• دوشنبه / ۲۳ تیر ۱۴۰۴ / ۱۰:۲۰
  • دسته‌بندی: سیاست داخلی
  • کد خبر: 1404042313937
  • خبرنگار : 71560

ویژه‌برنامه «برای وطن» با حضور هادی خانیکی

ایران نترسید/ مسئله اصلی ایران «گفت وگو» است/نخبگان هیچ ملاحظه‌ای جز «برای وطن» نداشته باشند

ایران نترسید/ مسئله اصلی ایران «گفت وگو» است/نخبگان هیچ ملاحظه‌ای جز «برای وطن» نداشته باشند

یک استاد برجسته دانشگاه، تاکید کرد: دریافت من هم به لحاظ نظری و هم به لحاظ تجربی این است که مسئله اصلی ایران برای حل مسائل مزمن، مسائل کنونی و مسائل پیش رو، گفت وگو است؛ برای این گفت وگو هم دشواری های زیادی وجود دارد.

تهاجم اخیر رژیم صهیونیستی علیه ایران، آن هم با حمایت صریح و همه‌جانبه آمریکا، بیش از آن‌که یک درگیری متعارف نظامی باشد، نمود بارز جنگ ترکیبی هوشمند علیه جمهوری اسلامی ایران است. هدف اصلی این جنگ، نه صرفاً ضربه‌زدن نظامی، بلکه تضعیف امنیت ملی، انسجام اجتماعی، و جایگاه راهبردی ایران در معادلات منطقه‌ای و جهانی است.

در این میان، ملت ایران با تبعیت از رهنمودهای رهبر معظم انقلاب، دوشادوش نیروهای مسلح، پاسخ کوبنده‌ای به این تجاوز دادند و بار دیگر نشان دادند که دشمن در برابر اراده ملت و اقتدار جمهوری اسلامی راهی جز عقب‌نشینی ندارد.

با وجود این پیروزی، اهمیت «جهاد تبیین» بیش از همیشه احساس می‌شود؛ چراکه شناخت ابعاد این جنگ و افشای سیاست‌های پنهان دشمن، نقشی کلیدی در حفظ هوشیاری جامعه و انسجام ملی ایفا می‌کند.

بر همین اساس، خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) در قالب ویژه‌برنامه‌ «برای وطن»، میزبان گفت‌وگوهایی تحلیلی با چهره‌های مؤثر سیاسی، امنیتی و اجتماعی کشور از جمله فواد ایزدی کارشناس مسائل آمریکا ، جواد امام سخنگوی جبهه اصلاحات، گقارد منصوریان نماینده مسیحیان ارمنی اصفهان و جنوب ایران، جواد منصوری نخستین فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی،  حسام الدین آشنا رئیس مرکز بررسی‌های استراتژیک در دولت دوازدهم ، ابراهیم متقی پژوهشگر علوم سیاسی، محمد قادری کارشناس مسائل منطقه ، سید رسول موسوی دیپلمات پیشین جمهوری اسلامی ایران، علاءالدین بروجردی عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی،  رامین مهمان‌پرست سخنگوی پیشین وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران و  ... شده است.

در این قسمت، با هادی خانیکی استاد رشته ارتباطات و کارشناس حوزه رسانه، به گفت‌وگو نشستیم تا روایت او از «۱۲ روز استقامت» را بشنویم؛ و تحلیلی تاریخی از جایگاه ایران، هدف‌گذاری دشمنان، و آینده محور مقاومت دریافت کنیم.

مشروح این گفت‌وگو را در ادامه بخوانید.

ایران نترسید/ مسئله اصلی ایران «گفت وگو» است/نخبگان هیچ ملاحظه‌ای جز «برای وطن» نداشته باشند

امروز ایران در بزنگاهی پر از امید و دغدغه قرار دارد

هادی خانیکی، استاد دانشگاه، با حضور در ویژه‌برنامه «برای وطن» در پاسخ به این پرسش، کشور از یک مقطع کم سابقه‌ای عبور کرده است؛ جنگ دوازده روزه با رژیم صهیونیستی و پاسخ به تجاوز آمریکا؛ این موضوعات فقط بعد امنیتی نداشته است بلکه بازتاب ها اجتماعی، روانی و تاریخی نیز به همراه داشته است. ارزیابی و تحلیل شما در این زمینه چیست؟ اظهار کرد: شرایط پیچیده به طور عام تنها ناظر بر یک وجه صرفاً نظامی، دفاعی، امنیتی یا حتی سیاسی نیست، و از سوی دیگر به جنبه‌های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و روانی نیز محدود نمی‌شود.

وی ادامه داد: در واقع، شرایط پیچیده زمانی شکل می‌گیرد که روندهای مختلف درهم‌تنیده شده و وضعیتی را پدید می‌آورند که ناگزیر باید به‌طور جامع دیده و تحلیل شود.

این استاد دانشگاه تصریح کرد: اکنون  ایران در موقعیتی خطیر قرار دارد. این «اکنون» ایران از دو جنبه قابل تأمل است: از یک سو لایه‌ها و ظرفیت‌هایی را آشکار می‌کند که مایه امید و خلق فرصت‌های تازه‌اند؛ و از سوی دیگر شرایطی را ترسیم می‌کند که در آن نگرانی و مخاطرات نیز به چشم می‌خورند.

 جنگ اخیر، ایران را درگیر یک دفاع میهنی کرد

وی اظهار کرد: طبیعتاً در چنین وضعیتی، همان‌طور که توجه به ابعاد امنیتی و سیاسی کشور ضروری است، توجه به جنبه‌های اجتماعی و ارتباطی نیز اهمیت فراوانی دارد. من رسانه‌ها را بسیار گسترده‌تر از تعریفی که داشتید می‌دانم؛ چراکه قدرت و ضعف جنگ‌ها را هم باید در ذهنیت و افکار عمومی سنجید و هم در وضعیت دفاعی و حتی قدرت اقتصادی ارزیابی کرد.

این استاد دانشگاه ادامه داد: بر اساس مشاهدات و مطالعاتم، وضعیت ارتباطی جامعه ایرانی پس از تجاوز رژیم صهیونیستی و هرچه بحرانی‌تر و مبهم‌تر شدن شرایط ایران، از چند وجه قابل بررسی است.

خانیکی گفت: نخست این‌که این وضعیت به مثابه یک جنگ میهنی، بخش‌های گسترده‌ای از جامعه را درگیر و حساس کرد. در واقع در ابتدا با شرایط یک جنگ ناگهانی مواجه بودیم. بزرگ‌ترین ویژگی این جنگ، غافلگیرکننده بودن آن بود؛ از شهادت فرماندهان برجسته در یک روز گرفته تا به شهادت رسیدن دانشمندان ممتاز، و سپس گسترش جنگ به حوزه‌هایی که رهگذر، کاسب، کارگر، کارمند، زن باردار، کودک و هنرمند را نیز در بر گرفت.

وی ادامه داد: در چنین فضایی شاهد برآمدن نوعی مقاومت و ورود بخش قابل توجهی از جامعه به عرصه دفاع میهنی بودیم.

رسانه های مخالف سمت و سوی براندازی گرفتند

این کارشناس حوزه رسانه، تصریح کرد: به لحاظ ارتباطی، در شرایطی که رسانه‌ها از نظر فیزیکی آسیب‌های جدی دیدند، از همان ابتدا نیز انتقاداتی به صدا و سیما وارد بود که کل جامعه را به نمایش نمی‌گذارد. علاوه بر این، در طول جنگ نیز صدا و سیما به‌طور جدی آسیب دید.

وی افزود: رسانه‌های مخالف – بیگانه -، جهت‌گیری براندازانه گرفتند و در همان شرایط ما باز با محدودیت‌هایی که از نظر فیزیکی برای اینترنت و زیرساخت‌های فناورانه ایجاد شده بود روبه‌رو بودیم.

شکل‌گیری ارتباطات مردمی و فرصت در دل تهدید

خانیکی ادامه داد: در چنین شرایطی، نقش‌هایی عملاً به ارتباطات واگذار شد. این ارتباطات به‌سوی همان پایداری می‌رود که در متن جامعه وجود دارد. مردمی که در کنار هم قرار گرفتند، در این وضعیت احساس بی‌خبری می‌کنند یا خبرها را با اطمینان کامل دریافت نمی‌کنند.

وی بیان کرد: شبکه‌های اجتماعی به مفهومی غیرمجازی تبدیل شدند؛ مثل ارتباط‌هایی که مردم با هم برقرار کردند، به خانه‌های یکدیگر رفتند یا از تهران به شهرهای دیگر سفر کردند. این‌ها نشان داد که سویه فرصت‌آمیز این شبکه ارتباطی بیش از سویه تهدیدآمیز آن است.

نیاز به سیاست‌گذاری متفاوت در ارتباطات

وی خاطر نشان کرد: این شبکه ارتباطی ما را در موقعیتی قرار داده است که چه در سیاست‌گذاری رسمی و چه در کنش‌های ارتباطی مدنی، باید بدانیم این وضعیت، قدرت‌مندی جامعه را افزایش داده است.

خانیکی تأکید کرد: این در عرصه ارتباطات اهمیت زیادی دارد. جامعه تشنه شنیدن است؛ تشنه آن است که نسبت به مخاطرات پیشِ رو یا امیدهای آینده فعال باشد.

وی گفت: حرف من در نهایت این است که ما وارد شرایطی متفاوت با گذشته شده‌ایم؛ شرایطی که نیاز دارد متناسب با وضعیت روز تغییر کنیم.

