امروز در ملایر پرچمها نیمهافراشته و دلها سنگینتر از همیشه میتپیدند چرا که شهر به بدرقهی جوانی آمده بود که با جان خود، امنیت را معنا کرد. شهیدی از تبار غیرت، از فرزندان غیور نیروی انتظامی، که در راه صیانت از آرامش مردم، تا آخرین نفس ایستاد و به میعادگاه جاودانگی پیوست.
امروز مردم شهید پرور ملایر یکصدا شدند؛ صدایی از جنس اشک و افتخار. دل های این مردم به درد آمده اما چشمهایشان پر از غرور و افتخار بود.
مردم ملایر برای چهارمین بار میزبان یکی از فرزندان دلیر سرزمین همیشه سرافراز ایران بودند؛ فرزندی که سینه اش سنگر یک ملت شد و امنیت، غیرت و آزادگی را به خوبی مشق کرد.
شهید غیاثوند پس از «شهیدان حسن تکلو، منصور سلطانیفرد و محمد برومندنژاد» چهارمین شهید ملایری در روزهای اخیر شد که در دفاع از ایران اسلامی به فیض شهادت نائل آمد و حالا، ملایر با دستانی لرزان اما افتخارآمیز، پیکر بیجان اما روح زندهاش را بر دوش گرفته است. پیر و جوان، زن و مرد، با چشمانی بارانی و دلهایی طوفانی، آمدهاند تا وداعی در خور یک قهرمان رقم بزنند.
آمدهاند تا به دشمنان خود بگویند: هر شهید ما، سندی است بر پایداریمان و هر قطره از خون های پاک ریختهشده، درختی خواهد شد با ریشههایی از جنس مقاومت که از خاک سربرمیآورد.
اینجا ملایر است؛ شهری که فرزندانش را با مهر میپروراند و با افتخار به آسمان میفرستد و ما ماندهایم در بدرقهاش، با چشمی اشکبار و قلبی که در میان شعلههای غیرت میتپد.
انتهای پیام
نظرات