• چهارشنبه / ۱۵ مرداد ۱۴۰۴ / ۲۳:۱۰
  • دسته‌بندی: خراسان رضوی
  • کد خبر: 1404051509595
  • خبرنگار : 50996

یک منتقد سینما مطرح کرد

فیلم «زن و بچه»، بازنمایی بحران بدون راه نجات

فیلم «زن و بچه»، بازنمایی بحران بدون راه نجات

ایسنا/خراسان رضوی یک منتقد سینما گفت: از حیث تکنیکی، فیلم در استفاده از «بحران»، عملکردی قابل‌توجه دارد. بحران زمانی در داستان شکل می‌گیرد که شخصیت از مسیر عادی زندگی خارج شود و درگیر زنجیره‌ای از گره‌ها و حوادث شود؛ وضعیتی که در آن، همه چیز از کنترل خارج می‌شود.

مهرداد دبیری شامگاه ۱۵ مردادماه، در نشست «نقد و بررسی فیلم زن و بچه» که به همت خانه خرد و خیال برگزار شد، اظهار کرد: در تحلیل داستانی یک اثر ضروری است بتوانیم طرح یا پیرنگ آن را در دو جمله‌ کوتاه و منسجم بیان کنیم؛ جملاتی که مبتنی بر رابطه‌ای علّی و معلولی باشند. همان‌طور که در تفکر انتقادی نیز تمرکز بر همین رابطه‌ها است، در داستان نیز باید شخصیت‌ها به واسطه‌ حوادثی که برایشان رخ داده، اقداماتی را انجام دهند که قابل ‌تحلیل و باورپذیر باشند.

وی ادامه داد: اگر بخواهیم خلاصه‌ای از طرح کلی فیلم «زن و بچه» را بیان کنیم، می‌توان گفت «شخصیتی به‌ نام مهناز تلاش دارد انتقام گذشته را از فردی بگیرد و در عین حال، خود را آرام کند، چراکه تصور می‌کند آن فرد باعث مرگ فرزندش و ازهم‌پاشیدن زندگی او شده است». در این صورت باید دید آیا در داستان برای هر دو سوی این خط پیرنگ (تلاش برای انتقام و نابودی زندگی) ماجرا و صحنه‌های نمایشی کافی وجود دارد یا نه؟ اگر در هر دو بخش، صحنه و روایت به‌قدر کافی باشد، می‌توان گفت پیرنگ به‌درستی در داستان نشسته، باورپذیر است و مخاطب آن را می‌پذیرد. خلاقیت، تازگی و تفاوت در پرداخت پیرنگ بحث جداگانه‌ای است که بسته به سلیقه و تحلیل مخاطب می‌تواند به نقد گذاشته شود.

دبیر انجمن داستان‌نویسی سمر بیان کرد: در ادامه‌ بررسی پیرنگ، باید به مفهوم «حادثه» در داستان نیز توجه کرد. برخلاف زندگی واقعی که حادثه می‌تواند صرفاً رخداد یک تصادف یا مرگ باشد، در داستان حادثه زمانی معنا دارد که منجر به تحول در شخصیت شود. مثلاً در «زن و بچه» حادثه‌ اصلی داستان از لحظه‌ای آغاز می‌شود که حمید در روز خواستگاری، نگاهی معنادار به خواهر مهناز می‌اندازد. این نگاه، به‌سان انداختن سنگی در حوضی آرام، داستان را متلاطم می‌کند و تغییراتی در شخصیت‌ها ایجاد می‌شود. از این لحظه به بعد اتفاقات داستان در واکنش به این حادثه شکل می‌گیرند.

دبیری افزود: از نظر شخصیت‌پردازی یکی از شخصیت‌هایی که به درستی از کار درآمده، شخصیت  «علی‌یار» است. مخاطب باور می‌کند که علی‌یار خودش را از پنجره به پایین پرت کرده و این به‌ واسطه‌ زمینه‌چینی‌هایی است که پیش‌تر انجام شده است، چراکه علی‌یار کودکی‌ است جسور که در مدرسه روی پشت‌بام می‌رود، با معلمش درگیر می‌شود و رفتارش غیرمعمول است. این‌ها همه زمینه‌ باورپذیری آن حادثه را فراهم می‌کند. این شخصیت‌پردازی قوی، باعث می‌شود رفتار نهایی علی‌یار نه ‌تنها عجیب نباشد، بلکه از دید مخاطب طبیعی جلوه کند.

وی خاطرنشان کرد: در همین راستا یکی از صحنه‌های مهم و کمتر دیده ‌شده در آثار مشابه، نمایش واقع‌گرایانه‌ای از فضای مدارس امروز است؛ فضایی که حرمت و اقتدار سنتی معلم دیگر به همان شکل سابق وجود ندارد، چه معلم جوان باشد و چه مسن. به ‌نظر می‌رسد علی‌یار فقط نماینده‌ یک دانش‌آموز خاص نیست، بلکه در بسیاری از کلاس‌های درس نمونه‌های مشابهی از او دیده می‌شود. این وجه از فیلم، بازتابی از یک واقعیت اجتماعی ملموس است.

