کرد. هفده ساعت بعد، با موشکهای ایرانی که قلب تلآویو را هدف قرار دادند، پاسخ مشابهی داد.
بنابراین، هدف سرنگون کردن نظام اراده مستقل در ایران محقق نشد.
در مورد برنامه هستهای ایران، این پروژه از زمان شاه تحت حمایت آمریکا و ساخت و ساز فرانسوی وجود داشت، اما هیچ کس در مورد آن صحبت نمیکرد زیرا ایران در آن زمان در مدار آمریکا بود.
ایران از این نبرد با وحدت ملی دست نخورده، مردمی منسجم و رهبری استوار بیرون آمد. در مورد برنامه هستهای صلحآمیز ایران، صرف نظر از میزان اختلال یا تعویقی که متحمل شده است، این برنامه قابلیت تجدید دارد، زیرا به دو چیز نیاز دارد: تجربه و دانش، که در اختیار دانشمندان ایران است، و اراده سیاسی، که در اختیار مرجعی است که هنوز با اراده مردم ایران حکومت میکند.
جنگ ۱۲ روزه ثابت کرد که بازدارندگی ایران قادر به مهار دشمن صهیونیستی است. موشکهای ایران از تمام لایههای حفاظتی و دفاعی در سیستم هفت لایه خود عبور کردند و به شهرکنشینان رسیدند، آسیب رساندند و آنها را وحشتزده کردند. این جنگ بار دیگر ثابت کرد که اسرائیل برای نقشی که آرزویش را دارد، صلاحیت ندارد. در ۷ اکتبر، این شهر به طور کامل توسط مقاومت به رهبری گردانهای عزالدین قسام محاصره شد و سپس با موشکهای بالستیک به طور کامل مورد اصابت قرار گرفت که استحکامات و تأسیسات علمی و نظامی آن را نابود کرد.
ثانیاً، نفرت از اسرائیل در جهان عرب، در میان تمام مردم شام، در جهان اسلام و حتی در میان تمام آزادگان جهان افزایش یافته است.
ثالثاً، تجاوز اسرائیل علیه ایران نگرانیها و ترسهای شرکای بالقوه در توافقنامههای ابراهیم را برانگیخته است، زیرا اگر ایران شکست بخورد، قدرتهای بزرگ منطقه در مرحله بعدی قرار خواهند گرفت.
علاوه بر این، شهرکنشین بیثبات و ترسیده است و دریافته است که توهم امنیت در سرزمینهای اشغالی فلسطین، باطل است.

مردم، مهمترین پیام این جنگ بودند.
یکی از پیامهای مهم در این نبرد، مردم هستند که قدرتمندترین سلاح در دست هر کشوری برای حفظ عزت آن کشور محسوب میشوند. اپوزیسیون داخلی ایران در کنار مسئولین ایستاد و شایستگی خود را برای تعلق به این ملت ثابت کرد.
مردم جهان عرب نیز کاملاً روشن بودند، زیرا دههها نفرتپراکنی بین ایران و اعراب به نام دین، از این جنگ ساختگی به نام فرقهها و مذاهب مبری است. مردم عرب در همه جا با ایران بودند و ثابت کردند که قطب نمای آنها درست است.
نکته دوم این است که ایران باید ابتکار عمل را در دست بگیرد تا به طور فعال و جدی روابط حسن همجواری را با همه کشورهای عربی، به ویژه کشورهای خلیج فارس، ارتقا دهد. این کشورها باید به دنبال شراکتی با ایران باشند که منافع و امنیت مشترکی را به اشتراک بگذارد، و برای ایران بهتر است که این کار را با کل جهان عرب انجام دهد.
یک نکته مکمل هم وجود دارد: مثلث تمدنی عربی-ایرانی-ترکی. این قانون طلایی برای بقای شام در برابر طرح هژمونیک خاورمیانه جدید است. باید گفتگوی جدی بین این سه طرف فعال شود.
نکته تکمیلی این است که مبارزه بر سر شام و در قلب آن خاورمیانه، مبارزهای بر سر نظم جهانی آینده است. چین و روسیه باید گامهای جدیتری بردارند تا به طور واضح، صریح و قاطع در کنار ایران بایستند، نه تنها برای محافظت از ایران، بلکه برای محافظت از خود، منافع، جایگاهشان در جهان و نقششان.
همه باید بدانند که غزه، صبورترین، شجاعترین، فداکارترین و پایدارترین منطقه، از پایداری ایران در مقابله با این رژیم سود میبرد. این لحظهای است که از همه میخواهیم به یاد داشته باشند که زخم خونین غزه اکنون باید التیام یابد.
انتهای پیام
نظرات