با تداوم تغییرات اقلیمی و افزایش دمای کره زمین، بسیاری از الگوهای سنتی کشاورزی در ایران با چالشهای جدی روبهرو شدهاند. یکی از این چالشها، کاهش سرمای مؤثر زمستانه است که نقش تعیینکنندهای در رشد، گلدهی و باردهی درختان میوه دارد. در سالهای اخیر، کشاورزان در مناطق مختلف کشور با پدیدههایی مانند تأخیر در شکوفهدهی، کاهش محصول و ناباروری گلها مواجه شدهاند؛ مسائلی که ریشه در برهمخوردن تعادل دمایی و عدم تأمین نیاز سرمایی گونههای باغی دارد.
درختان میوه مناطق معتدل، مانند هستهدارها(هلو، زردآلو، گیلاس، بادام) و دانهدارهایی همچون سیب و گلابی، برای آغاز خواب زمستانی و سپس بیدار شدن و شکوفهدهی منظم، به گذراندن دورهای مشخص از سرمای زمستانی نیاز دارند. با گرمتر شدن زمستانها، این نیاز سرمایی تأمین نمیشود و در نتیجه، اختلالاتی جدی در چرخه طبیعی گیاه ایجاد میشود؛ از جمله گلدهی ناقص، ریزش جوانهها، کاهش راندمان میوهدهی و حتی تغییر در زمان رسیدن میوهها.
افزون بر این، الگوی بارشها نیز در بسیاری از مناطق کشور دچار بینظمی شده است. بارشهای ناگهانی، بارندگی در فصول نامتعارف یا کاهش بارندگیهای موثر همگی اثر مستقیمی بر کیفیت و کمیت تولید باغی دارند. این تغییرات، نهتنها برنامهریزی کشاورزان را دچار اخلال کرده، بلکه ساختار زنجیرهی تأمین، بازار و حتی صادرات محصولات باغی را نیز متأثر ساخته است.
در چنین شرایطی، لزوم تدوین یک نقشه جامع انطباق اقلیممحور برای باغداری ایران بیش از هر زمان دیگری احساس میشود. این نقشه باید بر پایه پژوهشهای اقلیمشناختی، ظرفیتهای ژنتیکی گیاهان و تحلیل روندهای بلندمدت دمایی و بارشی طراحی شود. در این گزارش، با نگاهی تحلیلی به تجربه اقلیمی سالهای اخیر، به بررسی چالشهای ناشی از کاهش نیاز سرمایی، اثرات آن بر گونههای مختلف درختان میوه و راهکارهای مقابله و سازگاری با این روند نگرانکننده پرداختهایم.
نیاز سرمایی درختان میوه و اهمیت آن
مهرداد جعفرپور، عضو هیات علمی گروه باغبانی دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان(خوراسگان) درباره تأثیر نیاز سرمایی درختان میوه با افزایش دمای هوا و تغییرات اقلیمی به ایسنا میگوید: افزایش تدریجی دمای هوا و بروز تغییرات اقلیمی در سالهای اخیر، تأثیراتی ژرف و چندلایه بر تأمین نیاز سرمایی (Chilling Requirement) درختان میوه در ایران بر جای نهاده است. این شرایط اقلیمیِ نوظهور، تعادل طبیعی در روند گلدهی، باردهی و عملکرد اقتصادی بسیاری از باغها را برهم زده است و مستلزم بازنگری جدی در الگوی کشت، مدیریت باغداری و بهرهگیری از فناوریهای جبرانی است.
وی میافزاید: نخستین و شاید مهمترین پیامد این تغییرات، کاهش محسوس ذخیره سرمایی در فصل زمستان است؛ بهویژه در بازه دمایی صفر تا هفت درجه سانتیگراد که برای رفع خواب زمستانی جوانههای درختان میوه ضروری است. در استانهای شمالی کشور مانند گیلان و مازندران، میزان ساعات سرمایی مؤثر نسبت به دهههای پیشین بین ۳۰ تا ۴۰ درصد کاهش یافته است. برای نمونه، درختان سیب رقم «رد دلیشز» که برای بیدار شدن از خواب زمستانی به حدود ۱۲۰۰ ساعت سرمایی نیاز دارند، در برخی سالها تنها ۸۰۰ ساعت سرما دریافت میکنند.
عضو هیات علمی گروه باغبانی دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان(خوراسگان) ادامه میدهد: افزایش میانگین دمای شبانهروزی زمستان تا حدود چهار درجه بالاتر از میانگینهای تاریخی و نوسانات دمایی محسوس، از دیگر عواملی است که موجب شکست ناقص خواب زمستانی شده است. مطالعات انجامشده بر درختان هلو در منطقه البرز نیز نشان داده است که چنین نوساناتی، الگوی طبیعی باز شدن جوانهها را تغییر داده و منجر به ناهماهنگی در رشد درخت شده است. این اختلال دمایی، پیامدهای فیزیولوژیک مهمی بر گلدهی و باردهی درختان میوه بهجا گذاشته است. از جمله، در گونههایی با نیاز سرمایی بالا مانند برخی ارقام گیلاس، تأخیر در گلدهی بهوضوح مشاهده میشود. در شهر مشهد، گلدهی رقم «رد هاردی» با تأخیری ۱۰ تا ۱۵ روزه همراه بوده است. در مقابل، در ارقام کمنیاز به سرما مانند بادام، گلدهی زودرس رخ میدهد؛ چنانکه در استان فارس، رقم «مامایی» حدود دو هفته زودتر از زمان معمول به گل مینشیند و به همین دلیل در معرض آسیب ناشی از سرمای دیررس بهاره قرار میگیرد.
جعفرپور با بیان اینکه در بُعد عملکرد، کمبود سرمای زمستانه سبب کاهش محسوس در تشکیل جوانههای گل شده است، اظهار میکند: بهعنوان مثال، در سیبکاریهای آذربایجان شرقی، کاهش ۲۰ تا ۳۰ درصدی در تعداد جوانههای گل گزارش شده است، همچنین در درختانی مانند گردو، ناهمزمانی میان گلدهی نر و ماده که به پدیدهای موسوم به «پیشرس بودن گل نر» (Protandry) معروف است، موجب کاهش حدود ۴۰ درصدی در تشکیل میوه شده است.
وی میگوید: از دیگر آثار کمبود سرمایی، افزایش ناباروری گلهاست. درختان زردآلو در چنین شرایطی، گلهایی با بساکهای نارس تولید میکنند که فاقد قدرت باروری مطلوباند و این امر به کاهش محسوس محصول منجر میشود. شدت و نوع این آثار، بسته به اقلیم هر منطقه، شکل متفاوتی به خود گرفته است. در مناطق سردسیر کشور مانند آذربایجان و کردستان، کاهش ۲۵ درصدی در تولید سیب، بهویژه در ارقام خارجی نظیر «گلدن دلیشز»، از پیامدهای جدی کمبود سرمای زمستانه است. در مناطق نیمهگرمسیر همچون فارس و کرمان، باغداران ناگزیر به جایگزینی درختان پسته بهجای گونههایی چون سیب و گلابی روی آوردهاند که نیاز سرمایی بالاتری دارند. در نواحی شمالی کشور از جمله مازندران و گیلان نیز، طولانیتر شدن فصل رشد و افزایش رطوبت موجب فراهم شدن بستر مناسب برای گسترش بیماریهای قارچی، بهویژه سفیدک پودری شده است.
دکترای تخصصی علوم باغبانی میافزاید: در مواجهه با این تغییرات، مجموعهای از راهبردهای انطباقی در سطوح مختلف پیشنهاد شده است. نخستین راهکار، گرایش به انتخاب ارقام و پایههایی است که نیاز سرمایی کمتری دارند. برای مثال، سیب رقم «آنا» با حدود ۴۰۰ ساعت نیاز سرمایی و هلو رقم «سوئیت کپ» با تنها ۲۰۰ ساعت سرما، از گزینههای مناسب برای مناطق با سرمای ناکافی بهشمار میروند، همچنین استفاده از فناوریهای جایگزین برای جبران کمبود سرما مورد توجه قرار گرفته است. محلولپاشی هورمون جیبرلین برای تحریک شکست خواب جوانهها، یا کاربرد محلولهای روغنی مانند «دورمکس» بهمنظور یکنواختسازی گلدهی، از جمله روشهای شناختهشده در این زمینهاند. در بعد مدیریتی نیز، هرس تابستانه میتواند به کاهش نیاز سرمایی کمک کرده و استفاده از پوششهای سایبان در باغها، دمای محیط را تا حدی تعدیل کند.
جعفرپور ادامه میدهد: افزون بر این، بهرهگیری از روشهای نوین مانند توسعه کشت گلخانهای درختان میوه (بهویژه در گونههایی مانند توتفرنگی روزکوتاه) و نیز بهکارگیری سیستمهای خنککننده فعال در مناطق گرم برای شبیهسازی شرایط سرمایی، در زمره راهکارهای آیندهنگرانه برای مقابله با این چالش اقلیمی محسوب میشوند. براساس پیشبینی مدلهای اقلیمی، اگر روند گرمایش زمین با همین سرعت ادامه یابد تا سال ۲۰۵۰ بیش از نیمی از ارقام سنتی سیب در ایران به دلیل تأمیننشدن سرمای لازم، از نظر اقتصادی غیرقابل توجیه خواهند شد. در استانهای مرکزی کشور نیز احتمال کاهش عملکرد درختان هستهدار تا حدود ۲۰ تا ۳۰ درصد دور از انتظار نیست.
وی بیان میکند: تغییرات اقلیمی، با کاهش ذخیره سرمایی زمستانه، موجب برهمخوردن تعادل فیزیولوژیک در درختان میوه ایران شده و این شرایط، ضرورت بازنگری در الگوی باغداری کشور را دوچندان کرده است. برای عبور از این بحران، سه راهبرد اساسی پیشرو قرار دارد؛ نخست، بازنگری در الگوی کشت و تمرکز بر ارقام سازگار با اقلیمهای در حال دگرگونی؛ دوم، توسعه و ترویج فناوریهای نوین بهمنظور جبران کمبود سرمایی و سوم، تدوین نقشههای اقلیمی-کشتی با رویکرد منطقهمحور و آیندهنگر. شایان ذکر است که در برخی مناطق کشور، نمونههایی از انطباق موفق با این شرایط جدید اقلیمی مشاهده شده است. برای مثال، در منطقه کرج، جایگزینی سیب رقم «آنا» بهجای رقم سنتی «گلاب اصفهان» موجب افزایش عملکرد تا حدود ۴۰ درصد شده است؛ تجربهای که میتواند بهعنوان الگویی قابل تعمیم در سایر نقاط کشور مدنظر قرار گیرد.
سرمازدگی بهاره؛ پیامد پنهان تغییر اقلیم
عضو هیئت علمی گروه باغبانی دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان(خوراسگان) درباره این موضوع که پدیده سرمازدگی بهاره چه ارتباطی با گرمایش زمستانه دارد، میگوید: در سالهای اخیر پدیده سرمازدگی بهاره بهدنبال گرمایش زمستانه، به یکی از مخربترین و ساختاریترین چالشهای فراروی باغداری ایران تبدیل شده است. این پدیده که پیشتر بهعنوان یک حادثه استثنایی شناخته میشد، اکنون در بسیاری از مناطق کشور، به تهدیدی دائمی برای امنیت تولید میوه بدل شده است.
جعفرپور میافزاید: گرمایش زمستانه، با افزایش میانگین دما تا حدود یک و نیم تا دو درجه سانتیگراد، موجب شکسته شدن زودهنگام دوره خواب زمستانی درختان و تأمین زودتر از موعد نیاز سرمایی شده است. در نتیجه، جوانههای گل درختان زودتر از فصل معمول بیدار شده و فرایند گلدهی تا ۱۰ تا ۲۰ روز زودتر آغاز میشود. نمونه بارز این پدیده را میتوان در باغهای بادام استان تهران مشاهده کرد که طی سالهای اخیر با گلدهی پیشرس مواجه شدهاند.
وی ادامه میدهد: این پیشرس شدن گلدهی، جوانهها را در زمانی در معرض دمای زیر صفر قرار میدهد که هنوز از نظر فیزیولوژیک آمادگی لازم را برای مقابله با یخبندان ندارند. در چنین شرایطی، حتی دمای منفی دو درجه میتواند موجب تشکیل کریستالهای یخ درون سلولهای گل، تخریب دیوارههای سلولی و نشت مواد سلولی شود که نهایتاً به نابودی کامل گلها میانجامد. پیامدهای عملی این پدیده در سطح باغهای کشور، بسیار گسترده و خسارتبار بوده است. در استان آذربایجان شرقی، تنها در ۱۴۰۱، سطحی بالغ بر ۹۸۰۰ هکتار از باغهای سیب دچار سرمازدگی شد که این امر به کاهش ۴۵ درصدی عملکرد و خسارتی بالغ بر ۳۰۰ میلیارد تومان در منطقه میانه انجامید. در استان چهارمحال و بختیاری، باغهای زردآلو در برخی سالها تا ۷۰ درصد محصول خود را بر اثر سرمازدگی از دست دادهاند. چنین خساراتی باغداران را ناگزیر به تغییر اجباری الگوی کشت کرده است. در ارتفاعات البرز، بسیاری از باغداران، درختان سیب را با گونههای مقاومتری همچون گردو جایگزین کردهاند، همچنین در خراسان شمالی گرایش به کاشت ارقام دیرگل مانند بادام رقم مامایی بهمنظور کاهش احتمال آسیبپذیری ناشی از سرمای دیررس بهاره افزایش یافته است.
دکترای تخصصی علوم باغبانی اضافه میکند: در پاسخ به این چالش، مجموعهای از راهکارهای تطبیقی، هم در سطح فناوریهای فعال و هم در حوزه مدیریت غیرفعال، بهکار گرفته شدهاند. استفاده از سیستمهای گرمایشی باغ، بهویژه در باغهای گلابی مراغه، توانسته تا ۸۰ درصد از خسارت سرمازدگی بکاهد. همچنین، ماشینهای تولید مه یا Foggerها با ایجاد لایهای از رطوبت معلق در هوا، موجب حفظ دمای سه درجه سانتیگراد بیشتر در سطح باغ شدهاند که نقش مؤثری در پیشگیری از یخبندان داشته است.
جعفرپور میگوید: در حوزه مدیریت غیرفعال، انتخاب ارقام مقاوم و متحمل از اهمیت بالایی برخوردار است. برای نمونه، کشت رقم سیب «گلدن دلیشز» بهجای رقم «رد دلیشز» موجب افزایش تحمل در برابر نوسانات دمایی شده است. از سوی دیگر، تأخیر در گلدهی با استفاده از محلولپاشی جیبرلین یکی دیگر از روشهای مؤثر در کاهش ریسک سرمازدگی بهاره بهشمار میرود، اما چالشها تنها به سطح مدیریت باغ محدود نمیشود. یکی از مسائل نوظهور، تغییر الگوی بروز سرمازدگی است. در سالهای اخیر، افزایش دفعات چرخههای ذوب و یخزدگی موسوم به Freeze-Thaw و ظهور پدیدهای نادر بهنام یخبندان سیاه یا Black Frost در استان فارس، الگوهای جدید و پیچیدهای از آسیب را رقم زدهاند. از سوی دیگر، بُعد اقتصادی این پدیده نیز فشار مضاعفی بر باغداران وارد کرده است. افزایش ۴۰ درصدی هزینههای بیمه محصولات و کاهش سوددهی باغهایی با مساحت کمتر از پنج هکتار، پایداری اقتصادی این بخش را با تهدید مواجه کرده است.
افزایش دما، نیاز آبی باغها را بهشدت بالا برده است
وی خاطرنشان میکند: براساس مدلهای اقلیمی، پیشبینی میشود که تا ۲۰۵۰، احتمال وقوع سرمازدگی بهاره تا ۳۵ درصد افزایش یابد. در چنین شرایطی، نیاز به اصلاح ژنتیکی برای تولید ارقامی با تحمل بیشتر نسبت به سرمای دیررس اجتنابناپذیر خواهد بود.
عضو هیئت علمی گروه باغبانی دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان(خوراسگان) اظهار میکند: سرمازدگی بهاره دیگر صرفاً یک حادثه فصلی نیست، بلکه بهعنوان یک ریسک ساختاری و ماندگار در تولید میوه در ایران مطرح است. مدیریت مؤثر این چالش، مستلزم توسعه سیستمهای هشدار زودهنگام، تلفیق دانش بومی با فناوریهای نوین و بازنگری در الگوهای کشت منطقهای است. یکی از نمونههای عینی موفقیت در این زمینه، تجربه منطقه سلماس در آذربایجان غربی است. در این منطقه، پیوند درختان سیب بر روی پایههای مقاوم MM111 موجب شده است که میزان تلفات ناشی از سرمازدگی از ۶۰ درصد به تنها ۱۵ درصد کاهش یابد. چنین اقداماتی نشان میدهد که با برنامهریزی دقیق و بهرهگیری از راهکارهای علمی، میتوان از پیامدهای مخرب این پدیده کاست و پایداری تولید باغی را در اقلیم متغیر امروز تضمین کرد.
جعفرپور میافزاید: افزایش دما و گرمای شدید و ممتد، از طریق سازوکارهای متعددی باعث افزایش محسوس نیاز آبی درختان میوه شده و باغداری ایران را با چالشهای گستردهای مواجه کرده است؛ چالشهایی که هم در سطح منابع آبی و هم در کیفیت و کمیت تولید نمود یافتهاند.
وی ادامه میدهد: یکی از اصلیترین مکانیسمهای این پدیده، افزایش چشمگیر تبخیر و تعرق است. در دماهای بالاتر از ۳۵ درجه سانتیگراد، تعرق برگها تا حدود ۴۰ درصد افزایش مییابد. برای نمونه، مطالعات انجامشده در باغهای پسته کرمان نشان دادهاند که نیاز آبی در این مناطق از حدود دههزار مترمکعب به چهاردههزار مترمکعب در هکتار رسیده است، همچنین تبخیر از سطح خاک در تابستانهای گرم ایران تا سی درصد بیشتر از میانگین بلندمدت بوده که این امر نیز به مصرف بیشتر آب انجامیده است. افزون بر این، گرمایش جهانی موجب طولانیتر شدن فصل رشد شده است. درختان زودتر از گذشته گل میدهند و دیرتر خزان میکنند. بهعنوان مثال، در استان آذربایجان شرقی، درختان سیب اکنون بین ۲۰ تا ۳۰ روز بیشتر از دو دهه گذشته به آب نیاز دارند.
این دکترای علوم باغبانی با بیان اینکه تنش گرمایی نیز یکی دیگر از عوامل افزایش مصرف آب است، اضافه میکند: در شرایط دمایی شدید، گیاهان برای مقابله با گرما، روزنههای برگ خود را باز نگه میدارند تا از طریق تعرق خنک شوند. این واکنش فیزیولوژیک سبب افزایش بیشتر هدررفت آب میشود. بر پایه تحقیقات صورتگرفته روی پسته، تعرق گیاه در دمای بالای ۴۵ درجه سانتیگراد تا هفتاد درصد بیشتر از حالت مشابه در دمای ۳۵ درجه ثبت شده است.
جعفرپور میگوید: در کنار این مکانیسمها، باغداران با چالشهای عملی متعددی نیز دستبهگریبان شدهاند. مهمترین آن، کاهش محسوس منابع آب در دسترس است. در حوضههای اصلی کشور همچون زایندهرود و کارون، روانابهای سطحی تا پنجاه درصد کاهش یافتهاند. در برخی مناطق کرمان، سطح آب چاهها آنچنان افت کرده که نیاز به حفاری چاههایی با عمق بیش از ۱۵۰ متر وجود دارد.
وی خاطرنشان میکند: گرمای شدید بر کیفیت و کمیت محصولات اثر گذاشته است. در باغهای سیب دماوند، اندازه میوه در سالهای گرم تا ۲۵ درصد کاهش یافته است. نوسانات رطوبتی خاک در روزهای گرم تابستان، باعث ترک خوردن میوههایی همچون انار و گوجهسبز میشود. سوختگی پوست میوهها نیز مشکل دیگری است که تا ۴۰ درصد از محصولات باغهای سیب و انگور در استان فارس را درگیر کرده است.
عضو هیئت علمی گروه باغبانی دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان(خوراسگان) بیان میکند: از منظر اقتصادی نیز هزینههای تولید بهشدت افزایش یافته است. هزینههای پمپاژ آب در مناطقی نظیر جنوب کرمان، تا سه برابر بیشتر از سالهای خنکتر شده است. باغداران برای محافظت از محصولات، ناگزیر به استفاده از سایبانهای شبکهای در باغهای کیوی مازندران شدهاند که در هر هکتار تا ۲۰ میلیون تومان هزینه در پی دارد.
جعفرپور اظهار میکند: افزایش هزینهها و کاهش بازدهی موجب شده که بسیاری از کشاورزان مجبور به تغییر الگوی کشت شوند. در استان یزد، باغداران بهجای کاشت سیب و هلو، به کشت گونههای مقاومتری همچون انار و پسته روی آوردهاند. در استان اصفهان نیز بهدلیل کمآبی، ۳۰ درصد از باغهای زردآلو رها شدهاند و دیگر بهرهبرداری اقتصادی ندارند. در پاسخ به این بحران، راهکارهای علمی متعددی مورد توجه قرار گرفتهاند. مدیریت آبیاری با استفاده از شیوههای نوین مانند آبیاری زیرسطحی در باغهای پسته رفسنجان، توانسته تا ۳۵ درصد در مصرف آب صرفهجویی ایجاد کند، همچنین استفاده از پساب تصفیهشده در باغهای انار یزد بهعنوان گزینهای عملی و مؤثر در حال گسترش است.
وی ادامه میدهد: انتخاب ژنوتیپهای کمآببر نیز نقش مهمی در سازگاری با گرمای شدید ایفا میکند. در استان فارس، کشت انجیر دیم بهجای گونههای پرآببر مانند هلو، مصرف آب را تا ۷۰ درصد کاهش داده است. در بخش پستهکاری، استفاده از پایههای مقاوم به شوری مانند Pistacia atlantica گامی مهم در مقابله با تنشهای همزمان گرما و شوری بوده است.
عضو هیئت علمی گروه باغبانی دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان(خوراسگان) اضافه میکند: فناوریهای نوین نیز در این مسیر نقش تعیینکنندهای یافتهاند. حسگرهای رطوبت خاک مبتنی بر اینترنت اشیا (IoT) در پروژههای پایلوت استان البرز توانستهاند تا ۲۵ درصد مصرف آب را کاهش دهند، همچنین استفاده از پوششهای ضدتبخیر مانند هیدروژلها در باغهای سیب ارومیه باعث افزایش ۴۰ درصدی رطوبت خاک شده است.
جعفرپور میگوید: براساس پیشبینی مدلهای اقلیمی، تا ۲۰۵۰ نیاز آبی باغهای پسته کشور بین ۲۵ تا ۳۰ درصد افزایش خواهد یافت. افزون بر آن، حدود ۲۰ درصد از باغهای سنتی در مناطق کمآب، از نظر اقتصادی توجیهپذیر نخواهند بود و احتمالاً به تعطیلی کشیده خواهند شد.
تولید میوه در ایران با بحران چندلایه روبهروست
وی میافزاید: بهصورت کلی گرمای شدید، با افزایش نیاز آبی، کاهش منابع و تشدید تنشهای فیزیولوژیک، تولید میوه در ایران را با بحرانی چندلایه مواجه ساخته است. راه برونرفت از این وضعیت، در تلفیق دانش بومی با فناوریهای نوین مانند آبیاری هوشمند، کشاورزی دقیق و اصلاح ژنتیکی نهفته است. تحقق این راهکارها، مستلزم همکاری فوری میان دولت، مراکز پژوهشی و باغداران برای تدوین برنامههای منطقهای سازگاری با اقلیم آینده است.
به گزارش ایسنا، پدیده تغییر اقلیم و افزایش دما، تنها یک چالش زیستمحیطی نیست، بلکه بهطور مستقیم امنیت غذایی، بهرهوری کشاورزی و معیشت روستاییان را نیز تهدید میکند. کاهش ساعات سرمای موردنیاز درختان میوه، کاهش کیفیت گردهافشانی، تغییرات در الگوهای گلدهی و رشد، و همچنین افزایش ناهنجاریهای اقلیمی همچون خشکسالی یا گرماهای نابهنگام، همگی نشانگر آناند که کشاورزی ایران در معرض فشاری تاریخی قرار دارد؛ فشاری که اگر به درستی درک نشود، پیامدهای اقتصادی و اجتماعی گستردهای در پی خواهد داشت.
از خلال این گزارش روشن میشود که چالشها تنها به کاهش دما یا افزایش گرما ختم نمیشود، بلکه نوعی نبود تناسب فصلی، ناپایداری اقلیم و پیشبینیپذیر نبودن فصلها نیز کشاورزی را به خطر انداخته است. رصد تغییرات اقلیم، تحلیلهای دقیق علمی، بازنگری در انتخاب گونههای زراعی و باغی و تقویت تابآوری کشاورزی، تنها بخشی از راهکارهایی هستند که باید بهصورت فوری و نظاممند در دستور کار قرار گیرند، پیش از آنکه فرصتهای بازیابی از دست برود.
انتهای پیام
نظرات