در روزهایی که موشکها و آتش توپخانه، صحنه میدان نبرد میان ایران و رژیم صهیونیستی را داغ کرده بود، همزمان جبههای خاموش اما تعیینکننده در فضای رسانهای گشوده شد؛ جبههای که جنگ روایتها در آن، جهت افکار عمومی را رقم میزد.
در این نبرد پنهان، رسانههایی همچون بیبیسی فارسی با روایتسازی و استفاده از عملیات روانی پیچیده، تلاش کردند واقعیتهای میدان را به گونهای دیگر به مخاطبان خود نشان دهند. انتشار همزمان اخبار واقعی اما کماهمیت و شایعات هدفمند، یکی از شگردهای این رسانه بود تا اضطراب و نارضایتی اسرائیلیها از شرایط جنگ و پناهگاهها سانسور شود و بالعکس ایران به عنوان طرف بازنده تصویرسازی گردد.
در مقابل، رسانههای داخلی ایران کوشیدند با انتشار شفاف و بیپرده اخبار، اطمینان و صداقت را در جبهه اطلاعرسانی حفظ کنند تا برتری در جنگ روایتها را به دست آورند.
تجربه این جنگ رسانهای بار دیگر لزوم ارتقای سواد رسانهای در میان مردم را بهروشنی نشان داد؛ چرا که پیروزی یا شکست در نبرد روایتها، به میزان آگاهی و هوشمندی مخاطبان گره خورده است.
فاطمه بیاتی، دکتری مدیریت رسانه و از فعالان رسانهای هرمزگان در گفتوگو با ایسنا، با اشاره به عملکرد رسانههای خارجی بهویژه بیبیسی فارسی در جریان جنگ ۱۲ روزه میان ایران و رژیم صهیونیستی، گفت: «در کنار درگیری نظامی، صحنه جنگ روانی و بازی با افکار عمومی مردم، همانقدر تعیینکننده و سرنوشتساز بود. رسانهها تلاش کردند میدان حقیقت را با روایتسازیهای متفاوت، به نفع خود تغییر دهند.
بیاتی افزود: عملکرد بیبیسی فارسی در این جنگ رسانهای با استفاده از تکنیکهایی نوآورانه و پیچیده، نمونه بارزی از عملیات روانی بود؛ به این صورت که در میان دهها خبر واقعی، اما بیاثر و کماهمیت، شایعات و اخبار نادرست را نیز در میان افکار عمومی جا میدادند. به عنوان نمونه، در روزهای اوج نبرد، این رسانه مدعی بود اسرائیلیها در پناهگاهها آرام و بیدغدغه مشغول بازی و جشن هستند؛ در حالی که واقعیت، بر اساس گزارشهای انکارناپذیر حتی منابع داخلی خود رژیم، کاملا متفاوت بود.
این فعال رسانهای هرمزگان ادامه داد: گزارشهای مستقل و حتی منابع امنیتی رژیم صهیونیستی نشان میداد ایرانیها با حملات موشکی خواب را از چشم شهروندان اسرائیلی ربودند. بسیاری از اسراییلیها شبها را با ترس و دلهره در پناهگاهها سپری کردند و موج نارضایتی نسبت به وضعیت پناهگاهها در میان مردم آنها افزایش پیدا کرد. با این وجود، بیبیسی فارسی عمدتاً واقعیات میدانی و اضطراب حاکم بر جامعه هدف را سانسور و حذف کرد و بالعکس چهرهای شکستخورده از ایران و مردمش ارائه داد.
بیاتی با اشاره به تفاوت رسانههای داخلی ایران و رسانههای معاند گفت: رسانههای ایرانی با شفافیت و صداقت، اخبار و واقعیت میدانی را بازتاب دادند؛ هیچگاه آمار شهدا، مجروحان و خسارات را پنهان نکردند و تلاششان بر انعکاس روایت درست و مستند بود. در مقابل، بیبیسی فارسی سعی داشت بحران داخلی اسرائیل را کوچک و بحران در ایران را بزرگ جلوه دهد.
این کارشناس رسانه تاکید کرد: در جنگ روایتها، داشتن سواد رسانهای به اندازه توان نظامی اهمیت دارد. اگر مردم نتوانند بین واقعیت و دروغ تمایز بگذارند، خطر شکست در روایتها از شکست در میدان کمتر نیست. هر خبر، یک گلوله و هر مخاطب، سنگری بالقوه است که اگر بیدفاع بماند، دشمن بیصدا از دیوار ذهن او عبور خواهد کرد.
بیاتی در پایان راهکار مقابله با این عملیات روانی را ارتقای سواد رسانهای در جامعه دانست و گفت: جامعه باید بداند چگونه خبر درست را از شایعه تشخیص دهد و نگذارد سنگر افکار عمومی مورد هجمه دشمنان قرار بگیرد.
انتهای پیام
نظرات