این منتقد سینما ادامه داد: در مقابل شخصیت‌پردازی خواهر مهناز چندان باورپذیر از کار درنیامده است. او در ابتدا زمانی که متوجه علاقه‌ ناگهانی حمید به خود می‌شود ــ آن هم در جریان خواستگاری‌ای که در اصل برای مهناز صورت گرفته بود ــ دچار آشفتگی و واکنش عاطفی می‌شود. اما سپس بدون زمینه‌سازی کافی، کم‌کم پاسخ مثبت می‌دهد. این تغییر رفتار به ‌ویژه در موقعیتی که خواهرش به‌ شدت از همین شخص آسیب دیده و زندگی‌اش از هم پاشیده، برای مخاطب قابل‌قبول نیست. برخلاف شخصیت‌هایی مانند علی‌یار یا حمید که برای رفتارهایشان زمینه‌چینی و نشانه‌گذاری صورت گرفته، برای خواهر مهناز چنین پیش‌زمینه‌ای وجود ندارد. بنابراین تصمیم او برای پذیرش حمید در ادامه‌ داستان یکی از نقاط ضعف در شخصیت‌پردازی به شمار می‌رود.

دبیری  طراحی جدال‌های مؤثر میان شخصیت‌ها را از دیگر نقاط قوت فیلم دانست و گفت: جدال‌ها در روایت زمانی تأثیرگذارند که هر دو طرف استدلال‌هایی قوی داشته باشند و مخاطب مدام میان آن‌ها در نوسان باشد. نمونه‌ بارز آن جدال‌های بین مهناز و سمخانیان، یا مهناز با مادرش است. مخاطب گاه به یکی حق می‌دهد و گاه دیگری را محق می‌داند، که این نشان از توازن مناسب در شکل‌گیری کشمکش‌ها دارد. این نوع تقابل‌ها از عوامل مهم در ایجاد کشش و جذابیت در داستان هستند.

وی عنوان کرد: از حیث تکنیکی، فیلم در استفاده از «بحران» نیز عملکردی قابل‌توجه دارد. بحران زمانی در داستان شکل می‌گیرد که شخصیت از مسیر عادی زندگی خارج شود و درگیر زنجیره‌ای از گره‌ها و حوادث شود؛ وضعیتی که در آن همه چیز از کنترل خارج می‌شود. در فیلم «زن و بچه» مهناز پس از مرگ فرزندش، به مرحله‌ای می‌رسد که به ‌طور کامل از روند طبیعی زندگی جدا می‌شود؛ رابطه‌اش با خانواده و اطرافیان به‌هم می‌ریزد و در مسیر انتقام‌جویی و آسیب‌رسانی به دیگران پیش می‌رود. این بحران به‌خوبی ساخته شده، چراکه ریشه در «بی‌عقلی» و تصمیم‌های احساسی مهناز دارد؛ از جمله نادیده گرفتن هشدارهای همکارش درباره‌ حمید، یا فرستادن فرزندانش به خانه‌ای دیگر.

دبیر انجمن داستان‌نویسی سمر اضافه کرد: اما نکته‌ قابل‌بحث دیگر نحوه‌ «خروج از بحران» است. خروج از بحران باید خلاقانه، باورپذیر و غیرقابل‌پیش‌بینی باشد. در پایان فیلم صحنه‌ای را می‌بینیم که مهناز، نوزاد خواهرش را در آغوش می‌گیرد و با او ارتباط عاطفی برقرار می‌کند. این تلاش فیلم برای ایجاد یک حس امید و آرامش است. با این حال این پایان‌بندی برای حجم بالای بحران‌هایی که در طول فیلم انباشته شده، کافی و منطقی نیست. مخاطب نمی‌تواند بپذیرد که مهناز صرفاً با بغل کردن نوزادی که تازه به دنیا آمده از همه‌ رنج‌ها، زخم‌ها و گره‌ها رها شود. داستان باید زمینه‌ این دگردیسی عاطفی را به‌درستی بچیند تا چنین پایانی پذیرفته شود.

دبیری گفت: در نهایت باید گفت این فیلم چه حرف تازه‌ای برای گفتن دارد؟ آیا صرفاً بازنمایی تلخی‌ها و آسیب‌های اجتماعی‌ است یا نگاه انتقادی و راه‌حل‌محور هم در آن دیده می‌شود؟ در سبک رئالیسم ابتدایی، هنرمند می‌کوشد آنچه را که مردم در زندگی روزمره نادیده می‌گیرند، به تصویر بکشد. اما در رئالیسم انتقادی، صرفاً بازتاب تلخی‌ها کافی نیست؛ بلکه باید راهی برای مواجهه و برون‌رفت از این آسیب‌ها نیز نشان داده شود.

