امیرحسین یاوری در نشست تخصصی «تاب،آوری اجتماعی در روزهای پساجنگ» که توسط مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا)_ شعبه همدان برگزار شد، در پاسخ به این سوال که تجربه جنگ و بحران چه آثار روانی بلندمدت روی افراد و نسلهای آینده میتواند بگذارد؟، تصریح کرد: جنگ اخیر ۱۲ روزه یک تجربه جدید بود، از نظر کلیت کشور اگر بخواهیم در نظر بگیریم کشور ما تجربه یک جنگ تحمیلی هشت ساله را در گذشته داشته است اما جنگ ۱۲ روزه اخیر کشور با جنگ هشت سال جنگ تحمیلی بسیار متفاوت داشت.
وی با بیان اینکه جنگ تحمیلی ۱۲ روزه اخیر ایران و رژیم صهیونیستی یک جنگ زمینی با کشور همسایه نبود بلکه در این جنگ، جنگافزارهای پیشرفته با حجم بسیاری از حملهها و دفاعها در مسائلی چون پهپادها، هک کامپیوتری، ترور از راه دور مطرح بود، خاطرنشان کرد: در این جنگ خبری از تانک، کلاشینکف و دفاع نفر به نفر و تن به تن نبود و این یکی از مهمترین تفاوتهای این جنگ با جنگ تحمیلی هشت سال دفاع مقدس به شمار میرود.
یاوری با اشاره به اینکه جنگ تحمیلی ۱۲ روزهای که تجربه کردیم برای بسیاری از جامعه و افراد یک تجربه جدید بود، افزود: در کنار ترس و وحشت جامعه، ندانستن اینکه چه اتفاقی میافتد؟ و این جنگ چقدر طول میکشد؟ و عواقب این جنگ چه خواهد بود از جمله موارد مطرح شده بود.
این روانشناس بیان کرد: جدای از بحث سیاسی جنگ، تعطیلی دانشگاهها و به تعویق افتادن امتحانات دانشگاه در جنگ تحمیلی۱۲ روزه به گفته دانشجویان برای آنان یک تجربه جدید بود ضمن اینکه تجربه جدید همواره نیز نباید خوشایند باشد .
وی با اشاره به اینکه اتفاقات ناگهانی جدید که هیچگونه پیشبینی در رابطه با زمان رخ دادن آن نشده باشد را بحران میگویند، ادامه داد: جنگ تحمیلی ۱۲ روزه تجربه یک بحران جدید برای همه ما بود که اکثریت ما در سحرگاه روز جمعه ۲۳ خرداد با یک خبر مبنی بر تجاوز رژیم صهیونسیتی به خاک کشور و با نگاهی به رسانهها آن را شروع کردیم.
این دکترای تخصصی روانشناسی بالینی گفت: زندگی فردی که یک تجربه زیست را دارد، چه تغییری خواهد کرد؟ در این رابطه اگر تجربه وی درست مدیریت شود یک تجربه خوب خواهد بود اما اگر این تجربه اشتباه مدیریت شود در بُعد اختلالات به زندگی فردی و اجتماعی، اقتصادی و حتی شغل وی آسیب وارد میشود.
عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان تصریح کرد: اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) یکی از جمله اختلالاتی بوده که همچنان در برخی از افراد که جنگ ایران و عراق را تجربه کردهاند وجود دارد.
یاوری با بیان اینکه اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) یک اختلال روانی است که در اثر تجربه یا مشاهده یک رویداد آسیبزا ایجاد میشود، گفت: اختلال استرس پس از سانحه، تجربه یک تروما و یک بحران پیشبینی نشده بوده که بیش از حد گنجایش روانی فرد بوده است.
وی با اشاره به اینکه سوال برخی مراجعهکنندگان این بوده که این افراد دچار اختلال استرس پس از سانحه چه زمان به حالت قبل برمیگردند؟ افزود: این گلوگاه مشکلی برای ما بوده که باید بگوییم این افراد دیگر به حالت قبل باز نمیگردند چرا که این رویداد بیش از حد گنجایش روانی آنان بوده است.
یاوری اضافه کرد: همه ما باید به عنوان یک تجربه بپذیریم که ما فردی هستیم که یک جنگ را فارغ از نتیجه تجربه و دریافت کردهایم ضمن اینکه دیدگاه هر فرد با فرد دیگر متفاوت است اما همه ما افراد در یک چیز مشترک هستیم و این اشتراک ما این بوده که از این پس همه ما یک تجربه مشترک از جنگ در رزومه شخصی خود داریم. آن بحران و جنگ چه تاثیری روی فرد گذاشته؟ تابآوری باید متناسب با آن باشد که این امر از اهمیت ویژهای برخوردار است.
یاوری در ادامه در پاسخ به این سوال که چگونه با آموزش و خدماترسانی میتوان روان شناختی تابآوری را افزایش داد؟ و چگونه میتوان با ترومای جمعی برخورد سازنده داشت؟ تصریح کرد: در اصطلاح روانشناسی رشد پس از سانحه یا (PTG) که به عنوان رشد پس از تروما ن
میشود، به تجربه تغییرات مثبت و معنادار در زندگی فرد پس از مواجهه با یک رویداد آسیبزا اشاره دارد، این تغییرات میتوانند شامل افزایش قدردانی از زندگی، قویتر شدن روابط، درک بهتر از خود و احساسات معنوی قویتر باشند.
وی ادامه داد: گاهی برخی محدودیتها در یک جمعیت میتواند باعث اکتشاف و پیشرفت شود و بعد از بحران و یک چالش ممکن است یک رشد بلافاصله در یک جمعیت یا یک فرد داشته باشیم.
یاوری با اشاره به اینکه رشد پس از سانحه (PTG) آگاهی، بینش و دیدگاه جدید بوده که بعد از یک بحران پدیدار میشود، خاطرنشان کرد: خوشبختانه ۵۳ درصد افراد، رشد پس از سانحه را در زندگی فردی خود تجربه میکنند که این آمار، آمار خوبی میتواند باشد چرا که از بحرانها به نحو مطلوب استفاده کردهاند.
وی اظهار کرد: هر بحرانی که اتفاق میافتد هر فردی دچار شوک میشود، اگر فردی دچار شوک نشود باید به آن فرد شک کرد چرا که این مرحله مرحلهای نیست که در انسان طبیعی وجود نداشته باشد.
یاوری افزود: پس از مرحله شوکهشدن در هر بحرانی، بعد از آن بحران افراد یک حمایت اجتماعی را میطلبند و بهصورت ناخودآگاه در جستجوی حمایت اجتماعی از خانواده و یا اجتماع هستند همانگونه که این درک حمایت اجتماعی را در جنگ ۱۲ روزه کشور شاهد بودیم.
وی بیان کرد: در یک تروما و بحران پس از مرحله شوک و حمایت اجتماعی، مرحله مواجهه افراد با واقعیت و پردازش اتفاقات بوده که در این مرحله افراد از یکدیگر متفاوت میشوند و برخی افراد نمیتوانند احساسات خود را پردازش کنند، نمیتوانند بگویند که در حال حاضر چه حسی دارند و اتفاقاتی که برای دیگران در این بحران افتاده را برای خود نزدیک میداند.
یاوری با اشاره به اینکه بازسازی دیدگاه نسبت به زندگی، مرحله دیگر در بحث پس از بحران و تروما به شمار میرود، گفت: یکی از موارد مهم این بوده که در بحث (PTG) یا رشد پس از سانحه، تا بحران فرا نرسد نمیتوان رشد کرد.
وی در رابطه با ویژگیهای کسی که بعد از یک سانحه و بحران رشد کرده است، اظهار کرد: یکی از جمله موارد ویژگیها بعد از یک بحران و سانحه این بوده که قدردانی از زندگی فرد بیشتر شده و قدرت شخصی وی در برخی مسائل افزایش پیدا میکند و منگرایی خود را کنار میگذارد.
یاوری با اشاره به اینکه تروما و بحران موجب میشود که بعد از آن روابط بین فردی ارتقاء و بهبود یابد و در نهایت تغییر در معنای زندگی ایجاد شود، افزود: افرادی که دچار حادثه و بحران شدند میتوان آنان را در مسیر رشد سوق داد اما به تناسب افراد و جایگاه آنان این امر متفاوت خواهد بود.
وی با بیان اینکه متاسفانه در برخی موارد تعهد سازمانی کمی بویژه از بالادست داریم که باید این تعهد سازمانی تقویت شود چرا که عدم توجه به این تعهد سازمانی میتواند آسیبزا باشد، گفت: برای این تعهد سازمانی باید تا حدودی چتر حمایتی را باز کرد، حال این چتر حمایتی تعهد سازمانی میتواند از دادن یک گواهی ساده تا یک مراسم ساده برای بازنشستگان یک اداره یا یک پیامک تبریک توسط یک اداره به افراد کارمند خود باشد که هر یک از این رفتارها در تعهد سازمانی میتواند در بلندمدت جامعه را تحت تاثیر مطلوب خود قرار داده و تعهد افراد نسبت به آن افراد بالادست آن سازمان یا اداره را دو چندان کند.
وی گفت: البته این تعهد سازمانی نباید طوری اتفاق بیفتد که موجب شکاف درون اجتماع و جامعه شود.
انتهای پیام
نظرات