فهم نقطه کنونی ایران مهم ترین مولفه برای گفت‌وگو است

عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت، در پاسخ به این پرسش که در جنگ اخیر به عقیده برخی رسانه‌ها  عملکرد موفقی نداشتند، تحلیل شما در این باره چیست و چه پیشنهاداتی برای بازیابی این میدان در دوره پساجنگ دارید؟ اظهار کرد: در این نقطه‌ای که امروز قرار داریم، فهم این نقطه شاید مهم‌ترین جایگاهی باشد که باید بر سر آن گفت‌وگو شود؛ چه بین من و شما در ایسنا یا در هر رسانه دیگری.

لزوم درک موقعیت مشترک از سوی همه کنشگران

وی ادامه داد: یا به‌عنوان یک کنشگر فکری، یا کنشگر سیاسی، یا کنشگر مدنی در دانشگاه، یا جامعه فرهنگی و هنری، یا حتی در سطح عامه مردم و میان نهادهای رسمی و حاکمیتی؛ فهم این جایگاه برای گفت‌وگو اهمیت دارد.

دو سویه وضعیت بحرانی و مسئولیت مشترک

وی خاطرنشان کرد:به هر حال ما در یک شرایط بحرانی قرار داشتیم و قرار داریم. شرایط بحرانی به این معنا نیست که یک نقطه پایانی دارد. شرایط بحرانی همیشه دو سویه دارد که باید هر دو را محتمل دانست؛ این وضعیت یا به سمت حل بحران می‌رود یا به سمت پیچیده‌تر شدن بحران.آتش‌بس موقت می‌تواند به سوی صلح حرکت کند یا به سمت جنگی پرابهام برود.

وی تأکید کرد: به همین دلیل، در این نقطه و در این «اکنونی» که در آن قرار داریم، مسئولیت مشترکی متوجه همه ماست. مسئولیتی که مبتنی بر یک فهم مشترک از این وضعیت است؛ چرا که وضع بحرانی می‌تواند پیوندها را تقویت و ارتباط‌ها را محکم‌تر کند یا بالعکس، آن‌ها را پاره و گسسته سازد.

مردم فهیمدند که چرا باید در کنار یکدیگر قرار بگیرند

خانیکی ادامه داد: حرف کلی من دو وجه دارد؛ یکی بحث فیزیکی کار است. به لحاظ قدرت پوشش و سرعت خبر، باید عملکرد رسانه‌ها ارزیابی شود. در شرایط بحرانی، بیش از هر چیز انتظار دریافت خبر وجود دارد. اگر خبر به‌موقع داده نشود، جای آن را خبر جعلی، شایعه و رسانه‌هایی که در جهت دشمن عمل می‌کنند، پر می‌کند؛ همان‌طور که در این جنگ دوازده‌روزه هم دیدیم.

شکل‌گیری همدلی و هم‌گرایی اجتماعی

وی افزود: معمولاً در چنین شرایطی، وجه مثبتی که من به آن اشاره کردم، همدلی و هم‌گرایی است که بروز پیدا می‌کند. به هر حال، آنچه در ارائه تصویری جذاب و افتخارآمیز از ایران موفق بود، این بود که مردم فهمیدند چرا باید کنار هم قرار بگیرند.

خطر نقض حاکمیت ملی و هویت مشترک ایرانی

خانیکی خاطرنشان کرد: مردم و نخبگان دریافتند که ایران در خطر است. این خیال و تبلیغات نیست؛ دشمنی به این سرزمین تجاوز کرده که پیش‌تر نقشه «خاورمیانه بزرگ» را به نمایش گذاشته بود. دشمن هم به سرزمین ما حمله کرده و هم در پی نقض حاکمیت ملی و تغییر نظام سیاسی است. لازمه هر دوی این‌ها این است که همدلی و احساس وجودی یک «ما»ی مشترک ایرانی به خطر بیفتد.

مسئولیت همه برای پاسداشت «ما»ی ایرانی سنگین تر شده است

وی افزود: آنچه باید به‌عنوان یک نعمت به آن نگاه کرد — و هم خداوند را به‌خاطرش شاکر بود و هم قدر این نعمت را دانست — این است که همدلی و «ما»ی ایرانی در داخل کشور نسبت به قبل از این حمله، بیشتر شد.

مسئولیت سنگین‌تر دولت، نهادها و جامعه مدنی

وی ادامه داد: از اینجا به بعد است که مسئولیت همه برای پاسداشت این «ما» سنگین‌تر می‌شود. حکومت وظیفه دارد از این سرمایه صیانت کند. دولت مسئولیت دارد. نهادها و جریان‌های سیاسی نسبت به آن مسئولیت دارند. نهادها و جریانات مدنی نیز در قبال این مسئله وظیفه دارند. باید حرمت این داشته را پاس بداریم و به آن فعلیت ببخشیم.

تأخیر رسانه‌ها در درک پیام و واکنش به‌موقع

خانیکی خاطرنشان کرد: این‌که رسانه‌ها توانستند به این وظیفه خود قوی عمل کنند یا ضعیف، باید گفت که نسبت به این سرمایه اجتماعی حتماً عقب‌تر بودند. عقب‌تر بودند، نه فقط به این معنا که نتوانستند پیام را برسانند؛ بلکه مهم‌تر اینکه نتوانستند پیام را به‌درستی بفهمند و به‌موقع واکنش نشان دهند. این است که اهمیت دارد.

وی تأکید کرد: البته باید توجه داشت که ظرف رسانه‌ها نیز ظرف‌های ضعیف‌شده و شکسته‌ای است.

این کارشناس حوزه رسانه کشور در ادامه بیان کرد: من به‌عنوان یک معلم و محقق رسانه‌ها می‌گویم؛ همین ایسنا در بدو پیدایش خود، با نقشی میانه که برای خود تعریف کرد، هم از سوی دولت وقت یعنی دولت اصلاحات حمایت شد و هم مدیریت و نیروهای ایسنا توانستند به‌عنوان یک رسانه جدید پا به عرصه بگذارند. ایسنا رسانه‌ای جدید بود که توانست حتی بالاتر از رسانه رسمی آن زمان یعنی ایرنا مخاطب جذب کند.

وی ادامه داد: در همان دوران، روزنامه‌ها را دیدیم که تیراژ آن‌ها به نزدیکی یک میلیون رسید. ولی وقتی امروز در عالم واقع نگاه می‌کنیم، می‌بینیم این رسانه‌ها به جهت تکثر، امکان محدودی داشتند.

تلاش رسانه‌ها با حداقل امکانات در بحران اخیر

خانیکی خاطرنشان کرد:باید زحمات رسانه‌ها را قدر دانست. با حداقل امکانات، همه شبکه‌های اطلاع‌رسانی، خبرگزاری‌ها و حتی خود صدا و سیما سعی کردند این خلأ را تا حدودی پر کنند.

وی تأکید کرد: اما اینکه آیا توانستند به‌خوبی از این فرصت استفاده کنند یا خیر، من با نگاهی نسبی به قضیه نگاه می‌کنم. در واقع پیام‌هایی که تولید شد، خیلی بیشتر از ظرفیت توزیع و دریافت آن‌ها بود.

جامعه شنواتر شده است

وی خاطر نشان کرد: من اشاره کردم که جامعه شنواتر شده بود. آیا رسانه‌ها توانستند نسبت به این شنوایی، مطلب و موضوع را به جامعه برسانند؟ نه. چون هم موقعیت بحرانی را به‌خوبی در کانون توجه خود قرار ندادند.

خانیکی افزود: جامعه‌ای که مضطرب است، جامعه‌ای که روان رنجیده دارد، جامعه‌ای که در فرآیند آنچه که از گذشته برایش مانده، نارضایتی و بی‌اعتمادی دارد؛ در چنین شرایطی نیاز دارد که به‌موقع خبر به او برسد.

اهمیت روایت بزرگ‌تر از خبر و اطلاعات

خانیکی ادامه داد: این خبرها باید موزاییک‌هایی از یک روایت باشند. روایت بزرگ‌تر از خبر و اطلاعات است. اینجا روایت بقای ایران و روایت دیدن همه ایرانیان متفاوت و ایرانیان متکثر اهمیت دارد.

جامعه بزرگ‌تر از آنچه رسانه‌ها نشان دادند است

وی با اشاره به این‌که «این جامعه بسیار بزرگ‌تر از آن چیزی است که در صدا و سیما نشان داده شد»، بیان کرد:این جامعه بسیار بزرگ‌تر از آن چیزی است که شبکه‌های ما به سراغ آن رفتند.

ضرورت حضور افراد مورد اعتماد برای ساختن روایت

وی افزود: برای ساختن روایت، باید به این نکته اشاره کنم که نیازمند حضور رویکردها، رهیافت‌ها، دانش، نظر و شخصیت افرادی هستیم که مورد اعتماد بیشتر جامعه هستند.نمی‌شود روایتی ساخت که قالب جامعه باشد اما در جنگ روایت‌ها نتواند دغدغه‌مندی، نگرانی، بیم، حتی امید و انتظار جامعه را به تصویر بکشد.باید افراد مورد اعتماد جامعه در این روایت دیده شوند.

خانیکی ادامه داد: می‌بینیم که بسیاری از ملاحظات سیاسی باعث شده تا بسیاری از افراد برای ساختن «روایت ایران» در رسانه مورد توجه قرار نگیرند یا حتی خودشان نیایند.

جامعه نخبگانی باید ملاحظه را کنار بگذارد

خانیکی با اشاره به این‌که «می توان به جامعه نخبگی هم نقد کرد که در این شرایط باید به میدان آمده و هیچ ملاحظه ای جز برای وطن نداشته باشند»، بیان کرد: جامعه نخبگانی نباید هیچ ملاحظه ای جز تیتر برنامه شما یعنی «برای وطن» داشته باشند. جامعه نخبگانی نیز باید به میدان بیاید. این‌که نخبگان ملاحظه کنند که اول ببینم این رسانه با من هم نظر است یا نیست. یا این ملاحظه را داشته باشد که وطن را ابتدا با نظام حکمرانی می‌سنجم. اگر موافق نظام حکمرانی بودم به صحنه می‌آیم و اگر مخالف نظام حکمرانی بود نمی‌آیم. این‌ها قابل قبول نیست. اگر نخبگان نتوانند بین وطن به مثابه خانه، نظام سیاسی و حکمرانی به مثابه مدیر خانه و خودش و دیگران به مثابه اعضای خانواده تفکیک ایجاد کنند؛ آنگاه اگر از مدیر خانواده دلگیر باشند خانه را ترک می‌کنند. اگر نتوانند با بقیه اعضای خانواده کنار هم باشند، دیگر نمی‌توان از یک «ما» جمعی صحبت کرد.

خانیکی با اشاره به این‌که می‌توان به جامعه نخبگی هم نقد داشت، بیان کرد: در این شرایط، نخبگان باید به میدان بیایند و هیچ ملاحظه‌ای جز برای وطن نداشته باشند.

ضرورت ساخت روایت بر پایه وحدت و نه گسست

وی افزود: احساس من این است که آن روایت وقتی ساخته می شود که روایت روی گسست ها، شکاف ها و قطب بندی ها قرار نگیرد. مثل همان چیزی که در کتاب ها ابتدایی می‌خواندیم. ما گل‌های خندانیم، فرزندان ایرانیم. فرزندان ایران بودن را باید بتوانیم بفهمیم. نه این‌که یکی با یکی  دیگر قهر باشد.

پذیرفتن انتقاد و نارضایتی در جامعه

وی ادامه داد: البته یکباره در اثر یک حمله، حس مشترک به وجود نمی‌آید. بالاخره بخش‌های مختلف جامعه ما انتقاد و نارضایتی داشته و از تبعیض آزرده خاطر بودند. حتی روان جمعی جامعه ما آزرده بود. در چنین شرایطی که به ما حمله شد، روایت هایی که شکل می‌گیرد اهمیت زیادی دارد.

ایرانی بودن بزرگ و فراگیر به روایت فردوسی

وی بیان کرد: در این روایت، ایرانی بودن به معنای بزرگ و فراگیر است که با مسلمان بودن نه‌تنها در تضاد نیست، بلکه در کنار هم قرار دارد. مانند نگاهی که فردوسی به ایران دارد. فردوسی حکیم و حماسه‌سراست. فردوسی در جایی که حماسی‌ترین حرف‌ها را می‌زند، می‌گوید: «به روز نبرد آن یل ارجمند / به شمشیر و خنجر به گرز و کمند / برید و درید و شکست و ببست / یلان را سر و سینه و پا و دست» اما خیلی زود به اینجا می‌رسد که: «میازار موری که دانه‌کش است / که جان دارد و جان شیرین خوش است».

خانیکی در ادامه با اشاره به این‌که «نمی‌توان روایت را صرفاً به «حماسه» یا «شعر و هنر» یا «سیاست» محدود کرد»، گفت:  در روایت ایران، فرماندهان و سربازانی که برای وطن جان خود را فدا کردند دیده می‌شوند؛ چون برای وطن ایستادند.

وی افزود: آن هنرمند و فرهیخته‌ای که خانه‌اش ویران می‌شود اما ساز خود را برمی‌دارد و شعر می‌گوید، دیده می‌شود. بخش خصوصی که کار می‌کند تا شرایط جنگی بر جامعه حاکم نشود؛ دولتی که تأمین ارزاق می‌کند و سعی دارد زندگی به طور عادی جریان داشته باشد، نیز دیده می‌شوند.

اهمیت روایت فراگیر و تأثیرگذار در جنگ روایت‌ها

خانیکی تأکید کرد: این روایت ایران است. اگر از جنگ روایت‌ها حرف می‌زنیم، این روایت فراگیر و جذاب که زبان در آن معنا دارد، می‌تواند اثرگذار باشد.

در محرم امسال حماسه با مرثیه همراه شد

این استاد دانشگاه با بیان این‌که «بنده بحث نظری نمی‌کنم، بر اساس مشاهدات صحبت می‌کنم»، پس از طرح این سوال که «تاسوعا و عاشورای امسال چه تفاوتی با گذشته داشت؟» ادامه داد: من هر کجا  را دیدم احساس کردم که همه انگار باهم مهربان‌تر و هم زبان‌تر هستند. حماسه‌ها با مرثیه همراه شد. تنوع و تفاوت در پوشش و گویش مشهود است. این جا است که می‌گویم این روایت است که هم ایران را و هم نسبت آن را با عاشورا معنا می‌کند و وجه دیگری از نزدیکی مبتنی بر عواطف و ادراک را به تصویر می‌کشد.البته  هر کسی می‌تواند منتقد و متاسف هم باشد که چرا  ما تا به امروز از این روایت فاصله گرفتیم. مثالم این بود؛ دال فرهنگی که الان می بینیم، می توانستیم قبل از حمله هم ببینیم‌ ولی در تهاجمی که به ما شد، بیشتر به چشم آمد وگرنه محوریت ایران در ایران،  زبان مشترکی است که می‌تواند سلیقه‌ها، گرایش‌ها و سطوح مختلف را در حاکمیت و در جامعه  به هم وصل کند.

مسئله اصلی ایران«گفت وگو» است

خانیکی  در پاسخ به این پرسش که به رسانه ها نمره قبولی دادید و انتقاداتی به بخشی از عملکرد نخبگان داشتید؛ مردم عادی به این درک و بلوغ سیاسی و اجتماعی رسیدند که باید از کشور خود دفاع کنند اما برخی از کسانی که خود را در ردیف نخبگان قرار دادند تفاوت وضعیت را حس نکردند و به خاطر دلخوری فاصله گرفتند؛ آیا این افراد همچنان جزو ردیف نخبگان هستند؟، بیان کرد: همیشه لبه انتقاد به سمت نخبگان و روشنفکران  می‌رود. اما واقعیت این است که همیشه نباید این افراد حکیم هر وضعیتی باشند. این غلط است که  هر کاستی و زمانه‌نشناسی که وجود دارد را بگوییم که آن ها عامل ایجادش هستند.

وی در عین حال اظهار کرد: نخبگان و روشنفکران  هم می‌توانند یکی از عوامل ضعف باشند. نتیجه گیری خود من این هست و آن را به دیگران تحمیل نمی‌کنم. دریافت من هم به لحاظ نظری و هم به لحاظ تجربی این است که مسئله اصلی ایران برای حل مسائل مزمن، مسائل پیش رو و مسائل  کنونی، گفت‌وگو است. برای این گفت‌وگو هم دشواری های زیادی وجود دارد.

مردم به موقع دریافتند که وطن به آنان نیاز دارد

این استاد دانشگاه با تاکید بر این‌که «ضعف در «گفت وگو» بین نخبه ،عامه، سیاست مداران و مدیران کشور وجود دارد»، گفت: به رغم همه دشواری‌ها باید به گفت‌وگو برگردیم. این‌که چرا در سطح مردم و در شرایط بحرانی عامه مردم امکان گفت‌وگوی بیشتری باهم نسبت به گفت‌وگوی حکومت با نخبگان، حکومت با مردم و مردم با نخبگان دارند؛ بخاطر این است که  شرایط  مردم را به هم نزدیک می کند. مردم یک دفعه صبح بلند شدند و دیدند جنگ است؛ موشک و بمب روی آنان ریخته است. مردم به درستی دریافتند که دشمن می خواهد آن‌ها را از هم جدا کند. وطن نیاز دارد که کنار هم باشند. به همین اعتبار است که آمدند و  این اشتراک نظر را داشتند.

وی به عنوان یک تحلیلگر مسائل رسانه خاطرنشان کرد: بنده گفتم نمره قبولی به رسانه‌ها می دهم. پیش از رسانه ها نیز به عنوان ظرف رسانه‌ها به روزنامه‌نگاران و خبرنگاران نمره قبولی می‌دهم؛ چراکه علی‌رغم سختی‌ها با جان خود به صحنه آمدند. به این دلیل می گویم که این جای تقدیر دارد که آنان میدان را خالی نکردند. اگر رسانه‌ها میدان را خالی می‌کردند، انگار پدافند از کار افتاده است و دشمن افکار عمومی را  به دست می‌گرفت.

هر کسی باید ببیند کجای زمانه ایستاده است

این استاد رشته ارتباطات بیان کرد: هر کسی در هر جایگاهی؛چه نخبه، چه سیاستمدار  و یا شهروند عادی باید اول مسئله را با خود حل کند. یعنی  گفت‌وگو با خود مقدم بر گفت‌وگو با دیگری است تا ببیند در کجای زمانه ایستاده است؟ این قصه سر دراز دارد. در واقع نوعی مسئله‌شناسی و نوعی زمانه‌شناسی در میان است. به تناسب این فهم خود و مسئولیت خود را  باید بازآفرینی کند. اگر این کار را بتواند انجام دهد، می‌تواند نقش‌آفرین باشد. اما اگر نتواند، انتظار غلطی است که بدون دستاوردی، بزرگ شمرده شود. بزرگ شمردن بر اساس این است که در لحظه‌ای که ما در معرض خطر بودیم کجا بودی؟ آیا در میدان بودی؟ چقدر به فکر ما بودی و چه کار کردی؟ در نتیجه نقدی که من انجام می‌دهم، فراگیر است.

وی افزود: این‌که حتما انتظار داشته باشیم تا یکسری افراد شناخته شده بیایند در رسانه صحبت کنند، غلط است. ایران خیلی تغییر کرده است. ایران خیلی متفکر و صاحب نظر دارد. باید سراغ آن ها هم رفت. در عین حال این انتظار را من هم دارم که امثال شما رسانه‌ها کار خود را متوقف نکنند.


چرا مردمی که انتقاد داشتند آمدند؟

وی ادامه داد: باید به سرمایه‌ای که به دست آورده‌ایم توجه کنیم؛ این‌که چرا مردمی که انتقاد داشتند آمدند؟ چرا نخبه‌هایی که رنجیده بودند یا آنان را رنجانده بودیم بیشتر آمدند؟ حالا که آمدند برخورد ما با آنان چگونه است. آیا باید رویکردها رسمی، سیاسی و مدیریتی نسبت  به آنان تغییر کند؟ اگر کسی در داخل و خارج به دفاع از ایران برخواست، حالا ما هم باید نسبت به او واکنش مثبت داشته باشیم. در صدا و سیما و دانشگاه باید  امکان فعالیت فرهنگی، حقوقی و مدنی برای این افراد فراهم شود. واقعیت این است؛ عده‌ای بی‌توقع آمدند و رنجیدگی خود را کنار گذاشتند، این نگاه را باید برای تداوم سرمایه‌ای که بوجود آمده است خیلی مورد توجه قرار داد.

ایران تاریخ، فرهنگ، حکمت، فلسفه و دین دارد

خانیکی در پاسخ به این پرسش که حضور رهبر معظم انقلاب در مراسم شب عاشورا صرفا یک رفتار آئینی نبود، بلکه به نوعی حامل پیام های چند بعدی بود؛ ارزیابی شما نسبت به این موضوع چیست و این‌که  ارزیابی شما از پخش سرود ای ایران در قالب مداحی چه پیامی به دنبال دارد؟ بیان کرد: دریافت من از این پیام این است، آنچه که حس میشد و بسیاری از مطالعات نشان می داد این بود که یکی از مهم ترین وجوه ساختن هویت ما در این زمان، ایران است‌. طبیعتا ایرانی که فقط یک مفهوم افراطی نیست. ایرانی که تاریخ، فرهنگ، حکمت، فلسفه و دین دارد. از طرف دیگر بالاخره جامعه مذهبی ایران در طول تاریخ، نوع نگاه قالبش به دین هم پذیرای این دو یعنی هم ایران و هم اسلام بوده است. بحث مهمی که شهید مطهری تحت عنوان خدمات متقابل اسلام و ایران مطرح می کند این نکته را به لحاظ فرهنگی در  فرآیند انقلاب، جنگ تحمیلی و عرصه های مختلف نشان می‌دهد.

ایران نترسید/ مسئله اصلی ایران «گفت وگو» است/نخبگان هیچ ملاحظه‌ای جز «برای وطن» نداشته باشند

«ای ایران » در مراسم شب عاشورا تاییدی بر توجه به ایران

وی با اشاره به این‌که «یکی از نمادها برجسته روح مذهبی در ایران پیوستگی با  امام حسین (ع) و نهضت عاشورا است»، ادامه داد: طبیعتا این تعلق‌ خاطر جلوه‌های مختلفی دارد. یک زمانی این تعلق خاطر در عرصه سیاست و راهپیمایی عاشورا و تاسوعا در سال ۱۳۵۷ بروز و ظهور پیدا می کند؛ کارها و اقدامات زیادی که در ۱۰۰ سال معاصر در فهم روزآمد و روشنفکرانه از این نهضت از حسینیه ارشاد تا کارهای که دکتر شریعتی انجام داد تا بازخوانی‌ها، توصیف و تبیین فهم اصلی از عاشورا که در جای خود درخور توجه است. وقتی که در برنامه شب عاشورا، در شرایطی که تهدیدات اسرائیل به گونه‌ای بود که می‌خواست در ایران یکپارچگی را مورد تهاجم قرار دهد و قصد داشت که نظام را از هم فروپاشد و طبیعتا هدف نهاییش رهبری انقلاب بود؛ در چنین شرایط پر مخاطره‌ای مجلسی برگزار شد و در این مجلس تأییدی بر توجه به ایران صورت گرفت؛ این نه تنها نمادین بلکه به لحاظ سیاسی و اجتماعی بسیار مهم است.

باید بپذیریم که در شرایط نوین و خطیری قرار گرفته‌ایم

وی افزود: مسئله امروز ایران ایجاد شکاف و تقابل است. هر نوع تقابلی که به اسم مذهب علیه ملیت باشد یا به اسم ملیت علیه مذهب باشد در واقع سم مهلک است. اگر در گذشته هم به این توجه نکردیم، درسی که زمانه به ما داد و درسی که این حمله به ما آموخت اهمیت توجه به این نکته را بیشتر کرد. این رویکرد همواره بین طرفین افراطی و مخالف شکل می‌گیرد. چه به نام  دین در برابر ملیت و چه به عنوان  ملیت در برابر دین.  این‌ها را باید در حاشیه قرار داد. در متن و سیاست‌ها و رسانه‌های رسمی نباید به این موضوع پرداخت.  اگر این مسئله را بپذیریم که در شرایط نوین، خطیر و حساسی هستیم که ممکن است از آن سالم عبور کرده یا این‌که بحرانی‌تر بیرون آمد؛  باید از خیلی از رویکردهای غلط  گذشته بیرون بیاییم. با نگاه به آینده این مسئله را بپذیریم. بنده از موضع رسانه می گویم که معمولا در شرایط پیچیده که در درون آن امکان قطبی بودن سیاسی،فرهنگی و اجتماعی  نیز وجود دارد؛ سه واکنش رایج است که در ایران  هم دیده شده است.

باید روند همبستگی سازی را تقویت کنیم

این عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت، تصریح کرد: اول رویکردی که در صدد بازسازی پیوندها و ترمیم رنج ها و اصلاح امور است. حمایت از یکدیگر و به عبارت دیگر به هم نزدیک شدن است. رویکرد دوم انفعال، از میدان بیرون رفتن و هیچ واکنشی نشان ندادن به خاطر هزینه‌های ورود به میدان است. رویکرد سوم هم که معمولا از روی جهل یا خشم است، روی آوردن به طنز و جدی نگرفتن رویکرد ترمیمی است. این فضای فعال رسانه‌ای را باید بیشتر به سمت رویکرد اول برد که شخصیت‌ها و صاحب نظرها از هر دو سو به صحنه بیایند. ممکن است دید یک نفر در جنبه ملی قوی‌تر باشد. دید یک طرف در جنبه مذهبی قوی‌تر باشد. یا جنبه فرهنگی و ادبی یک فرد قوی‌تر باشد. اگر نظر های مختلف به میدان آمده و به خلق آثاری بپردازند که آن آثار روند همبستگی را تقویت کند؛ به نظر من رویکرد امید بخش و مبارکی است.


حضور رهبر انقلاب در شب عاشورا و خواندن یک شعر میهنی در شرایط جنگی اتفاق بزرگی است

وی خاطر نشان کرد: به عنوان مثال آیت الله جوادی آملی به عنوان یک فیلسوف و مرجع، قبل از این قضایا و تجاوز رژیم صهیوینستی  پیرامون ضرورت مطالعه فردوسی سخن گفت. این‌که یک مرجع از یک شاعر حرف بزند، کار مهمی است. همان طور که یک هنرمند می‌تواند از منظر هنری به این حوزه بپردازد. یکی از موثرترین کارهای هنری که انجام شده است، فیلم «روز واقعه» است. از منظر هنری نه از منظر مذهبی کار ویژه‌ای خلق کرده است. امروز هم در سوگواری شب عاشورا شاهد حضور رهبر انقلاب و خواندن یک شعر میهنی در شرایط جنگی اتفاق بزرگی است. باید آن را توسعه داد. ایران اقوام، مذاهب، نخبگان و نسل های مختلف دارد. اگر ما همه این‌ها را در عرصه اجتماعی و مدنی به این سمت سوق دهیم، آن متن مرکزی بزرگ‌تر و اثر گذارتر می‌شود.

باید مفهوم «ایرانی بودن» را در بین مردم تقویت کرد

خانیکی در پاسخ به این پرسش که حضور مقام معظم رهبری در مراسم شب عاشورا در حسینیه امام خمینی (ره) چه پیام رسانه ای به همراه داشت؟ تصریح کرد: از نگاه بنده  بالاخره ما در معرض یک تجاوز قرار گرفتیم. نسبت به شرایط آینده از لحاظ سیاسی ابهام هایی وجود دارد؛ اینکه چه بر سر ایران خواهد آمد؟ از این شرایط می گذریم یا گرفتار آن می‌شویم؟ از نگاه بنده پیام اصلی حضور رهبری این بود که ملت را باید با فهم روزآمدی که از وضعیت خود و مولفه‌های تشکیل خود دارند، از جمله مفهوم ایرانی بودن را تقویت کرد. برداشت من این است  که به حاکمیت و سیاستگذاران پیام اصلاح سیاست ها را می‌دهد. اصلاح شیوه‌هایی که باید به تناسب این بدنه قوی ملی صورت بگیرد.


در گفت‌وگوهای‌مان سطح مدارا، گذشت و عبور از خاطرات تلخ را بالا ببریم

وی افزود: به نوعی اقتداری  را به تصویر کشید که پایه‌های آن وجود ملت قوی است که به تناسب آن‌چه که  از نظام حکمرانی در جهت دفاع از ایران می‌بیند؛ او هم به نظام  نزدیک‌تر می‌شود. البته یک پیام خیلی مشهود سیاسی دارد که  آن هم در سخت‌ترین شرایطی که قرار داشتیم ایران نترسیده است. این شجاعت مردم و رهبری در کنار هم ظرفیت مهمی است.

این استاد دانشگاه در پایان بیان کرد: از نگاه بنده دریافت‌های مختلف که مبتنی بر تجربه‌ها و رویکردهای مختلف است را باید به اشتراک گذاشت. یکی از دریافت‌ها این است که باید باهم گفت‌وگو کرد و این امکان را فراهم کنیم. در این امکان گفت‌وگو نیز  سطح مدارا، گذشت و عبور از خاطرات تلخ را بالا ببریم.

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha