نگرانی اصلی در مقاله منتشرشده این بود که افراد دیگر نیازی به یادآوری یا یادگیری حقایق ندارند، زیرا میتوانند فوری آنها را بهصورت آنلاین جستجو کنند. اگرچه ممکن است تا حدودی این موضوع حقیقت داشته باشد، اما موتورهای جستجو هنوز از کاربران میخواهند که از تفکر انتقادی برای تفسیر و زمینهسازی نتایج استفاده کنند اما تغییر تکنولوژیکی کنونی حتی عمیقتر است و با ظهور ابزارهای هوش مصنوعی مولد مانند چتجیپیتی (ChatGPT)، کاربران اینترنت فقط حافظه را برونسپاری نمیکنند بلکه ممکن است خود تفکر را برونسپاری کنند.
ابزارهای هوش مصنوعی مولد فقط اطلاعات را بازیابی نمیکنند بلکه میتوانند آن را ایجاد، تجزیهوتحلیل و خلاصه کنند و این مورد، نشاندهنده تغییر اساسی با هوش مصنوعی مولد است که میتواند جایگزین تفکر و خلاقیت انسان شود.
هوش مصنوعی و اثر دانینگ-کروگر
هوش مصنوعی مولد در حال تغییر نحوه دسترسی و پردازش اطلاعات افراد است. برای بسیاری از افراد، این فناوری جایگزین نیاز به بررسی منابع، مقایسه دیدگاهها و دست و پنجه نرم کردن با ابهامات میشود زیرا هوش مصنوعی طی چند ثانیه پاسخهای واضح و شفافی ارائه میدهد. اگرچه این نتایج ممکن است دقیق باشند یا نباشند، اما بدون شک کارآمد هستند. این امر در حال حاضر منجر به تغییرات بزرگی در نحوه کار و تفکر ما شده است. اما این راحتی ممکن است هزینهای نیز به همراه داشته باشد.
هنگامی که افراد برای انجام وظایف و تفکر به هوش مصنوعی متکی میشوند، ممکن است توانایی خود را برای تفکر انتقادی، حل مشکلات پیچیده و تعامل عمیق با اطلاعات تضعیف کنند. اگرچه تحقیقات در این زمینه محدود است، اما استفاده منفعلانه محتوای تولید شده با هوش مصنوعی ممکن است کنجکاوی فکری را تضعیف کند، دامنه توجه را کاهش دهد و وابستگی ایجاد کند که توسعه شناختی بلندمدت را محدود میکند.
برای درک بهتر این خطر، اثر دانینگ-کروگر را در نظر بگیرید، در این اثر، افرادی که کمترین دانش و شایستگی را دارند، بیشترین اعتماد به نفس در تواناییهای خود را دارند، زیرا نمیدانند چه چیزی را نمیدانند. در مقابل، افراد با شایستگی بیشتر، اعتماد به نفس کمتری دارند و اغلب به این دلیل است که آنان میتوانند پیچیدگیهایی را که هنوز بر آنها تسلط ندارند، تشخیص دهند.
این چارچوب میتواند برای استفاده از هوش مصنوعی مولد نیز به کار گرفته شود. برخی از کاربران ممکن است به شدت به ابزارهایی مانند چتجیپیتی برای جایگزینی تلاش شناختی خود متکی باشند، در حالی که برخی دیگر از آن برای افزایش قابلیتهای خود استفاده میکنند. در حالت اول، آنان ممکن است به اشتباه بر این باور باشند که موضوعی را درک میکنند زیرا میتوانند محتوای تولید شده توسط هوش مصنوعی را تکرار کنند. به این ترتیب، هوش مصنوعی میتواند بهطور مصنوعی هوش ادراک شده فرد را افزایش دهد در حالی که در واقع تلاش شناختی را کاهش میدهد.
این امر باعث ایجاد شکاف در نحوه استفاده افراد از هوش مصنوعی میشود. برخی در بیشترین خطر قرار میگیرند زیرا از هوش مصنوعی بهعنوان جایگزینی برای خلاقیت و تفکر و برخی دیگر از آن برای افزایش قابلیتهای شناختی موجود خود استفاده میکنند.
به عبارت دیگر، آنچه مهم است این نیست که آیا فرد از هوش مصنوعی مولد استفاده میکند یا خیر، بلکه نحوه استفاده از آن است. اگر چتجیپیتی بدون بررسی دقیق استفاده شود، میتواند منجر به رضایت فکری شود. کاربران ممکن است خروجی آن را بدون زیر سوال بردن فرضیات، جستجوی دیدگاههای جایگزین یا انجام تجزیه و تحلیل عمیقتر بپذیرند. اما هنگامی که به عنوان یک کمک استفاده میشود، میتواند به ابزاری قدرتمند برای تحریک کنجکاوی، تولید ایده، شفافسازی موضوعات پیچیده و تحریک گفتوگوی فکری تبدیل شود.
تفاوت بین اینکه چتجیپیتی ما را نادان میکند یا قابلیتهای ما را افزایش میدهد، در نحوه استفاده ما از آن نهفته است. هوش مصنوعی مولد باید برای تقویت هوش انسانی و نه جایگزینی آن استفاده شود. این به معنای استفاده از چتجیپیتی برای پشتیبانی از پرسوجو و نه میانبر زدن آن است و همچنین مواجهه با پاسخهای هوش مصنوعی باید آغاز تفکر و نه پایان آن باشد.
هوش مصنوعی، تفکر و آینده کار
پذیرش گسترده هوش مصنوعی مولد با چتجیپیتی هدایت میشود زیرا استفاده انفجاری از آن بعد دو ماه بهرهبرداری به بیش از ۱۰۰ میلیون کاربر رسید، اکنون این ابزار کاربران اینترنت را بر سر دوراهی قرار داده است؛ مسیری به زوال فکری منجر میشود؛ جهانی که در آن به هوش مصنوعی اجازه میدهیم برای ما فکر کند. مسیر دیگر فرصتی را ارائه میدهد که شامل گسترش قدرت مغز خود با همکاری با هوش مصنوعی و استفاده از قدرت آن برای ارتقای قدرت خودمان است.
اغلب گفته میشود که هوش مصنوعی شغل شما را نمیگیرد، اما کسی که از هوش مصنوعی استفاده میکند، این کار را خواهد کرد. واضح به نظر میرسد، افرادی که از هوش مصنوعی برای جایگزینی تواناییهای شناختی خود استفاده میکنند، در خطر بیشتری قرار دارند و جایگزینی این کاربران با هوش مصنوعی آسان خواهد بود.
سایت ساینس گزارش کرد، افرادی که رویکرد تقویتشده در استفاده از هوش مصنوعی اتخاذ میکنند، به مسیر روشنتری خواهند رسید و با همکاری هوش مصنوعی به نتایجی دست خواهند یافت که هیچکدام به تنهایی قادر به تولید آنها نیستند و اینجاست که آینده کار رقم خواهد خورد.
این مقاله با این سوال شروع شد که آیا چتجیپیتی ما را نادان خواهد کرد؟ ما آن را با یک سوال متفاوت تمام میکنیم؛ «چگونه از چتجیپیتی برای باهوشتر کردن خود استفاده خواهیم کرد؟» پاسخ هر دو سوال نه به ابزار، بلکه به رفتار کاربران بستگی دارد.
انتهای پیام
نظرات