وی ادامه داد: فیلم «زن و بچه»، با وجود بازتاب هنرمندانه‌ برخی واقعیت‌های اجتماعی مانند روابط در مدارس، مشکلات خانوادگی و معضلات حقوقی، در ارائه‌ راه برون‌رفت از این بحران‌ها و در خلق پایانی قانع‌کننده و اثرگذار جای کار بیشتری دارد.

«زن و بچه»، فیلمی درباره مسئولیت‌هایی که نمی‌بینیم

در ادامه سبحان هوشیار، مدیر مسئول خانه خرد و خیال اظهار کرد: فیلم‌نامه «زن و بچه» را می‌توان از منظر تفکر انتقادی به ‌ویژه از زاویه پیامدگرایی، مورد بررسی قرار داد. آنچه در این روایت برجسته است، زنجیره‌ای از باورها و تصمیم‌هایی است که در ظاهر کوچک، اما در عمل منجر به بحرانی جدی و در نهایت، مرگ یک کودک می‌شوند.

وی افزود: برای مثال باور مهناز به حق خود برای ازدواج مجدد پس از سال‌ها از فوت همسرش، مبتنی بر پیش‌فرض‌هایی است که برای فرزندش پذیرفتنی نیست. تقابل این دو نگاه یکی از نشانه‌های تضاد نسلی و بحران‌های هویتی در فضای خانواده‌های امروزی است.

مدیر مسئول خانه خرد و خیال خاطرنشان کرد: نویسنده فیلم‌نامه کوشیده با طرح باورهای شخصیت‌ها و پیامدهای آن‌ها، ما را با واقعیتی تلخ روبه‌رو کند؛ اینکه باورها و تصمیم‌های جزئی می‌توانند اثراتی عمیق و گاه فاجعه‌آمیز در بیرون از ذهن افراد به جا بگذارند. مثلاً باور ناظم مدرسه به انضباط خشک، بی‌توجهی یک معلم به شرایط دانش‌آموز یا باور پدربزرگ خانواده به تربیت خشن و کنترل‌گر، همگی در شکل‌گیری مسیر منتهی به فاجعه نقش دارند. حتی انفعال مهناز در برابر نشانه‌های آشکار بحران در علی‌یار یا سکوت اطرافیان در برابر رفتارهای حمید، در ادامه تبدیل به بحران‌هایی بزرگ می‌شوند.

هوشیار با بیان اینکه در این تحلیل توجه به مفهوم «پیامدگرایی» در تفکر نقادانه بسیار مهم است، گفت: این رویکرد بر آن است که هر تصمیم و باوری را باید بر اساس پیامدهای احتمالی‌اش در جهان بیرونی سنجید؛ چه پیامدهای خواسته و چه ناخواسته. بسیاری از رفتارها و انتخاب‌های شخصیت‌ها در فیلم در ظاهر ساده‌ هستند اما در ادامه همچون دومینو، بحران‌های بزرگ‌تری را رقم می‌زنند. این همان چیزی است که در منطق «شیب لغزنده» از آن یاد می‌شود که یک تصمیم کوچک، آغازگر مجموعه‌ای از رخدادها است که سرانجام، کنترل اوضاع را از دست شخصیت‌ها خارج می‌کند.

وی در ادامه گفت: فیلم به شکلی هوشمندانه، ما را با یک سوگیری شناختی مهم نیز مواجه می‌کند؛ سوگیری نسبت به کنش و انفعال. ما معمولاً تنها کنش‌ها را مسئولیت‌آور می‌دانیم، اما انفعال‌ها یا همان ترک‌فعل‌ها را نادیده می‌گیریم. در این فیلم، سکوت و بی‌تفاوتی برخی شخصیت‌ها در برابر هشدارها، به اندازه‌ کنش‌های مستقیم، در بروز بحران نقش دارند. پرستاری که تصمیم می‌گیرد کاری نکند، یا مادری که علی‌یار را نزد پدربزرگ دائم‌الخمر می‌گذارد، هر دو با ترک‌فعل‌های خود زمینه‌ساز فاجعه‌اند.

مدیر مسئول خانه خرد و خیال تصریح کرد: در نهایت «زن و بچه» با کنار هم چیدن این قطعات ما را به بازنگری در سبک زندگی، باورها و تعاملاتمان دعوت می‌کند. اینکه هیچ تصمیم یا سکوتی بی‌پیامد نیست و بحران‌ها اغلب نه از یک حادثه بزرگ، بلکه از سلسله‌ای از انتخاب‌ها، نادیده‌گرفتن‌ها و غفلت‌های کوچک آغاز می‌شوند. فیلم ما را وادار می‌کند بپرسیم «باورهای من چه پیامدهایی برای خودم، اطرافیانم و جامعه دارد؟» و این پرسش مهم‌ترین دستاورد این فیلم در حوزه تفکر انتقادی است.

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha